به گزارش «فرهیختگان»، سردار حسین دهقان، وزیر اسبق دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح اخیرا برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده اعلام آمادگی کرده است و برنامههای خود اعم از دیدارها و جلسات مختلف را به همین منظور در دستورکار قرار داده است. یکی از این دیدارها که البته بسیار چالشی و همراه با پرسش و پاسخهای متعددی هم بوده، دیدار اخیر وی با نمایندگان تشکل های دانشجویی است. در این جلسه که تقریبا تمام زمان آن به پرسش و پاسخ گذشته، سوالات مختلفی در حوزههای مختلف اعم از سیاست، اقتصاد و فرهنگ از سوی دانشجویان مطرح شده و حسین دهقان هم پاسخگوی آنها بوده است. در شماره امروز «فرهیختگان» خلاصهای از مهمترین پاسخهای حسین دهقان بهصورت گفتار تنظیم شده و در ادامه از نظرتان میگذرد.
بعد از 40 سال تعاریف مشخص و جایگاه معینی برای مفاهیم حکمرانی نداریم
چیزی که باید در حوزه حکمرانی بگوییم این است که بعد از 40 سال ما نتوانستهایم به یک منظومهای دست پیدا کنیم که هر عنصری از عناصر قدرت، هویت و... جای خود را پیدا کرده باشد، بدینصورت که وقتی بگوییم اقتصاد، معلوم باشد که منظور ما از اقتصاد چگونه اقتصادی است. باید از خود بپرسیم که امروز عدالت را به چه عنوان و ذیل کدام ایده تعریف میکنیم؟ درواقع بعد از 40 سال تعاریف مشخص و جایگاه معینی برای مفاهیم حکمرانی نداریم.
دقت کنیم در این ماجرا که مشکلی نیست چه میزان هزینه و تلاش برای رسیدن به این هدف مهم انجام شود، اما مهم این است که یک تعریف درست از عدالت ارائه شود، اینطور که بدانیم منظور از عدالت آموزشی چیست؟ عدالت در حوزه سلامت و درمان به چه معناست؟ ما صرفا با دیدن برخورداری عدهای، میگوییم که ناعدالتی است، اما آیا واقعا میتوان گفت هرجا که برابری وجود دارد، عدالت هم هست؟
نباید در کشور کسی بیدلیل احساس محرومیت و بیعدالتی داشته باشد
درصورتیکه در برخی موارد، برابری با عدالت منافات دارد، برای مثال نباید نتیجهای که فردی زحمتکش دریافت میکند با نتیجه فردی غیرفعال، برابر باشد. به بیان ساده عدالت به این معناست که هیچکس احساس محرومیت بیجا و بیدلیل نداشته باشد.
سوال اصلی عدالت آموزشی دسترسی یکسان به امکانات آموزشی است
برای مثال نباید توقع داشت که نتیجه کنکور دانشآموز درسخوان و دانشآموز بیتوجه یکسان باشد، اما سوال اصلی در حوزه عدالت این است که آیا این دو دانشآموز به یک میزان از خدمات آموزشی برخوردار بودند یا خیر؟ اگر از این امکانات آموزشی کسی سهم بیشتری برده باشد، مصداق بیعدالتی است، اینکه در بعضی مدارس سیستانوبلوچستان برخی مدارس سقف ندارند و در برخی مدارس تهران بهترین امکانات آموزشی فراهم است، نشاندهنده این است که عدالت آموزشی نداریم. اینجاست که دولت حاکم باید ورود کند و مانع بیعدالتی باشد.
برخی اسناد و سیاستها درمورد عدالت نوشته شده تا صرفا وجود داشته باشد
عدالت این است که همه افراد کشور بدون استثنا و به میزان برابر از امکانات کشور برخوردار باشند و دسترسی برای آنها یکسان باشد، اما رانت هم در این شرایط ایجاد میشود، به این معنا که برخی افراد با استفاده از ارتباطات و جایگاه خود از موقعیتهای مناسب مطلع شده و از آن سوءاستفاده میکنند. لذا باید تلاش کنیم تا مابهازای عینی ارزشهای متعالی را در جامعه ببینیم، میزان سندهای بالادستی، سیاستها و قوانین تدوین شده بسیار است اما نتیجه آنها در جامعه چطور؟ این سندها بیشتر کار را پیچیده کرده است و گویا نوشته شده که فقط وجود داشته باشد اگر سیاست مینویسیم که اجرا شود باید طوری نوشته شود که قابل اجرا باشد، بسیاری چیزها در دسترس ما نیست، مثلا در بحث سیاست خارجی هر کشوری و هر شرایطی اقتضائات خاص خود را دارد.
مثلا برخی حرفهایی را مطرح میکنند که منطبق با واقعیات نیست. مثلا یک جا بحث این است که آیا میتوانیم یک دیوار به دور خود بکشیم و بگوییم که از همه کشورهای دنیا مستقل هستیم؟ بحث این است که ما چگونه استقلال ملی، عزت ملی، هویت ملی و منافع ملی خود را در همه مناسبات، لحاظ کنیم، هنر این است! اگر صرفا منتظر بنشینیم هیچ اتفاق مثبتی نخواهد افتاد، اگر روزی با خود بگوییم که به جایی رسیدیم که آمریکا دست ما را میگیرد، این هدف ما نیست.
در سیاست خارجی باید به گونهای سیاستمان تنظیم شود که بیشتر منافع را کسب کنیم
بهطور خلاصه در سیاست جهانی بحث این است که مناسبات خود را با کشورهای مختلف بهگونهای تنظیم کنیم که همواره حداکثر منافع و فرصتها را کسب کنیم، آن هم در دنیایی که قاعده بدهبستان حاکم است. مثلا در برجام ما موارد زیادی را واگذار کردیم اما چیزی نگرفتیم.
فارغ از اینکه چه کسی در آمریکا بر سر کار بیاید نسبت آمریکا با ما تغییر نخواهد کرد/ بایدن میخواهد از ما بهانه بهدست آورد
در آمریکا نیز فارغ از اینکه چه کسی بر سر کار بیاید نسبت آمریکا با ما و منطقه تغییر نخواهد کرد. مثلا به این موضوع دقت کنید، بایدن رئیسجمهور منتخب آمریکا اعلام کرده است که وارد مذاکرات عمیقتری با ایران خواهد شد، خب این به چه معناست؟ فرض کنید بایدن بگوید که اگر ایران به برجام برگردد تحریمها را لغو خواهد کرد و بعد از آنکه جمهوری اسلامی این درخواست را به همان دلیل اول یعنی خواستهها و مطالبات دیگر بایدن نپذیرد، بایدن با بهانه بهدست آمده، فشار و تحریمها را بیشتر خواهد کرد.
نباید منتظر کسی از خارج بمانیم
اینکه حضرت آقا فرمودند که به بیرون امید نداشته باشید حرف درستی است، اگر منتظر کسی دیگر نشستهایم باید بدانیم که طرف مقابل چیز بزرگتری از ما میخواهد، مثلا ممکن است ما به دستاورد اقتصادی فکر کنیم اما طرف مقابل بهدنبال دستاورد سیاسی باشد؛ دستاورد سیاسی بسیار گستردهتر از دستاورد مادی است، آمریکاییها همواره بهدنبال دستاوردهای سیاسی هستند، ما نباید درگیر مسائل جزئی باشیم، ما با کشورهای همسایه مانند ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان و... ارتباطاتی داریم که میتوانیم آن را به فرصت تبدیل کنیم.
در دنیای امروز کسی میتواند حرف بزند که دارای قدرت باشد
در دنیای امروز کسی میتواند حرف بزند که دارای قدرت باشد، این قدرت، قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی و اجتماعی را شامل میشود و همه این موارد استوار بر موضوع اتحاد و یکپارچگی است، اگر این موارد را داشته باشیم میتوانیم کاری که میخواهیم را انجام بدهیم و بدون این موارد در عرصهبینالمللی حرفی برای گفتن نخواهیم داشت. اکنون در عرصه داخلی دچار دو دستگی و تعارض منافع درون سیستمی شدیم، ملت ما هم چپ و هم راست را تجربه کرده است و روند کار هر دو این است که دیگری را تخریب کند، افراد خود را سر کار بیاورد و دولت مدنظر خود را بر قدرت بنشاند، اما این دموکراسی نیست و باید فضا بهگونهای باشد که افراد دارای صلاحیت فارغ از تمایلات سیاسی خود وارد شوند.
عامه جامعه باید از نتیجه اقدامات دولت منتفع شود
در بحث اقتصاد که شاید بیشترین گرفتاری امروز کشور ما است، ما دیدیم که ارزشها و فرهنگ در سالهای گذشته فدای اقتصاد شد، اینها را هزینه کردیم اما اقتصاد را هم بهدست نیاوردیم. ما از عدالت این را میفهمیم که عامه جامعه باید از نتیجه اعمال و اقدامات دولت منتفع شود.
نیاز به یک دولت مقتدر و یک جامعه قوی داریم/ دولت بیعمل برابر با هرج و مرج است
ما نیاز به یک دولت مقتدر و یک جامعه قوی داریم، دولت مقتدر دولتی است که صاحب عزم و اراده و متکی بر اصول است، دولت بیعمل، برابر با هرج و مرج است، دولت مقتدر باید شفاف و پاسخگو باشد، ما باید اجازه بدهیم که مردم با ما سخن بگویند، ما باید به مردمی که زبان ندارند، زبان سخن بدهیم، نباید یک معلم با بسیاری درد نگفته، به مرحله اعتراض و بیداد برسد، باید فضای آزاداندیشی در کشور بهوجود بیاید، یادمان باشد فشار و تهدید حتما هر چقدر شدید باشد به همان اندازه ایجاد واکنش میکند، ما نیاز داریم که به مردم بها دهیم.
در کشور جمهوری اسلامی، قوا مستقل از هم نیستند بلکه صرفا منفک از یکدیگر هستند، هر رئیس قوه مسئول اداره کشور نیست و هر قوه حوزه کار خاص خود را دارد، اگر بهسمت نظامبخشی حقوق، حاکمیت قانون و صیانت و حفاظت از حقوق عامه، همه اینها موجب حل مشکلات است.