به گزارش «فرهیختگان»، سیدمحسن طباطباییمزدآبادی، دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: دسترسی، یک عامل اساسی در شکلدادن به فرم شهری است، فرمی که بهلحاظ زیستمحیطی پایدار و بهلحاظ اجتماعی عادلانه و فراگیر باشد. امروزه سیستمهای حملونقل عمومی در سراسر جهان بهدلیل اتکا به منابع مالی بخش عمومی با چالشهای شدیدی روبهرو هستند، منابعی که بهدلیل بحرانهای اقتصادی روزبهروز در حال کوچکشدن هستند. تامین مالی زیرساختهای شهری یکی از ضابطههای تصمیمگیری برای مدیران محلی بوده و است. در آمریکا و انگلستان دوره تاچر از دهه 80 به بعد خصوصیسازی در تامین مالی حملونقل بهطور جدی مطرح و پیگیری شد، توجیه اساسی آن هم این بود که زیرساختهای حملونقل باید توسط کسانی که از آن بهرهمند میشوند تامین شود. خصوصیسازی چشماندازهای متنوعی را پیشپای تامین مالی شهری گذاشت و فلسفه دولتها را تغییر داد. دهه 90 و آغاز هزاره سوم برای همه کشورهای اروپایی دوره گذار از عصر انحصار به (ppp مشارکت عمومی خصوصی) است.
یکی از روشهای تامین مالی نوآورانه در شهرهای جهان امروزه تامین مالی اندوختن ارزش یا Value Capture Financing است این شیوه یکی از عادلانهترین روشهای تامین مالی است که برمبنای تقسیم هزینه حملونقل بین ذینفعان شامل مالکان زمین، صاحبان مراکز تجاری، توسعهدهندگان و انبوهسازان مسکن و... است. مفهوم اساسی جذب ارزش این است که افزایش ارزش که از سرمایهگذاری عمومی منتج میشود میتواند بازجذب شده و به سرمایهگذاری مجدد در منطقه منجر شود. درحقیقت استراتژی جذب ارزش بر این اصل استوار است که یک سیستم حملونقل موفق میتواند بالارفتن ارزش زمین را در پی داشته باشد که دولت محلی باید حداقل سهمی از این افزایش ارزش و قیمت زمین را صاحب شود و صرف توسعه حملونقل عمومی یا اعطای یارانه به سیستمهای حملونقل شهری کند.
روش دیگری که در آمریکا بیشتر استفاده میشود با نام تامین مالی مبتنیبر افزایش مالیات یا Tax Increment Financing (TIF) شناخته میشود که مانند یک وام یا یارانه به توسعهدهندگان خصوصی حملونقل شهری است به این نحو که دولت محلی بخشی از املاک و مستغلاتی را که درون یا حاشیه ایستگاههای مترو ساخته میشود برای مدت زمانی توافقشده به آنها واگذار میکند یا در سود حاصل از آنها شریک میکند. واگذاری اماکنی مانند پارکینگ ایستگاههای مترو به بخش خصوصی میتواند مشوقی برای سرمایهگذاری آنها در توسعه حملونقل باشد. این رویکرد در شهر شیکاگو آمریکا بهطور وسیع بهکار گرفته شده و نتایج مطلوبی به بار آورده است. استراتژی جذب ارزش امروزه مفهومی گسترده پیدا کرده و در سراسر جهان بهکار میرود برخی از جاهطلبانهترین و بلندپروازانهترین پروژههای حملونقل شهری که اخیرا اجرا و به اتمام رسیدهاند تا حدودی از همین روش تامین شدهاند.
یکی دیگر از روشهایی که در اروپا بهویژه بهکار گرفته میشود تاسیس صندوقهای حمایت از سرمایهگذاری است، اتحادیه اروپا در سال 2013 برای تشویق طرحهای حملونقل پایدار تعداد زیادی قوانین و چارچوبهای نظارتی را بهمنظور کسب بودجه برای پروژههای حملونقل وضع کرد. طیف وسیعی از گزینههای تامین مالی مانند صندوق ساختار و سرمایهگذاری اروپا (ESIF) صندوق اتصال اروپا (CEF) و صندوق اروپایی برای سرمایهگذاری استراتژیک(EFSI) ارائه شد. طرح بلندپروازانه سرمایهگذاری در زیرساختهای اروپا که در سال 2013 تنظیم شده است و با طرح جانکر پلان نیز شناخته میشود با هدف بازکردن پای سرمایههای خصوصی و عمومی و با ارائه ضمانتنامههای پشتیبانی و فنی ارائه شده، هدف اصلی طرح رفع موانع سرمایهگذاری است. بهعنوان ESIF از شهرداری لاسپالماس اسپانیا حمایت کرد تا بتواند یک وام 50میلیون یورویی از بانک توسعه اروپا برای تامین اعتبار احداث شبکه اتوبوسرانی اخذ کند. این پروژه شامل یک مسیر جدید حدود 12کیلومتری اتوبوس با ظرفیت بالا، خطوط جدید دوچرخهسواری، گسترش پیادهراهها و همچنین خرید 17اتوبوس هیبریدی و برقی بود. بدون ضمانت EFSI و بهرهگیری از مشاوره سرمایهگذاری آن اخذ این وام و احداث پروژه میسر نبود. بیشتر قوانین اخیر حملونقل و جابهجایی در اروپا بر اهمیت پایداری تاکید دارند در سال 2013 اروپا متعهد شد که حداقل 20درصد از بودجه یک تریلیون یورویی 2014 تا 2020 را صرف انطباق طرحها با اقلیم و حمایت از آبوهوا کند از آن زمان تاکنون قانون تامین اعتبار و بودجه حملونقل اتحادیه اروپا بیشتر روی تحرک پایدار متمرکز شده است.
تسهیلات اتصال اروپا (CEF) اصلیترین ابزار برای تامین بودجه پروژههای حملونقل در سطح اتحادیه اروپاست و از سال 2014 که راهاندازی شده، بودجه لازم برای زیرساختهای حملونقل را فراهم کرده است. طبق مقررات منابع این صندوق فقط به پروژههایی تخصیص مییابد که استانداردهای سختگیرانه حملونقل پایدار و رعایت مقررات زیستمحیطی را پشتسر بگذارند. تامین مالی نوآورانه سازوکارهایی را شامل میشود که در آنها تفکر خلاق وجود دارد و منظور مبادرت به بسیج اداره یا توزیع اعتبارات به روشی فراتر از شیوههای سنتی تامین مالی است، تامین مالی نوآورانه شامل شیوههای تامین مالی است که قبلا در حملونقل پایدار اعمال نشده است؛ این شیوه تامین مالی دارای مقیاسپذیری یعنی قابلیت پیادهسازی در دیگر شهرها کارایی یعنی توانایی مدیریت بودجه محدود و نوآوری یعنی سازوکارهای جدید و پیشرفته است. ازجمله روشهای تامین مالی نوآورانه مالیات یا شارژ ازدحام است که یک مکانیسم مالی و استراتژی مدیریت تحرک که یک اضافهبها را بر استفادهکنندگان بیش از حد خدمات عمومی تحمیل میکند.
هزینه ترافیک یا ازدحام میتواند به شکل هزینه بالاتر برای استفاده از وسیله نقلیه عمومی در ساعات پیک باشد یا قیمتگذاری اتوبانها و جادهها برای کاهش ازدحام باشد، این رویکرد درواقع به تعبیری یک چماق برای مدیریت ترافیک است که از اهرمهای منفی یا تنبیهی برای وادارکردن کاربران برای اصلاح رفتار ترافیکی خود استفاده میکند. شارژ ازدحام به مدیریت تقاضا کمک میکند و امکان کنترل تراکم بدون افزایش عرضه را فراهم میآورد. درآمد حاصل از عوارض ازدحام باید صرف توسعه حملونقل عمومی شود. اجرای موفقیتآمیز این طرح درحال حاضر در شهرهایی مانند سنگاپور، لندن، استکهلم، میلان و چند شهر کوچکتر مانند گوتنبرگ در سوئد دیده میشود. در پایان باید گفت عدالتمحوری در حملونقل شهری امروزه به یک هنجار و باور در بسیاری از شهرها تبدیل شده است. برنامهریزان حملونقل شهری بر این باورند بهجای آنکه بار تامین مالی زیرساختهای حملونقل بر دوش همه مردم بیفتد باید هزینه آن را کسانی پرداخت کنند که بهطور مستقیم بیشترین بهره و منفعت را از توسعه آن میبرند.