تاریخ : Sun 15 Nov 2020 - 12:28
کد خبر : 47928
سرویس خبری : نقد روز

 قصه‌ای پرکشش از یک کنشگر اجتماعی

محمدامین مهدی‌نژاد:

قصه‌ای پرکشش از یک کنشگر اجتماعی

دیانی با ساخت بیجه نشان داد علاوه بر فیلمسازی دغدغه کنشگری اجتماعی دارد. اصل اول در کنشگری اجتماعی توجه به اولویت‌های مغفول جامعه است. کنشگر و محقق اجتماعی باید مسائلی را کشف کند که بقیه نمی‌بینند و به آن توجه ندارند.

به گزارش «فرهیختگان»، محمدامین مهدی‌نژاد، منتقد سینما طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: فرصتی دست داد تا در اکران خصوصی مستند بیجه به تماشای آن بنشینم. بیجه سومین اثر اجتماعی سازنده بعد از فراموش‌شده‌ها و اعتراض خاموش، روایت جذاب یکی از بزر‌گ‌ترین قتل‌های سریالی ثبت‌شده در تاریخ ایران است. داستان محمد بیجه؛ هیولایی انسان‌نما که 17 کودک را بعد از تجاوز به شکل فجیع به قتل رساند.

اصولا یک اثر مستند  با سه ویژگی مهم ارزش تماشا کردن دارد، اولین ویژگی سوژه و موضوع جذاب است، این غیرقابل‌انکار است که یک سوژه جذاب مثل بزرگ‌ترین قاتل سریالی در انتخاب یک اثر برای تماشا اثرگذار است. شاخصه دوم که اتفاقا یک اثر را از بقیه آثار جدا می‌کند و سبب تمایز آن می‌شود روایت پرکشش مساله و داستان است. هرقدر مستند داستانگوتر و ارائه اطلاعات، توالی منطقی‌تری داشته باشد و به‌صورت منظم برای مخاطب سوال ذهنی ایجاد شود و به آنها پاسخ داده شود علاقه مخاطب به ادامه تماشای اثر بیشتر می‌شود. بیجه این ویژگی را دارد، البته که هرقدر کلیت کار در روایت قوی و جذاب است راوی انتخاب‌شده در مستند عملا هیچ روایتگری ندارد و تنها می‌تواند به عنوان یک المان تصویری که حضور تیم تصویربرداری را در صحنه‌ها اثبات می‌کند، بررسی شود. شاخصه سوم که کارکرد جامعه‌شناختی یک اثر مستند را تضمین می‌کند تبیین حقایق و ارائه اطلاعات و تحلیل‌های قابل‌تامل به‌صورت بی‌طرفانه است. یک اثر هنری-رسانه‌ای که به سراغ یک موضوع و مساله اجتماعی می‌رود نمی‌تواند از ارائه اطلاعات دقیق که منجر به شکل‌گیری تحلیل برای مخاطب می‌شود خودداری کند. دیانی در بیجه با استناد به دیده‌های خود از محیط شکل‌گیری جنایت در حاشیه شهر گریزی به شکل و شمایل زندگی در این منطقه‌ها زده و به خوبی مخاطب را با تماشای اثرات ضعف شدید اقتصادی و فرهنگی به یک تحلیل نسبتا جامع پیرامون ارتباط معضلات اجتماعی و کاستی‌های اقتصادی فرهنگی می‌رساند. اتفاقی که در دو اثر قبلی هم مستند‌ساز سعی داشته رقم زند اما ضعف ساختاری و کمبود فکت و اطلاعات از سوژه‌ها فیلمساز را به ورطه شعاردهی کشانده بود. عموما به‌دست آوردن نمایشی‌سازی فکت‌های اجتماعی کار سختی است که اکثر فیلمسازان اعم از داستانی و مستند کمیت‌شان در این حوزه لنگ است و تنها وجه سرگرم‌کننده و روایی اثر را مدنظر قرار می‌دهند غافل از اینکه همین بی‌نظری خودش یک نظر است و مخاطب به مرور در چرخه‌ای ذهنی قرار می‌گیرد که وضع آشفته موجود را به عنوان یک هست تغییرناپذیر و یک شر لازم قلمداد می‌کند که امکان تغییر آن نیست؛ اما بیجه توانسته با قوت فنی و روایت داستانگوی خود از این خطر عبور کند و مخاطب ضمن اینکه با ریشه‌های اقتصادی و فرهنگی مساله مورد بررسی آشنا می‌شود و مقصران احتمالی را در ذهن لیست می‌کند ابدا احساس نمی‌کند در حال تماشای یک بیانیه سیاسی اجتماعی تصویری است.

دیانی با ساخت بیجه نشان داد علاوه بر فیلمسازی دغدغه کنشگری اجتماعی دارد. اصل اول در کنشگری اجتماعی توجه به اولویت‌های مغفول جامعه است. کنشگر و محقق اجتماعی باید مسائلی را کشف کند که بقیه نمی‌بینند و به آن توجه ندارند. از طرفی این مسائل اثرگذاری ویژه‌ای در فرآیندهای اجتماعی دارا هستند. شاخصه دیگر کنشگری اجتماعی پیدا کردن کیس‌های دقیق و متناسب با مساله و مشاهده و بررسی بی‌طرفانه کیس‌هاست، شما با تماشای بیجه فرآیند شکل‌گیری یک معضل اجتماعی را به صورت شفاف و بدون لکنت می‌بینید. فیلمساز در این اثر به‌خوبی توانسته به سه سوال مهم پاسخ دهد، اول اینکه دقیقا چه اتفاقی افتاده؟ دوم اینکه اثرات این اتفاق چه بوده و سوم اینکه دلایل این اتفاق چه چیزهایی بوده است؟

فیلمبرداری و تولید بیجه بیش از دو سال به طول انجامیده است، همین امر سبب شده تا  سبک فیلمبرداری کار در صحنه‌های مختلف متفاوت باشد، اتفاقی که در چنین آثاری که با بودجه‌های معمولی و کم ساخته می‌شوند نمی‌تواند به عنوان یک نقطه‌ضعف تلقی شود، اما با این همه تدوین کار آنقدر روان هست که این اختلاف‌نماها کارکرد دراماتیک داشته باشد و مخاطب را از سیر داستان به بیرون پرت نکند. از طرف دیگر دقت کارگردان در رعایت مسائل اخلاقی با وجود اینکه کنترل بر همه جزئیات تصاویر برایش مقدور نبوده بسیار تحسین‌برانگیز است، در کل فیلم حتی یک نمای آشکار از قربانیان و کودکانی که در شرایط محیطی مشابه قربانیان قرار دارند، دیده نمی‌شود، با اینکه نمایش قربانیان و قربانیان بالقوه می‌توانست تاثیرگذاری بسیار بیشتری روی مخاطب بگذارد، فن تقلبی که غالب فیلمسازان از آن در جهت جذاب کردن اثر و پوشش گذاشتن روی ضعف‌های روایی و دراماتیک از آن استفاده می‌کنند. با این توصیفات این دقت در فیلمساز مهر تاییدی است بر اینکه سازنده پیش از اینکه خود را یک فیلمساز بداند، یک کنشگر اجتماعی است.

فیلم هنوز به‌صورت رسمی منتشر نشده است.