تاریخ : Sun 15 Nov 2020 - 11:20
کد خبر : 47916
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

گونه‌شناسی سینمای پرفروش جهان؛ تنوع در ژانر و سوژه

«فرهیختگان» گزارش می‌دهد

گونه‌شناسی سینمای پرفروش جهان؛ تنوع در ژانر و سوژه

سلیقه مخاطبان سینما در کشورهای مختلف جهان تفاوت‌های محسوسی با هم دارد اما در هیچ‌جای دنیا مردم صرفا برای خندیدن بلیت نخریده‌اند تا به سینما بروند. خندیدن را می‌توان با ابزارهای دیگری هم تجربه کرد و چیزی که مردم را به تماشای فیلم‌ها می‌کشاند، جنبه‌های هیجان‌انگیزتری است که در سینما وجود دارد.

به گزارش «فرهیختگان»، خیلی‌ها در سرتاسر جهان هستند که تنها به خاطر علاقه به یک ژانر یا یک نوع خاص از فیلمسازی(مثلا فلسفی، مذهبی، سیاسی و...) مخاطب سینما قرار گرفته‌اند و البته شاید پیگیری گونه مورد علاقه‌شان آنها را به تماشای آثاری از نوع دیگر هم ترغیب کند؛ اما نقدا چیزی که می‌توان از این گزاره نتیجه گرفت، لزوم وجود تنوع در آثار سینمایی است. تنها ۵ درصد از مخاطبان فعال سینما در هر کشور، قادر خواهند بود یک فیلم را به پرفروش‌ترین اثر سال تبدیل کنند؛ اما اگر فقط برای همین ۵ درصد و مطابق با پسند آنها فیلم بسازیم، گرچه خواهیم توانست لااقل در کوتاه‌مدت بازهم عنوان و آمار پرفروش قبلی را تکرار کنیم، در عوض ۹۵ درصد مخاطبان فعال سینما را از دست داده‌ایم. مثلا اگر ما فقط کمدی بسازیم، باعث قهر تمام مخاطبانی با سینمای‌مان خواهیم شد که علاقه‌مند به ژانرهای دیگری مثل درام، پلیسی، تاریخی، اکشن، سیاسی و... هستند. در این شرایط اتکا به تک‌ژانر پرفروش، یک نوع خودفریبی است. در ضمن، همیشه این اهمیت داشته که پای مخاطبان به سالن سینما(یا حالا که در شرایط خاصی هستیم پلتفرم‌های تماشای آنلاین فیلم) باز بماند. مخاطبان ژانر پلیسی اگر در راهروهای بازار فیلم مشغول گردش باقی‌بمانند، ممکن است هوس کنند ناخنکی هم به ژانرهای دیگر بزنند و همین‌طور است. درباره علاقه‌مندان به تمام ژانر‌های دیگر؛ اما اگر قهر کنند و بروند یا کالاهایشان را از بازارهای رقیب تهیه کنند، مقداری از فروش همان فیلم‌های باقی‌مانده هم کاسته خواهد شد. در ایران سینمای تجاری ما تک‌ژانر است.

معمولا پدرخوانده‌های جریان اصلی سینما، تقصیر را گردن ذائقه مردم ایران می‌اندازند. این درحالی است که در پرمخاطب‌ترین سال سینمایی دهه ۹۰، یعنی سال ۱۳۹۷ اعلام شد ۹۱ درصد از مردم ایران در طول سال حتی یک بار هم به سالن سینما نرفته‌اند. وقتی دایره مخاطبان سینما تنها در ۹ درصد از جامعه محدود باشد، نمی‌توان پرفروش‌های آن سینما را نشانه‌ای از نوع سلیقه مردم آن کشور دانست و در ضمن، دخل و خرج سینمای ایران منطق اقتصادی قابل‌توجهی ندارد و خرج اکثر فیلم‌ها از سود فروش آنها بیشتر است. در سال گذشته تنها سه فیلم هزینه‌های اولیه خودشان را برگرداندند و فقط یکی بود که مقداری به سود رسید. با این وصف، توجیهاتی که به لحاظ اقتصادی برای ژانر کمدی ایران می‌شود هم قابل قبول نیستند. سینمای ایران مدت‌هاست در یک دوگانه افراطی گیر افتاده؛ یک سر آن کمدی‌های روحوضی و سخیف هستند که سینمای تجاری به‌حساب می‌آیند و یک‌سری دیگر کلیشه‌های روشنفکری که با عنوان فیلم‌های اجتماعی، همه شبیه به‌هم و دور از اولویت‌های اجتماعی واقعی موجود در ذهن مردم، فضای غیرتجاری این سینما را تشکیل می‌دهند. نگاهی به پرفروش‌ترین فیلم‌های جهان تا سال ۲۰۱۹ نشان می‌دهد که به هیچ‌وجه ژانر کمدی حتی در بین ۵۰ فیلم پرفروش سینمای دنیا نبوده است. از میان ۵۰ فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان، بعضی از موارد رگه‌هایی از طنز دارند، اما هیچ‌کدام به معنای متعارف کمدی نیستند. سلیقه مخاطبان سینما در کشورهای مختلف جهان تفاوت‌های محسوسی با هم دارد اما در هیچ‌جای دنیا مردم صرفا برای خندیدن بلیت نخریده‌اند تا به سینما بروند. خندیدن را می‌توان با ابزارهای دیگری هم تجربه کرد و چیزی که مردم را به تماشای فیلم‌ها می‌کشاند، جنبه‌های هیجان‌انگیزتری است که در سینما وجود دارد. این بررسی حتی در مورد سینمای ایران هم همین نتیجه را خواهد داد. سینمای فیلمفارسی که نمونه شاخصی از کمدی‌های روحوضی بود، یکی دو سال پیش از انقلاب کاملا ورشکسته شد. پس از انقلاب هم پر‌مخاطب‌ترین فیلم‌ها، کمدی نبودند و بالا قرار گرفتن آثار کمدی در جدول پرفروش‌های سینمای ایران که طی چند سال اخیر اتفاق افتاده، نشانه‌ای از قهر باقی مخاطبان با گیشه است.

تا سال 2019، ژانر حماسه پرفروش‌ترین ژانر دنیاست. فروش فیلم‌های ابرقهرمانی در سراسر دنیا این را نشان می‌دهد. انواع فیلم‌های پلیسی، اکشن و جاسوسی در رده بعد قرار می‌گیرند. انیمیشن که به‌نوعی ذیل سینمای کودک تعریف می‌شود، یک مسیر موازی و بسیار پررونق با حماسه‌ها، اکشن‌ها و فیلم‌های پلیسی باز کرده است. برای اینکه کودکی بتواند به سینما برود، معمولا لازم است که والدین او هم همراهش باشند و همین قضیه انیمیشن‌ها را بسیار پرفروش‌تر می‌کند. البته در ساختار این فیلم‌ها هم به مخاطب بزرگسال توجه ویژه‌ای شده است.(در جدول شماره یک، به پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمای جهان طی 10 سال منتهی به 2019 میلادی اشاره شده است.)

سال ۲۰۲۰ میلادی به دلیل شیوع کرونا و تعطیلی سالن‌های سینما وضعیت ویژه‌ای دارد که ارزیابی آن را مستلزم به‌کارگیری معیارهای خاص و جداگانه‌ای می‌کند؛ اما تا همین جای کار می‌شود گفت ژانر کمدی در بین ۱۰ فیلم پرفروش سال ۲۰۲۰ هم جایگاه ویژه‌ای ندارد و چیزی که هست، تنها یک انیمیشن (Onward یا به پیش) در مقام دهم پرفروش‌ترین فیلم سال است که مایه‌های کمیک هم دارد و تازه این عنوان را هم ما با آن می‌دهیم؛ وگرنه در خود ارزیابی‌های مربوط به رسانه‌های خارجی، جایی کنار نام این انیمیشن عنوان کمدی نیامده است. (جدول شماره یک)

این البته به معنای بی‌اهمیت بودن ژانر کمدی در سینمای جهان نیست. باید توجه کرد بسیاری از فیلم‌هایی که ژانرهای دیگر قابل تعریف هستند، درونمایه‌های کمیک دارند؛ اما می‌دانیم که فیلم‌های کمدی ایران، چیزی جز کمدی نیستند. نکته دوم این است که فیلم‌های کمدی پرتعداد هستند و مجموع فروش آنها رقم قابل‌توجهی می‌شود؛ اما هیچ‌کدام به تنهایی در جایگاه پرفروش‌ترین‌های سال قرار نمی‌گیرند؛ یعنی این نوع آثار را باید از بدنه آثار سینما به‌حساب آورد نه قله آن.

در جدول شماره ۲ مشخص می‌شود که ژانرهای مختلف سینمای آمریکا طی ۲۵ سال اخیر هرکدام چه سهمی در میزان تولیدات و مجموع فروش داشته‌اند. یک نگاه گذرا به همین جدول کاملا مشخص می‌کند که بدون وجود تنوع، به هیچ‌وجه نمی‌شد همین میزان فروشی را که سینمای آمریکا طی ربع قرن گذشته کسب کرده، به‌دست آورد. (جدول شماره دو)

    مرگ تخیل قصه‌گو با تک‌ژانر شدن سینما

عدم تنوع در آثار سینمای ایران یکی از عمده مسائلی است که به جریان آزاد تخیل و خلق فیلمنامه‌های قابل توجه منجر شده است. در ایران یک بانک فیلمنامه قوی وجود ندارد چون چیزی که قرار نیست بعدا مورد استفاده قرار بگیرد، چرا باید سپرده‌گذاری شود؟ سال ۲۰۲۰ میلادی جامعه آمریکا به لحاظ سیاسی-اجتماعی وضعیت ویژه‌ای داشت و سینما هم واکنش شدیدی به این وضعیت نشان داد؛ اما این واکنش امکان نداشت که یک‌شبه خلق شود و از بانک فیلمنامه‌های هالیوود وام‌ گرفت. فیلم «۵ هم‌خون» ساخته فیلمساز سیاه‌پوست اسپایک لی، در حقیقت سال ۲۰۱۳ نوشته شده بود و حالا جلوی دوربین رفت. فیلم «دادگاه ۷ شیکاگویی» که ساخته آروین سورکین است، در سال ۲۰۰۶ نگارش شده بود و فیلم «بانکدار» به کارگردانی جورج نوفلی از سال ۱۹۹۵ نگارش شده بود. حالا همه این فیلم‌ها برای شرایط ویژه امروز مورد استفاده قرار گرفتند. می‌بینیم که یک سینمای پویا و سرپا نه‌تنها ژانرها و طیف‌های مختلف، بلکه شرایط اجتماعی گوناگون برای زمان‌های متفاوت را هم در نظر می‌گیرد. حتی یکی از دلایلی که بسیاری از بهترین بازیگران ما وقتی به دوران اوج پختگی کارشان می‌رسند، دیگر نقش‌های مهمی برای بازی کردن به آنها پیشنهاد داده نمی‌شود، همین عدم تنوع در قصه‌هاست که آنها را در بهترین حالت مشغول بازی در نقش پدر، پدربزرگ یا دایی و عموی بزرگ شخصیت‌های جوان فیلم‌ها می‌بینیم؛ چون قصه‌هایی که برای افرادی در این سن و سال نقشی در نظر گرفته باشد، وجود ندارد.

    فقط تنوع ژانر مهم نیست، تنوع جهان‌بینی هم لازم است

نکته مهم دیگری که در بحث تنوع آثار سینما باید به آن اشاره کرد، غیر از تنوع ژانر، تنوع مخاطبان سینماست. باید برای تمام مخاطبان سینما از سلیقه‌ها و طیف‌های مختلف فکری فیلم ساخت. سریال‌سازی هندوستان که از دهه ۹۰ میلادی شروع شد و با اتکا به پیشینه سینمایی این کشور با سرعت توانست پیش برود، طی دو دهه به بزرگ‌ترین مانع خودش برخورد؛ چون این مجموعه‌ها تنها طیف تازه‌به‌دوران رسیده جامعه هندوستان را مورد توجه قرار می‌دادند و به لحاظ مضمونی، متعلق به یک طیف به‌خصوص و اصطلاحا جامعه نمایشی هندوستان بودند. همین قضیه باعث شد که طیف‌های تحصیلکرده‌تر جامعه هندوستان با سریال‌سازی این کشور قهر کنند و سراغ مصرف آثار آمریکایی بروند. این قضیه برای هندوستان که در صنعت فیلمسازی یک مدعی بزرگ است، بسیار گران آمد. در سال ۲۰۱۵ نشریات هندوستان سریال‌سازی این کشور را بمباران کردند و مجموعه‌سازان ناچار شدند سراغ ساخت آثار جدی‌تر و پخته‌تر بروند. چنان که می‌بینیم، تنوع تنها مربوط به ژانرهای سینمایی نمی‌شود و به سطح کار‌ها و طیف‌های فکری مخاطبان هم مربوط می‌شود. فیلم‌های سینمای ایران تنها برای یک طبقه به‌خصوص و یک طیف فکری به‌خصوص ساخته می‌شوند و به نمایش در می‌آیند. حتی تمرکز سالن‌های سینمایی ایران در شمال شهر تهران و اکثرا در دل پاساژها و مال‌های بزرگ، در راستای همین خطای راهبردی است.

 * نویسنده: میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار