تاریخ : Thu 12 Nov 2020 - 15:16
کد خبر : 47831
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

به داد ما برسید...

«فرهیختگان» در گفت‌وگو با گروهی از عوامل فرودست سینما

به داد ما برسید...

به‌گفته یکی از تهیه‌کنندگان سرشناس، سالن‌های سینما درکنار سالن‌های پذیرایی و هتل‌ها، بیشترین خسارت جبران‌ناپذیر را از بابت کرونا در کشور متحمل شده‌اند.

به گزارش «فرهیختگان»، رکود ناشی‌از کرونا در تمامی ابعاد فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اجتناب‌ناپذیر است. اثرات این ویروس منحوس بر رکود مردافکن سینما، کمی بیشتر به‌چشم می‌آید، تا جایی‌که به‌گفته یکی از تهیه‌کنندگان سرشناس، سالن‌های سینما درکنار سالن‌های پذیرایی و هتل‌ها، بیشترین خسارت جبران‌ناپذیر را از بابت کرونا در کشور متحمل شده‌اند. می‌خواهیم به این مورد برسیم که در روزگار خسارات جبران‌ناپذیر کرونا بر تمامی بخش‌های سینمایی، کدام بخش بیشتر از بقیه متضرر شده و آسیب دیده‌ است.

در تماس با یکی از تهیه‌کنندگان سرشناس سینما که خواست نامش رسانه‌ای نشود، به دستیاران تصویر و صدا رسیدیم. به گفته این تهیه‌کننده، چند نفر را در این حوزه می‌شناسد که بارها از او پول دستی گرفته‌اند و حالا کارشان به مسافرکشی و دستفروشی رسیده است.

با یکی از این دستیاران، طرف صحبت شدیم. او به «فرهیختگان» گفت: «یک پراید قدیمی دارم که مجبور شدم برای سیر کردن شکم زن و بچه‌ام، هر روز از صبح تا شب بروم در خیابان‌ها بچرخم و مسافرکشی کنم. با این کار فقط می‌توانم شکم خانواده سه‌نفره‌ام را سیر کنم و اگر خدای‌نکرده، ماشین دچار خسارت شود، در همان هم می‌مانیم. کرونا باعث شده میزان تولیدات سینمایی و تلویزیونی خیلی پایین بیاید و در این شرایط من 10 ماه است بیکارم.»

وی ادامه می‌دهد: «من و امثال من پس‌انداز نداریم که در این مدت از آن بخوریم. یکی از همکاران من در راه‌آهن بساط دستفروشی باز کرده که مدام درحال کلنجار رفتن با مغازه روبه‌رو و دستفروشان اطراف خود است که از آمدن او راضی نیستند. آخر مگر‌ شأن کسی که سال‌ها در هنر سینما حضور داشته و دستیار فیلمبردار بوده، این است؟ یکی دیگر از دوستان را می‌شناسم که با 45 سال سن و دو تا بچه، چون نتوانسته خرج زندگی‌ و اجاره‌اش را دربیاورد، به شهرستان برگشته و در خانه پدری و با پدر و مادرش زندگی می‌کند. می‌دانید در همین مدت چه مقدار طلاق اتفاق افتاده؟ با این‌حال من روزی 1000 بار خدا را شکر می‌کنم که این پراید را دارم که با آن بتوانم روزگارم را به‌صورت قطره‌چکانی بگذرانم، وگرنه اگر همین را نداشتم، کدام مسئول و نهاد می‌خواست از من حمایت کند؟ یعنی یارانه 45 هزار تومانی می‌توانست این ماهم را به آن ماه برساند؟»

یکی دیگر از تهیه‌کنندگان سرشناس سینمای کشور اما معتقد است آسیب ناشی از کرونا، برای نیروی انسانی سینما مطلق نیست و آنها جسته‌وگریخته در پروژه‌های سینمایی، تلویزیونی و مخصوصا شبکه نمایش خانگی مشغول به‌کار شده و به‌سختی روزگار می‌گذرانند، اما برای سینمادارها، همین راه تنفس جسته‌وگریخته نیز وجود ندارد.

او گفت: «اگر وضعیت تا پایان سال به همین منوال پیش برود، خسارت سینمادارها به رقم 400 میلیارد تومان می‌رسد و این یعنی سینمادارها دچار خسارت مطلق شده‌اند. این موضوع تنها مربوط به شخص سینمادار هم نیست؛ بلکه شامل صدها کارمندی می‌شود که در این ایام از سینماها اخراج شده‌اند و چون هیچ کار دیگری ندارند، سخت‌ترین روزهای زندگی‌شان را سپری می‌کنند.»

با یکی از این کارکنان سینما که هفت ماه است از کار اخراج شده، تماس می‌گیریم. او می‌گوید: «پس از 23 سال کار، مثل آب خوردن کنار گذاشته شدم. با هزار دنگ‌وفنگ بیمه بیکاری شامل حال من شده و تازه از این ماه قرار است برقرار شود. اما نمی‌دانید در این هفت ماه چه بر سر من و خانواده‌ام گذشته. ذلت و به‌خاک افتادن را به چشم خودم دیدم. این همه سال آبروداری کردم و حالا که عروس‌دار و داماددار شده‌ام، چیزهایی بر من گذشت که حاضر بودم زمین دهان باز کرده و مرا در خود فروببرد.»

این کارگر سابق سینما ادامه می‌دهد: «البته خدارا شکر همین یک بیمه را داشتم که به دادم رسید. ناشکر نیستم، اما با ماهی دو میلیون تومان و با داشتن عروس و داماد و یک فرزند مجرد، چطور می‌توانم روزگار بگذرانم. البته که در این شرایط تنها نیستم و می‌دانم خیلی از همکارانم به این روز افتاده‌اند. حتی چند روز پیش شنیدم یکی از جوان‌های همکار، وقتی به اداره بیمه مراجعه کرده و درخواست بیمه بیکاری کرده، متوجه شده که بخشی از سابقه او رد نشده است و حالا او دستش به هیچ‌جا بند نیست.»

یکی دیگر از تهیه‌کنندگان سرشناس سینمای ایران با اعلام این مساله که کرونا سبب شد سینما که یک سرمایه ملی است، از بین برود، به «فرهیختگان» گفت: «ما حتی در سال‌های جنگ هم روزی 450 تا شهید در جبهه نمی‌دادیم و حالا دولت تمام تقصیرها را انداخته گردن رعایت نکردن مرد. من روز سه‌شنبه همین هفته معدود سینماهای تهران که اقدام به بازگشایی کرده بودند را چک کردم، درنهایت تعجب دیدم که این سینماها حتی یک عدد بلیت سینما نفروخته‌اند و این یعنی فاجعه. از من تهیه‌کننده و سینمادار تا آن مسئول تدارکات صحنه، همه هم‌درد هستیم و در این میان، بعضی‌ها اندک سرمایه‌ای پس‌انداز داشتند که در این 9 ماه تعطیلی تمام شد و عده‌ای به فلاکت مطلق رسیدند که من روزی نیست درباره آنها نشنوم. هر روز دارد به من خبر می‌رسد که فلانی سکته کرد، فلانی چهار ماه است اجاره خانه‌اش را نداده، فلانی از همسرش جدا شده، فلانی در بیمارستان بستری است و پول ترخیص ندارد و... با این وضع‌وحال، بعید می‌دانم تا نیمه 1400، به شرایط عادی برگردیم و متاسفانه همچنان باید منتظر شنیدن اخبار ناگوار روزانه از وضعیت زندگی‌ها باشیم.»

یکی از اهالی رسانه که عضو انجمن منتقدان نیز هست به «فرهیختگان» گفت: «در این 9 ماه، تنها یک عیدی، یک سبد کالا و یک کمک‌هزینه ازسوی خانه سینما تعلق گرفت که آن‌هم به من و امثال من نرسید. کار ما فقط نوشتن است و کار دیگری نداریم، حال آنکه در این 9 ماه، بسیاری از روزنامه‌ها، تعداد صفحات خود را کاهش داده‌اند و این یعنی حق‌التحریر ما به میزان زیادی کاهش داشته؛ یعنی ما که در آن زمان حدود دو میلیون درآمد داشتیم، الان به کمتر از یک میلیون در ماه رسیده که خیلی از ما با داشتن زن و بچه نمی‌دانیم از چه کسی مطالبه‌گری کنیم؟ به هر نهاد و مسئولی که مراجعه می‌کنیم یا می‌گویند مگر وضع کشور و تحریم را نمی‌بینی یا می‌گویند برو مسافرکشی کن. آخر مگر من و امثال من اگر ماشین داشتیم، منتظر دستور شما می‌ماندیم؟ این حس که به‌نوعی ول شده‌ایم و سرپرست و رئیسی نداریم، خیلی دردآور و نهایت بی‌تدبیری و مسئولیت‌ناپذیری است.»  

*‌ نویسنده: مجتبی اردشیری، روزنامه‌نگار