تاریخ : Thu 12 Nov 2020 - 15:42
کد خبر : 47829
سرویس خبری : فرهنگ و هنر

چرخ چاپخانه از کار افتاد و چراغ کتابفروشی ها خاموش شد

کرونا به جان کدام بخش بازار کتاب افتاد

چرخ چاپخانه از کار افتاد و چراغ کتابفروشی ها خاموش شد

شاید بهتر باشد برای دیدن ضرر و زیان‌های حوزه نشر و کتاب به‌صورت مرحله‌مرحله از تالیف تا انتشار و توزیع کتاب را مرور کنیم چاپ یک کتاب نویسنده، ویراستار، ناشر، پخش‌کننده، چاپخانه‌دار و... همه و همه با هم دست‌به‌دست می‌دهند تا یک کتاب به‌دست مخاطب برسد.

به گزارش «فرهیختگان»، کرونا از زمانی که سیطره‌اش را بر زندگی‌مان انداخته است، همه چیز را به‌هم ریخته و دیگر نمی‌توانیم زندگی‌مان را به راحتی قبل بگذرانیم و سبک زندگی را تغییر داده است. یکی از بدی‌های کرونا متضرر کردن خیلی‌ها در معیشت و اقتصاد بود. در بخش فرهنگ هم این ضررها وجود داشت و در همه بخش‌ها زیان هنگفتی بلای جان اهالی فرهنگ شد. در این بخش به حوزه کتاب و زیان‌های اقتصادی این حوزه می‌پردازیم. بخشی که تقریبا با از دست دادن نمایشگاه کتاب دچار مشکلات زیادی شد. در مطلب امروز به بخش‌های مختلف این حوزه پرداختیم تا ببینیم کدام بخش حوزه نشر بیشتر دچار ضرر و زیان شده است. شاید بهتر باشد برای دیدن ضرر و زیان‌های حوزه نشر و کتاب به‌صورت مرحله‌مرحله از تالیف تا انتشار و توزیع کتاب را مرور کنیم چاپ یک کتاب نویسنده، ویراستار، ناشر، پخش‌کننده، چاپخانه‌دار و... همه و همه با هم دست‌به‌دست می‌دهند تا یک کتاب به‌دست مخاطب برسد.

نویسنده

یک نویسنده وقتی نوشتن کتابی را شروع می‌کند اگر از قبل ناشرش را انتخاب نکرده باشد، بعد از نوشتن کتاب، باید به‌دنبال ناشر بگردد، اگر هم کتاب ناشرش از قبل مشخص باشد که طبق قراردادی که با ناشر بسته، می‌تواند پول کتاب را بگیرد. غیر از مبلغی که ابتدا می‌گیرد 15 درصد از سهم فروش کتاب نصیب او می‌شود. طبق گفت‌وگویی که با چند نویسنده در مورد این موضوع انجام دادم معمولا کسانی که اسم و رسمی در این حوزه دارند به‌راحتی می‌توانند پول‌شان را از ناشر بگیرند اما برخی برای گرفتن پول باید سال‌ها صبر کنند و گاهی قید پول‌شان را هم می‌زنند.

یکی از نویسندگان که کتاب‌های زیادی هم منتشر کرده است و نخواست اسمش را در این گزارش بیاوریم در مورد گرفتن پول کتاب‌هایی که می‌نویسد در این مدت کرونا و حتی قبل از آن، از ناشری معروف می‌گوید: «الان یک سال است که برای پول یک کتاب به ناشر می‌گویم اما فایده‌ای ندارد. مبلغی که بالاخره در این زمان که همه مشکلات دارند می‌تواند همین مبلغ کم هم از بار مشکلات بکاهد اما باز هم با وجود اینکه می‌دانم ناشر پول دارد و می‌تواند بدهی‌اش را پرداخت کند اما این کار را نمی‌کند و به‌راحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کند. از سوی دیگر در این چند وقتی که کرونا آمده است، باز هم همه چیز را به گردن کرونا می‌اندازند و می‌گویند درآمد نداریم درحالی که درآمد دارند و به‌راحتی می‌توانند تسویه کنند. فقط هم من نیستم. چند نفر از دوستان نویسنده دیگر هم هستند که با این موضوع درگیرند و نتوانستند از این ناشر پول‌شان را بگیرند.»

ویراستار

معمولا بعد از نوشتن کتاب، نویسنده کتاب را به ویراستار می‌دهد. زهرا محمدی که چند سالی است ویراستاری کتاب‌ها را انجام می‌دهد، در مورد تاثیر کرونا بر کارشان می‌گوید: «در این مدتی که کرونا آمده است در تعداد کتاب‌ها تاثیری نداشته و تقریبا تعداد کتاب‌هایی که ویراستاری کرده‌ام با زمان‌های قبل تفاوتی نداشته است. اما خب در اینکه بخواهم پول ویراستاری را بگیرم کمی تاثیرگذار بوده و دیرتر شده است. قبلا یک هفته بعد از ویراستاری کتاب، پول آن پرداخت می‌شد اما الان با چند ماه تاخیر وقتی هم اعتراض می‌کنیم در جواب می‌شنویم کرونا تاثیر گذاشته است و نمی‌توانیم پرداخت کنیم.»

چاپخانه‌دار

یکی از بخش‌هایی که به قول خودشان ضررهای زیادی در این مدت کرده‌اند، چاپخانه‌داران بوده‌اند. محمد احمدی سال‌هاست که چاپخانه دارد و بیشتر از همه چیز هم کتاب چاپ می‌کند. او درباره این مدت که کرونا مهمان خانه‌هایمان شده است، می‌گوید: «ببینید از قبل تعطیلات نوروز، تعداد چاپ کتاب‌ها زیاد می‌شد، به‌دلیل اینکه نمایشگاه کتاب در اردیبهشت برگزار می‌شد و ناشران می‌خواستند کتاب‌هایشان را به نمایشگاه برسانند. امسال هم با وجود اینکه کرونا تازه در اسفند 98، آمده بود اما باز هم همه امیدوار بودند تا آخر فروردین‌ماه که به زمان نمایشگاه می‌رسیم. کرونا تمام شده باشد. برای همین کتاب‌ها را چاپ کردیم اما هر چه زمان گذشت، دیدیم که کرونا رفتنی نیست و همچنان جولان می‌دهد. کتاب‌ها را چاپ کرده بودیم اما به پول کتاب‌ها نرسیدیم. حدود 40 نفر در این چاپخانه کار می‌کردند، اما مجبور شدم که چند نفری را اخراج کنم. تعداد زیادی بودند مجبور شدم که این کار را بکنم حدود 20 نفر را اخراج کردم تا بتوانم از پس هزینه‌ها بربیایم. کرونا شرایط را برای ما سخت کرد. الان اگر بخواهیم تجهیزات بخریم دیگر نمی‌توانیم چون با دلار الان و درآمدهای ما خرید تجهیزات خیلی سخت است و دیگر نمی‌توانیم ماشین‌ها را تجهیز کنیم. کرونا در صنف ما 50 درصد و شاید هم بیشتر تاثیر داشته است.»

ناشر

ناشران هم که تقریبا کار اصلی را در حوزه نشر انجام می‌دهند از وجود کرونا می‌نالند و معتقدند که کرونا کار و بارشان را کساد کرده است. در این مدت در گزارش‌های متعدد به این موضوع پرداختیم که این ویروس مرموز و کوچک چه بلایی بر سر ناشران آورده است.

از برگزار نشدن نمایشگاه کتاب تا چاپ کردن کتاب با کاغذهای گران. اما ضرر و زیانی که در بین ناشران دیده می‌شود به مراتب کمتر از ضرر هنگفتی است که چاپخانه‌دار یا حتی کتابفروش بابت کرونا متحمل شده است. درست است که ناشران به نسبت سال‌های قبل، فرصت فروش نمایشگاه کتاب را از دست داده‌اند و به‌عنوان یکی از اجزای زنجیره چرخه نشر گرفتار مصائب کرونا هستند اما با همه این اوصاف، توانستند با فروش آنلاین و چاپ تعداد کمتری کتاب خودشان را در برابر خسارت‌های زیان بار کرونا محفوظ نگه‌دارند.

کتابفروش

کتابفروشان البته مانند ناشران نبودند. آنها با مخاطبی طرف هستند که به‌جز کتاب از محصولات دیگرشان هم استفاده کرده و خرید می‌کنند. معمولا در نیمه آخر اسفند، کار و بارشان سکه است و در طول تعطیلات عید فروش زیادی دارند اما با وجود کرونا تقریبا در همان اسفند، 80 درصد از فروش‌شان را از دست دادند و تعدیل‌هایشان برای اینکه کارمندان‌شان را کم کنند از همان موقع شروع شد. چون آنقدر فروش نداشتند که بتوانند هزینه حقوق و مزایا هم بدهند. شاید جزء اولین گروه‌هایی بودند که کرونا بلای جان‌شان شد و با تعدیل کردن نیروهایشان مشکلات‌شان شروع شد. یکی از کتابفروشی‌های مهم تهران که در خیابان انقلاب و مرکز رفت و آمد و شلوغی آن خیابان قرار دارد، بخش زیادی از فروشندگانش را اخراج کرده است. رضا حدود 3 سال است که در کنار درس خواندن، در کتابفروشی هم کار می‌کند. اما کرونا باعث شد تا همین کار نیمه‌وقت را از دست بدهد. او درباره اتفاقات این چند ماهه می‌گوید: «سال‌هاست که مشغول کتابفروشی هستم و این کار را دوست دارم مخصوصا که می‌توانم در کنار کارم درس هم بخوانم. اما کرونا که آمد همه چیز به‌هم ریخت و نتوانستم کاری انجام بدهم و آخر هم اخراج شدم. خیلی دیگر از دوستانم همین بلا سرشان آمد و بسیار ضرر کردیم. هنوز هم نتوانستم کاری پیدا کنم و با این خرج‌های گران نمی‌دانم که در نهایت چه پیش می‌آید.»

 * نویسنده عاطفه جعفری، روزنامه‌نگار