به گزارش «فرهیختگان»، مهدی قمی، روزنامهنگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: از دیدگاه سیاسی و در مسائل بینالمللی وقتی خلأ قدرت اتفاق میافتد سایر قدرتها تلاش میکنند آن را بهنفع خود مصادره کنند. با فروپاشی شوروی، آمریکاییها در چارچوب دکترین بوش پدر طرح نظم نوین جهانی را مطرح کردند که طبق این راهبرد رهبری جهانی باید با محوریت آمریکا باشد. بهزعم آمریکاییها قدرتی که بتواند مانعی برای اجرای این طرح باشد، دیگر وجود نداشت، به همین دلیل از طرفی تلاش خود را برای تضعیف شورای امنیت سازمانملل انجام دادند و از طرف دیگر تصدی بر این شورا را برعهده بگیرند. حمله نظامی به عراق آنهم بدون دریافت مجوز از شورای امنیت گواهی بود بر این تصدیگری. در همان زمان آمریکاییها در تلاش بودند زمینه حضور سایر کشورها را در عراق (و با محوریت و رهبری آمریکا و در چارچوب طرح نظم نوین جهانی) فراهم کنند که با مخالفت بعضی از کشورها ازجمله چین، آلمان، فرانسه و... مواجه شدند.
ظهور عواملی همچون 11سپتامبر که خود باعث شک و شبهه دولتها نسبت به وقوع این حادثه از طرف تروریسم بود، بهانهای شد تا آمریکا به مردم دنیا نشان دهد صلح و امنیت جهانی بهدلیل وجود تروریسم در خطر است و با این نگاه رهبری مقابله با این پدیده را به دست گیرد و طبق دکترین مورد اشاره، به افغانستان لشکرکشی کند.
آمریکا در تلاش است معادلات سیاسی خود را با نام خاورمیانه جدید ایجاد کند اما کشورهای منطقه ازجمله جمهوری اسلامی ایران با درک این خطر بهدنبال ناکام گذاشتن آمریکا در منطقه هستند. تشکیل و حمایت از گروههای مقاومت در کشورهایی مانند لبنان، عراق، یمن و... و حضور در جنگهای نیابتی با تروریستهای تحت حمایت آمریکا در سوریه و... نشاندهنده این موضوع است که رهبری منطقه توسط آمریکا امری محال است.
در طول سالهای اخیر هیچگاه شاهد اعلام رسمی تجزیه یک کشور ازسوی آمریکا و متحدان غربیاش نبودهایم، بلکه با استقلال بخشیدن به عدهای داخل یک کشور، سیاست تجزیه را دنبال میکنند.
در سال 2006 برای اولینبار طرحی با عنوان تفکیک عراق (فدرالیسم) به سه اقلیم شیعه، سنی و کرد مطرح شد که گفته می شود طراح اصلی این تجزیه جو بایدن بوده و در سال 2015 در زمان تصدی معاونت ریاستجمهوری آمریکا آن را پیگیری و تقویت کرده است.
مدیریت فدرالی طرحشده توسط بایدن، اهداف آمریکا ازجمله:
• جلوگیری از اسلامگرایی و مدیریت آن
• تضعیف احزاب و گروههای مقاومت
• جلوگیری از اتحاد مسلمانان و تضعیف آنها
• تسلط بر خلیجفارس
• تامین منافع اقتصادی آمریکا
را دنبال میکند.
از اینرو برای تجزیه کشورها کلیدواژههایی با عنوان: حمایت از استقلال قومیتها و اشاعه فدرالیسم (بهعنوان ابزار مدرن حکومت در دولتهای منطقه) مورد استفاده آمریکا قرار میگیرد. این موضوع نشانگر آن است که در انتخابات اخیر آمریکا برنده هرکسی که باشد (دموکرات یا جمهوریخواه) تغییری در سیاستهای کلی آنها نسبت به خاورمیانه اتفاق نخواهد افتاد.
امروزه تشکیل و حضور پررنگ نیروهای جبهه مقاومت و صفآرایی آنها در برابر نظامیان آمریکا و گروههای تروریستی تحت حمایتش در منطقه، نهتنها باعث خنثیسازی طرح بایدن که باعث از دست رفتن جایگاه آمریکا در دولتهای اسلامی و دخالتهای سودجویانه این کشور در منطقه خواهد شد.
همانطور که رهبر انقلاب در 13 آبان امسال فرمودند: «درمورد آمریکا سیاست ما یک سیاست حسابشده و مشخصی است و این سیاست با رفتوآمد اشخاص تغییر پیدا نمیکند.»