به گزارش «فرهیختگان»، تا هم اینجای کار یعنی ساعت٩صبح چهارشنبه چهارم نوامبر یکچیز را میتوان با قاطعیت گفت:عملکرد مؤسسات نظرسنجی در آمریکا فاجعهآمیزتر از سال٢٠١٦بوده است.تقریباً در هیچیک از ایالتهای خاکستری پیشبینی این مؤسسات به ثمر ننشست.
علت آن نیز کاملاً مشخص است؛ نهادهای اجتماعی در ایالاتمتحده روبهزوال هستند و دیگر توان کانالیزه و عیان کردن مطالبات تودههای مردم را ندارند و همین مسئله مؤسسات نظرسنجی را دچار سردرگمی و اشتباهات فاحش میکند.
این مؤسسات صرفاً در زمانهای کارایی خود را به اثبات میرسانند که همهچیز بر سرجای خود باشد و نهادها بهخوبی گذشته خود فعالیت کنند.
اگر نظم کهن در حال زوال باشد این مؤسسات اغلب از پیشبینی فعل و انفعالات در زیرپوست جامعه بیخبر خواهند بود و مدام در معرض حوادث غیرقابلپیشبینی قرار میگیرند.
اصولاً جوامع بدون نهادهای کارآمد غیرقابلپیشبینیاند و این را همه این مؤسسات افکار سنجی یکبار در سال 2016 به چشم دیدند ولی بار دیگر این تجربه گرانبها را پشت گوش انداختند.پیروزی ترامپ در فلوریدا،اوهایو،ایوا،جرجیا ،کارولینای شمالی و...همه نشانههایی از این بی آبرویی بزرگ برای مؤسسات نظرسنجی هستند.
نه از موج آبی خبری بود و نه رویگردانی مستقلین از ترامپ.نه کهنسالان از او روی برگرداندند و نه گروه سنی 45 تا 64 سال.اقلیتهای نژادی نیز برای او سنگ تمام گذاشتند تقریباً در بیشتر ایالتهای خاکستری لاتین تبارها با ١٠درصد بیشتر از چهار سال پیش به وی رأی دادند.تغییر محسوسی نیز در رأی سیاهپوستان در ایالات خاکستری نسبت به چهار سال گذشته دیده نمیشود.
باوجود اعتراضات نژادی همچنان در حدود١٠درصد سیاهان در این ایالتهای خاص از ترامپ حمایت کردند.سفیدپوستان و اوانجلیک ها(مسیحیان افراطی) هم بهصورت حداکثری بسیج شدند تا او ناکام نماند.کارگران و یقه آبیها نیز همچنان او را دوست دارند؛حتی اگر چنین چیزی مطلوب مین استریم در ایالاتمتحده نباشد.
امروز شاید عده زیادی غافلگیر شده باشند اما برای کسانی که ماجرا را از دوربین کلیشهای نمیدیدند اتفاق خاصی رخ نداده است. من احتمال پیروزی ترامپ را در مقالات متعدد هشدار داده بودم.او نماد جنبشهای ضد حزب در دنیای غرب است وقتی حزب بهعنوان یکنهاد اجتماعی تأثیرگذاری خود را از دست میدهد،این امکان فراهم میشود تا فرد بر حزب سلطه یابد و بدون واسطه سازمان و تشکیلات حزبی با مردم سخن بگوید.
آنچنانکه ترامپ در چهار سال گذشته به این اقدام دست زد.او به قول باب وودوارد هم در چهار سال پیش و هم امسال بهخوبی از مرگ نظم قدیم مطلع شده بود و به همین دلیل و باوجود چنین آگاهی شهودی کماکان از شوک مبتنی بر غافلگیری بس لذت میبرد.چراکه با این کار هم پایگاه رأی خود را بسیج میکند و هم اعتمادبهنفس را از رقیب میستاند.
ترامپ تا این ساعت 239 رأی الکترال را برای خود تضمین کرده این یعنی شکست او راحت نیست و حتی شانس پیروزی کمی ندارد ولی صرفنظر از هر نتیجهای امروز را باید روز بی ابرویی مؤسسات نظرسنجی خواند که بر طبل پیروزی آسان و قاطع بایدن میزدند.
واقعیت این است که عصر جدیدی در دنیای غرب آغازشده است؛ترامپ تنها نماد این زمانه نوین است و تا زمانی که راهکار واقعبینانهای برای حل آسیبها دیده نشود ،به حیات خود ادامه میدهد ؛چه مؤسسات نظرسنجی و غولهای رسانهای در آمریکا و اروپا و مین استریم بخواهند یا نخواهند.
* هادی خسروشاهین پژوهشگر مسائل آمریکا