تاریخ : Mon 02 Nov 2020 - 09:30
کد خبر : 47445
سرویس خبری : نقد روز

راهبرد اصلاح‌طلبان برای 1400حمایت از یک کاندیدای اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار است

عضو شورای‌عالی اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

راهبرد اصلاح‌طلبان برای 1400حمایت از یک کاندیدای اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار است

شریف گفت: درست است که اصلاح‌طلبان با حمایت از آقای روحانی موجب پیروزی او در سال‌های 92 و 96 شدند ولی هیچ‌یک از برنامه‌های اصلاح‌طلبان عملیاتی نشد و خیلی از افراد اصلاح‌طلب جایگاهی در دولت پیدا نکردند.

هیچ‌یک از برنامه‌های‌اصلاح‌طلبان در دولت‌روحانی عملی نشد/ائتلاف سال‌های 92 و 96 موفقیت‌آمیز نبود/ کارگزاران سبب انصراف عارف و حمایت اصلاحطلبان از روحانی شدند

به گزارش «فرهیختگان»، احمد شریف، عضو شورای‌عالی اصلاح‌طلبان و دبیرکل حزب همبستگی است، وی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» به بازخوانی مسیر سیاسی هفت‌ساله اصلاح‌طلبان پرداخت و در چگونگی ادامه راه آنها برای انتخابات 1400 به برخی مسائل و موضوعات اشاره کرد.

شریف معتقد است راهبرد اصلاح‌طلبان برای 1400 حمایت از یک کاندیدای اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار است و در تحلیل چرایی این موضوع نیز گفت که اصلاح‌طلبان از عملکرد دولت در دوره دوم رضایت نداشتند، چراکه بسیاری از وعده‌ها ازسوی دولت انجام نشد یا دولت به انجام آن وعده‌ها وفادار نبود و این مساله به سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان آسیب وارد کرد و سبب دلخوری بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان شد.

او ضمن انتقاد از کارگزاران در حمایت از روحانی و اجبار کردن عارف به‌کناره‌گیری، درعین‌حال گفت که اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه نقش خود را در روی کار آمدن دولت انکار نکردند و مسئولیت‌پذیر بودند، چراکه باعث شدند این دولت بر سر کار بیاید، اما ما نمی‌دانستیم قضیه برجام به این نتیجه می‌رسد.

مشروح این گفت‌وگو در ادامه از نگاه‌تان می‌گذرد.

تحلیل شما از جریان‌هایی که در جبهه اصلاح‌طلبان فعالند و در سال‌های گذشته از جریان‌های حامی روحانی بوده‌اند، چیست؛ طیف گسترده‌ای از اصلاحات از مجمع روحانیون تا کارگزاران و مشارکت درحال‌حاضر چه موضعی نسبت به دولت روحانی دارند؟

در انتخابات‌های سال‌های 92 و 96 ریاست‌جمهوری و همچنین انتخابات 94 مجلس شورای اسلامی برنامه اصلاح‌طلبان توام با موفقیت بود. در آن زمان تشکلی تحت‌عنوان شورای‌عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان فعالیت داشت که خروجی آن منجر به کسب موفقیت در دو انتخابات ریاست‌جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی شد.

اما اتفاقاتی که درطول این سال‌ها افتاد، سبب شد در سال 98 این تشکیلات خروجی موفقی نداشته باشد و از این رو اغلب طیف حاضر در این تشکیلات معتقد بودند مصلحت نیست کاندیدایی برای انتخابات مجلس یازدهم معرفی شود.

    اصلاح‌طلبان موفقیتی در انتخابات سال 98 کسب نکردند

هرچند تعدادی از احزاب جداگانه با تعدادی از کاندیداها شرکت کردند و تایید صلاحیت و در رقابت حاضر شدند ولی موفقیتی را کسب نکردند.

درواقع خط کلی اصلاح‌طلبان به‌علت ردصلاحیت گسترده کاندیداها درسطح کشور این بود که امکان حضور در انتخابات مجلس را نداریم، مثلا در 21 استان اصلاح‌طلبان هیچ‌کاندیدایی نداشتند و در بقیه استان‌ها نیز افراد توانمند ردصلاحیت شدند و افرادی که پایگاه رای لازم را نداشتند، تایید شدند، بنابراین مصلحت این شد که تصمیم برای حضور در انتخابات به خود این افراد واگذار شود.

پس از انتخابات سال 98 اصلاح‌طلبان به ارزیابی مجدد از عملکرد چهارسال گذشته خود پرداختند و آسیب‌شناسی صورت گرفت، لذا قرار است راهبرد جدیدی را تدوین کنیم. اگر حرکت‌های آینده مبتنی‌بر راهبرد گذشته باشد به این معناست که در انتخابات بعدی هم موفقیتی را کسب نخواهیم کرد.

     ساختاری که انتخابات اصلاح‌طلبان را سازماندهی می‌کرد، عملا تعطیل شد

واقعیت این است ساختاری که در گذشته انتخابات را سازماندهی می‌کرد بعد از انتخابات مجلس عملا تعطیل شد و با استعفای ریاست شورای‌عالی سیاستگذاری و یکی از نواب‌رئیس عملا جلسه‌ای تشکیل نشد. از این رو بحث سازماندهی مجدد اصلاح‌طلبان به تشکلی محول شد که قبلا هم وجود داشت و درواقع پایه شورای‌عالی سیاستگذاری بود که همان شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است.

تفاوت شورای هماهنگی اصلاحات با شورای‌عالی برای تعیین این سازوکار انتخاباتی چه بود؟

تفاوت در این بود که شورای هماهنگی از احزاب اصلاح‌طلب تشکیل شد اما در شورای‌عالی علاوه‌بر احزاب یک‌سری افراد ذی‌نفوذ هم حضور داشتند که با مکانیسم‌های مختلفی انتخاب شدند.

بنابراین شورای هماهنگی کار را برعهده گرفت و مصوبه‌ای را گذراند که طبق آن مقرر شد کمیته سیاسی شورای هماهنگی وظیفه راهبرد جدید را عهده‌دار شود و نظرات صاحبنظران و فعالان سیاسی را نیز اخذ کند و درنهایت جمع‌بندی و استراتژی آینده تدوین شود.

این استراتژی انتخاباتی در چه مرحله‌ای است؟

هنوز به مرحله نهایی نرسیده است. طبق آخرین اطلاعی که من دارم، قرار است تا چند روز آینده جمع‌بندی راهبرد جدید اصلاح‌طلبان در کمیته سیاسی شورای هماهنگی نهایی و بعد از آن هم در صحن شورای هماهنگی به بحث گذاشته شود.

      استراتژی انتخاباتی اصلاح‌طلبان تا آذرماه نهایی می‌شود

جلسات شورای هماهنگی هر دوهفته یک‌بار برگزار می‌شود، لذا ممکن است تا آذرماه این راهبرد نهایی شود.

بعد از نهایی شدن راهبرد طبعا سازوکار اجرایی شدن خود را طلب می‌کند و امکان این وجود دارد که شورای هماهنگی اجرای راهبرد را برعهده بگیرد یا سازماندهی جدیدی همانند شورای‌عالی سیاستگذاری نیاز باشد که بعد از تدوین استراتژی باید در این باره بحث کرد.

با توجه به‌همین مساله و فارغ از بحث راهبرد، مهم‌ترین مساله گفتمانی در 1400 برای اصلاح‌طلبان چیست؟ ناظر به مشکلات فعلی، کارنامه هشت‌ساله روحانی و دهه‌ای که وارد آن می‌شویم، مهم‌ترین دال گفتمانی اصلاح‌طلبان چه خواهد بود؟

بعد از اتفاقاتی که در انتخابات سال 98 افتاد، اکثر اصلاح‌طلبان تاکید داشتند راهبرد باید مبتنی‌بر فعالیت جامعه‌محور باشد و معتقد به بازگشت به بدنه اجتماعی خود بودند.

    عملکرد دولت روحانی به سرمایه ‌اجتماعی اصلاح‌طلبان آسیب وارد کرد

 البته آنها از عملکرد دولت در دوره دوم رضایت نداشتند، چراکه بسیاری از وعده‌ها ازسوی دولت انجام نشد یا دولت به انجام آنها وفادار نبود و این مساله به سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان آسیب وارد کرد و سبب دلخوری بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان شد.

پایگاه رای اصلاح‌طلبان همواره علاوه‌بر قشر سنتی، قشر خاکستری جامعه نیز بوده است که درلحظات پایانی تصمیم می‌گیرند به چه جناح و افرادی رای دهند، لذا سعی بر این بوده است که با فعالیت جامعه‌محور اقناع لازم صورت گیرد.

    کاهش مشارکت اصل فعالیت سیاسی را خدشه‌دار می‌کند و انتخابات را زیرسوال می‌برد

میزان مشارکت در انتخابات سال 98 به پایین‌ترین سطح بعد از انقلاب رسید، از این رو این خطر بالقوه وجود دارد که در انتخابات بعدی کاهش میزان مشارکت را داشته باشیم و این زنگ خطر برای نیروهای سیاسی فارغ از جناح‌بندی‌ها به صدا درآمده است، چراکه این موضوع اصل فعالیت سیاسی را خدشه‌دار می‌کند و انتخابات را زیرسوال می‌برد، بنابراین اقناع مردم برای حضور در پای صندوق‌های رای و اعلام برنامه ازسوی اصلاح‌طلبان بسیار مهم است.

    ائتلاف سال‌های 92 و 96 موفقیت‌آمیز نبود

چقدر احتمال ائتلاف اصلاح‌طلبان -مانند سال 92 - وجود دارد؟

تجربه‌ای که از نوعی ائتلاف نانوشته با جریان اعتدال در سال‌های 92 و 96 کسب شد، این بود که ائتلاف موفقیت‌آمیز نبوده است.

    پس از سال 92 هیچ‌یک از برنامه‌های اصلاح‌طلبان عملیاتی نشد

درواقع درست است که اصلاح‌طلبان با حمایت از آقای روحانی موجب پیروزی او در سال‌های 92 و 96 شدند ولی هیچ‌یک از برنامه‌های اصلاح‌طلبان عملیاتی نشد و خیلی از افراد اصلاح‌طلب جایگاهی در دولت پیدا نکردند و افرادی هم که حضور داشتند، همسو با جریان اعتدال و برنامه‌های دولت شدند، بنابراین این مسائل باعث شد قدری نارضایتی در بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان ایجاد شود.

به ائتلاف نانوشته با جریان اعتدال اشاره کردید. اگر بخواهید یک جریان‌شناسی از ائتلاف اصلاح‌طلبان از سال 92 داشته باشید، به چه موضوعاتی اشاره می‌کنید و ­­­کارنامه روحانی چقدر در قرابت سیاسی جریان‌های چپ سنتی، مشارکت و کارگزاران تاثیرگذار است؟

انتخابات سال 92 انتخابات خاصی بود، چراکه اولین انتخابات ریاست‌جمهوری بعد از انتخابات سال 88 بود که اصلاح‌طلبان به‌حاشیه رانده شده بودند، لذا سال 92 تلاش برای بازسازی بود، بنابراین آن زمان دونفر که با اصلاح‌طلبان قرابت فکری داشتند، یعنی آقایان عارف و روحانی مورد توجه قرار گرفتند و نظرها معطوف به این دوکاندیدا بود و درنهایت هر دو وارد رقابت انتخاباتی شدند.

    کارگزاران انصراف عارف و حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی را سبب شدند

جریان اصلی اصلاح‌طلب که سبب شد آقای عارف انصراف دهد و اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کنند، جریان کارگزاران بود. این جریان از مجلس پنجم یک جریان راست مدرن به‌حساب می‌آمد که بعدها به اصلاح‌طلبان نزدیک شد و جزء جریان اصلاح‌طلب قرار گرفت. آنها نقش پررنگی را در جلب حمایت سایر طیف‌های اصلاح‌طلب برای حمایت از آقای روحانی نیز ایفا کردند. این جریان طبعا سهمی هم در دولت داشت، امثال آقای جهانگیری، معاون اول شدند و برخی از افراد در جایگاه‌های دیگر دولتی قرار گرفتند.

    اصلاح‌طلبان پس از سال 96 دچار واگرایی در حمایت از روحانی شدند

در سال 96 نیز بحث این بود که برنامه‌های دولت تاحدودی موفقیت‌آمیز بوده است و ازسوی دیگر کاندیدای شاخص اصلاح‌طلب درصحنه حضور نداشت، از این رو تصمیم گرفته شد برنامه‌های دولت ادامه یابد و آقای روحانی به‌همین جهت طیف بیشتری از اصلاح‌طلبان را در سال 96 در حمایت از خود داشت ولی بلافاصله بعد از انتخابات اتفاقاتی افتاد که باعث واگرایی در اصلاح‌طلبان در حمایت از دولت شد. البته طیف کارگزاران به‌دلیل نیروهایی که در دولت داشت کماکان حامی دولت بود، هرچند میزان چسبندگی‌اش به جریان اصلاحات کمتر شده بود.

  به چه دلیل؟

علت این بود خیلی از اعضایی که در دولت بودند، گفتند از اختیارات کافی برخوردار نیستند و بقیه طیف‌های اصلاح‌طلب به بازی گرفته نشدند و توجهی به نظرات آنها نشد.

    برنامه‌های دولت با خروج آمریکا از برجام با اختلال روبه‌رو شد

مخصوصا از زمانی که قضیه برجام با خروج آمریکا از آن ناموفق و روند برنامه‌های دولت با اختلال روبه‌رو شد، انتقادها از دولت افزایش یافت و درنهایت اصلاح‌طلبان به این نتیجه رسیدند که دولت نمی‌تواند برنامه‌های آنها را پیاده کند.

    اصلاح‌طلبان مسئولیت خود را در حمایت از روحانی می‌پذیرند

در اینجا بیشتر دوطیف مجمع روحانیون و مجاهدین انقلاب اسلامی و طیف اتحاد ملت و بقیه احزاب در یک‌سو قرار گرفتند و کارگزاران هم به‌نحوی سابقه پررنگی در حمایت از دولت داشت و اکنون نیز تاحدود زیادی این مسیر ادامه دارد. هرچند اصلاح‌طلبان مسئولیت خود را در حمایت از دولت و روی کار آمدن دولت آقای روحانی تکذیب و انکار نکردند و کماکان مسئولیت خود را می‌پذیرند که نقش پررنگی در پیروزی آقای روحانی داشتند، البته مواضع انتقادی به تدریج که دولت جلوتر می‌رفت، تندتر و انتقادها بیشتر می‌شد.

    روحانی و دولت او بدشانس‌ترین دولت بعد از انقلاب بود

در صحبت‌های خود به واگرایی اصلاح‌طلبان در حمایت از دولت اشاره کردید، ما امروز شاهدیم خیلی از اصلاح‌طلبان از هرطیفی سعی در فاصله‌گذاری با دولت روحانی دارند، به نظر شما مردم چقدر این فاصله‌گذاری و دور شدن از دولت را برای انتخابات 1400 باور خواهند کرد؟

دو نکته را باید مدنظر داشت؛ در نقد دولت باید منصفانه قضاوت کنیم. از منظر بنده آقای روحانی و دولت او بدشانس‌ترین دولت بعد از انقلاب بود که با این حجم از تحریم‌ها مواجه شد و درآمدهای دولت تا این حد کاهش یافت.
درطول دوران پس از انقلاب هیچ‌رئیس‌جمهوری چنین سطحی از تحریم را تجربه نکرده است و هیچ فردی نیز نمی‌تواند ادعا کند در این حجم از فشار خارجی و مطالبات انباشته داخلی مواجه بوده است، لذا این مساله را باید درنظر گرفت و از این بابت نقد منصفانه انجام داد.

همان‌طور که تحریم بی‌سابقه بود، تورمی هم که به واسطه سیاست‌های اقتصادی این دولت اتفاق افتاد، بی‌سابقه بود.

بله، اما این تورم ناشی از چه مساله‌ای است؟ تورم زمینه‌های مختلفی دارد. وقتی برای مواد اولیه‌ای که از خارج وارد می‌کردید دیگر نمی‌توانید ارز انتقال دهید و مواد اولیه را تهیه کنید، وقتی تعادل میزان عرضه و تقاضا به‌هم می‌ریزد و با وجود عرضه بازار تقاضایی ندارد، طبعا تورم امری طبیعی است. تولید پولی که ازطریق سودهای بانکی به جامعه تزریق می‌شود و کسری بودجه‌ای که دولت هرسال با آن دست به گریبان است، سبب می‌شود آن را ازطریق چاپ پول جبران کند.

مردم به امید اینکه دولت بیان کرد با مذاکره می‌تواند این شرایط را درست کند، به آن رای دادند ولی نتیجه‌ای از مذاکره عاید این دولت نشد.

به‌عنوان فعال سیاسی می‌توانم بگویم که سیاست خارجی کاملا دست دولت نیست. اگر برجام به‌روال گذشته ادامه پیدا می‌کرد، وضعیت بهتر بود.

      برجام ادامه داشت شرایط کشور فرق می‌کرد!

بعد از برجام بلافاصله شرکت‌های بزرگی مانند توتال فرانسه به ایران آمدند تا پروژه‌های عظیمی را در پارس جنوبی آغاز کنند و باعث شدند سرمایه زیادی به ایران سرازیر شود. شرکت‌های خارجی بزرگی هم پشت مرزهای ایران به‌صف شدند تا در کشور سرمایه‌گذاری کنند، لذا اگر برجام به‌روال گذشته ادامه می‌یافت، وضعیت فرق داشت، البته یکی از علت‌های اصلی که باعث شد آمریکا از برجام خارج شود، عدم منتفع شدن کشور از موضوع برجام بود.

اینکه ما ورود شرکت‌های آمریکایی به ایران را برای سرمایه‌گذاری ممنوع کردیم اما شرکت‌های اروپایی، چین و روسیه که رقبای آنها هستند، به‌راحتی وارد ایران شدند و سرمایه‌گذاری کردند- درحالی‌که ما هیچ‌نفعی از این توافقنامه نبردیم- سبب خروج آمریکا از برجام شد.

از این رو باید منصفانه قضاوت کرد، لذا بنده معتقدم برجام حاصل مذاکره بود و اگر ادامه می‌یافت، هیچ‌فردی نمی‌تواند ادعا کند با وضعیت کنونی مواجه می‌شدیم.

منظور شما این است که اگر ایران شرکت‌های آمریکایی را می‌پذیرفت، ترامپ از برجام خارج نمی‌شد، درحالی‌که وی اساسا نظر دولت اوباما درقبال ایران را قبول نداشت.

شرکت‌های اقتصادی لابی‌های قدرتمندی در مدیریت سیاسی کشور آمریکا دارند، اگر حضور آنها در ایران باعث می‌شد خروج‌شان به منافع این شرکت‌ها آسیب وارد کند، آنان نیز دولت آمریکا را تحت فشار قرار می‌دادند که با احتیاط بیشتری با این موافقتنامه برخورد کند، درحالی‌که خروج آمریکا از برجام هیچ‌گونه آسیبی به آمریکا نزد و فقط به کشور ما آسیب وارد کرد.

    مذاکره بعد از خروج آمریکا مختل شد

همه این مسائل حاصل مذاکره بود و مذاکره بعد از خروج آمریکا عملا روند مختلی پیدا کرد. می‌توانیم ادعا کنیم برجام توافقنامه‌ای بین ایران و آمریکا بود. کشورهای دیگر هم شرکت داشتند ولی تا زمانی که آمریکا به‌صورت جدی وارد فرآیند مذاکره با ایران نشده بود، ما چندین سال قبل از آن مذاکرات هسته‌ای را مدیریت می‌کردیم و به هیچ‌نتیجه‌ای نرسیده بودیم. تا زمانی که ایران و آمریکا به‌نحو دوطرفه حاضر شدند با هم مذاکره کنند، موضوع برجام به‌نتیجه رسید و منجر به توافقنامه شد.

جمع‌بندی خودتان از دلایل فاصله‌گذاری جریان‌های اصلاح‌طلب با دولت را بفرمایید.

به‌نظر بنده از یک‌سو نقد دولت باید منصفانه انجام شود و ازسوی دیگر سوءمدیریت‌هایی در دولت ایجاد شد که این مسائل ناشی از عدم توجه به‌نظرات طیف‌های اصلاح‌طلب بود.

اصلاح‌طلبان در هشت‌سال دولت آقای خاتمی تجربه بسیار موفقی را پشت سر گذاشته‌اند، هم در بعد اقتصادی که بالاترین رشد را داشته‌ایم و هم در بعد سیاسی که بازترین فضای سیاسی را تجربه کرده‌ایم، در بعد هنری و فرهنگی و اجتماعی نیز فردی نمی‌تواند ادعا کند روند موفقیت‌آمیزی نداشته‌ایم.

    دولت روحانی به نظرات اصلاح‌طلبان بی‌توجه بود

مدیران اصلاح‌طلب تجربیات خوبی را اندوخته بودند ولی در این دولت؛ اولا از مدیران توانمند اصلاح‌طلب استفاده نشد یا به نظرات آنها توجهی نشد، بنابراین وقتی این اتفاق نیفتاد، معلوم است که سبب دوری احزاب و جناح اصلاح‌طلب از دولت شد.

قضاوت مردم نیز بر مبنای عملکرد جریان‌های سیاسی و مدیران جامعه است، اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه نقش خود را در روی کار آمدن دولت انکار نکردند و مسئولیت‌پذیر بودند که باعث شدند این دولت بر سر کار بیاید، اما ما نمی‌دانستیم قضیه برجام به این نتیجه می‌رسد.

    راهبرد اصلاح‌طلبان برای 1400 حمایت از یک کاندیدای اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار است

فردی که ما از او حمایت کردیم به‌دلیل عدم برخورداری از یک نامزد اصلاح‌طلب بود که مجبور شدیم از کاندیدای دیگر که از جریان اعتدالی بود، حمایت کنیم، لذا راهبرد اصلاح‌طلبان معطوف به این امر شده که در انتخابات بعدی صرفا از یک کاندیدای اصلاح‌طلب شناسنامه‌دار حمایت کنند و در این امر همه احزاب اصلاح‌طلب هم‌نظرند.

درخصوص مصادیق هم مورد خاصی مطرح بوده است؟

در این مدت درباره تدوین استراتژی بحث شده و هیچ‌مصداقی مطرح نشده است، لذا هریک از افرادی که در رسانه‌ها بیان می‌شوند ازطرف دوستان آنها یا برخی رقبای جریان اصلاح‌طلب معرفی می‌شوند. به هیچ‌عنوان درباره هیچ‌فردی تاکنون بحثی صورت نگرفته است، چراکه باید ابتدا اصل شرکت در انتخابات و نحوه حضور مشخص شود.

بسیار مهم است افرادی مطرح شوند که درشرایط کنونی کشور بتوانند این فضا را مدیریت کنند، بنابراین از اعلام آمادگی افراد اطلاع خاصی ندارم ولی شرایط سخت است و شاید افراد انگشت‌شمار بتوانند در این فضا از پس مدیریت جامعه بربیایند.

 * نویسنده: مریم عاقلی، روزنامه‌نگار