به گزارش «فرهیختگان»، 60 سال از تولد یکی از کاریزماتیکترین بازیکنان تاریخ فوتبال گذشت و دیهگو مارادونا روز جمعه ششمین دهه زندگیاش را نیز به پایان برد. بازیکنی که در یکی از محلههای فقیرنشین بوینسآیرس متولد و بعدها به اسطوره و یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال آرژانتین و دنیا تبدیل شد. برای دون دیهگو این 60 سال پر از اتفاقات تلخ و شیرین و البته حواشی عجیبوغریب بوده است. ستارهای که شاید آخرین بازیکنی بود که یکتنه تیمش را فاتح جامجهانی کرد و البته پس از افتادن در دام اعتیاد و مواد مخدر زودتر از آنچه تصور میشد مجبور به ترک دنیای فوتبال شد.
ترکیبی از محبوبیت و تنفر
شاید تنها محمدعلی کلی، بوکسور افسانهای سالهای دور بیش از مارادونا موفق به کسب عنوان و شهرت در دنیای ورزش شده باشد. فوتبالیستی که از زاغهنشینی در آرژانتین تا قهرمانی در جامجهانی پیش رفت و حالا در کنار پله، لیونل مسی و کریس رونالدو مدعی عنوان بهترین فوتبالیست تاریخ است. او در دوران زندگیاش محبوبیت و نفرت، فقر و ثروت و بسیاری از موفقیتها و ناکامیها را تجربه کرد. با «دست خدا» تیمش را فاتح جامجهانی کرد و از سوی دیگر سالها برای ترک اعتیادش به مواد مخدر تلاش کرد. اسطورهای که شاید بسیاری از هوادارانش را در بخشی از دوران زندگیاش ناامید کرد و بتی که از او ساخته بودند خیلی زود فروریخت. با این حال فقط افسانههای واقعی و بزرگ هستند که آنها را با نام کامل خود خطاب میکنند تا عظمت و بزرگی آنها به یاد آورده شود و دیهگو آرماندو مارادونا یکی از آنهاست. گروه موسیقی معروف «مانو چائو» زمانی که آهنگی به احترام او منتشر کرد نامش را «زندگی تومبولا» گذاشت که از نام یک بازی ایتالیایی که شبیه لاتاری است گرفته شد و استعاره کاملی است از زندگی پر از چرخش، هیجان و البته ثروت این اسطوره آرژانتینی.
البته همه فوتبالدوستان با چنین تعریفهای شاعرانهای از الدیهگو موافق نیستند. نمونه آن پیتر شیلتون، گلر معروف انگلیسی است که مارادونا در سال 1986 آن گل معروف را با دست وارد دروازهاش کرد. شیلتون میگوید: «من بسیاری از بازیکنان را دیدهام که تقلب میکنند اما پس از مسابقه بابت آن عذرخواهی میکنند اما مارادونا هرگز چنین کاری نکرد.» اما بسیاری نیز او را ستایش کردهاند. مثلا میشل پلاتینی در توصیف استعداد او زمانی گفته بود: «کاری که زیدان با توپ انجام میدهد، مارادونا با یک پرتغال انجام میداد.»
مسی هم در اوایل فوتبال خود در واکنش به مقایسه خودش با مارادونا گفته بود که حتی به یک میلیون مایلی او هم نخواهد رسید. البته درحال حاضر این فوقستاره آرژانتینی برای بسیاری از مردم شماره یک تاریخ است اما از نظر تاثیرگذاری و عملکرد آنها در تورنمنتهای مهم به پای هموطن خود نمیرسد. در جامجهانی 2010 آفریقایجنوبی مسی یکی از ستارههای جام بود و انتظار میرفت تا بتواند آرژانتین را فاتح این تورنمنت کند اما توجه رسانههای دنیا بیش از او به مربیای به نام مارادونا بود که روی نیمکت شخصیت منحصربهفردش را به نمایش میگذاشت و بار دیگر ثابت کرد که مسی نمیتواند دیهگوی دیگری باشد.
قدیس ناپل
نخستین تیم مارادونا در آرژانتین تیم محلی «لاس سبولیتاس» بود که توانستند در 136 بازی پیاپی به پیروزی برسند. خیلی زود آوازه پسری که در تمام طول بازی با توپ جادو میکند در تمام کشور پخش شد. استعداد او روزبهروز بیشتر نمایان میشد و در 15 سالگی نخستین بازیاش در لیگ را در ترکیب آرژانتینیوس جونیور انجام داد. او اگرچه در سال 1977 نخستین بازی ملیاش را انجام داد اما سزار منوتی نام او را از لیست نفرات تیم برای جامجهانی 1978 که در این کشور برگزار شد و در نهایت با قهرمانی آرژانتینیها به پایان رسید بهدلیل اینکه تنها 17 سال داشت خط زد.
در سال 1982 شهرت او از سطح آرژانتین فراتر رفت و تقریبا تمام دنیا میدانستند که استعداد جدیدی در دنیای فوتبال ظهور کرده است. او یک مدیر برنامه و چند کارمند داشت که تا پیش از آن کمتر بازیکنی از آن برخوردار بود. جامجهانی 1982 اسپانیا اما برایش چندان خوب نبود. اخراج برابر برزیل و عدمدرخشش باعث شد تا نخستین جامجهانیاش خیلی زود به پایان برسد. اولین حضور در فوتبال اروپا نیز تنها دو فصل ادامه داشت و در سال 1984 تری ونبلز، سرمربی بارسلونا او را به ناپولی فروخت تا استیو آرچیبالد را جانشینش کند.
سفر به جنوب ایتالیا برایش ورود به بهشتی بود که انتظارش را داشت و البته آغاز موفقیتها و ناکامیهای بزرگ زندگیاش. مارادونا روحیهای سرکش و جنگجو داشت و با استفاده از این واقعیت که ناپلیها توسط سایر مردم ایتالیا تحقیر میشوند توانست هواداران و مردم این شهر را با خود همراه کرده و به لطف دو قهرمانی به همراه این تیم در لیگ ایتالیا و همچنین موفقیت در رقابتهای اروپایی خیلی زود محبوبیتی فراتر از تصور بهدست آورد.
لیگ ایتالیا در آن دوران در اوج اقتدار خود بود و بسیاری از بهترین بازیکنان فوتبال دنیا از جمله پلاتینی، زیکو، روبرتو باجو، رود گولیت و مارکو فنباستن در آن بازی میکردند اما مارادونا فراتر از همه آنها بود و تیمش را بهتنهایی فاتح اسکودتو کرد. حالا دیگر در ناپل او را همانند یکی از قدیسان کاتولیک میپرستیدند و هواداران عاشقانه ستاره آرژانتینی خود را دوست داشتند.
او در اواسط اقامت هفتساله خود در این کشور توانست آرژانتین را قهرمان جامجهانی کند و بسیاری اثرگذاری او در دیدارهای تیم ملی کشورش را با پله، اسطوره برزیلی مقایسه میکردند. در همان مسابقات بود که او برابر انگلیس، بهترین و سپس جنجالیترین گلهای تاریخ فوتبال را بهثمر رساند. گلهایی که یکی با دریبلزنی استثنایی او از میانه میدان آغاز شد و دیگری با دست بهثمر رسید.
افول یک ستاره
با این وجود شهرت و قدرت بالا و بیسابقه او در ایتالیا عواقب مخربی برایش بهدنبال داشت و باعث شد مسیر زندگیاش کاملا تغییر کند. مافیای ناپل که در ابتدا برای محافظت از وی در کنارش قرار گرفت بهتدریج در زندگی او اهمیت بیشتری پیدا کرد و عنان کار را بهدست گرفت. مارادونا که فشار جانبی زیادی را در زندگیاش احساس میکرد بهتدریج افسرده شد و به مواد مخدر روی آورد.
در این میان البته نظریههای مختلفی وجود دارد. عدهای مافیای ایتالیا را باعث اعتیاد او میدانند و برخی دیگر که طرفدار تئوری توطئه هستند معتقدند قدرتهای فوتبالی و حتی فیفا که نگران محبوبیت او بودند برای تخریب چهره او دست به این کار زدند.
در اوایل کار محبوبیت او در ایتالیا چندان مهم تلقی نمیشد اما پس از اینکه مردم ناپل در دیدار حساس ایتالیا برابر آرژانتین در جام جهانی 1990 به حمایت از تیم مارادونا پرداختند زنگ خطر برای ایتالیاییها بهصدا درآمد. افراط و تفریط دیهگو در کارهایش باعث میشد تا خیلی زود به دام بیفتد و در سال 1991 تست کوکائین او مثبت اعلام شد و محرومیتی 15ماهه از فوتبال را برایش بهدنبال داشت. این پایان دوران درخشان او در ناپولی بود. سه سال بعد در جامجهانی 94 و پس از شادی گل عجیبش برابر یونان که مقابل دوربینهای تلویزیونی انجام داد مشخص بود که او حالت عادی ندارد و این بار هم تست اعتیادش مثبت شد. این پایانی بود برای اسطوره الدیهگو در فوتبال.
مارادونا ادعا میکند اگر به دام اعتیاد نمیافتاد حتی به بازیکن بهتری نیز تبدیل میشد و معتقد است کنار رفتن او از فوتبال یک امتیاز مثبت برای رقبایش بوده است. با توجه به عملکرد او در زمین به سختی میتوان این ادعا را رد کرد و شاید اعتیاد باعث شد تا نامش بهعنوان بهترین بازیکن تمام ادوار تثبیت نشود.
در سالهای بعد او بهعنوان نمادی برای مضرات اعتیاد و خطراتی که مواد مخدر برای سلامتی افراد دارد تبدیل شد. مارادونا در زندگی شخصیاش نیز حواشی زیادی داشت که هنوز هم در 60 سالگی ادامه دارد. او اما در این سالها فوتبال را رها نکرد و پس از بازنشستگی در سال 1997 به مربیگری در تیمهای مختلفی از جمله در امارات و مکزیک پرداخت. در این مدت انتقادهای او از سران فیفا همواره جنجالی بوده تا جایی که یکبار در مصاحبهای گفت: «مدیران فیفا بیش از 95 سال سن دارند و حتی توان رانندگی اتومبیل خود را نیز ندارند پس چگونه میخواهند فوتبال دنیا را مدیریت کنند؟» عدهای همین انتقادها و روحیه سرکش او را علت اصلی مشکلاتش میدانند و معتقدند اگر او هم مثل پله رابطه خوبی با فیفا و مدیرانش داشت به این وضعیت دچار نمیشد.
بزرگترین تجربه مربیگری آقای اسطوره در تیم ملی آرژانتین بود که البته پایان خوشی در جامجهانی نداشت و با شکست 4 به صفر برابر آلمان به پایان رسید. تیم او صعودی سخت به این تورنمنت داشت و شادیاش پس از گلزنی مارتین پالرمو برابر پرو که تضمین کننده صعود آرژانتین به جامجهانی بود هنوز در یاد بسیاری از هواداران باقی مانده است. مارادونا که در این سالها اضافهوزن زیادی نیز داشته با شکم روی زمین خیس ورزشگاه سر خورد و صعود تیمش را جشن گرفت.
* نویسنده: سیامک خاجی، روزنامهنگار