تاریخ : Wed 28 Oct 2020 - 10:45
کد خبر : 47282
سرویس خبری : دانشگاه


گزیده‌خوانی «فرهیختگان» از نشریات دانشجویی

سیاسی‌ها وارد میدان نقد می‌شوند

گلچینی از مطالب نشریات منتشرشده توسط دانشجویان دانشگاه‌های مختلف را در گزیده‌خوانی این هفته «فرهیختگان» می‌خوانید.

به گزارش «فرهیختگان»، بازار انتشار نشریات دانشجویی روزبه‌روز داغ‌تر شده و باتوجه به ورود دانشجویان جدیدالورود به دانشگاه در آبان‌ماه، به روزهای اوج خود نزدیک می‌شود. نگاهی به نشریات منتشرشده در طول هفته گذشته، نشان‌دهنده تمرکز نویسندگان و دست‌اندرکاران نشریات به نقد عملکرد دولت است و درکنار آن، سربازی و کرونا ازجمله موضوعات پرتکرار در این نشریات بود. گلچینی از مطالب نشریات منتشرشده توسط دانشجویان دانشگاه‌های مختلف را در گزیده‌خوانی این هفته «فرهیختگان» می‌خوانید. فعالان حوزه نشریات و مدیران مسئول منتخب دانشگاه‌ها، این ماه منتظر اطلاعیه نحوه برگزاری انتخابات نمایندگان مدیران مسئول نشریات دانشجویی در شورای مرکزی ناظر بر نشریات دانشگاهی وزارت علوم هم هستند.

پرونده سربازی موضوع شماره جدید هفت تیر

 سیزدهمین شماره دو هفته‌نامه سیاسی دانشجویی «هفت تیر» در روزهای اخیر منتشر شد. میراث قزاق تیتر اصلی این شماره نشریه هفت تیر است که با تصویری از یک سرباز در مترو منتشر شده است. تحریریه این نشریه دانشجویی در شماره جدید خود مساله خدمت سربازی را به‌صورت ویژه مدنظر قرار دادند و در یادداشت‌های مختلفی به بیان ابعاد مختلف این پدیده پرداختند. در کنار این مساله، عناوینی چون قره‌باغ آتش زیر خاکستر، خیز به خیز وظیفه علیه جمعیت، تکذیب می‌کنم! و از اوباش‌گردانی تا چالش میان قوه قضائیه و نیروی انتظامی ازجمله مهم‌ترین مطالبی است که در این شماره می‌خوانیم.

احمدرضا موسی‌پور از دانشجویان کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی در یادداشت خود که به پرونده اصلی این شماره مربوط می‌شود، می‌نویسد: «حرف آخرم را اول می‌زنم: ما به این مساله معترضیم. 2سال از پرنشاط‌ترین و زیباترین ایام زندگی یک جوان را باید در پادگان‌های نظامی داخل سرویس‌های بهداشتی و سیستم نامه‌رسانی و توزیع غذا جست‌وجو کرد. چرا؟ چرا این ایام مهم و حساس زندگی یک جوان باید در چنین محیط‌هایی سپری بشود؟ کمی پوپولیسم وارد متن کنم؟ به جرم پسر بودن. شما اگر در ایران زندگی کنید و یک فرد مذکر باشید، برای بعد از 18 سالگی‌تان دو اتفاق عمده رقم می‌خورد. یا آنکه کنکور می‌دهید و به دانشگاه وارد می‌شوید و تحصیل می‌کنید یا اینکه به پلیس به‌علاوه‌10 مراجعه کرده و دفترچه خدمت خود را پست می‌فرمایید. راه سومی وجود ندارد. اگر هیچ کدام از این مسیر‌ها را نخواهید تنها کاری که می‌توانید انجام دهید نفس کشیدن است. چون اجازه خروج از کشور، افتتاح حساب، دریافت وام (اعم از ازدواج و...) خرید بلیت مسافری، ادامه تحصیل و... را نخواهید داشت. در مقدمه گفتیم اجرا مشکل دارد. هنوز هم می‌گوییم آقایان اجرا مشکل‌دار است. سربازی اجباری به شیوه‌ای که فعلا در حال اجرا و جلو رفتن است تنها عایدی اصلی‌اش تاخیر ازدواج جوانان، از دست رفتن فرصت‌های شغلی‌شان، تحمیل فشار‌های روحی و روان‌شناختی است. مرکز پژوهش‌ها‌ی مجلس، اندیشکده‌ها و جمعی از خود کادر نیروهای مسلح یک طرح اصلاحی را برای اصلاح نظام خدمت اجباری تدوین کرده بودند که متاسفانه معلوم نیست نتیجه‌اش چه شد؟ اما حسب ابلاغیه و تصمیم خلق‌الساعه‌ ستادکل می‌توان فهمید که اصلا آن ایده‌ها فرصت مطرح شدن پیدا نکرده بودند چه برسد به اعلام آن. عمیقا معتقدم که خدمت اجباری سربازی خود یک بحران کهنه است که منتظر زخم باز کردن است و البته تصمیم اخیر عمق این بحران و رابطه را دستخوش تغییر خواهد کرد. واقعا از سربازی چه یاد گرفته‌ایم؟ پسر‌ها آدمیانی‌اند همانند سایر انسان‌ها. آنها حق حیات و زندگی بدون استرس مضاعف را دارند. سربازی اجباری اما راه آن را سد کرده است.»

بی‌تعارف با مدیرانی که مشغول کار نیستند!

چهلمین شماره ماهنامه سیاسی «بی‌تعارف» نشریه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه الزهرا هم در هفته گذشته در 9 صفحه منتشر شد. مدیران مشغول کار نیستند با توضیح «ماجراجویی‌های خطرناک و بی‌نتیجه رئیس مجلس در برابر انزوای پوچ‌گرایانه رئیس‌جمهور» به‌عنوان تیتر اصلی این شماره انتخاب شده است. «جمهوریت ناتمام» و بررسی سرنوشت نامعلوم برداشتی‌ها از صندوق توسعه ملی از دیگر مطالب قابل توجه این شماره است که در کنار قره‌باغ از جنگ نظامی تا جنگ سیاسی و سرانجام دشت مغان و تجربه مقابله با یک خصوصی‌سازی چراغ سبز تکرار در شماره جدید بی‌تعارف به چاپ رسیده است.

کوثر پاریزی، یکی از اعضای تحریریه این نشریه در مطلبی با عنوان مدبرانه‌های شگفت‌انگیز به بررسی سرنوشت برداشت‌های پرتعداد دولت از صندوق توسعه ملی پرداخته و در بخشی از یادداشت خود می‌نویسد: «بالاخره دولت می‌تواند مقصر مشکلات اقتصادی باشد یا نه تحریم‌ها مقصر آنها هستند؟ این روزها حرف گرانی‌ها همه‌جا پیچیده است. مردم در ایام کرونا با بیکاری و مشکلات اقتصادی مواجه شده‌اند و قیمت پراید و سکه روزبه‌روز درحال افزایش است. اما رئیس دولت ما بعد از انتقاد از وضع اقتصادی کشور از سوی مردم و نمایندگان آنها، با تناقضی آشکار همان‌طور که گفته شده پاسخ می‌دهد. سوال اصلی اینجاست که در این دولت چه اتفاقی دارد رخ می‌دهد؟ از یک طرف مشکلات جامعه و مردم حل نمی‌شود به بهانه اینکه بودجه نداریم و کاری از دست دولت برنمی‌آید و مقصر مشکلات واشنگتن‌دی‌سی و کاخ‌سفید است و از طرف دیگر امسال این دومین‌بار است که مبلغ هنگفتی توسط دولت از خزانه مملکت برداشت می‌شود اما درنهایت سرنوشتش نامشخص می‌ماند.

70 درصد از یک میلیارد یورو اختصاصی به مشکلات ناشی از کرونا در محل خودش خرج نشد همان‌طور که طبق گزارش دیوان محاسبات از تفریغ بودجه 97، تکلیف بخشی از منابع ارز دولتی نامشخص بود که بعدا مشخص شد صرف واردات غذای سگ و گربه و کالاهای غیراساسی ازجمله در قوطی و چوب بستنی و غیره شده است. این درحالی است که بخش صنعت بیشترین نیاز ارزی برای تأمین مواد اولیه و تجهیزات را داشت. یعنی اینجا هم مبلغ دو میلیارد و 700 میلیون تومان با دلار 4500 تومانی سرنوشتش نامعلوم شد و بعد مشخص شد به‌جای غذا و دارو که نیاز اساسی مردم کشور بوده است، غذای سگ و گربه وارد شده است. در شرایط تحریم، کرونا و مشکلات اقتصادی که درآمد نفت‌وگاز با سختی و اندک‌اندک جمع شده و هزینه آن به صندوق توسعه ملی واریز می‌شود ولی در محل خودش و برای نیاز جامعه و مردم خرج نمی‌شود.»

نگاهی به انتخابات آمریکا با هوس مذاکره

پنجمین گاهنامه واحد سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز با نام «امیدیه» در روزهای گذشته به چاپ رسید. قفقاز با لنز پساترکمنچای عنوان اصلی شماره جدید امیدیه است که به گفت‌وگو با سیدجواد میری، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اختصاص دارد. دولت ضعیف، ویروس قوی و عدالتخواران درباری تا ائتلاف فراگیر عدالتخواهان ازجمله مطالب مهم منتشر‌شده است که در کنار مطالبی چون عدالت آموزشی و چاقوی ابراهیم در دستان شیطان در این شماره می‌خوانیم.

امیرحسین حیدری، سردبیر این نشریه دانشجویی در سرمقاله خود به واکاوی شرایط سیاسی آمریکا با توجه به انتخابات این کشور پرداخته و می‌نویسد: «نگاهی به لیست فاکتورهایی که برای مردم آمریکا اهمیت دارد دوباره ما را به این می‌رساند که «مردم ایالات متحده برای ایران و ایرانی تره هم خرد نمی‌کنند، البته نه اینکه از روی تحقیر و این دست موارد باشد، بلکه اقتصاد و بهداشت در درجه اهمیت برایشان رتبه اول و دوم را دارد و سیاست خارجه جایگاه ششم. قسمت جالب ماجرا آنجاست که برخلاف مردم ما که با یک خبر کوتاه 100 کلمه‌ای فردا صبح زود در صفوف خرید دلار حضور به‌هم می‌رسانند آنها حتی دغدغه سیاست خارجی به آن شدت و حدت را ندارند. اگر فردی در ایالات متحده درآمد ماهانه و خدمات بهداشتی دریافت نکند درواقع زندگی‌اش به پایان می‌رسد. دولت ترامپ نتیجه مطلوبی در اقتصاد و خدمات درمانی، بهداشتی به دست نیاورده و امید دارد با بولد کردن سیاست خارجه بتواند دوباره در انتخابات پیروز شود. البته که این فقط یک طرف ماجراست، بلکه این سوی دنیا را هم باید نگریست و تامل کرد. در سال‌های اخیر اوضاع را از هر لحاظی که بخواهیم بررسی کنیم آن‌طور که باید پیش نرفته. هر بار که دولت اشتباه کرده نه‌تنها کسی جلویش را نگرفته بلکه حمایت هم شده است. اوضاع معیشت به‌طور وحشتناکی بد است و تجربه نشان می‌دهد دفعه قبلی که چنین شد مردم با مذاکرات مخالفت نکردند. اکنون هم زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد که عده‌ای در داخل مرزهایمان دوباره هوس مذاکره دارند و این غیرممکن هم نیست، چراکه پیش‌بینی می‌شود از طرف مردم مخالفتی صورت نگیرد. حال باید این 40 روز پیش رو را صبر کرد تا مشخص شود واقعا قرار است چه اتفاقاتی در ایالات متحده به‌وقوع بپیوندند.»

بررسی ابعاد مختلف قصاص در شماره جدید حیات

چهل‌وهفتمین شماره نشریه «حیات» دانشگاه صنعتی‌شریف اواخر مهرماه منتشر شد. این شماره از حیات به‌صورت ویژه به موضوع قصاص پرداخته است. تصویر‌سازی جلد این شماره هم مرتبط با همین موضوع است و با تیتر در برابر طغیان منتشر شده است. چشم در مقابل چشم، ضامن مغناطیسی، ترس سدی در برابر طغیان، تاریخ قصاص‌آمیز، مجازات یا حق، چوب معلم، قصاص در محکمه و به‌علاوه جامعه عناوین مطالب مختلف این شماره حیات است که ابعاد مختلف قصاص را مورد واکاوی و بررسی قرار می‌دهد.

علیرضا عسگری، دانشجوی رشته نفت دانشگاه شریف در سرمقاله شماره جدید حیات در مطلبی با عنوان ضامن مغناطیسی می‌نویسد: «زمانی دنیایم شده بود چند قطعه میله و کره آهن‌ربایی؛ سعی داشتم هر پدیده جدیدی را که در کودکی درک می‌کردم با این دنیای مگ مغناطیسی تطابق دهم! کوچک بازی هنوز هم طعم یافتن ارتباط‌های زیاد بین آن دنیای کوچک بازی با دنیای واقعی زیر زبانم است. دنیایی که کره‌هایی کوچک نقطه اتصال میله‌هایی با رنگ‌های مختلف می‌شدند، دنیایی که همه میله‌ها و کره‌ها به‌صورت شبکه‌ای منظم به هم متصل می‌شدند. در آن دنیا اگر میله‌ای سعی در جابه‌جا شدن توسط نیروی خارجی و به‌هم ریختن نظم داشت، بقیه میله‌ها و کره‌ها نیرویی متقابل را وارد می‌کردند که از این بی‌نظمی جلوگیری کنند. بقیه میله‌ها و کره‌ها تا آنجا که می‌توانستند نمی‌گذاشتند تغییری ایجاد شود و نظم به‌هم بخورد؛ اگر نیرویی که از طرف من برای تغییر حالت میله بر نیروی شبکه اتصال آنها غلبه می‌کرد یا باعث به‌هم ریختن کاملش می‌شد یا باعث خارج شدن میله بدون به‌هم‌ریختگی می‌شد؛ همین که میله خارج می‌شد به دلیل قدرت مغناطیسی زیاد، خیلی سریع ذره‌های دیگر به هم می‌چسبیدند و جای خالی میله‌ای که علاقه به خروج و به‌هم زدن نظم داشت را پر می‌کردند. دنیای واقعی نیز مانند همین بازی است! در جامعه‌ای که همه طیف‌ها و رنگ‌ها مانند شبکه‌ای یکپارچه به‌هم متصل باشند، اگر شخصی بخواهد این نظم و تعادل جامعه را به‌هم بریزد جامعه با در دست داشتن عناصری بازدارنده، سعی در تقابل با این نیروی برهم‌ زننده نظم دارد و تا آنجا که ممکن است جلوی این نیروی برهم زننده می‌ایستد و می‌کوشد که آن را دفع کند ولی در شبکه ارتباطی باقی بماند. گاهی اوقات عناصر بازدارنده نمی‌توانند جلوی این برهم زدن را بگیرند و باعث بازگشت آرامش و «تعادل» در جامعه شوند؛ آیا باید نشست و نگریست که جامعه به‌کلی به هم بریزد؟ یا باید سریعا واکنش نشان داد؟ گاهی اوقات هم باید به ارتباطات جدید در صورت ایجاد خلاء ارتباطی در جامعه نیز فکر کرد زیرا اگر زودتر آن میله از شبکه خارج نشود، ممکن است به کل ساختار شبکه آسیب بزند و آن را به‌هم بریزد...» .

بررسی طرح امنیت اخلاقی نیروی انتظامی در شماره جدید دغدغه

گاهنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دغدغه یکی دیگر از نشریات دانشجویی است که در طول روزهای پایانی مهرماه منتشر شد. جلد ششمین شماره «دغدغه» با تیتر «آیینه دق» به موضوع قانون تسهیل ازدواج جوانان مربوط می‌شود که همراه یک تصویرسازی جالب در نخستین صفحه این نشریه به چشم می‌خورد. عبور از جاده مطالبه‌گری، تحقیر یا تادیب مساله این است، درهای بسته پاستور برای زنان؟!، شکلات تلخ و پایان یک رویا ازجمله عناوین مطلب منتشرشده در شماره جدید این نشریه است.

نیلوفر رضایی یکی از نویسندگان این نشریه در یادداشت خود که با عنوان «تحقیر یا تادیب مساله این است»، بخشی از طرح ارتقای امنیت اجتماعی و آسیب‌شناسی اراذل‌گردانی توسط نیروی انتظامی در سطح شهرها را مورد بررسی و نقد قرار داده است. او در ابتدا نوشته خود را این‌گونه آغاز می‌کند: «مهرماه ۹۹ تصویرش که منتشر شد، عکاس آن عکس، روایت کرد که سال ۹۰ نیز از او در همان وضعیت و خیابان، به همان دلیل عکاسی کرده بود؛ اما با این تفاوت که طی این سال‌ها ارتقای سطح پیدا کرده و از اراذل سطح سه به اراذل سطح یک تبدیل شده است. چندهفته‌ای می‌شود که مجددا بازار گرداندن اراذل و اوباش درخیابان‌ها توسط پلیس نیروی انتظامی در سطح شهر گرم شده و در پی آن واکنش‌های متفاوتی را با خود به‌همراه داشته است.

طی سالیان اخیر نیروی انتظامی با انگیزه مقبول و پسندیده‌ ارتقای امنیت اجتماعی، در طرحی با همین عنوان، اقدام به دستگیری و تشهیر (دورگردانی) افرادی می‌کند که در ادبیات اجتماعی پلیس به‌عنوان «اراذل و اوباش» از آنها یاد می‌شود. اغلب این افراد دارای سه ویژگی مشترک هستند؛ سوابق کیفری جرائم خشن، خالکوبی‌های نامتعارف و آثار ناشی از جسم برنده بر بدن. هدف نیروی انتظامی از تشهیر این اراذل، شکستن هیمنه پوشالی آنها درمحل سکونت‌شان و بازدارندگی از عرض‌اندام مجدد و ادامه رفتارهای خشن است. اما نیروی انتظامی تا چه میزان موفق بوده است؟ افزایش تعداد دستگیرشدگان طرح ارتقای امنیت اجتماعی در سالیان اخیر که بخشی از آنان سابقه دستگیری و دورگردانی دارند، گویای آن است که این ارگان انتظامی آنقدر که باید و شاید موفق نبوده است.» این نویسنده این‌گونه جمع‌بندی می‌کند: «با توجه به بررسی‌های روانشناختی انجام‌شده مبنی‌بر اختلالاتی که اغلب این افراد دارند، به نظر می‌رسد این اقدام نیروی انتظامی نه‌تنها به اصلاح و شکستن هیمنه پوشالی آنان منجر نمی‌شود، بلکه با مداخله رسمی و معرفی این افراد به‌عنوان اراذل و اوباش و برچسب‌زنی و تثبیت این هویت جدید، آنان را به حفظ و استمرار وضع موجود ترغیب می‌کند. توصیه می‌شود مداخله نیروی انتظامی از دستگیری و تشهیر به مداخله فعال از طریق حضور مستمر و مقتدر در نقاط جرم‌خیز، تغییر یافته، تا علاوه‌بر اطمینان‌بخشی بیشتر به شهروندان، مجال عرض‌اندام و قدرت‌نمایی را از چنین افرادی سلب کند.» ‌