به گزارش «فرهیختگان»، انیمیشن در سینمای امروز جهان یکی از گونههای پرمخاطب به حساب میآید. در پنج سال گذشته همواره نام یک انیمیشن در بین پنج فیلم پرفروش باکسآفیس جهانی خودنمایی میکند. فروش بیش از یک میلیارد دلاری هرکدام از این آثار نشاندهنده توجه ویژه مخاطبان سینما بهویژه کودکان و نوجوانان به این محصولات است. در سال 2019 انیمیشنهای یخزده2 و داستان اسباببازیهای4 با مجموع فروش 2.5 میلیارد دلار جایگاه سوم و هشتم باکسآفیس جهانی را به خود اختصاص دادهاند. در سال 2018 نیز پنج فیلم از 20 اثر برتر باکسآفیس جهانی متعلق به سینمای کودک و نوجوان است که درآمد 3.4 میلیارد دلاری داشتهاند. نکته جالب درمورد این آثار گستردگی بازار فروش اقلام جانبی آنهاست که سودهای فراوانی را نصیب کمپانیهای سازنده آنها میکند. یخزده (فروزن)، شگفتانگیزان، داستان اسباببازیها، من نفرتانگیز، مینیونها و... دنبالهدارهای پولسازی هستند که تاثیرشان روی کودکان و نوجوانان جهان فوقالعاده زیاد است و درآمدهای سرشاری را نصیب تولیدکنندگانشان میکند.
از آغاز بهوجودآمدن این گونه در سینمای جهان، ایران نیز به تولید انیمیشن پرداخته است. انیمیشن در ایران بیش از 60 سال قدمت دارد و در دورههای مختلف تاثیر فراوانی بر سینمای ایران گذاشته است. بااینحال دهه 90 را میتوان عصر طلایی انیمیشن ایران نامید. انقلابی که در دهه 90 با حضور انیمیشنهای سهبعدی باکیفیت بر پرده نقرهای سینماهای ایران رخ داده است، میتواند راهحلی برای نجات سینمای عاری از تخیل و هیجان امروزی ایران باشد. درحالیکه سینمای رئال ایران به بنبست فیلمهای اجتماعی ملالآور و آپارتمانی رسیده است، جهان فانتزی انیمیشنهای ایرانی میتواند رنگ تازهای به پردههای نقره سینما دهد.با وجود فاصلهگرفتن خانوادهها از سینما و ریزش چشمگیر مخاطبان سینما در دهههای گذشته، انیمیشنهای ایران در سالهای گذشته توانستهاند با جذب مخاطبان کودک و نوجوان و خانوادهها به خود، روزنه امید جدیدی را برای سینمای ایران باز کنند. فاصله سینمای امروز با نقطه مطلوب زیاد است اما به نظر میرسد با تکمیل زنجیره ارزشهای کمپانیهای فعال در صنعت انیمیشن کشور و افزایش روزافزون تولیدات سینمایی این حوزه، جان دوبارهای بر کالبد سینمای کودک ایران دمیده شود.
در پرونده پیشرو که به مناسبت روز جهانی انیمیشن منتشر میشود، به بررسی وضعیت سینمای انیمیشن ایران در سه بخش مختلف پرداختهایم. ابتدا با تهیهکنندگی که رکورد تولید بیشترین تعداد انیمیشن سینمایی ایرانی را در کارنامه خود دارد، درمورد وضعیت تولید به گفتوگو نشستهایم. در این گفتوگو تلاش کردهایم نقش عوامل مختلف در فرآیند رشد سینمای انیمیشن را موردبررسی قرار بدهیم. پس از آن سراغ یکی از اساتید دانشگاهی این حوزه رفتهایم تا با نگاهی آکادمیکتر به سینمای انیمیشن ایران بنگریم. گفتوگوی آخر نیز با مدیر کمپینهای تبلیغاتی سه انیمیشن پرفروش ایران است که به نکاتی در حوزه بازاریابی و تبلیغات در این گونه سینمایی پرداخته که قابل تعمیم به سینمای کودک و همچنین گونههای دیگر سینمای ایران است.
بابک نکوئی، استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «فرهیختگان»:
توجه به شخصیتپردازی کلید موفقیت انیمیشن ایران است/ صادرات انیمیشن نیاز به کشتی و گمرک ندارد
انیمیشن، صنعتی دانشمحور است که به میزان زیادی به نیروی انسانی ماهر متکی است. سالهاست که انیمیشن در دانشگاههای ایران تدریس میشود اما همچون رشتههای دیگر، هنوز ارتباط قوی بین دانشگاه و صنعت در این حوزه برقرار نشده است. تعداد زیادی از نیروهای متخصص در شرکتهای انیمیشنی بدون رفتن به دانشگاه این مهارت را فراگرفتهاند و تعداد زیادی از دانشجویان رشتههای هنری نتوانستهاند به شرکتهای تولیدی وارد شوند. با بابک نکوئی، استاد دانشگاه تهران و رئیس هیاتمدیره استودیو گنبدکبود که تجربه ساخت انیمیشنهایی که توانستهاند تا مرحله حضور در بخش رقابتی اسکار هم پیش بروند درباره نقاط قوتوضعف صنعت انیمیشن ایران به گفتوگو نشستیم.
صنعت انیمیشن به میزان قابلتوجهی به نیروی انسانی ماهر متکی است. آیا درحال حاضر ما به جایگاهی رسیدهایم که بتوانیم بهاندازه کافی متخصص و هنرمند در این حوزه تربیت کنیم؟
افراد توانمند و متخصص در حوزه انیمیشن در ایران کم نیستند. بیشتر از 60سال از آغاز ساخت انیمیشن در ایران میگذرد. زمانی که انیمیشن وارد ایران شده است، خیلی از کشورهای دنیا هنوز با این هنر آشنا نبودند. ما جزء کشورهای پیشرو در این زمینه بودیم و الان هم در منطقه خودمان کشوری قدرتمند در زمینه تولید انیمیشن به حساب میآییم.
البته صنعت انیمیشن یک حوزه کاملا مبتنیبر تجربه و مهارت است و صرف اینکه شما دروس مرتبط با انیمیشن را بخوانید و بعد بخواهید صرفا با دانش کسبشده به شکل غیرعملی فعالیت کنید، شما را از واقعیتهای تولید انیمیشن دور میکند. بهنظر من اگر کسی که در زمینه تولید انیمیشن فعالیت میکند بتواند این تجربه را به فضای علمی و آکادمیک منتقل کند، نتیجه بهتری میگیرد. دانشجویی که میداند در حوزه تولید انیمیشن چه اتفاقی میافتد خیلی موفقتر از دانشجویی است که صرفا در حوزه تئوری و آکادمیک آموزش میبیند. دانشجو باید اضطراب استودیویی را تجربه کند تا بتواند نگاه بهتری به این حرفه داشته باشد. با توجه به وسیعبودن بازار انیمیشن، همراهشدن دانشگاه و فضای کار میتواند به افراد نتیجه خوب و رضایتبخشی بدهد. این اتفاق در بسیاری از دانشگاهها و آموزشگاههای موفق دنیا افتاده است. نمونه بارز آن همکاری موثر بین دانشگاه معتبر کَلآرتس و استودیو انیمیشن دیزنی برای جذب دانشجوهای فارغالتحصیل بهعنوان کارآموز و استفاده از هنرمندان استودیو دیزنی بهعنوان استاد در دانشگاه است. بهنظر من امکانات و نوع آموزشی که در بعضی کشورها وجود دارد باعث شده صنعت انیمیشن در آنجا قوت بگیرد. آنها بازارهای وسیعی نیز دراختیارشان است.
ما چگونه میتوانیم با اتکا به داشتههایمان در زمینه انیمیشن به بازارهای جهانی ورود کنیم؟
23 سال است که فعالیتم را در این حوزه شروع کردهام. در این 23سال همیشه اولویت ما کیفیت بوده است. ما در کشوری هستیم که دارای گنجینه و پشتوانهای غنی از داستان و ادبیات است و این محتوا در زمینه خلق اثر خیلی به ما کمک میکند. یکی از نکات مهم در حوزه انیمیشن این است که شما بتوانید کارتان را در عرصه بینالمللی ارائه دهید. اکنون جشنوارهها و بازارهای فروش بهصورت اینترنتی هم برگزار میشوند. دیگر مثل گذشته نیست که حضور در بازارهای خارجی یا جشنوارهها سخت باشد. خیلی آسان میتوانید از پشت میز کارتان فیلمی را که ساختهاید برای همه مردم دنیا به نمایش بگذارید و اگر حرفی برای گفتن داشته باشید، کارتان دیده میشود و به چشم میآیید.
ما یک سریال انیمیشن بهنام روبی و جوجهها تولید کردیم که 17جایزه داخلی و خارجی دریافت کرد. این اثر در جشنواره معتبر انسی که در فرانسه برگزار میشود هم در بخش مسابقه پذیرفته شد. این اعتباری است که یک استودیوی انیمیشن ایرانی میتواند کسب کند. همچنین ما یک انیمیشن کوتاه بهنام «استریپی» ساختیم که جدا از جوایزی که از جشنوارههای معتبر دریافت کرد، بهعنوان اولین انیمیشن کوتاه ایرانی توانست شرایط حضور در بخش مسابقه اسکار را پیدا کند و وارد لیست بلند فیلمهای بخش مسابقه اسکار شود. بهنظرم این موفقیتها همگی به این موضوع برمیگردد که در نگاه ما همواره کیفیت تولیداتمان جایگاه داشته است.
انیمیشن تجاری ایران برای موفقیت باید به دو نکته مهم توجه کند؛ اول اینکه در دنیا انیمیشنها به شخصیتها شناخته میشوند. ما با اینکه در حوزه انیمیشن سابقه زیادی داریم اما شخصیت ماندگار نداریم. حتی اگر ما شخصیتی در حوزه انیمیشن خلق کردیم، ظهور و بروز مقطعی داشته و تولیدات مربوط به این شخصیت پیگیری نشده است. این درحالی است که شخصیتهای غربی وقتی خلق میشوند سالهایسال وجود دارند و نامیرا میشوند. 92سال از خلق شخصیت میکیموس میگذرد. 80سال است که تام و جری خلق شدهاند. بیش از 40سال از خلق بیشتر شخصیتهای کارتونی معروف و محبوب دنیا میگذرد. شما انیمیشنهای معروف دنیا را با شخصیتهایشان میشناسید. اگر گاهی به بازار هم بروید، میبینید بچهها دوستدار شخصیتهای انیمیشنهایی مانند باباسفنجی و پاتریک، السا و آنا، وودی و باز و... هستند. شخصیتپردازی مهمترین نکتهای است که در فیلمهای انیمیشن باید به آن دقت کنیم تا یک شخصیت جذاب، ماندگار، استاندارد و متکی بر مختصات و ویژگیهای فرهنگی کشورمان خلق کنیم.
نکته دوم در تولید انیمیشن این است تا زمانی که استودیوهای تولیدکننده انیمیشن بخواهند از پولی که بهعنوان هزینه ساخت میگیرند، ارتزاق کنند، هیچوقت انیمیشن ایران به آن استقلال، کیفیت و توانایی واقعی که دارد نمیرسد و آنطوری که باید و شاید شکوفا نمیشود. زیرا همواره تهیهکننده پولی را میگیرد و میخواهد تنها بخشی از آن را صرف تولید انیمیشن کند. بهطور منطقی هرچقدر تهیهکننده هزینه کمتری را صرف تولید کند و زمان کوتاهتری را برای تولید بپیماید، سود بیشتری نصیبش میشود. این نگاه در بیشتر تهیهکنندگان وجود دارد. وقتی شما چیزی را سریع و ارزان بسازید نتیجه کار بدونشک باکیفیت نخواهد بود و هیچوقت نمیتوان انتظار تولید انیمیشنی تاثیرگذار را داشت که بتواند با انیمیشنهای خارجی رقابت کند. اما چاره کار این است که شما انیمیشنتان را برای فروش در بازار پخش بسازید. انیمیشن مثل درختی است که شما برایش وقت و هزینه صرف میکنید تا به بار بنشیند و بعد از میوهاش استفاده میکنید. شما بهعنوان تولیدکننده باید یک انیمیشن با شخصیتهایی جذاب خلق کنید و بعد تلاش کنید سالهایسال از پخش آن انیمیشن و محصولات جانبی آن کسب درآمد کنید. اگر فقط بخواهید از پولی که برای ساخت انیمیشن از فلان ارگان، سازمان یا سفارشدهنده میگیرید ارتزاق کنید، نتیجهاش میشود انیمیشنهای بیکیفیت و نازل.
ما باید حتما به فکر بازارهای فروش جهانی باشیم. بهنظر من و بدون اغراق انیمیشن ایران میتواند با انیمیشنهای خارجی رقابت کند. کیفیت انیمیشن ایرانی اکنون به مرزهایی رسیده که نشان داده میتواند با انیمیشنهای خارجی رقابت کند و تفاوت چندانی با آنها نداشته باشد. انیمیشن برای صادرات نیاز به حمل با کشتی یا عبور از گمرک ندارد. محصولی است که میتوان بهراحتی آن را به بازارهای خارجی وارد کرد و حتی تحریمها هم نمیتوانند در این موضوع خیلی اثرگذار باشند. نمیگویم تاثیر ندارد ولی شدت آن نسبت به محصولات فیزیکی خیلی کمتر است. پس باید به فکر بود.
با وجود همه استعدادی که در کشور در زمینه تولید و فروش انیمیشن وجود دارد هنوز ما نتوانستیم در این زمینه به بهرهوری مطلوب دست پیدا کنیم. آیا دولتها مقصر هستند؟
دو نکته اصلی وجود دارد که برای افزایش بهرهوری و ارزآوری میتوانم به آن اشاره کنم. نخست آموزش؛ ابتدا باید از طریق روشهای درست و کاربردی در دانشگاهها و حتی آموزشگاههای خصوصی به دانشجویان و کارآموزان آموزش دهیم تا به نیروهای ماهر تبدیل شوند. با افزایش تعداد نیروهای زبده میتوانیم شاهد تولیدات باکیفیت بیشتری در کشور باشیم. نکته دوم نیز تهیه، تجهیز و تکمیل زیرساخت است. دولت لازم نیست به انیمیشنسازان سفارش تولید انیمیشن بدهد. اگر دولت بتواند روی تهیه زیرساخت و سختافزاری که باعث میشود سریعتر و راحتتر انیمیشن تولید کرد، سرمایهگذاری کند، میتواند نتیجه بهتری بگیرد. دولت باید این زیرساختها را فراهم کند یا در فرآیند تهیه آنها مشارکت کند و از شرکتها بخواهد خودشان پیگیر تولید باشند. دولت میتواند خیلی در این زمینه راهگشا باشد و این توانایی را هم کامل دارد. باید این نکته را مدنظر قرار دهد که حمایت از شرکتها و استودیوهای انیمیشن خیلی مهمتر از کمک به افراد است. در دنیای تولید، انیمیشنها کمپانیمحور هستند نه شخصمحور. شما اغلب انیمیشنها را بهنام کمپانیهایشان میشناسید نه کارگردان. مثلا میگوییم فیلمهای استودیو پیکسار، اما درمقابل میگوییم فیلمهای اسپیلبرگ. در انتها باید گفت با شعار دادن و تنها حرف زدن چیزی بهتر نمیشود. اگر میخواهیم اتفاقی بیفتد و شاهد تحولی در حوزه انیمیشن باشیم باید روی این نکات برنامهریزی کنیم و برای انجامش متمرکز شویم. همیشه خیلی زود دیر میشود و فرصتها از دست میرود.
هادی اسماعیلی، مدیر کمپین تبلیغاتی انیمیشن های سینمایی در گفتوگو با «فرهیختگان»:
انیمیشن ناجی سینمای ایران است
بازاریابی شامل فروش، تبلیغات، روابطعمومی و... یکی از بخشهای بسیار مهم در کسبوکارهای مختلف است. بخشی که هنوز، نگاه درستی به آن در صنایع مختلف ایران ازجمله سینما وجود ندارد. تفکر سنتی مبتنیبر فلسفه تولید، کیفیت یا فروش درمورد بازاریابی باعث شده که صنعت سینمای ایران با بحران جدی درمورد جذب مخاطب مواجه باشد. هر سال بین 50 تا 70درصد تولیدات سینمایی ایران بهدلیل بیتوجهی به ذائقه و سلیقه مخاطبان و عدم بازاریابی صحیح با شکست تجاری مواجه میشوند. بااینحال ورود افراد آشنا به حوزه بازاریابی به بدنه سینمای ایران این نوید را میدهد که با شکلگیری الگوهای تجاری موفق در قسمتهای مختلف سینما شاهد اقبال تهیهکنندگان و مدیران سینما به ورود افراد متخصص حوزه بازاریابی به صنعت سینما باشیم. در این رابطه با هادی اسماعیلی، فارغالتحصیل رشته بازاریابی و مدیر کمپین تبلیغات و روابطعمومی انیمیشنهای موفق «شاهزاده روم»، «فیلشاه» و «بنیامین» با مجموع فروش حدود 18 میلیاردتومان به گفتوگو نشستیم.
با وجود اینکه انیمیشن سالهاست به سینمای ایران ورود کرده است، به نظر میرسد هنوز بدنه صنعت سینمای ایران درمورد موفقیت این ژانر در گیشه سینماها تردید دارد. چگونه میتوان این نگاه را اصلاح کرد؟
وضعیت پخش و اکران آثار انیمیشن در ایران از اوایل دهه 90 شکل جدی به خود گرفت و بهواسطه اکران سینمایی یکی دو اثر جدی و باکیفیت زمینه آشنایی سینماداران و مخاطبان سینمای ایران با این ژانر فراهم شد. به هرحال باید بدانیم سینمادار و پخشکننده فیلم همواره بهدنبال انتخاب فیلم برنده هستند و وقتی شما با گونهای تازه از فیلم به عرصه سینما پا میگذارید، سالها نیاز است تا اعتماد کافی حاصل شود. میتوان گفت در ایران، زمینهسازی این اعتماد با اکران موفق انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» در سال 93 حاصل شد. علیرغم نمایش بدون سرگروه این فیلم و هیچگونه حمایت جدی در اکران از سوی بدنه سینما، این فیلم با تلاش و برنامهریزی دقیق عوامل تولید و بازاریابی توانست به رکورد 4.5 میلیاردتومانی دست یابد و جزء پنج فیلم پرفروش گیشه سالانه محسوب شود. این اتفاق باعث شد که نگاه همیشگی کمفروش بودن فیلمهای انیمیشن در سینما دچار خدشه شود و سینمادارها به اکران فیلمهای پویانمایی ترغیب شوند.
در سالهای بعد شاهد اکران انیمیشنهای متعددی بودیم که متاسفانه اکثرشان بهدلیل بیتوجهی به سلیقه مخاطبان و فقدان دانش بازاریابی و... با شکست تجاری مواجه شدند. بااینحال اکران انیمیشن سینمایی «فیلشاه» در نوروز 97 و فروش بیش از هشت میلیاردتومانی آن نشان داد که نباید سینماداران انیمیشنهای سینمایی را فیلمی شکستخورده در گیشه سینماها محسوب کنند. پس از موفقیت دو اثر هنرپویا در گیشه سینماها خیلیها معتقد بودند که فقط فیلمهای این کمپانی بهدلیل کیفیت بالایشان توانایی جذب مخاطب دارند اما موفقیت تیم ما در اکران انیمیشن «بنیامین» نشان داد که مسیر موفقیت انیمیشنهای سینمایی در گیشه سینماها میتواند توسط گروههای دیگر نیز که تولیداتی به قوت فیلمهای کمپانی هنرپویا هم ندارند، تکرار شود. بیتوجهی به دانش بازاریابی و استفاده نکردن از آن، دلیل اصلی شکست خیلی از فیلمهای سینمایی در ایران است. خیلیها فکر میکنند این دانش تنها پس از تولید محصول و برای فروش باید استفاده شود، اما واقعیت آن است که دانش بازاریابی برای تولید محصول باکیفیتی است که مشتریپسند باشد و درواقع به ذائقه مخاطب اصالت میدهد. بازایابی یک کار تیمی است که اتفاقا علاوهبر خود تیم بازاریابی، تهیهکننده و حتی کارگردان و عوامل دیگر یک فیلم سینمایی هم بهصورت یکپارچه و منسجم نقش پررنگی در آن دارند. به دلیل وجود نگاه سنتی به این حوزه در سینمای ایران و عدم استفاده از نیروهای متخصص، عموما شاهد این موضوع هستیم که تنها تهیهکنندگان و کارگردانهایی که بهصورت تجربی یا آکادمیک کمی با این حوزه آشنا هستند، فیلمهایشان در گیشه سینماها موفق میشود. هرچند ریسک موفقیت فیلمهای سینمایی در گیشه خیلی بالاست اما اگر روزی فرابرسد که به دانش بازاریابی و کارشناسان این حوزه بها داده شود، قطعا نرخ موفقیت فیلمهای سینمایی در گیشه رشد قابلتوجهی خواهد داشت و دیگر شاهد این خمودگی و بیهویتی در سینمای ایران نخواهیم بود.
به نظر شما دلیل اصلی شکست انیمیشنهای سینمایی و فیلمهای کودک در گیشه سینماها که موجب کمتوجهی اهالی سینما به این آثار شده است، چیست؟
با وجود تمام مشکلاتی که گریبانگیر سینمای کودک و نوجوان در ایران است و قطعا قابلکتمان نیست اما با نگاهی به جدول فیلمهای اکرانشده از سال 93 تا 97 میتوان روند روبهرشدی را در تعداد فیلمهای کودک و نوجوان نمایش دادهشده در سینماهای کشور مشاهده کرد. در سال 97 از جمع 80 فیلمی که به اکران عمومی درآمدند، 10 فیلم متعلق به سینمای کودک و نوجوان است. این درحالی است که 6 اثر از 82 فیلم اکرانشده در سال 96 متعلق به سینمای کودک هستند. از سال 93 تا 95 نیز بهطور متوسط در هر سال شاهد اکران چهار فیلم کودک و نوجوان بین دیگر آثار سینمای ایران هستیم. در سال 98 نیز تعداد فیلمهای کودک اکرانشده به عدد 6 رسید.
بررسی آماری جداول فروش فیلمهای سینمایی از 93 تا 97 نشان میدهد که احتمال شکست فیلمهای کودک و نوجوان در گیشه سینماها تقریبا با آثار دیگر برابر است و در سالهای مختلف بین 50 تا 70درصد این محصولات با شکست تجاری روبهرو شده و نتوانستهاند هزینههای تولید و تبلیغات خود را در گیشه سینماها تامین کنند. کیفیت آثار، جایگاهیابی درست و انجام بازاریابی موثر ازجمله مواردی هستند که تاثیر مستقیمی در روند فروش فیلمها در سینما دارند و برای افزایش احتمال موفقیت باید به آنها توجه کافی شود.
در بازاریابی، تحقیقات بازار و شناخت بازار هدف از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و قبل از تبلیغات و روابطعمومی که معمولا در همه آثار دیده میشود، باید بررسی شود. تبلیغات روی فرآیندهای ذهنی و روانی تاثیرگذار است و برای موفقیت آن، ابزارهای یکپارچه دیگر بازاریابی باید در جهتی طراحی شود که کسانی که جزء بازار هدف به حساب میآیند، بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. در یک تعریف ساده بازار هدف را میتوان مشتریانی دانست که ما میخواهیم برای آنها کالا و یا خدماتی ارائه کنیم. آن چیزی که در مرتبه نخست ما همواره سعی میکنیم با توجه به آن فرآیندهای اکران آثار خود را طراحی کنیم، توجه به همین بازار هدف است. تیم ما در سینمای کودک مشغول است و به همین دلیل کودکان و خانوادهها بهخصوص مادران مخاطبان اصلی ما را تشکیل میدهند. عمده آثار کودک سینمای ایران از همین نقطه ضربه میخورند که هدفگذاری مشخصی درخصوص مخاطب هدف و جذب آنها ندارند.
چگونه میتوان به رشد سینمای کودک در ایران کمک کرد؟
به نظر من، انیمیشن یکی از ناجیان سینمای کودک و نوجوان در مرحله اول و بعد از آن صنعت سینما خواهد بود. انیمیشنسازی بهدلیل دانشبنیان بودن و تکیه زیاد آن به کار تیمی و کمپانیمحوری، راهحل جدیدی را برای صورتمساله پیچیده سینمای ایران پیشنهاد داده است. انیمیشنهای سینمایی و فیلمهای سینمایی مبتنیبر جلوههای ویژه یا VFX میتوانند خیلی از مشکلات سینمای ایران را حل کرده و به جهانی شدن ما کمک کنند. ورود تیمهای جوان و خلاق که با دانش روز آشنا هستند، به سینمای ایران باعث میشود ما بتوانیم با بومیسازی راهحلهایی که سالها پیش خارجیها برای حل مسائل روز ما از آن استفاده کردند به نقطهای مطلوب برسیم. اکران انیمیشنهای سهبعدی در ایران، تحولی را در سینمای ایران کلید زد که به نظر میرسد، کمتر از یک دهه دیگر شاهد اثرات فوقالعاده آن بر این صنعت خواهیم بود.
از طرف دیگر راهاندازی پخش تخصصی و همچنین سالنهای تخصصی سینمای تخصصی کودک و نوجوان نیز در تکمیل زنجیره سینمای کودک قطعا موثر بوده و این مخاطبان عظیم در کشور را در صنعت سرگرمی بهتر ساماندهی میکند که امیدواریم هرچه زودتر در کشور به این مهم نائل بشویم.
حامد جعفری، مدیرعامل هنرپویا در گفتوگو با «فرهیختگان»:
در دهه 90 انقلاب مهمی در گونه انیمیشن در سینمای ایران رخ داد/دانش تولید انیمیشن در ایران بومیسازی شده است
حامد جعفری، مدیرعامل کمپانی هنرپویا و تهیهکننده انیمیشنهای سینمایی «شاهزاده روم»، «فیلشاه» و «بچه زرنگ» است؛ انیمیشنهایی سینمایی که در سالهای گذشته با فروشهای چندمیلیاردی خود توانستهاند علاوهبر برافراشته نگهداشتن پرچم سینمای انیمیشن ایران، توجهها را به سینمای کودک و نوجوان هم جلب کنند. در روز جهانی انیمیشن با این تهیهکننده به گفتوگو نشستیم تا بیشتر با فضای حاکم بر سینمای انیمیشن ایران مواجه شویم.
از سال 94 که انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» در سینماهای ایران به نمایش درآمد و توانست رکورد خوبی در فروش از خود به جای بگذارد تا سال 99 که تولید سومین انیمیشن سینمایی هنرپویا را پشتسر گذاشتید، چه چیزهایی در سینمای انیمیشن تغییر کرده است؟
وقتی به پشتسر نگاه میکنیم، مسیری را میبینیم که طی این سالها، گروه هنرپویا با مشقت بسیار پیموده است تا نظر بدنه سینما، مردم و مسئولان را در مورد سینمای انیمیشن تغییر دهد. وقتی هنرپویا کار خود را در سال 92 برای تولید «شاهزاده روم» آغاز کرد، هیچ حرف امیدوارکنندهای از جانب دیگران برای امتداد این مسیر به گوشمان نمیرسید. ما «شاهزاده روم» را با سرمایهای که از طریق سرمایهگذاران خرد و مردمی که طمع بازگشتهای مالی آنچنانی نداشتند، ساختیم. حتی خاطرم هست که وقتی تولید فیلم به اتمام رسید و کیفیت قابلقبولی برای قاطبه مخاطبان داشت، خیلیها به ما گفتند که این فیلم در اکران شکست خواهد خورد، چراکه براساس بازخوردهای ناشی از تجربههای قبلی، عموما نظر متخصصان درمورد سینمای انیمیشن بسیار منفی بود و مدیران سینمایی هم از یکسو پروژههای انیمیشن سینمایی را به چشم چاههای بیانتهایی که بودجههای بزرگ را میخورند و هیچ دستاوردی برایشان نداشتند، میدیدند و از سوی دیگر هم سینمادارها موافق اکران انیمیشن نبودند و سینمای کودک را که در وضعیت بدی به سر میبرد، سینمای شکستخورده و غیرسودآوری میدانستند. در این فضا ما در هنرپویا پس از مشورت با خبرگان سینما و متخصصان امر، در یک پروسه چندوجهی و تلاش تیمی شبانهروزی توانستیم ساختار دقیقی را برای اکران فیلم طراحی کنیم و همین امر نیز کمک کرد که علیرغم همه پیشبینیها، ما به نصابهای تازهای در سینمای انیمیشن دست یابیم. بنابراین میتوانیم بگوییم موفقیت «شاهزاده روم» راه را برای حضور پرشورتر انیمیشن در سینمای ایران باز کرد، چراکه نگاهها به این سینما را تغییر داد و از سال 94 به بعد شاهد حضور تعداد بیشتری انیمیشن در سینمای ایران بودیم. البته متاسفانه عدمتوجه به استانداردهای محتوایی، فنی، کیفی و فروش، باعث شد تعداد قابلتوجهی از این آثار با شکستهای مختلف تجاری مواجه شوند. با این حال ما با تجربههای به دست آمده و نظرسنجیهایی که در خلال اکران «شاهزاده روم» انجام داده بودیم، ساختار اکرانی را که قبلا در هنرپویا طراحی شد بود در بعضی موارد اصلاح کردیم و سپس تلاشهایمان را معطوف کردیم تا مدیران سینمایی را قانع کنیم که «فیلشاه» نیز میتواند بخشی از سبد اکران نوروزی سال 1397 باشد که این مهم نیز محقق شد. اما در مسیر پیشرویمان، با موانع دیگری همچون محدودیتهای فضاهای تبلیغات و ترویج و معرفی فیلم، محدودیت سینمادارها برای اختصاص سانسها و... مواجه شدیم. برای رفع این موانع گاهی مجبور بودیم سینما به سینما با مدیران مذاکره حضوری داشته باشیم و آنها را قانع کنیم که «فیلشاه» فیلم الف و ب نیست و میتواند در اکران موفق باشد و همین هم شد. به لطف الهی با موفقیت «فیلشاه»، دوباره اهالی سینما به این ژانر امیدوار شدند. پیش از شروع شیوع کرونا در جهان، خیلی از سینمادارها از ما سراغ «بچهزرنگ» را میگرفتند و مشتاق اکران آن بودند و این موضوع نشان میدهد امروز خیلی از نقطهای که در سال 94 در آن واقع شده بودیم، فاصله گرفتهایم. امروز تعداد تیمهایی که انیمیشنهای سینمایی تولید میکنند، بیشتر از آن زمان است و در این مدت ما نیز تلاش کردهایم تا اگر اعتبار و اندوختهای از تجربههای قبلی به دست آوردهایم، آن را دراختیار دیگر همکارانمان نیز قرار دهیم تا آنها هم بتوانند مسیر موفقیت خود را به درستی طی کنند. من شنیدم که همین الان هم چند انیمیشن سینمایی در نوبت اکران، منتظر عادیشدن شرایط برای بازگشت مخاطبان به سینما هستند و این برای ما واقعا امیدوارکننده و مسرتبخش است. امروز اهالی سینما نظر مثبتی به این ژانر پیدا کردهاند. ما نیز توانستهایم به اهداف موردنظرمان دست پیدا کنیم و با افتخار میگویم هنرپویا بیش از یکمیلیون مخاطب وفادار دارد که برای فیلمهای مختلفش به سینماها آمدهاند و این یعنی درصورتی که محصول خوبی برای عرضه تولید شود، مردم نیز از ضعفهای آن چشمپوشی کرده و آن را میپذیرند. به نظر من در دهه 90 انقلاب مهمی در گونه انیمیشن در سینمای ایران رخ داده است که هر روز شاهد جلبتوجه بیشتر به اثرات آن بر سینما هستیم. امیدوارم با حمایت مسئولان سینمایی و تلاش شبانهروزی جوانهای فعال در این عرصه، شاهد شتاب بیشتر تحولات باشیم.
آیا طی این سالها حمایت دولت هم سبب رشد سینمای انیمیشن ایران شده است یا این رشد متکی بر تلاشهای فردی و گروهی هنرمندان فعال در این حوزه بوده است؟
مدیران سینمایی در سالها اخیر بارها گفتهاند تمایل دارند از سینمای انیمیشن حمایت کنند ولی عملکردشان لزوما تاییدکننده گفتههایشان نیست. واقعیت این است که خواستههای ما بهعنوان کمپانیهای انیمیشنسازی با آنچه مدیران بهعنوان کمک به سینمای انیمیشن انجام میدهند، متفاوت است. از سال 92 که شروع به ساخت «شاهزاده روم» کردیم تا امسال که مشغول تولید «بچه زرنگ» بودیم، با مشکل زیرساخت سختافزاری مواجه بودیم. در سال 96 مجبور شدیم بخشی از رندر «فیلشاه» را در کشور اوکراین انجام دهیم زیرا زیرساخت مناسب دراختیارمان نبود و امروز هم متاسفانه درگیر همین مشکل هستیم اما همچنان شاهد این هستیم که بودجههای فرهنگی کشور به درستی توزیع نمیشوند و بخش عمده آن در اختیار و انحصار گروههایی قرار میگیرد که شایسته نبودنشان بارها ثابت شده است. لذا ما و همه استودیوهای مستقل، معطل هیچکس نمیمانیم و راه خودمان را میرویم.
در حوزه اکران هم ما همچنان باید در فضایی ناعادلانه با فیلمهایی رقابت کنیم که مخاطبان متفاوتی نسبت به آثار ما دارند اما قوانین اکران این تفاوت مخاطب که به تفاوت در نحوه اکران نیاز دارد را در نظر نگرفته است و شرایط سینما تماما بهنفع فیلمها و سینمای بزرگسال است. سانسها اغلب دراختیار فیلمهای کمدی است، قیمت بلیتها مناسب مخاطبان یک یا دونفره است نه خانوادههایی با جمعیت چهار و پنجنفره و ما توانایی دادن هیچگونه تخفیفی در این زمینه نداریم. به این مثال دقت کنید، بلیت مربوط به صندلی هواپیما برای کودکان طبق یک قاعده جهانی بهایی به مراتب پایینتر از بهای همان بلیت صندلی برای بزرگسالان دارد، اما متاسفانه این قاعده برای سینما که یک کالای فرهنگی است و علیالقاعده نیازمند حمایت و یارانه از سوی دولتهاست، شکل نگرفته و تفاوتی در بهای بلیت بزرگسال و کودک در صندلی سینما نیست و خوب ببینید اگر همین یک موضوع اصلاح شود، میتواند چقدر فضای اکران فیلمهای کودک را رونق بخشد؟!
در حوزه نیروی انسانی هم با وجود اینکه دانشگاهها و آموزشگاههای زیادی در زمینه انیمیشن فعال هستند اما ما در برخی بخشها به دلیل روشهای غیرصحیح آموزش با بحران نیرو مواجه هستیم و از طرف دیگر نیروهای متخصص و ماهر هم به سرعت و با درآمدهای بالا در شرکتهای خارجی دعوت به کار میشوند. در این وضعیت برخی ارگانها و سازمانها نیز با پولهای بیحساب و کتابشان، نیروهای استودیوهای مستقل و خصوصی را به نوعی با دستمزدهای چندبرابری میدزدند و وضعیت را بغرنجتر میکنند. البته این را هم اضافه کنم که ما هیچگاه از کشور و مدیریت آن ناامید نمیشویم. طی این سالها هم بالاخره برخی مدیران اعتماد کردهاند و حتی به مجموعههایی مثل هنرپویا کمک کردهاند تا وضعیت را بهنفع فیلمهای انیمیشن و کودک تغییر دهیم. ما هم در وسط میدان درحال تلاش و مبارزه هستیم تا بتوانیم این مسیر را برای خودمان و دیگران هموار کنیم تا راه نجاتی برای سینمای کودک باز بماند. امیدواریم با تخصصی شدن پخش فیلمهای کودک و نوجوان در سینمای ایران و سیستماتیک کردن حمایتها از این بخش مهم سینما، شاهد تحول در این زمینه باشیم.
انیمیشن در ایران به چه میزان بومیسازی شده است؟
پاسخ به این سوال باید از زوایای مختلفی داده شود. در بخش نرمافزاری و سختافزاری به دلیل نبودن زیرساختهای لازم برای این صنعت در کشور ما فعلا شاهد استقلال و بومیسازی صددرصدی نخواهیم بود و در این حوزه ما بیشتر به دنبال بهینهسازی و توسعه بومی هستیم. تیم تولید گروه هنرپویا بهعنوان یک موسسه دانشبنیان با استفاده از ترفندهای مختلف و با اتکا به دانش و خلاقیت نیروی انسانی جوان توانسته است نتایج باورنکردنی در این زمینه به دست آورد. مقایسه سختافزارها، بودجه و تعداد نیروهایی که در پروژههای خارجی فعال هستند با منابعی که ما در ایران در اختیار داریم شوخی است اما نتیجه کار واقعا چشمگیر است.
در جشنوارهها و بازارهای خارجی وقتی درمورد منابع مالی، انسانی و سختافزاری با دوستان و همکارانمان از استودیوها و کمپانیهای خارجی صحبت میکنیم، شگفتزده میشوند. ما زمان، هزینه و کیفیت را در ایران به بهینهترین حالت ممکن درآوردیم و به پایپلاینی رسیدهایم که بزرگترین مزیت رقابتی ما محسوب میشود. پایپلاین ما کاملا بومیسازی شده و ماحصل رسوب تجربههای سالیان متمادی است که از ایدهپردازی و تولید تا اکران و عرضه کامل محصول را شامل میشود. ما در حوزه دانش تولید به مرحلهای رسیدیم که علاوهبر بومیسازی، قادر به صادرات آن نیز هستیم. در حوزه محتوا، تمامی آثاری که ما تا الان تولید کردیم یا در دست تولید داریم، کاملا بومی و نشاتگرفته از فرهنگ ایرانی - اسلامی جامعه ماست. ما در این سالها تلاش کردیم شخصیتهایی در دنیای انیمیشن خلق کنیم که کاملا بومی و منطبق با فرهنگ و آیینهای ما باشند و رفتهرفته درحال تکمیل زنجیره خلق قهرمان برای مخاطب هستیم. واقعیت این است که در این موضوع برای رسیدن به یک الگوی کاملا بومی کمی هم مجبور به آزمون و خطا هستیم. ما از تجربه دیگران هم در این زمینه استفاده و تلاش میکنیم هر روز محتوای بهتری منطبق بر ذائقه و سلیقه مخاطبان ایرانی تولید کنیم. حوزه آخر نیز فرم است که نیاز به زمان و وسعت بیشتری برای بومیسازی دارد، چراکه هنوز برداشتهای کارشناسی مختلفی در مورد بومیسازی فرم در انیمیشن وجود دارد و نظر متقن و مستدلی در این زمینه ارائه نشده است. برخی دنبال فرمهایی از انیمیشن مانند مانگاهای ژاپنی یا آثار دیزنی و پیکسار هستند که مخاطب در نگاه اول متوجه ایرانی بودن آن شود و برخی میگویند رسیدن به چنین فرمی ممکن نیست لذا باید در زمینه فرم اندکی صبر کنیم تا به یک نقطه قابلاتکا برسیم.
شما چه افقی برای انیمیشن ایران متصور هستید و به نظرتان ما در این عرصه به چه جایگاهی میتوانیم برسیم؟
این برای مجموعه هنرپویا افتخار بزرگی است که بگوییم توانسته علاوهبر ایران، آثارش را در کشورهای دیگر نیز به اکران عمومی درآورد. «فیلشاه» به غیر از ایران در کشورهای روسیه، لبنان، قرقیزستان، قزاقستان و... نیز به اکران عمومی سراسری درآمده و در کشورهای مختلف دیگری همچون کرهجنوبی، عراق، کویت و... نیز بهطور محدودتر به نمایش درآمده است. این موضوع نشان میدهد انیمیشنهای ایرانی ظرفیت کافی برای اکران عمومی در کشورهای مختلف را دارند. براساس این حقایق ما برای تولید «بچه زرنگ» تصمیم گرفتیم با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همکاری و مشارکت داشته باشیم تا بتوانیم از ظرفیت بینالمللی این مجموعه فرهنگی کشور هم برای پخش بهتر آثارمان در کشورهای دیگر استفاده کنیم.
کمپانی هنرپویا، تلاش کرده است همزمان با تولید فیلمهای سینمایی روی محصولات جانبی دیگر و حوزه مرچندایزینگ (حوزه اقلام تبلیغاتی مرتبط با انیمیشن) نیز متمرکز شده و چرخه خلق قهرمان و شخصیتپردازی کاراکترهای انیمیشن را تا حد توان تکمیل کند. ما علاوهبر ساخت انیمیشن سینمایی «بچه زرنگ» همزمان به تولید اقلام جانبی این انیمیشن نیز فکر کردیم و اکنون بیش از 400 محصول جانبی برای این انیمیشن طراحی شده است که میتواند همزمان با اکران این فیلم در سینماها به بازار عرضه شود تا کودکان ایرانی بتوانند از محصولاتی که به کاراکترهای ایرانی منقش است، استفاده کنند. همچنین برای تکمیل زنجیره قهرمانسازی و شخصیتپردازی و استمرار ارتباط با مخاطبان کودک و نوجوان، برای اولینبار در کشور، تولید سریال 52 قسمتی این اثر را نیز در دستور کار داریم و وارد مراحل اجرایی آن شدهایم.
از روزی که تولید «شاهزاده روم» را آغاز کردیم، برنامهای 10ساله برای هنرپویا طراحی شد و میخواستیم به نقطهای برسیم که بتوانیم هرسال یک انیمیشن سینمایی در اکران به مخاطبانمان عرضه کنیم. برای رسیدن به این هدف نیاز است از موانع متعددی عبور کنیم. یکی از این موانع کمبود نیروی انسانی متخصص است. هماکنون درحال تمهید زمینههای لازم هستیم تا بتوانیم ساختاری هم برای آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص فراهم کنیم که این امر انشاءالله مشکل نیروی انسانی را در مجموعه ما مرتفع کند و بتوانیم تولید موازی و همزمان چند انیمیشن سینمایی را نیز با دست بازتری پیگیری کنیم. علاوهبر هنرپویا، شرکتهای دیگری هم با دیدن موفقیتهای ما دست به کار شدهاند و برای تولید انیمیشنهای سهبعدی و دوبعدی سینمایی آستینها را بالا زدهاند. اما متاسفانه مشکلات اساسی بخش اکران خیلی از آنها را زمینگیر کرده است. لذا ما برای این قسمت هم یک طراحی دقیق انجام دادهایم و قصد داریم بهزودی انشاءالله با راهاندازی یک ساختار جدید و مستقل به شرکتهای مختلف در زمینه پخش سینمایی آثارشان نیز کمک کنیم. به نظر من افق روشنی در برابر سینمای انیمیشن ایران وجود دارد. قطعا اگر مسئولان نیز در این مسیر یاری بیشتری داشته باشند، میتوانیم در زمان کوتاهتری به نقطهای مطلوب برسیم و با جهانی شدن انیمیشنهای سینمایی ایران، علاوهبر صادرات محصولات خود به کشورهای دیگر در جهت ارزآوری در سینمای کشور، به فرهنگسازی بینالمللی بپردازیم و مردم جهان را با فرهنگ غنی ایرانی - اسلامی کشورمان آشنا کنیم.
* نویسنده: وحید محرابیان، روزنامهنگار