به گزارش «فرهیختگان»، دیاکو حسینی، کارشناس مسائل آمریکا و مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در گفتوگو با «فرهیختگان» لغو تحریمهای تسلیحاتی ذیل قطعنامه 2231 و مناسبات حاشیهای آن میان ایران با دیگر کشورها را بررسی کرد. مشروح این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد.
اتفاقی که بامداد امروز رخ داد، چه ابعادی دارد و در میدان عمل امکان وقوع و تاثیرگذاری بر شرایط را دارد یا خیر؟
تحریمهای تسلیحاتی که در قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران وجود داشت، مطابق قطعنامه 2231 بنا شد در 27 مهرماه بهطور کامل برداشته شود. آمریکاییها بسیار تلاش کردند این اتفاق رقم نخورد و بتوانند این تحریمها را بهنحوی تمدید کنند که البته کاملا ناموفق بودند. میخواستند قطعنامهای برای بازگرداندن تمامی تحریمهای پیشین ازجمله تحریمهای تسلیحاتی به تصویب برسانند که تنها با حمایت یک کشور مواجه شدند و لذا شکست خوردند.
جنبه حقوقی رفع تحریمها بسیار مهمتر از جنبه فنی آن است
این روزها هم شاهدیم آمریکا و پمپئو تبلیغ میکنند که رفع این تحریمهای تسلیحاتی به ایران کمک میکند تا تسلیحات بیشتری خریداری کند یا تسلیحاتی را به متحدان خود بفروشد و درنتیجه باعث ناامن شدن منطقه شود، اما نکته مهم از نظر ایران اهمیت لغو تحریمهای تسلیحاتی عمدتا در اجرای قطعنامه 2231 علیرغم میل آمریکا است؛ یعنی جنبه حقوقی این مساله بهمراتب مهمتر از جنبه فنی آن یعنی امکان خریدوفروش تسلیحات است.
واقعیت این است که امروز ایران برای دفاع از خود به تسلیحات پیچیده و تازهای نیاز ندارد. حتی برای حمایت از کشورهای متحد و دوست خود که در مبارزه با تروریسم فعالیت میکنند، ایران نیاز به فروش تسلیحات ندارد و آنها با همین مقدار تسلیحات حتی درطی این سالها که ایران تحریم بوده، موفق عمل کرده و با تروریسم مبارزه کردهاند. بنابراین فکر نمیکنم لغو تحریم تسلیحاتی اهمیت ویژهای در این زمینه داشته باشد تا ایران بتواند راحتتر خریدوفروش تسلیحات انجام دهد. اگرچه این موضوع فینفسه مهم است که ایران شامل این تحریمها نیست، ولی آنچه امروز باعث برجسته شدن این مساله شده و حتی دولت این امر را تبریک گفته است، عمدتا به پیروزی حقوقی آن مربوط میشود.
اعضای شورای امنیت میخواهند این روزها بیسروصدا طی شود
وضعیت در سازمان ملل چگونه خواهد بود؟ آیا لازم است اتفاقات اداری در سازمان ملل بابت این لغو رخ دهد؟
آن بیانیهای که مبنیبر بازگشت تحریمها ازسوی آمریکا اعلام شد، توسط هیچ کشوری از اعضای شورای امنیت به رسمیت شناخته نشد، حتی بلافاصله بیانیههایی صادر شده مبنیبر اینکه کشورهای اروپایی و چین و روسیه هیچ اعتنایی به این تلاشهای آمریکا نداشتند. قاعدتا وقتی یک برنامهای شامل مواردی است و پایان هریک از این موارد ذکر شده، در موعد مقرر مواد یادشده اتوماتیک به اجرا گذاشته میشود. پروژههایی که در شورای امنیت سازمان ملل برای پیگیری قطعنامهها وجود دارند، بهطور خودبهخود از دستورکار خارج میشود و حتی ممکن است ازطریق دبیرخانه شورا به بقیه کشورها اطلاع داده شود که این تاریخ پایان درباره تحریم مشخص فرارسیده است.
اما معمولا جنجال رسانهای روی این موضوع نمیشود، چراکه دلیل سیاسی برای اینکار وجود دارد؛ کشورهای اعضای شورای امنیت که مخالف تلاش آمریکا بودند همچنان مایل نیستند این روزها و در این هفتههایی که نزدیک انتخابات آمریکا است و ممکن است تنش بین آمریکا و ایران بالاتر برود، به این ماجرا دامن بزنند و طرفین را در یک نبرد قرار دهند؛ برخوردی که ممکن است وضعیت را شعلهور کند، بنابراین من فکر میکنم از دیدگاه اعضای شورای امنیت تلاش خواهد شد این دوره بیسروصدا روند حقوقی و طبیعی خود را طی کند و منجربه بحران سیاسی نشود.
خبرهایی در رسانههای غیررسمی منتشر شده که احتمالا در روزهای آینده توافقی میان ایران و روسیه اعلام خواهد شد که مبنیبر خریدوفروش تسلیحاتی است. این امر چقدر محتمل است در این بازه رقم بخورد؟ اگر رخ دهد چه اثراتی دارد؟
این امر یک جنبه حقوقی دارد؛ بهاین ترتیب که طرفین معتقدند این مساله باید به رسمیت شناخته شود که در امتداد اجرای قطعنامه 2231 ایران اجازه دارد به خریدوفروش تسلیحات بپردازد یا بهنحو دیگر مانعی بهلحاظ حقوقی برای ایران براساس قطعنامههای شورای امنیت برای خریدوفروش تسلیحات وجود ندارد. این وجه حقوقی است. یک وجه دیگر وجه عملی و اجرایی است که ایران در آینده این کار را میکند یا کشورهای دیگر بهرغم اینکه میدانند مانعی وجود ندارد، دست به این معاملات با ایران خواهند زد یا خیر؟ من فکر میکنم تاکید کشورهای چین و روسیه بهطور خاص که فروشنده عمده تسلیحات به ایران هستند، بر این است که به این جنبه حقوقی تاکید کنند، ولی الزاما وارد شدن به این مرحله که اجرا و تصویب فروش تسلیحات معین به ایران باشد، شاید در عمل تابع ملاحظات سیاسی گوناگون باشد و بهسرعت اتفاق نیفتد. بنابراین ما دو مرحله داریم؛ در مرحله شفاهی باید اعلام شود ما آماده عقد قرارداد تسلیحات متعارف نظامی با ایران هستیم. این شامل تحریم نیست و نمیتواند باشد و این صرفا جنبه تاکید سیاسی داشتن بر مساله لغو تحریم توسط ایران است. ولیکن اینکه این اشتیاق و این اعلام آمادگی تبدیل به قرارداد تجاری و تسلیحاتی شود، بحث کاملا جدایی است و فکر میکنم چین و روسیه درحال حاضر دستکم تا انتخابات آمریکا مایل نیستند کاری عملی صورت دهند و تنشها را بالاتر ببرند.
ازنظر من این امر برای ایران بهتر است که ضمن اصرار و یادآوری بر اجرای قطعنامه 2231 ازجمله لغو تحریمهای تسلیحاتی که صورت گرفته است، در انجام هرگونه عمل اجرایی که درصدد خرید یا فروش تسلیحات باشد، تا انتخابات آمریکا خودداری کند، بهخاطر اینکه نباید اجازه دهیم این مساله به ابزار انتخاباتی دولت ترامپ در انتخابات پیشرو تبدیل شود.
تجارت تسلیحات با ایران از نگاه چین و روسیه عمدتا تابع مولفههای سیاسی است
اگر کمی از فاصله چند روز آینده جدا شویم و این امر را کلانتر ببینیم، آیا چین و روسیه اساسا تمایلی برای در اختیار قرار دادن سلاح به ایران یا اساسا استفاده از فضایی که از امروز ایجاد شده دارند؟ چنین اقدامی هم در این روزها و هم بعد از انتخابات آمریکا پیام مواجهه با ایالاتمتحده را در عمل دارد، آیا آنها بعد از انتخابات آمریکا یا فرصت آتی چنین بنایی دارند؟
واقعیت این است که اگر ترامپ انتخابات را ببرد، وضعیت جهان کاملا تغییر میکند و ممکن است رویههایی را دنبال کند که ساختارهای امنیت بینالمللی را متاثر میکند. در آن صورت اگر شاهد ادامه رفتارهای یکجانبه و تهاجمی دولت ترامپ نسبتبه قدرتهای بزرگ باشیم، فکر میکنم امکان فروش تسلیحات به ایران میتواند بهعنوان یک ابزار چانهزنی مورد استفاده قرار گیرد و در آن صورت چین و روسیه اشتیاق فراوانی نشان خواهند داد. برعکس اگر بایدن پیروز شود و چندجانبهگرایی را اعمال کند، ممکن است ملاحظات بیشتری روی این کشورها برای فروش تسلیحات معین بگذارد و کمتر ممکن است بدون توافق با آمریکا به این فروش دست بزنند. بهنظر من خریدوفروش تسلیحات به ایران از نگاه چین و روسیه عمدتا تابع مولفههای سیاسی است و آمریکا در شکل دادن به این مولفهها نقش بسیار مهمی ایفا میکند.
همچنین حساسیت جهانی که در بعد تسلیحات ایران وجود دارد، به دو نکته مربوط میشود؛ یکی تسلیحات تهاجمی که ممکن است در اختیار ایران قرار گیرد و این طبیعی است که موازنههای منطقهای را برهم بریزد. بنابراین شاید کشورهایی همچون چین و روسیه علاقه چندانی به فروش این نوع تسلیحات همانند هواپیماهای جنگنده خاص یا قطعات یا تاسیسات موشکی را به ایران نداشته باشند و عمدتا به فروش تسلیحات متعارف و تدافعی به ایران تمایل داشته باشند. نکته دوم درباره حساسیت جهانی مربوط به فروش تسلیحات است؛ آنجاییکه ایران میتواند به گروههایی در یمن و لبنان و عراق تسلیحات واگذار کند. من فکر میکنم اهمیت این برای کشورهای مختلف خیلی بیشتر است لذا جریان مقابل ممکن است قصد داشته باشد از این ماجرا سواستفاده رسانهای کند. این را باید درنظر داشته باشیم و تلاش کنیم این امنیتسازی فروش تسلیحات از طرف ایران به این کشورها را تضعیف کنیم و اجازه ندهیم چنین اتفاقنظری بین کشورهایی که تا امروز با روند یکجانبهگرایی آمریکا در بعد تسلیحاتی مخالفت کردند، شکل گیرد.
تجهیزاتی همچون S400 یا S300 که در میانه تحریمها هم به ایران وارد شد تجهیزات دفاعی است. ممکن است در آینده از این نوع تسلیحات که ارزش استراتژیکی دارد، چون فروش آنها به ترکیه بسیار خبرساز شد، میان ایران و روسیه شکل گیرد؟
بله، من فکر میکنم یکی از موارد بسیار محتملی که ممکن است تجارت تسلیحاتی بین ایران و روسیه در آینده اتفاق افتد، مربوط به S400 است.
اخبار مرتبط: