به گزارش «فرهیختگان»، گزارش ویدئویی «فرهیختگان» در حاشیه تجمع بیمارستان جم پس از درگذشت استاد شجریان بازتاب گستردهای داشت و مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در میان نقدهای صورت گرفته، حمید بوالی فعال رسانهای نقد نسبتا جامعی نوشته که در ادامه میخوانید:
ویدئویی در حال چرخش است. بیشتر،مخالفان سیاسی شجریان منتشرش میکنند، با نیشخندی طعنهآمیز که این هم طرفداران شجریانتان. در ویدئو با چند نفر از تجمع کنندگان مقابل بیمارستان جم صحبت میکنند و از آنها میخواهند که آثاری از شجریان را نام ببرند. آنها درمانده میشوند و نتیجه حتما این است که سینهچاکان شجریان جوگیرانی بیاطلاع هستند که اصلا چیزی از شجریان نمیدانند.
یک. خود این گزاره به شدت عوامانه است. تنها ربط منطقی برای سوگواری فوت شجریان گوش دادن به آلبوم های او نیست. ده ها دلیل موجه دیگر مثل تلقی او به عنوان یک اسطوره مردمی، افتخار دانستن او برای ایران؛ بزرگمنشی و تواضع او در مقابل ملت ایران، تداوم در اوج بودن او برای چند دهه، داشتن حس قهرمانی به او، دوست داشتن او بدون دوست داشتن سبک موسیقیایی او و... وجود دارند که سوگواری برای شجریان را موجه می کنند. به این ترتیب از دست رفتن شجریان ممکن است به دهها دلیل برای کسی غمانگیز باشد حتی اگر آثار او را نداند. همین طور که از دست رفتن کیارستمی، حزنآور بود نه فقط به این دلیل که فیلم هایش را دیده بودیم و از آنها خوشمان آمده بود بلکه به دلایل دیگری مثل افتخارآفرینی او برای ایران در جشنواره هاو... از دست رفتن مرحوم سلحشور هم برای من غمانگیز بود، آثار او را مرتب پیگیری نمیکردم، اما او زبان گویای ایران در منطقه بود.
بنابراین امکان عقلی اینکه ما برای از دست رفتن کسی سوگوار باشیم، اما آثار او را به دقت پیگیری نکرده باشیم کاملا محتمل و محترمانه است و حصر آن در دانستن اسامی آلبومها یا تصنیفهای شجریان خود گزارهای غلط است.
دو. گزاره طرح شده توسط ویدئو نه قابل رد و نه قابل اثبات است.مثل کسی که جایی ایستاده است و میگوید وسط زمینام. شک دارید متر کنید. اساسا معلوم نیست که با چند نفر گفتگو شده است و از میان آنها این مصاحبه شوندگان انتخاب شده اند که چیزی از آثار او نمیدانستند. شاید با صدها نفر گفتگو شده است و فقط اقلیت کوچکی که آثار شجریان را بلد نبودند برای انتشار انتخاب شده اند. شاید هم نه، همه همین بودهاند. از این رو گزاره نتیجه گرفته شده از این ویدئو بیهوده است و نمیتواند محل بحث جدی قرار گیرد.
سه. من ویدئو را در کانال روزنامه «فرهیختگان دیدم». نمی دانم برای خود آنهاست یا بازنشر دادهاند. اگر برای خود فرهیختگان است باعث تاسف است. فرهیختگانیها بارها نشان داده بود که چیزی به نام مردم در محاسبات آنها حضور پررنگی دارد و آنها دوقطبیهای کنار زننده مردم را به رسمیت نمیشناسند. این ویدئوی عجیب ضدمردمی از فرهیختگان بعید است.
خبر مرتبط: