تاریخ : Wed 07 Oct 2020 - 09:17
کد خبر : 46646
سرویس خبری : نقد روز

سوژه روز: چگونه جلسه سران قوا برگزار کنیم

دولت و مجلس و حامیان‌شان به‌جای توجه به مشکلات اصلی مردم درگیر یک چالش بی‌منطق شده‌اند

سوژه روز: چگونه جلسه سران قوا برگزار کنیم

بعد از لغو جلسه سران قوا که سخنگوی دولت می‌گوید به توصیه کمیته بهداشت ستاد ملی کرونا انجام شده است، موجی از واکنش‌ها میان حامیان و منتقدان دولت صورت گرفت.

به گزارش «فرهیختگان»،  جلسه سران قوا که قرار بود دوشنبه‌شب به میزبانی ریاست مجلس برگزار شود، از سوی دولت لغو شد، این اقدام پس از آن صورت گرفت که روز دوشنبه محمدباقر قالیباف با حضور در بخش بیماران بدحال کرونا در بیمارستان امام خمینی با کادر درمان دیدار و تلاش کرد به آنها روحیه دهد.

 بعد از این لغو که سخنگوی دولت می‌گوید به توصیه کمیته بهداشت ستاد ملی کرونا انجام شده است، موجی از واکنش‌ها میان حامیان و منتقدان دولت صورت گرفت، بدین شکل که افراد و رسانه‌های نزدیک به دولت اقدام رئیس مجلس را به باد انتقاد گرفتند و گفتند او با عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی اقدام خطرناکی انجام داده و جان خود و دیگران را به خطر انداخته است. علاوه‌بر اینکه برخی با تحلیل‌های سیاسی و نگاه بدبینانه رئیس مجلس را به شوآف متهم کرده و کار وی را یک اقدام پوپولیستی توصیف کردند. حتی کار به جایی رسید که یکی از فعالان رسانه‌ای نزدیک به دولت، محمدباقر قالیباف را با دونالد ترامپ هم مقایسه کرد و گفت که او برای جذب آرای عمومی و افزایش محبوبیت خود این اقدام را انجام داده است.

 درمقابل اما منتقدان دولت نیز یک سلسله انتقاد گسترده و قابل‌توجهی را در مواجهه با حسن روحانی مطرح کردند و گفتند که وی بیش از حد مقید به پروتکل‌های بهداشتی است. این افراد عدم حضور روحانی در نشست‌ها و جلسات مختلف را به باد انتقاد گرفته و گفتند بعد از عدم حضور وی در جلسه بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی صمت و عدم دفاع از علیرضا رزم‌حسینی، این دومین‌بار است که رئیس‌جمهور جلسات مهمی را به بهانه رعایت پروتکل‌های بهداشتی و دستورات ستاد ملی کرونا دست‌کم گرفته و به آنها بی‌اعتنایی می‌کند. البته در این قضاوت تغییر چندباره خبر خبرگزاری ایرنا به‌عنوان ارگان رسمی اطلاع‌رسانی دولت درباره تعلیق جلسه یادشده و حذف نام ستاد ملی کرونا از خبر (که قاعدتا ‌باید مرجع اصلی تصمیم‌گیر در این موضوع باشد)، باعث شد بر حجم شائبه‌ها افزوده شود و خیلی‌ها بگویند که دفتر رئیس‌جمهور با یک بهانه غیرقابل‌قبول از حضور رئیس‌جمهور در جلسه سران قوا ممانعت کرده است. منتقدان می‌گفتند در شرایط سخت اقتصادی امکان برگزاری جلسه سران قوا با حفظ فاصله‌های لازم شدنی بود و نباید رئیس‌جمهور به بهانه حضور قالیباف در بیمارستان امام خمینی این جلسه را کنسل می‌کرد. آنها حتی پا را فراتر هم گذاشتند و رئیس دولت را متهم به کم‌کاری در دوران کرونا و پیش از آن کردند.

در چنین فضایی این درگیری هرچند در سطوح رسانه‌ای آن‌قدر سنگین شد که ساعتی بعد به تکه‌پرانی و مواجهه غیرمنطقی و غیرعقلانی برخی نزدیکان روسای دو قوه هم منجر شد و اساسا فضایی را به وجود آورد که کمتر کسی خروجی آن را برای کشور مفید و دستاورد آن را حل مشکلات مردم می‌دانست. ماجرایی که با یک اعلام رسمی ستاد مقابله با کرونا یا درنظر گرفتن تدبیری مانند برگزاری مجازی جلسه یادشده، امکان حل و فصل موضوع بود، حالا آنقدر بحث و جدل صورت گرفته که گویی کشور فاقد مشکلات مهم و اساسی بوده و این موضوع مهم‌ترین و اصلی‌ترین مساله مردم است. البته اکنون هم به نظر می‌رسد که یک استعلام رسمی از ستاد مقابله با کرونا و یا شفاف‌سازی از سوی دفتر رئیس‌‌جمهور می‌تواند به شائبه‌ها و این حواشی پایان دهد.

در این میان اما حرف ما چیز دیگری است، نه‌تنها حرف ما که گمان می‌کنیم حرف قاطبه مردم هم چیز دیگری باشد. اینکه امروز چالش‌های بسیار مهمی کشور را فرا گرفته و مردم با مشکلات عجیب و غریبی روبه‌رو هستند یک مساله بین‌الاذهانی است و در‌باره این حجم از مشکلات اتفاق‌نظر عمومی وجود دارد. همه معتقدند رسیدگی به موضوعات تلاش همه‌جانبه و دوری از حاشیه‌ها و یافتن راه‌حل‌های عاجل و موثر را می‌طلبد. مشکلاتی که هرکدام‌شان کافی است تا زندگی بخش مهمی از مردم را دچار چالش اساسی کرده و امکان حیات عادی و نرمال را از آنها سلب کند. وضعیت بغرنج بازارهای کشور اعم از ارز و سکه، خودرو، مسکن و... در کنار مسائلی چون عدم ترخیص کالاهای دپوشده در گمرک که باعث تعطیل شدن برخی کارخانه‌ها شده یا ماجرای عدم بازگرداندن ارز‌های دولتی دریافتی از سوی برخی فعالان اقتصادی همگی موضوعاتی هستند که مردم و کارشناسان بر حل فوری آنها تاکید دارند و می‌گویند در فرآیندی حساب‌شده با همکاری تمام نهادهای کشور ‌باید این مشکلات مرتفع شود.

اگر به ‌مرور برخی از این اتفاقات از نگاه مردم و کارشناسان بپردازیم، به‌سادگی خواهیم فهمید که اولویت‌های افکار عمومی چیست و آنها به چه موضوعاتی بیشتر توجه دارند.  

اول بازار ارز

امروز تحت‌تاثیرچند عامل مختلف نرخ ارز رشد عجیب و غریبی یافته است، عبور از مرز 29 هزارتومان حتما عدد وحشتناکی برای مردم است، نه‌تنها برای مردم که شاید در صدر همه اقشار تولیدکنندگان را با چالش مواجه کند و اجازه تداوم فعالیت را از آنها بگیرد. مردم امروز با این رقم‌های نجومی در بازار ارز و سکه از یک‌سو نگران معیشت و کوچک شدن سفره خود هستند و از سوی دیگر نگران از دست رفتن سرمایه‌هایشان با کاهش ارزش پول ملی. مردم می‌پرسند که چه شده از مهر 98 تا مهر 99 ناگهان نرخ ارز حدود سه برابر شده و هیچ‌چیز هم جلودار آن نیست. کارشناسان اما می‌گویند عوامل متعددی که اکثرشان مربوط به درون کشور هستند این وضعیت را رقم زده‌اند. جالب اینجاست که حتی درخصوص این روند افزایش نرخ دلار هم منتقدان دولت صرفا عملکرد حسن روحانی را در این خصوص موثر می‌دانند و درمقابل حامیان دولت با استدلال‌های عجیب و غریب یا ریشه همه مشکلات را به خارج از کشور حواله می‌دهند یا به موضوعاتی چون تغییر مجلس و خلاصه امر اینکه نه‌تنها از هم‌افزایی دولت و مجلس برای پایان دادن به این نابسامانی خبری نیست که آنها از هر فرصتی برای حمله و نقد دیگری استفاده می‌کنند.

دوم بورس

بعد از آنکه بورس به‌صورت ناگهانی و طی فرآیندی غیرقابل‌توجیه از نظر علمی صعودی شد، مردم به‌صورت هیجانی وارد بورس شدند و به امید سود بیشتر و از بین نرفتن سرمایه‌های خود بعضا هرچه داشتند و نداشتند به این بازار آوردند. پس از مدتی اما ناگهان بورس نزولی شد و این فرآیند همچنان هم ادامه دارد. با این اتفاق بخش عمده‌ای از سرمایه‌گذاران خرد متضرر شدند و بعضا تا 70 یا 80درصد سرمایه خود را از دست دادند. در این وضعیت حالا شائبه بزرگی وجود دارد که می‌گوید بازار با دخالت دولت درحال بالا و پایین شدن است. برخی می‌گویند ربات‌ها قیمت‌ها را تغییر می‌دهند و برخی می‌گویند بازار تحت‌تاثیر فعالیت غیرمعمول حقوقی‌ها به این وضع دچار شده است، خلاصه اینکه بعد از فروریختن حدودا 500 هزار واحدی، پاسخ قانع‌کننده‌ای به این شائبه‌ها داده نشده و هر روز هم بر دامنه آنها افزوده می‌شود. امروز مردم از مجلس و نمایندگان آن که پیش از این وعده رسیدگی به وضعیت بورس را داده و گفته بودند بنا دارند گزارش عملکرد حقوقی‌ها را منتشر کرده و بدین وسیله شفافیت را به بازار بورس وارد کنند، مطالبه عمل به وعده خود را دارند و می‌پرسند انتشار این گزارش مگر چند ماه زمان می‌طلبد؟

سوم بازار مسکن

افزایش نرخ مسکن در همه کشور به‌ویژه کلانشهرها کار را به جایی رسانده که داشتن یک منزل ملکی برای عموم مستاجران یک رویا شده است و حتی بالاتر از آن امکان یافتن خانه‌هایی که با بودجه قشر متوسط و‌ شأن آنها مطابقت داشته باشد هم تقریبا وجود ندارد. وقتی میانگین قیمت یک متر خانه در تهران چیزی حدود 20 میلیون تومان است، یعنی خرید 50 متر خانه در یک منطقه معمولی قریب یک میلیاردتومان آب خواهد خورد و یک فرد معمولی در تهران برای خرید چنین خانه‌ای که حتما ابعاد آن برای طولانی‌مدت و خانوارهای بیش از دو نفر قابل‌تحمل نخواهد بود، باید سالیان سال چند شیفت در روز کار کند و همه یا بخش عمده‌ای از پول خود را ذخیره کند. برای مثال کسی که می‌تواند پنج میلیون در ماه ذخیره کند، اگر تورم صفر باشد، بعد از 200 ماه خواهد توانست یک خانه 50 متری خریداری کند.

چهارم بازار خودرو

بازار خودرو دست‌کمی از بازار مسکن ندارد، بهت و حیرت این روزها مردم را فراگرفته و آنها را شوکه کرده است و حتما باید گفت که خرید خودرو هم دیگر برای مردم یک رویای دست‌نیافتنی است. پراید 130 میلیون تومانی و تیبای 150 میلیون تومانی ارقام کف در بازار خودرو هستند و باقی خودرو‌های داخلی و نه خارجی، چند ده یا چند صد میلیون تومان با این سطوح فاصله دارند. قیمت ال‌نود اتومات، دناپلاس و پژو 2008 هرکدام به اعدادی رسیده که حتی نگارنده این مطلب هم از بیان آنها واهمه دارد و....

این وضعیت البته وقتی عصبانیت عمومی را بیشتر می‌کند که برخی مسئولان و صاحب‌نظران این بازار قیمت‌های کنونی را منصفانه و به نفع تولیدکننده و مصرف‌کننده می‌دانند و حتی با استدلال‌هایی از افزایش بیشتر قیمت‌ها نیز دفاع می‌کنند.

اینهایی که گفتیم، البته ارقام و موضوعات گل‌درشت بازارهاست وگرنه قیمت مرغ و تخم‌مرغ، پوشاک و دیگر اقلام سبد مصرفی روزانه خانوار هم دست‌کمی از اینها ندارند و هرکدام‌شان درحال تحدید زندگی روزمره و سفره مردم هستند.

اینها همه موضوعات و مشکلاتی است که دولت و مجلس باید به‌جای حاشیه رفتن آنها را درمان کنند و اجازه ندهند بیشتر از این مردم تحت‌فشار قرار بگیرند.

 

اخبار مرتبط: