به گزارش «فرهیختگان»، امروزه یکی از مهمترین دغدغههای محیطزیستی در جهان، ساماندهی، مدیریت و دفع مناسب پسماند است. مدیریت پسماند یا مدیریت چرخه مواد، یکی از محورهای اصلی توسعه پایدار است و هر بیتوجهی در این زمینه خسارت جبرانناپذیری به اکوسیستم طبیعی وارد خواهد کرد. در ایران سالانه حدود 18 میلیون تن زباله تولید میشود که نشاندهنده سرانه بالای تولید زباله در کشور در مقایسه با میانگین جهانی است. یکی از مهمترین ابزارهای مدیریتی بهمنظور دفع مناسب و بهداشتی پسماند، استفاده از قوانین و مقررات مرتبط است. تصویب قانون مدیریت پسماند در سال 83، گام بزرگی درراستای بهکارگیری این ابزار در دفع مناسب پسماند در کشور به شمار میآید. طبق آمار موجود، در ایران، 70درصد پسماندهای تولیدی «تر» و 30درصد آنها «خشک» است، درحالیکه در اروپا 30درصد پسماندها از نوع پسماندهای «تر» و 70درصد خشک است. همچنین درحالحاضر روزانه بیش از 58 هزار پسماند عادی در کشور تولید میشود که سالانه مقدار قابلتوجهی از مواد قابل بازیافت مانند کاغذ، پلاستیک و... در زمین مدفون میشوند، بهنحویکه بهطور متوسط تنها 20درصد از پسماندهای عادی در کل کشور بازیافت میشود. این آمار در استانهای مختلف بنا به شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی متفاوت است. درکشورهای توسعهیافته، مدیریت پسماند براساس مفهوم توسعه پایدار و بر پایه کاهش تولید، بازیافت و استفاده مجدد شکل گرفته است. در این راستا اجتناب و کاهش تولید پسماند از مبدا بیشترین اثر بر سیستم مدیریت پسماند و منافع اقتصادی را گذاشته و استفاده مجدد از پسماند و بازگشت به چرخه مصرف نیز در اولویت بعدی قرار دارد. بهعبارت دیگر مدیریت پسماند در کشورهای درحال توسعه علاوهبر نقش موثر آن در چرخه اقتصادی، بهعنوان یکی از معرفهای مهم توسعه، در سطح کلان مطرح است.
در کشور ما با وجود پیشرفتهایی که در سالهای بعد از انقلاب اسلامی به وجود آمده، اما طبق آمار هزینهای بیش از 500 میلیون تومان در روز تنها بهمنظور جمعآوری و حملونقل 50 هزار تن زباله شهری و روستایی صرف میشود. صرف این هزینه هنگفت قطعا نتیجه نبود قانون مدونی برای مدیریت پسماند، نبود فرهنگ درست بازیافت، عدم اصلاح الگوی مصرف، نبود حلقه اتصال ارگانهای دخیل در این حوزه و موارد متعدد دیگری است که موجب شده فرصت بهرهمندی از این ثروتهای به اصطلاح کثیف در کشور از بین برود.
تولید پسماند در ایران؛ 2.5 برابر متوسط جهانی
مدیریت پسماند یک مبحث چندبعدی است که پرداختن به آن و اظهارنظر درمورد ابعاد مختلف آن بارها در محافل مختلف و از زبان کارشناسان این حوزه مطرح شده است. آنچه در این گزارش قرار است مورد بررسی قرار گیرد، اهمیت تغییر رویکرد مدیریت پسماند از شکل سنتی به شیوه مدرن است که کشورهای توسعهیافته سالهاست با توجه به این رویکرد، تحول بزرگی را در صنعت پسماند ایجاد کردهاند. تحقق چنین هدفی طبیعتا نیاز به نوآوریها و خلاقیتهایی دارد که از دل زیستبوم فناوری بیرون میآید. بهعبارت دیگر، با توسعه علوم و تکنولوژیهای مدرن، صنعت پسماند نیز باید با کمک فعالان زیستبوم فناوری بهروزرسانی شده و علاوهبر کاهش هزینههای بازیافت پسماندها، زمینه ثروتاندوزی از این صنعت بیش از پیش فراهم شود. کارشناسان زیستبوم فناوری معتقدند که حوزه پسماند و مدیریت فناوری در آن، با اقبال قابلتوجه استارتاپها و شرکتهای نوظهور فناور در سالهای اخیر روبهرو شده است و باور این که صنعت پسماند صنعتی پررونق و آیندهدار است، نهادینه شده است. براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی سرانه تولید زباله در جهان، روزانه 300 گرم است، درحالیکه این عدد برای شهروندان ایرانی بیش از 710 گرم و برای ساکنان شهر تهران 790 گرم است. درواقع تولید زباله در ایران 2.5 برابر متوسط جهانی است. طبق آمارهای رسمی، صنعت پسماند 15درصد از تولید ناخالص داخلی برخی کشورهای توسعهیافته را تشکیل میدهد، مضافبر اینکه صنعت پسماند در جهان، هر روز از یک فناوری جدید رونمایی میکند که ارزشافزوده بیشتری بههمراه دارد. برای مثال در اروپا پلتفرمی طراحی شده است که به افراد امکان میدهد غذای عرضهشده در رستورانها را که در پایان روز کاری، دور انداخته میشود، خریداری کنند. این برنامه درحالحاضر در هشت کشور اروپایی فعال است. در آمریکا نیز صنعت پسماند با همکاری بانک گلدمن ساکس و ولز فارگو به ایجاد چرخهای مالی به ارزش دو تریلیون دلار کمک کرده است.
پسماند؛ حوزهای نوپا در اکوسیستم نوآوری
در ایران نیز به همت محققان و پژوهشگران زیستبوم نوآوری، چند سالی است که وضعیت صنعت با ایدههای خلاقانه و نوآورانه، گامهای مثبتی را بهسمت بهبود وضعیت این حوزه برداشته است. اقلام حجیم اسقاطی، پسماندهای پزشکی، پسماندهای کشاورزی و ضایعات الکترونیک ازجمله حوزههایی هستند که فعالان فناور در ایران روی آنها متمرکز شدهاند و شرکتهای فناور ایرانی درحال توسعه فناوریهای جدید در این عرصه هستند؛ رباتیک و پسماند، سنسورها، کمپوست هوازی، اینترنت اشیا و هضم بیهوازی ازجمله حوزههایی است که میتواند دربردارنده فرصتهای جدید در عرصه پسماند در کشور باشد. البته در این راستا نیز پلتفرمهایی در کشور طراحی شده است که در قبال دریافت پسماند دارای ارزش، برای شهروندان تخفیفهایی در خدمات شهری و پاداشهای کوچک درنظر میگیرد. با این وجود، این عرصه هنوز در آغاز راه است و پتانسیل بالایی برای اشتغالزایی بیشتر و توسعه دارد.
ضرورت بهرهگیری فناوریهای دیجیتال در مدیریت پسماند
مهدی مروتیاصل، کارشناسارشد رشته علوم و مهندسی محیطزیست دانشگاه تهران در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به اهمیت مدیریت صنعت پسماند در کشور و نقش تاثیرگذار فناوری در این حوزه میگوید: «برای ورود فناوری به هر صنعت و حوزهای، پیش از هرچیز باید چالشها و اولویتهای مهم آن حوزه شناسایی و استخراج شود. درواقع تا زمانی که ندانیم نقاطضعف یک حوزه چیست، ورود به آن حوزه، با هر رویکردی، یک دور باطل و یک اقدام بیهوده است. در حوزه محیطزیست و ضرورت مدیریت پسماند به کمک زیستبوم فناوری، ابتدا باید اولویتهای این حوزه مشخص شود.»
به اعتقاد او، جلوگیری از تولید زباله، کاهش تولید زباله، استفاده مجدد از زباله، بازیافت، بازیافت انرژی و انهدام، به ترتیب مهمترین اولویتهای حوزه مدیریت پسماند است که هرکدام از این موارد به شاخهها و بخشهای مختلفی تقسیم میشود و هرکدام ظرفیت و پتانسیل این را دارد که با ورود فناوری و نوآوری به آن، دگرگون شود.
وی میگوید: «در حوزه پسماند، دو نوع مطرح است؛ فناوریهای زیستتوده و فناوریهای دیجیتال. احتراق، شیمیایی و زیستی سه شاخه اصلی فناوریهای زیستتوده هستند و برای مثال زبالهسوزها، کربنیزه کردن، چوبسوزها، هضم بیهوازی و مواردی از این قبیل، در این شاخه دستهبندی میشود. اما در حوزه فناوریهای دیجیتال، با توسعه تکنولوژی و نوآوریهایی که در خدمت صنایع مختلف قرار گرفته است، مواردی مانند اینترنت اشیا، رباتیک و ماشینآلات صنعتی، پلتفرم نرمافزار و اپلیکیشن موبایل و حتی هوش مصنوعی در خدمت صنعت پسماند قرار گرفتهاند.»
پیشگامان مدیریت پسماند در جهان
مروتیاصل با اشاره به اینکه خطرات زیستمحیطی دفع پسماند سالانه خسارات جبرانناپذیری را به اقتصاد کشورها وارد میکند، میافزاید: «درحالحاضر بسیاری از کشورهای توسعهیافته، طرحها و ایدههای خلاقانهای را برای جلوگیری از اثرات مخرب پسماندها اجرا کرده و نتایج تحسینبرانگیزی را نیز به دست آوردهاند که میتواند الگوهای مناسبی برای اجرا در حوزه مدیریت پسماند کشور ما باشد. منتها مشروط بر اینکه، پیش از هر چیز، فرهنگ عمومی جامعه به این تکامل و رشد رسیده باشد که هر فرد و هر خانواده باید مدیریت پسماندهای خود را به عهده بگیرد. درغیر اینصورت هر خلاقیت و نوآوری در این عرصه، مقبول جامعه نخواهد بود.»
وی با اشاره به تجربیات برخی کشورهای موفق در حوزه مدیریت پسماند میگوید: «در آمریکا پلتفرمهای نرمافزاری و آنلاینی جهت ثبت سفارش و پیگیری جمعآوری و دفع پسماندها طراحی شده و این امکان را برای افراد ایجاد میکند تا بدون خروج از خانه و به کمک این نرمافزار پسماندهای خود را به مراکز بازیافت پسماند تحویل دهند.»
وی معتقد است یکی از مشکلات اصلی حوزه مدیریت پسماند که رشد و توسعه این بخش را دشوار میکند، هزینهبر بودن تفکیک پسماندهاست و عدم توجه و بیمیلی افراد به تفکیک از مبدا نیز بر هزینههای این حوزه افزوده است. در اروپا و همچنین آمریکا، فناوری رباتیک به کمک تفکیک و جداسازی خودکار انواع پسماندها آمده است. یا برای مثال در برخی کشورها نصب سطل زبالههای هوشمند که مجهز به سنسورهای تشخیص زباله هستند در مناطق مختلف شهری، کار تفکیک زباله از مبدا را تسهیل کرده است. حتی برخی از این سطل زبالهها این قابلیت را دارند که علاوهبر پایش زباله در لحظه، فشردهسازی و تفکیک پسماند را نیز انجام دهند.
نبود یکپارچگی در صنعت پسماند
احمد سلسبیلی، مدیرعامل شرکت دانشبنیان سبز پالایش ساتراپ و تولیدکننده دستگاه تصفیه پساب و عضو مرکز رشد فناوری نخبگان پارک علموفناوری پردیس در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به اهمیت مدیریت پسماند در کشور میگوید: «حوزه پسماند یک حوزه زنجیرهای است که همه بخشهای آن همانند حلقههای یک زنجیره به یکدیگر متصلند. درنتیجه در مدیریت این زنجیره، نمیتوان برخی حلقهها را تقویت و از کنار برخی حلقهها بیتفاوت عبور کرد. بلکه باید گستره مدیریت این بخش شامل تمام حلقههای این چرخه باشد.»
به گفته وی از لحظهای که زباله (چه جامد و چه مایع) تولید میشود تا زمانی که به پایان چرخه بازیافت میرسد، نیازمند مدیریت یکپارچه است. این درحالی است که اکنون شرکتهای دانشبنیان و فناوری که در حوزه پسماند فعالیت میکنند، تمرکز خود را معطوف بخشی از این زنجیره کردهاند؛ برای مثال در بخش بازیابی گاز متان یا بازیافت پلاستیک متمرکز شدهاند.
وی معتقد است ارزش بازیافتی برخی پسماندها بسیار زیاد است اما متاسفانه چندان موردتوجه قرار نگرفته و به جای آن، در بخشهای دیگر، تعدد فعالان بازیافت پسماند مشاهده میشود. این نقصان در صنعت پسماند ماحصل کامل نبودن چرخه پسماند است. بهعبارت دیگر اگر پسماندها، از اولین حلقه زنجیره بازیافت بهدرستی جداسازی و تفکیک شود، سپس در مراحل بعدی بازیافت، براساس اولویتبندی پسماندها انجام شده و درنهایت به مرحله دفن اصولی پسماندها برسد، میتوان گفت که صنعت پسماند یک صنعت پولساز است.
سلسبیلی با بیان اینکه 96درصد از پسماندهای جامد تولیدشده در کشور سنگاپور بازیافت میشود، میگوید: «افزایش بهرهوری، نوعی نوآوری است. به بیان دیگر، اگر ایده، طرح یا اقدامی موجب بهرهوری، افزایش راندمان و ایجاد ارزشافزوده در یک صنعت شود، درواقع نوآوری اتفاق افتاده است. بنابراین اگر بتوان با الگوبرداری از کشورهایی که توانستهاند با بازیافت پسماندهای خود به بهرهوری و ارزشافزوده بیشتری دست پیدا کنند، توانستهایم نوآوری را در صنعت به خدمت بگیریم. در این راستا نیز زیستبوم فناوری و فعالان این حوزه میتوانند با الگوبرداری از تکنولوژیهایی که برای مثال سنگاپور در صنعت پسماند خود استفاده کرده است، ایدهها و طرحهای جدیدی را مطابق با شرایط کشور ارائه و راندمان این بخش را افزایش دهند.»
وی معتقد است صنعت پسماند در کشور بهشدت ظرفیت و پتانسیل ایجاد نوآوری و خلاقیت دارد، منتها نیازمند حمایت هرچه بیشتر ارگانها و نهادهای مسئول در این زمینه است. هرچند اقداماتی توسط پژوهشگران و تحصیلکردگان زیستبوم فناوری در کشور انجام شده است، اما بهواقع نسبت به حجم پسماندهای تولیدشده در کشور بسیار اندک و ناچیز است.
فعالیت محدود استارتاپهای ایرانی در حوزه پسماند
نگاهی به فعالیتهای فناورانه و دانشبنیانی که در حوزه پسماند در کشور انجام شده است، نشان میدهد که شرکتها و استارتاپهای مختلف در این زمینه خدمات متنوعی را ارائه میدهند. برای مثال استارتاپهایی مانند «جارو»، «تمو»، «سانو» و چندین استارتاپ مشابه دیگر، نوعی پلتفرم نرمافزاری برای جمعآوری پسماند شهری است که شهروندان میتوانند با استفاده از این پلتفرمها در ازای تحویل پسماند خود، از مزایایی مانند دریافت وجه نقد بهرهمند شوند.
همچنین در حوزه بازیافت پسماند نیز شرکتهای فناورانه متعدد در کشور فعال هستند که با ساخت پلتفرمهایی، خدمات لازم را برای بازیافت پسماند ارائه میدهند. برای مثال یک شرکت فناورانه سیستمهای پکیج تصفیه اتوماتیک پساب واحدهای آبکاری را طراحی و تولید کرده است. یک شرکت دانشبنیان نیز برای اولینبار در ایران توانسته از ضایعات خرما اتانول تولید کند که مورد استفاده صنایع مختلف است. علاوهبر این همزمان با تولید اتانول، خوراک دام نیز تولید میشود که این خوراک از کیفیت بالا برخوردار است.
دفن و امحای پسماندها نیز محور فعالیت استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان مختلفی در ایران شده است. برای مثال یک شرکت دانشبنیان موفق شده سیستم زبالهسوز پسماندهای صنعتی و بیمارستانی را با استفاده از جدیدترین فناوریها طراحی و تولید کند. در همین زمینه یک شرکت دانشبنیان دیگر در کشور محصولاتی را در زمینه پاکسازی و مقابله با آلودگیهای نفتی خاک و آب طراحی و تولید کرده است. تولید تجهیزات استریلیزاسیون و بیخطرسازی زبالههای عفونی زمینه فعالیت یک شرکت دانشبنیان است که با تولید انواع اتوکلاوها و اکسیژنسازها، خدمات خود را در اختیار بیمارستانها و مراکز درمانی قرار میدهد.
همانطور که گفته شد، فعالیت زیستبوم فناوری در حوزه مدیریت پسماند، با توجه به ظرفیتهای بیشمار این حوزه، بسیار اندک است و جای آن دارد که متولیان زیستبوم فناوری نسبت به حمایت و ورود طرحهای خلاقانه و نوآورانه برای مدیریت بهتر و کارآمدتر پسماند در کشور، از صاحبان ایده و طرحهای نوآورانه بیش از پیش حمایت کنند. مهندسان و متخصصان شاغل در استارتاپهای مدیریت پسماند زمینههای متنوعی را برای فعالیت خود انتخاب میکنند. نظارت بر جمعآوری و دفع پسماند، برآورد هزینههای جمعآوری پسماند و آموزش روشهای تفکیک پسماند ازجمله زمینههایی هستند که درحالحاضر استارتاپها در آنها فعالیت میکنند.
با این وجود متخصصانی که بهدنبال راهاندازی استارتاپهای مدیریت پسماندهای شهری هستند در اولین گام باید چالشهای پیشروی کسبوکار خود را شناخته و برنامهریزی دقیقی برای رویارویی با آن انجام دهند. برخی از این چالشها مسائلی هستند که همه روزه شهروندان شهرهای مختلف با آن درگیر هستند و شاید در موارد زیادی باعث نمایش مناظری نامناسب در مکانهای عمومی میشوند. مواردی نظیر سرازیر شدن پساب زبالهها از خودروهای مخصوص حمل زباله که علاوهبر انتشار بوی نامطبوع در مناطق مسکونی، آسیب جدی به محیطزیست نیز وارد میکند.
* نویسنده: زهرا فریدزادگان، روزنامهنگار