تاریخ : Thu 24 Sep 2020 - 13:13
کد خبر : 46431
سرویس خبری : ورزش

پول مهم‌تر از جام

استراتژی جوان‌گرایی دورتموند در سال‌های اخیر چه میزان موفق بوده است؟

پول مهم‌تر از جام

دورتموندی‌ها آنها بازیکنان جوان و آینده‌دار را خریده و با پرورش استعدادهای آنها، با قیمتی گزاف دراختیار تیم‌های بزرگ اروپایی می‌گذارند. عثمان دمبله تنها با 13.5میلیون پوند خریداری شد اما تنها یک‌سال بعد درازای 124میلیون پوند به بارسلونا رفت.

به گزارش «فرهیختگان»، بروسیادورتموند در سال‌های اخیر استراتژی تقریبا ثابتی داشته و با برنامه‌ای مدون به‌سراغ خرید استعدادهای جوان و آینده‌دار رفته است. اگرچه این روند برای باشگاه درآمدزایی خوبی داشته اما از بعد ورزشی، چندان موفقیت‌آمیز نبوده و این تیم اکثرا زیرسایه عملکرد خوب بایرن‌مونیخ قرار داشته است. با این حال زنبورها همچنان به برنامه‌های استعدادیابی خود ادامه می‌دهند و در پنجره نقل‌وانتقالات تابستانی بازهم به‌سراغ پدیده‌های جوان سایر کشورها و همچنین بازیکنانی که در آکادمی خود پرورش داده‌اند رفته و دوباره ترکیبی جوان و جذاب را برای فصل جدید راهی مسابقات کرده‌اند.

وعده‌های جذاب برای بازیکنان نوجوان

پروژه دورتموند سال‌هاست آغاز شده و آنها با دقت و وسواس زیادی نفرات مدنظر خود را انتخاب می‌کنند. جود بلینگهام و جیووانی رینا که به‌تازگی راهی این باشگاه شده‌اند از 14سالگی زیرنظر استعدادیاب‌های تیم قرار داشتند. ارلینگ هالند، ستاره دو فصل اخیر باشگاه هم از سال 2016 و سه‌سال پیش از امضای قراردادش در رادار تیم قرار داشت و آنها به دقت روند پیشرفت این مهاجم نروژی را زیرنظر داشتند. افراد باشگاه که وظیفه یافتن این نفرات را دارند اکثر دیدارهای رده‌های سنی در کشورهای مختلف را بدون لو رفتن ماموریت خود زیرنظر می‌گیرند و اهداف با دقت زیادی مشخص می‌شوند. مرحله بعدی جذب آنها ساختن تیمی جذاب و تهاجمی است.

باشگاه برای به خدمت گرفتن آنها به‌سراغ والدین‌شان می‌رود و برگه‌های قرارداد آماده می‌شود. مرحله بعدی دعوت از بازیکنان به آلمان است تا یکی از دیدارهای تیم را در ورزشگاه سیگنال ایدونا پارک و درکنار هواداران پرشور تیم و در بخشی که به دیوار زرد معروف است تماشا کنند. در اینجا خبری از قایق یا هواپیمای لوکس، چمدان پر از پول و پاداش‌های هنگفت نیست. همان‌گونه که میشائیل زورک، مدیر ورزشی باشگاه دوست دارد عنوان کند آنها تنها باشگاه را به بازیکنان معرفی می‌کنند و قرار نیست وعده‌های بزرگ به این ستاره‌های نوجوان داده شود.

آنها در این فصل نخستین بازی خود را برابر مونشن‌گلادباخ برگزار کردند. بلینگهام 17ساله نخستین تجربه‌اش با پیراهن این تیم را به‌عنوان بازیکن فیکس انجام می‌داد. او که تنها یک فصل برای بیرمنگام در دسته چمپیونشیپ انگلیس بازی کرده بود پاس‌گل نخست تیمش را به رینا که او هم 17سال دارد داد. در نیمه دوم هالند 20ساله دو گل دیگر برای زردپوشان زد که پاس‌گل سوم را جیدون سانچو که هم‌سن این مهاجم نروژی است به او داد. به این ترتیب 4بازیکنی که در گل‌های تیم در این دیدار تاثیرگذار بودند میانگین سنی 18سال و 11ماه داشتند. بازیکنانی که گفته می‌شود آینده فوتبال اروپا هستند و وظیفه پرورش و رشد خود را به کارخانه بازیکن‌پروری دورتموند سپرده‌اند.

این در شرایطی است که ممکن است در دیگر تیم‌های بزرگ اروپایی چنین فرصتی برای آنها فراهم نباشد و راه رسیدن به ترکیب اصلی بسیار دشوار است. آنها در این تیم‌ها حداکثر می‌توانند امیدوار باشند که برای چند دقیقه از نیمکت جدا شده و بازی در زمین را تجربه کنند. بلینگهام و هالند پیش از حضور در این باشگاه آلمانی از منچستریونایتد هم پیشنهادی جدی داشتند. بایرن‌مونیخ هم شرایط رینا را بررسی کرده بود و سانچو هم پیش از حضور در دورتموند مدتی در منچسترسیتی حضور داشت اما فرصت بازی به او نرسید. همه اینها دورتموند را انتخاب کردند، جایی که به آنها وعده بازی در ترکیب اصلی و پیشرفت سریع در فوتبال می‌دهد. یک دانشگاه نخبه‌پرور که به بازیکنان نوجوان و جوان این اجازه را می‌دهد تا در ترکیب این تیم توانایی‌های خود را آزمایش کنند و راه رسیدن به دنیای فوتبال را بیابند.

سودآوری به‌جای فتح جام

این راهی است که دورتموند طی سال‌های اخیر رفته و در آن تبحر بسیار زیادی دارد. یک استراتژی هوشمندانه که باعث ستایش کارشناسان شده است. آنها بازیکنان جوان و آینده‌دار را خریده و با پرورش استعدادهای آنها، با قیمتی گزاف دراختیار تیم‌های بزرگ اروپایی می‌گذارند. عثمان دمبله تنها با 13.5میلیون پوند خریداری شد اما تنها یک‌سال بعد درازای 124میلیون پوند به بارسلونا رفت. کریستین پولیسیچ دیگر مثال این موضوع است؛ بازیکن گمنامی که با مبلغی بسیار کم به این تیم پیوست و چلسی برای خریدش 58میلیون پوند هزینه کرد. دورتموند برای خرید سانچو تنها 8میلیون پوند پرداخت اما حالا با رقمی کمتر از 100میلیون پوند حاضر نیست او را به منچستریونایتد واگذار کند.

البته باشگاه در این میان ناکامی‌هایی هم داشته است و مثلا درمورد بازیکنانی چون جاکوب لارسن دانمارکی و امره مور که به مسی ترکیه مشهور بود سود چندانی نصیب باشگاه نشد و آنها را می‌توان خریدهای ناموفق تیم نامید. با این حال روش باشگاه‌داری این تیم به الگویی برای تیم‌هایی چون لیل، لسترسیتی، آرسنال و حتی رئال‌مادرید تبدیل شده است. حتی توپچی‌ها به‌سراغ مدیر استعدادیابی دورتموند رفتند و او را به خدمت گرفتند تا از تجربیات او در این زمینه استفاده کنند. به‌ظاهر این یک چرخه موفق است که می‌تواند برای همه سودمند باشد. بازیکن بهترین آموزش‌ها را در تیم می‌بیند و هواداران نیز از فوتبالی تهاجمی و جذاب لذت می‌برند. به این ترتیب همه برنده‌اند.

البته از زاویه‌ای دیگر هم باید به این داستان نگاه کرد. دورتموندی‌ها از سال 2012 بالغ بر 378میلیون پوند از فروش بازیکنانی که پیش از 21سالگی راهی این تیم شده‌اند، درآمد داشته‌اند اما در زمین مسابقه اوضاع به این خوبی نبوده است. زنبورها طی این مدت تنها یک جام‌حذفی را فتح کرده‌اند و یک‌بار نیز به فینال لیگ قهرمانان رسیده‌اند. همچنین در این بازه زمانی اختلاف امتیازی‌شان با بایرن‌مونیخ 149امتیاز بوده است. به این ترتیب این سوال پیش می‌آید که آیا واقعا این مدل جواب داده یا اینکه فقط باشگاه از بعد اقتصادی به سودآوری رسیده و از لحاظ ورزشی توفیق چندانی نداشته است؟

ذات ایجاد یک باشگاه فوتبال برای رقابت در زمین مسابقه و فتح جام‌های مختلف است. در چنین نگاهی دورتموند را نمی‌توان باشگاهی موفق طی سال‌های اخیر دانست اما ازسوی دیگر باید توجه داشت که باشگاه به لطف همین سیاست خود توانسته تا اینجا خود را سرپا نگه دارد و همواره میان مدعیان قهرمانی قرار داشته است. ریشه اتخاذ چنین استراتژی در باشگاه به اوایل قرن جاری میلادی برمی‌گردد که آنها بحران مالی شدیدی را تجربه می‌کردند و با آمدن مدیرانی چون زورک و واتسکه، تصمیم گرفتند به‌سراغ بازیکنان جوانی بروند که آینده درخشانی پیش‌رو دارند و اگر به آنها فرصت داده شود می‌توانند خود را به‌عنوان ستاره‌ای بزرگ مطرح کنند. به این ترتیب آنها بخش استعدادیابی باشگاه را بیش از گذشته فعال کردند و ازسوی دیگر با جذب یک مربی جوان به‌نام یورگن کلوپ شروع به پرورش این استعدادها کردند. نسل طلایی تیم از راه رسیدند و به این ترتیب دورتموند به ویترینی برای بازیکنان جوان تبدیل شد تا از این باشگاه به‌عنوان سکوی پرش برای رسیدن به تیم‌های بزرگ استفاده کنند. هرساله به‌طور متوسط نیمی از ترکیب اصلی تیم با این روش تغییر می‌کند و با این وضعیت نمی‌توان انتظار داشت که باشگاه بتواند ثبات لازم برای فتح جام‌های مختلف را داشته باشد. همان‌گونه که اولی هوینس گفته بود اگر بازیکنی احساس کند که قرار است خیلی زود باشگاهش را ترک کند تعهد و وفاداری لازم را نسبت به تیمش ندارد و به این ترتیب تعصب به پیراهن تیم کاهش می‌یابد. اگرچه دورتموندی‌ها با این سخنان رئیس سابق بایرن‌مونیخ به‌شدت مخالفت کردند اما وقتی کارستن کرامر در گفت‌وگویی در سال 2018 گفت «این بخشی از DNA ما نیست که بخواهیم همیشه تیم اول و قهرمان باشیم»، به‌طور مشخص و واضح استراتژی باشگاه را نمایان می‌کند. آنها عملا پذیرفته‌اند که همواره باید زیر سایه بایرن قرار داشته باشند و به‌سختی توان رقابت با این حریف مدعی را دارند.

با این حال اتفاق جدیدی که در تابستان اخیر رخ داد مقاومت آنها برسر فروش جیدون سانچو به منچستریونایتد بود. اینکه آنها واقعا سعی در حفظ ستاره انگلیسی خود دارند یا اینکه می‌خواهند یونایتد را مجبور به پرداخت مبلغ بیشتری در این معامله کنند در پایان پنجره نقل‌وانتقالات مشخص می‌شود اما اگر آنها سانچو را برای فصل پیش‌رو حفظ کنند شاید نشان از تغییر استراتژی آنها باشد که دیگر نیازی به فروش بازیکن برای تامین هزینه‌های خود ندارند.

 * نویسنده: سیامک خاجی، روزنامه‌نگار