گروه ادب و هنر| عباس برزگر سالهای اول انقلاب در انشای خود با موضوع اینکه میخواهد در آینده چه کاره شود، نوشته بود که میخواهد شاه بشود و بابت همین اعتراف که آرزویش را داشته، از معلم دبستانش که دو برادرش را در مبارزه با حکومت شاهنشاهی از دست داده است، سیلی میخورد. اما عباس برزگر که زندگی فقیرانهای در ایل دارد، به دنبال تحقق آرزویش است. گذر اتفاقی چند توریست آلمانی و پذیرایی ساده و صمیمیاش با دستپخت خوشمزه زنش باعث میشود یکییکی سر و کله توریستهای خارجی در خانه محقرش پیدا شود. این چنین است که تورهای گردشگری به راه میافتد و عباس بزرگر دهکده کوچک گردشگریاش را راه میاندازد و زندگیاش رونق میگیرد. هرچه اوضاعش بهتر میشود، خودش را بیشتر محقق برآورده کردن آرزوی شاهشدنش میبیند. او باید ایل خودش را تشکیل بدهد و بحران در زندگی او از همینجا شروع میشود. برای تحقق رویاهایش در سرش چنین ایدهای دارد که زنهای زیادی بگیرد تا بتواند ایل خودش را شکل بدهد. اما آنچه تاکنون او را کمک کرده و پا به پایش آمده است تا به موقعیت قابلتاملش برسد، حالا دلشکسته است و عباس برزگر ابایی ندارد که در برابر دوربین مهدی گنجی، مستندساز جوان و خلاق همه زیر و بمهای زندگیاش را بگوید و به تیم فیلمسازی اجازه بدهد تا سه سال در زندگی او پرسه بزنند تا مستندشان را درباره او بسازند. مهدی گنجی با هوشمندی از این زندگی واقعی، فیلمنامهای را مینویسد و جلوی دوربین میبرد که اتفاق قابلتاملی در سینمای مستند ماست. او با سوژه مستندش بهگونهای رفتار میکند که انگار با زن و بچهاش در حال بازی فیلمی داستانی هستند. فیلمنامهای کلاسیک شکل گرفته که تمام قواعد یک اثر داستانی را نیز رعایت کرده است. اما آنچه مستند «من میخوام شاه بشم» را به اثری موفق و ستایششده در جشنوارههای داخلی و خارجی تبدیل میکند، جدای از ساخت فیلمی خوشساخت و حرفهای در عرصه سینمای مستند، جهان معنایی آن است که با پرداخت درست از چهار مولفه شخصیت، مکان، زمان و اشیا به خوبی تماشاگر را به اندیشه و تامل وامیدارد. فیلم «من میخوام شاه بشم» مهدی گنجی ذهن مخاطب را فراتر از مستند زندگی عباس برزگر میبرد و کهنالگوهای مردسالارانه و دیکتاتورمنشانه شرقی را آشکار میکند که برای تحقق رویاهای بلندپروازانه حاضر و قادرند تا بهشتی را به جهنم تبدیل کنند. رویای ماشین زمان و بازگشت به 200 سال پیش برای رونقبخشیدن به صنعت توریست تا جایی شیرین و دلنشین است که عباس برزگر خانوادهاش را زیرپا نمیگذارد و بر قربانی گرفتن برای تحقق رویایش پافشاری نمیکند. جهان معنایی مستند «من میخوام شاه بشم» فراتر از قصه سرراست و دراماتیک آن است و با ریزهکاریهای مستندساز و حوصله به خرج دادن برای نشان دادن شخصیت واقعی عباس برزگر، ذهن و فهم مخاطب را به لایههای پنهان خود میکشاند و از این همین بابت است که تماشاگر بعد از دیدن فیلم، احساسی فراتر از دیدن یک مستند مردمنگارانه دارد. فیلم خیلی فراتر از برملاکردن خشونت خودکامه مرد شرقی پرده برمیدارد که نقدی میشود بر آرکیتایپهای انسان شرقی و هشداری میشود برای تامل در احوال درونی مردمان این دیار.
مستند ستایششده مهدی گنجی که جایزه بهترین کارگردانی در بخش مستند جشنواره فیلم فجر را از آن او میکند، آینهای است در برابر بخشی از فرهنگ انسان این سوی جهان.
دسترسی سریع
نگاهی به فیلم مستند «من میخوام شاه بشم» ساخته مهدی گنجی
سقوط
ارسال نظر