تقلید یکی از روشهای آموزشی است که انسان به صورت غریزی آن را در خود دارد و اگر دقت کنیم متوجه میشویم که کودک انسان نیز از همان بدو تولد در حال تقلید از محیط پیرامون خود است. اما در حوزه رسانه و برنامهسازی این موضوع اشکال مختلفی به خود میگیرد. واقعیت امر این است که تقلید از برنامههایی که در شبکههای دیگر ساخته شده و امتحانش را از جنبههای مختلف پس داده، برای تولیدکنندگان تازه آن برنامه سرمایهگذاری و هزینه مادی و معنوی کمتری به همراه دارد و این میتواند یکی از دلایل کپی کردن از برنامههای دیگر باشد و این موضوع البته از اساس موضوع منفی و بدی نیست، اما شرایطی دارد که اگر به آنها دقت نشود ما شاهد یک کپی و تقلید و حتی اقتباس غیرقابل قبول و نادرست خواهیم بود. همانطور که گفته شد تقلید بهطور غریزی وجود دارد و خیلیها که تنبل هستند سعی میکنند از راه تقلید در وقت و سرمایه که باید برای تولید یک کار صرف شود صرفهجویی کنند و این گستره از سینما و تلویزیون شروع میشود تا برنامهسازی برای شبکههای تصویری خانگی. اما تقلید از سینما و تلویزیون بحث مجزایی است. تولیدکنندگان یک برنامه وقتی میخواهند برنامهشان جذابیت داشته باشد باید به این نکته توجه کنند که اثر اقتباسی آنها باید ساختار دراماتیک قابل قبولی داشته باشد و ایجاد ساختار دراماتیک اصلا کار سادهای نیست. اگر الگوهای سینمایی دنیا را نگاه کنید متوجه میشوید که این الگوها در تاریخ سینمای جهان حتی به عدد 40 هم نمیرسد. یعنی بهرغم تنوع ظاهری آنقدر تعدادشان کم است که انسان به این نتیجه میرسد که تقلید اجتنابناپذیر است. شما فیلمهای معاصر ما را نگاه کنید؛ «آژانس شیشهای» را نگاه کنید! اقتباس و برداشتی است از فیلم «در امتداد شب» و «بعدازظهر سگی». این اتفاق به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه در ذهن نویسنده یا کارگردان شکل میگیرد و میتواند الهامبخش و حتی راهگشا باشد. اما باید بررسی کنیم و ببینیم کسی که این اقتباس را انجام میدهد شرایط اثر قبلی را به درستی دیده و لحاظ کرده یا اینکه در بومیسازی آن، دقت و وسواس لازم را داشته است یا خیر. چراکه ممکن است برنامه و فیلمی در کشور خودش بسیار موفق باشد و بعد از اقتباس در کشور دیگری به هیچ عنوان مورد توجه و استقبال قرار نگیرد.
اقتباس مربوط میشود به استفاده اولیه و ضروری و تبدیل آن به محصولی که متناسب با شرایط اقتباسکننده است. یک معنی اصطلاح فرنگیاش هم فرزندخوانده است و وقتی کسی بچهدار نمیشود بچهای را به فرزندخواندگی قبول میکند و بعد از آن بچه در محیط و شرایط دیگری رشد میکند و پدر و مادرش باید او را با شرایط جدید وفق بدهند تا بتواند به راحتی به زندگی خود در محیط جدید ادامه دهد. به عقیده من این یکی از شرایط و بایدهای مهمی است که در اقتباس از آثار تلویزیونی و سینمایی باید به آن دقت بسیار شود.
ما انصافا مقلدان خوبی هستیم و تقلید را خوب انجام میدهیم، اما مشکلی که داریم تقلید هوشمندانه است و تقریبا این تقلیدها یکی از عواملی میشوند که به آن تهاجم فرهنگی میگوییم و بدیهی است که منتقدانی هم به این شکل تقلیدها و گرتهبرداریها صریحا انتقاد خواهند کرد و نقطه ضعفهای ساختاری و غیرساختاری این تقلیدها را بیان میکنند.
دسترسی سریع
اخبار این صفحه
صرفهجویی در سرمایه
محمدعلی الستی، جامعهشناس
ارسال نظر