زمانی برای ثبت یک رویداد تاریخی یک فریم عکس کافی بود چون ثبت تصویر چرچیل، روزولت و استالین در دو کنفرانس تهران و یالتا که نماد پیروزی متفقین و پایان جنگ جهانی دوم شد و البته در بخش اعظم رویدادهای تاریخ همچون ورود شکوهمند کورش به بابل یا فتح مکه به دستان پیامبر اسلام(ص) و... حتی تصویری در دست نیست. بیست ماه پیش حتی یک عکس یا فیلمی کوتاه از دیدار و دست دادن جان کری و محمدجواد ظریف میتوانست شبکههای مختلف خبری و رسانهها را ساعتها مشغول کند، اینک اما در میان انفجار تصویرهای پرتکرار از دیدار نمایندگان دیپلماتیک ایران و آمریکا و دیگر کشورهای شرکتکننده در مذاکرات هستهای انتخاب یک نماد برای رویداد تاریخی توافق ایران و غرب به دشواری ممکن است و حجم اطلاعات و تصاویر از این مذاکرات عالمگیر بهخوبی معنای انفجار اطلاعات را نشان میدهد. نوروز 1382 مصادف بود با هجوم نیروهای آمریکایی و انگلیسی به عراق و ورودشان به بغداد، همان زمان که محمدسعید الصحاف، سخنگوی رژیم صدامحسین با قاطعیت از مقاومت جانانه ارتش بعث علیه متجاوزان داد سخن میداد و میگفت آمریکاییها مثل سگ درباره ورودشان به شهر دروغ میگویند، دوربینهای تلویزیونی از خیابانهای بغداد صحنههای این ورود آرام و تخریب مجسمه صدام به دست مردم را به دنیا مخابره میکردند. اگر آن روز دنیا شاهد یک جنگ به تعبیر امروزی آنلاین بود، امروز مذاکرات آنلاینی را به تماشا نشسته است که اگرچه به درازا کشیدن آن حوصله را از خبرنگاران و پیگیران مصمم اخبار توافق و تصمیمگیران و حتی مذاکرهکنندگان ربود چه برسد به مردمی که در ایران و دیگر نقاط دنیا منتظر اعلام چنین تصمیمی بودند، با این حال نتیجه این مذاکرات نشان داد که ایرانیان به اذعان دوست و دشمن مذاکرهکنندگان قابلی هستند و همچون دفاع وجب به وجب رزمندگان از خاکشان در جنگ تحمیلی، توانستهاند در برابر بزرگترین قدرتهای روز جهان نه در میدان جنگ که در چالش دیپلماتیک سرافراز بیرون آیند تا روشن شود دولتی که برخاسته از رای و پشتیبانی مردم است و در آن شایستگان به قدرت میرسند بیمی از قدرت حریف به خود راه نمیدهد و میتواند از دستاوردهای خود پاسداری کند.
شاید گمان شود این دستاوردی اندک یا دستکم معمولی است ولی مقایسه آن با رویداد گروگانگیری در دهه اول انقلاب و پیامد آن مذاکرات ایران و آمریکا که به بیانیه الجزایر منتج شد، نشان از بلوغ، پختگی و تکامل دیپلماتیک ایران در چهار دهه گذشته (با یک استثنای بزرگ دولت گذشته و ادعای پرهزینه مدیریت جهان) دارد. از این روست که زمان کنونی بهترین فرصت برای بهرهگیری از این ظرفیت دیپلماتیک را برای مشارکت واقعی در مدیریت جهانی و نه براساس توهمات به دست میدهد. رویداد بزرگ توافق هستهای یکی از سرفصلهای تاریخ معاصر ایران خواهد بود و دستاوردهای بسیاری در زمینههای اقتصادی و بینالمللی و سیاست داخلی بهجا خواهد گذاشت که ممکن است در جایگاه و گرانیگاه قدرت سیاسی نیز تاثیر بهجا بگذارد ولی بیراه نیست اگر توافق را آغاز دورهای از تاریخ ایران پس از انقلاب بدانیم که جمهوری اسلامی از وجه سلبی ماهیت انقلاب خود در مبارزه با قدرتهای بزرگ برای تثبیت دستاوردهایش گذر کرده و اینک وجه ایجابی آرمانهای سیاسی خود یعنی مشارکت موثر در طرحها و برنامههای منطقهای و بینالمللی وارد شده است آنگونه که تامینکننده منافع ملی کشور باشد و در بحرانهایی چون عراق، سوریه و یمن ایفای نقش کند و بهعنوان بازیگری تاثیرگذار و تعیینکننده بر مسئولیت خود در حل و فصل صلحآمیز منازعات صحه گذارد.
شرایط داخلی کشور و نیاز به مدیریت توانمند نارساییهای اقتصادی، اداری، زیستمحیطی و خشکسالی میطلبد که خیال دستاندرکاران کشور از پیرامون و تهدیدهای استراتژیک محیطی فارغ و همه کوشش آنها مصروف رسیدگی به مسائلی باشد که زمینهساز توسعه همهجانبه است. در شرایط کنونی که شبح ناامنی و درگیریهای خشونتآمیز فرقهای و سیاسی بر منطقه سایه افکنده و رقیبان منطقهای و بینالمللی ایران درگیر منازعات متعدد هستند، فرصتی است تا مدیران نظام هم به حل مسائل و مشکلات داخلی همت گمارند، شاخصها و استانداردهای زیست اجتماعی و رفاه اقتصادی را فراهم آورند، هم بتوانند به آسانی تهدیدات منطقهای را مدیریت و دفع کنند و جایگاه کشور را در نظام بینالملل بهبود بخشند، در عین حال از ورود به مناقشاتی که از حوزه منافع و امنیت ملی به دور است، پرهیز کنند. مشارکت موثر در مدیریت جهانی از راه ماجراجویی و خیالپردازی آنچنانکه مسئولان دولت گذشته مدعی آن بودند به دست نمیآید. تلاش برای چهرهپردازی و ارائه تصویری مثبت از ایران و ایفای نقش مسئولانهتر در حل بحرانها و مناقشات بینالمللی تا آنجا که در حیطه منافع و امنیت ملی باشد، وجه ایجابی دوره دوم حیات جمهوری اسلامی است.
دسترسی سریع
اخبار این صفحه
سخن روز
روی دوم سکه ایران
مهران کرمی
ارسال نظر