یزدان ملکپورافشار، ورودی سال ۱۳۹۹و دانشجوی پزشکی واحد کرمان و دارنده مدال طلای المپیاد ملی علوم پزشکی: امسال اولین تجربه من در زمینه المپیادهای دانشجویی بود. از قبل آشنایی دورادوری با المپیادهای علوم پزشکی داشتم و همیشه مشتاق یک فرصت بودم تا به این حوزه ورود کنم؛ تا اینکه زمستان سال گذشته بود که در آزمون غربالگری شرکت کردم و توانستم در این آزمون رتبه اول را در کلان منطقه آمایشی هشت کسب کنم. حیطه من در این دوره از رقابتها هنر، رسانه و طراحی کمپین نام داشت. بخشهایی که بهگونهای مترادف یکدیگر محسوب میشوند. هنر یک زمانی فقط برای زیبایی و حظ بصری و شنیداری به کار میرفت؛ اما با پیشرفت علوم اعصاب و آموزش به یک ابزاری برای آموزش و یاددهی تبدیل شد، بهگونهای که میتوانیم آن را رسانه صدا کنیم و اگر همین رسانه در یک چهارچوب و الگوی مناسب به کار گرفته شود کمپین خروجی آن خواهد بود. درواقع این دیدگاهی است که من به این حیطه دارم، زیرا رابط بین زبان علمی و تخصص پزشکی با زبان عادی جاری در بطن جامعه بوده یا به عبارتی پل بین کتاب تخصصی پزشکی و زندگی روزمره است؛ از طرفی به نظر من جای خالی آن در این دوره و زمانه واقعاً حس میشد.
المپیاد برای من صرفاً یک مسیر رقابتی نبود؛ بلکه آن را به چشم مسیری عرفانی نگریستم. بیشتر تمرکزم روی کارهایم بود و از تکتک لحظات این مسیر لذت بردم. به مشکلات نه بهعنوان مانع، بلکه بهعنوان بخشی از مسیر پیشرو نگاه کردم. دستاوردهای این المپیاد صرفاً مدال و تقدیرات نبود و بدون آنکه بخواهیم کلیشهای سخن بگویم یا تعارفی داشته باشم واقعاً حضور در جمعی از دانشجویان برتر برایم لذتبخش بود و دوستانی را در این مسیر پیدا کردم که هزاران بار از هزار مدال طلا باارزشترند.
به نظر من پرسش از تفاوت میان دانشجویان دانشگاه آزاد و دانشگاههای دولتی، از اساس نادرست است؛ چراکه هر دو گروه، دانشجو و مهمتر از آن، انسان هستند و طرح چنین تفاوتهایی نباید به شکلگیری نظامی طبقاتی در فضای علمی منجر شود. بااینحال، جامعه همواره مطابق خطوط و متون کتابی حرکت نمیکند. اما آنچه امسال شاهد آن بودیم درخشش ویژه دانشجویان دانشگاه آزاد بود که خود گواهی بر بیاساس بودن چنین مقایسههایی است. از طرفی وجود تشکلهایی مانند باشگاه پژوهشگران جوان روزنهای امیدبخش برای ادامه مسیرهای علمی و پروژههای پژوهشی خارج از مسیرهای فصلی و رقابتی نظیر المپیاد است. یعنی این باشگاه امکانی را فراهم کرده است تا بهصورت مستمر روی یک پروژه یا ایده کار کنیم اقدامی که بسیار ارزشمند است.
به نظر من تقویت حضور دانشجویان در دورههایی مانند المپیادها در وهله اول منوط به خبررسانی درست است؛ زیرا خیلی از دانشجویان نسبت به دورههای ثبتنام المپیاد اطلاع نداشتند. پس از آن، حمایت واحدهای دانشگاهی از دانشجویان ثبتنامشده اهمیت ویژهای دارد. ما در کرمان این شانس را داشتیم که تیمی همدل از مسئولان راهنمای مسیرمان باشند. به همین دلیل من از ریاست واحد دکتر منظریتوکلی، مدیرگروه حامیمان یعنی دکتر صادقی و استاد نیکخواه که همواره پیگیر تلاشهای ما در این دوره بودند، تشکر میکنم. درواقع تجربهای که امسال در المپیاد کسب کردم این بود که سوای از همه مسائل دیدم را نسبت به خودم بازتر کرد و باعث شد به خودشناسی بهتری دست پیدا کنم. هنوز در ابتدای مسیر هستم و نمیتوانم از اکنون ادامه راه را تبیین کنم. اما احساس میکنم همچنان باید بر اهدافم کار کنم و آنها را بهروشنی مشخص سازم.
شماره ۴۵۲۲ |
صفحه ۴ |
دانشگاه
دانلود این صفحه
باشگاه پژوهشگران روزنهٔ دانشجویان، امیدبخش برای پروژههای علمی














