در نیمه نخست سال ۱۴۰۳، سینمای ایران با فروش بیش از ۹۰۷ میلیارد تومان و فروش بیش از ۱۶ میلیون بلیت، در ظاهر شرایطی امیدوارکننده را تجربه کرد؛ اما جزئیات آمار نشان میدهد این رونق بیش از آنکه نشانه تنوع و پویایی باشد، نتیجه تمرکز گیشه بر یک ژانر خاص است.
کمدیها تنها با ۱۱ فیلم از مجموع ۳۸ اثر اکرانشده، توانستند بیش از ۶۶۴ میلیارد تومان فروش و نزدیک به ۱۲ میلیون بلیت را به خود اختصاص دهند؛ یعنی چیزی حدود ۷۳ درصد کل بازار به نام کمدیها ثبت شده است. در مقابل، سایر ژانرها با وجود تعداد بیشتر فیلمها مجموعاً تنها ۲۷ درصد فروش را کسب کردند. این شکاف بزرگ نشانه روشنی از عدم توازن ساختاری در گیشه است.
نگاه به توزیع سانسها نیز تناقضهای مهمی را آشکار میکند. فیلمهای اجتماعی با ۱۷ عنوان و سهمی معادل 17 درصد از کل سانسها، تنها ۹ درصد فروش کل را به دست آوردند. در نقطه مقابل، کمدیها با ۶۸ درصد کل سانسها، عملاً موتور اصلی فروش سینما بودند. دیگر ژانرها عملاً در حاشیه قرار گرفتند: آثار کودک و نوجوان با ۴ فیلم و تنها یک درصد از سانسها، توانستند فقط ۲ درصد فروش کسب کنند؛ ژانر تاریخی با ۲ فیلم و ۱۲ درصد سانسها به ۱۳ درصد فروش رسید که استثنایی در این میان بود؛ ژانر دفاع مقدس با ۲ درصد سانسها تنها یک درصد فروش داشت؛ و نهایتاً ژانرهای اکشن و جنایی با سهمی کمتر از یک درصد سانسها، تقریباً هیچ جایگاهی در بازار پیدا نکردند.
این دادهها تصویری روشن از چرخهای معیوب ارائه میکنند؛ آثار غیرکمدی، حتی زمانی که از نظر موضوع یا کیفیت پتانسیل بالایی دارند، به دلیل توزیع نابرابر سانس، تبلیغات حداقلی و نبود استراتژی در اکران، از همان ابتدا در موقعیتی نابرابر قرار میگیرند. در مقابل کمدیها با اتکا به فرمولهای امتحانپسداده و تضمین نسبی فروش، هم بیشترین سهم نمایش را میگیرند و هم حمایت سرمایهگذاران را جذب میکنند. در سطحی عمیقتر این وضعیت بازتابی از ذائقه شکلگرفته مخاطب است. تماشاگر امروز بیشتر به تجربهای سبک و مفرح نیاز دارد؛ تجربهای که هم با فشارهای اجتماعی-اقتصادی تناسب دارد و هم با منطق سرمایهگذاری در سینما. به این ترتیب، تکرار موفقیتهای تجاری کمدی، چرخهای ایجاد کرده که سرمایهگذاران را از ورود به ژانرهای دیگر بازمیدارد و در نهایت، تنوع محتوایی سینما را محدود میکند.
به همین دلیل، گیشه نیمه اول ۱۴۰۳ بیش از آنکه بازتابی از نوآوری یا کیفیت باشد، محصول تمرکز زیرساختی بر یک گونه سینمایی است. سینمایی که در ظاهر متنوع جلوه میکند، اما در عمل همچنان وابسته به فرمولهای تکراری است؛ فرمولهایی که اگرچه فروش کوتاهمدت را تضمین میکنند، اما افق بلندمدت سینمای ایران را تنگ و امکان تجربهگری را محدود میسازند.
شماره ۴۵۱۳ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
مرور نیمۀ اول ۱۴۰۳؛ رونق ظاهری، تمرکز باطنی
















