مصطفی زمانیان، استاد دانشکده حکمرانی دانشگاه تهران، نقاط قوت و ضعف متعددی را برای دولت تبیین کرد و در تشریح گفت: «انصافاً نقاط مثبتی در عملکرد یکساله دولت در کنار چالشها و مشکلاتی که در این سال گذشته وجود داشته، رخ داده است که بیان این نقاط مثبت را نباید از آن دریغ کرد. یکی از جدیترین موضوعات، همسویی و غیرزاویهدار بودن عملکرد دولت چهاردهم با نگاه رهبری است. نکته دیگر نیز همسویی و وفاق قابل لمس دولت با دیگر ارکان و قواست که باید بهطور جدی به آن پرداخته شود. اما چند ضعف جدی بر عملکرد دولت مترتب است: نخستین نقطه ضعف این است که دولت نیز مانند ملت، در حال قدمزدن در مسیری ناشناخته است که افقی برای مقصدش تعریف نکرده است؛ یعنی دولت هم مانند مردم، امور را روزمره تجربه میکند، بدون آنکه نقشهای بزرگ یا برنامهای جامع و هدفگذاری کلی داشته باشد تا بدانیم در نهایت خود را با چه دستاوردی معرفی خواهد کرد. به بیان دیگر، اگر قرار باشد دولت در پایان چهار سال فقط یک دستاورد را معرفی کند، امروز در سطح ملی هیچ دستاورد مشخصی برای معرفی ندارد. دومین نکته، فقدان یک «کلانتصویر» از کارکرد کلی دولت در ذهن رئیسجمهور است. به نظر میرسد رئیسجمهور نیز مسائل را در مسیر تجربه میکند و همین امر باعث میشود عملاً نتواند راهبری لازم را نسبت به کلیه ارکان داشته باشد. دولت بیشتر با ایدهپردازیهای خلاقانه و ابتکاری کشور را اداره میکند؛ طبیعتاً برخی از این ایدهها قابلیت اجرا دارند و برخی دیگر فاقد امکان اجرایی هستند. سومین نکته مهم، توان دولت در بسیجکنندگی ظرفیتهای مردمی و ملی است. این نیز یک نقد جدی است. دولت، مانند بسیاری از دولتهای پیشین، مردم را مشتری خود میداند. به همین دلیل زبان گفتوگویی که انتخاب کرده، زبان «مشتریپنداری» است. معنای این سخن آن است که «مردم مطمئن باشید ما کارهایی انجام میدهیم؛ مطمئن باشید خدماتی ارائه میکنیم و قولهایی میدهیم.» در حالیکه دولت واقعی، آنگونه که در الگوی حکمرانی جمهوری اسلامی انتظار میرود، دولتی است که قدرت بسیجکنندگی ظرفیتهای مردمی اعم از بخش خصوصی و اجتماعی را داشته باشد. این قدرت، سرمایه مهمی برای دولت است تا بتواند مسائل کشور را با استفاده از ظرفیتهای غیردولتی و مردمی حل کند. به نظر من دولت در این زمینه با چالش جدی روبهروست. چهارمین نکته که بسیار مهم است، ضعف دولت چهاردهم در تصویرپردازی از آینده ایران است. مهمترین ظرفیتی که امروز میتواند امکان عبور ما از بحرانها را فراهم کند، ارائه یک تصویر امیدآفرین و باورپذیر برای داخل کشور و برای متحدان راهبردیمان در خارج از کشور است. اینکه ما یک «پساجنگ» روشن، پرامید و پرظرفیت داریم؛ هرچند امروز با مشکلات و چالشهایی روبهرو هستیم، اما جنگ را پشت سر خواهیم گذاشت. اتفاقاً اگر کسی میخواهد شریک راهبردی ما در شرایط جنگ باشد، باید بداند مدل تعامل با ما در راستای تحقق آن آینده امیدآفرین چه شکلی است. به نظر من دولت فاقد چنین موضوع و نهادی است. وقتی چنین چشماندازی وجود ندارد، بهنظر میرسد ارکان دولت نیز امور را بهصورت روزمره اداره میکنند. حتی مقولهای مانند امنیت و دفاع نیز در همین چهارچوب، صرفاً به یک الگوی انفعالی در حوزه دفاع و امنیت تبدیل شده است.»
شماره ۴۴۹۳ |
صفحه ۲ |
سیاست
دانلود این صفحه
مصطفی زمانیان: دولت تصویرسازی از آینده ندارد














