حدود ۲۰ سال پیش، ایده تأسیس دانشگاهی با شیوه استاد - شاگردی در فرهنگستان هنر مطرح و طرح اولیه آن نوشته شد، اما راه آسان نبود و در آن زمان تأسیس این دانشگاه امیدی دور از دسترس به نظر میرسید. طرحی بلندپروازانه که تحققش شاید سالها طول بکشد. همان سالها بود که استاد فرشچیان با اشتیاق و اصرار فراوان این پروژه را پیگیری میکرد. بالاخره پس از سالها تلاش، در کمیسیون «هنر و معماری» شورای عالی انقلاب فرهنگی، اساسنامه دانشگاه تصویب شد؛ اما این فقط شروع ماجرا بود. هنوز مسیر طولانی و پرچالشی پیش رو بود تا این طرح از روی کاغذ تبدیل به یک مرکز علمی شود.
در سالهایی که طرح به تصویب اولیه رسید، به دلایلی مانند تغییر دولتها و اولویتهای مختلف، مسیر تأسیس دانشگاه به تعویق افتاد و بارها به فراموشی سپرده شد.
کار تأسیس دانشگاه در نهایت به قدری طولانی شد که محمود فرشچیان، استاد بزرگ هنر مینیاتور ایرانی، بارها از این موضوع گلایه کرده بود. او در مراسم رونمایی از آخرین کتابش، گفته بود: «عملاً هیچ مسئولی از تأسیس این دانشگاه حمایت نمیکند و من از پیگیری آن خسته شدهام.»
او که خود سالها برای هنر ایرانی تلاش کرده بود، میدانست تأسیس چنین دانشگاهی چقدر میتوانست مسیر هنر را تغییر دهد و تحولی عمیق در عرصه هنرهای ایرانی- اسلامی به وجود آورد. او گفته بود: «باید هنر خودمان را بشناسیم و به دنیا بشناسانیم»؛ او به تجربه دیگر کشورها، مثل ژاپن، نگاه میکرد که چگونه دانشگاههای تخصصی توانستهاند هنر ملی خود را جهانی کنند و جا دارد ایران نیز در این زمینه کاری کند. اما همچنان که سالها میگذشت، این رؤیا به کندی پیش میرفت. استاد فرشچیان گفته بود: «هر چه دلسوزی کردم، تیرم به سنگ خورد. یک امر به این مهمی چرا باید اینقدر به تعویق بیفتد؟ همه جای دنیا در حال معرفی هنر خود به جهان هستند و ما هنوز عقبیم.» این کلمات، نه فقط یک انتقاد، بلکه صدای نگرانی یک هنرمند بزرگ بود؛ کسی که میخواست میراث هنری ایران را در بستر دانشگاهی به نسلهای بعد بسپارد و به جهانیان نشان دهد که هنر ایرانی چه جایگاه والا و بینظیری دارد.
تا اینکه پس از تلاشهای فراوان و پیگیریهای مستمر، دانشگاه آزاد برای به سرانجام رساندن این پروژه اعلام آمادگی کرد. این دانشگاه، قرار بود «دارالفنونی» در دل دانشگاه آزاد باشد؛ مرکزی که شیوه اصیل استاد– شاگردی را با ساختارهای آکادمیک تلفیق کند و نسلهای آینده را در مسیر هنر اصیل ایرانی– اسلامی تربیت کند. هرچند این مسیر پر از چالش و انتظار بود، اما سرانجام، با حمایت دانشگاه آزاد، این رؤیا رنگ واقعیت به خود گرفت و «بهمن نامورمطلق» به عنوان مسئول راهاندازی این دانشگاه منصوب شد تا این میراث گران بها به بهترین شکل حفظ و منتقل شود.
سرانجام، در یکی از روزهای پاییزی سال ۱۳۹۷، آرزوی استاد فرشچیان به واقعیت پیوست. دانشگاه هنرهای اسلامی–ایرانی استاد محمود فرشچیان رسماً افتتاح شد و جمعی از بزرگان فرهنگ، هنر و سیاست گرد هم آمدند تا تولدی تازه برای هنر اصیل ایرانی را جشن بگیرند. آن زمان علیاکبر ولایتی، رئیس هیئت مؤسس دانشگاه آزاد، منصور غلامی وزیر وقت علوم، تحقیقات و فناوری، سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهید طهرانچی، مخبردزفولی دبیر وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد فرشچیان از جمله چهرههای شاخص حاضر در این مراسم بودند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن مراسم استاد فرشچیان را «دردانه هنر ایرانی معاصر» نامید و تأکید کرد که هنر او ترکیبی منحصر به فرد از سنت و نوآوری است؛ هنری که ریشه در آموزههای ایرانی- اسلامی داشت و هم زمان پیوندی استوار با مضامین معاصر و مردمی برقرار کرده بود. منصور غلامی نیز استاد فرشچیان را «فخر ایران و ایرانی» خواند و راهاندازی این دانشگاه را گامی مهم در بازگشت به روش استاد– شاگردی و آموزش سنتی هنر دانست.
دکتر علیاکبر ولایتی، رئیس هیئت مؤسس و هئیت امنای دانشگاه آزاد اسلامی، در سخنانش تأکید کرده بود که ایران پیشتاز هنر نقاشی در جهان است و هنر نگارگری در ایران سابقهای هشت هزار ساله دارد. او استاد فرشچیان را احیاکننده این هنر اصیل ایرانی دانسته و گفته بود برخی به اشتباه میگویند هنر مینیاتور تقلیدی از غرب است، در حالی که این هنر کاملاً ایرانی بوده و در جریان چینزدایی مکتب هرات شکل گرفته است.
محمدرضا مخبردزفولی نیز استاد فرشچیان را از مفاخر تمدنی کشور خوانده و گفته بود دانشگاه با محوریت ایشان، همان تربیت به سبک استاد– شاگردی است. او تأکید کرده بود که اصل این دانشگاه «شاگردپروری» است و برای موفقیت این سبک نیازمند عشق، علاقه، ذوق، علم و معنویت است و این دانشگاه با همین نگاه آغاز به کار کرده است.
شهید طهرانچی نیز در آن مراسم تأکید کرده بود که دانشگاه هنرهای اسلامی– ایرانی استاد فرشچیان باید منشأ تحولی بنیادین در آموزش عالی هنر باشد. او گفته بود: «در دانشگاه آزاد به دنبال احیای سنت استاد و شاگردی هستیم و معتقدیم شاگرد باید به دست استادان برجسته سپرده شود. با طراحی نظام دکترای حرفهای در عرصه هنر، مدل جدیدی از تربیت استادان هنر را پایهریزی خواهیم کرد.»
استاد فرشچیان هم هدف این دانشگاه را پرورش هنرمندانی مفید و مؤثر برای کشور اعلام کرد و گفت این دانشگاه قصد داشت هنرهای اصیل ایران را از فنا و اضمحلال نجات دهد و بر اساس نظام سنتی استاد– شاگردی هنرمندان را به کمال برساند.
او گفته بود: «جز شکر و سپاس خداوند حرف دیگری ندارم و بسیار خوشحالم که این دانشگاه تأسیس شد تا در راه اعتلای فرهنگ و هنر ایرانی گام بردارد. اقدامات خیرخواهانهای در تأسیس این بنیاد انجام شد تا انشاءالله در آینده با برنامهریزی سودمند و استفاده از اساتید و هنرمندان کارورز، بهویژه طراحان مبدع، مبتکر و کارآمد، بتوانیم در راه حفظ، اشاعه و اعتلای هنرهای اصیل اسلامی ایرانی مؤثر باشیم.» او تأکید کرده بود افرادی باید در این دانشگاه تربیت شوند که بدون اتکا به بودجه دولتی روی پای خود بایستند و برای کشور مثمرثمر باشند.
آغاز به کار دانشگاه فرشچیان با 3 دانشکده
دانشگاه استاد فرشچیان با سه دانشکده شامل نگارگری و هنرهای وابسته، خوشنویسی و صنایعدستی فعالیت خود را آغاز کرد و آن طور که سجاد محمد یارزاده رئیس دانشگاه آزاد واحد هنرهای اسلامی- ایرانی استاد فرشچیان به «فرهیختگان» گفته است اکنون هشت رشته تخصصی در دانشگاه استاد فرشچیان فعال است که از این میان معماری داخلی سنتی، نگارگری و طراحی فعالیت بیشتری دارند. مسئولان این دانشگاه بیشتر از جذب کمی دانشجو به فکر کیفیت هستند تا جایی که امسال بیش از ۲۰ دانشجو در این دانشگاه جذب نخواهند شد.
حالا میتوان گفت تحقق دانشگاه استاد فرشچیان تنها تأسیس یک مرکز آموزشی نبود، بلکه به ثمر نشستن رؤیای دیرینه مردی بود که عمر خود را وقف هنر اصیل ایرانی– اسلامی کرد. امروز که استاد محمود فرشچیان دار فانی را وداع گفته است، این دانشگاه بیش از هر زمان دیگر معنایی عمیقتر پیدا میکند؛ یادگار زندهای از هنرمندی که هم بر بوم و رنگ و هم بر جان و فرهنگ این سرزمین نقش زد. دانشگاهی که با تلفیق سنت استاد– شاگردی و آموزش دانشگاهی، مأموریت دارد میراث او را حفظ کند و آن را به نسلهای آینده و جهانیان معرفی کند. راهی که در مهرماه ۱۳۹۷ آغاز شد، اکنون به امانت در دستان شاگردان و دوستدارانش در دانشگاه استاد فرشچیان ادامه پیدا میکند تا هنر ایرانی، زنده بماند.














