حمیدرضا رنجبرزاده، خبرنگار: پای کلمه «پرتره» از هنر نقاشی به سینما باز شده است. تمرکز یک نقاشی پرتره، روی چهره فردی واقعی است و بازنمایی آن فیگور انسانی، بیشترین فضا را به خود اختصاص میدهد. بهعنوان مثال، معروفترین پرتره تاریخ هنر را به یاد بیاورید؛ ممکن است در گوشهوکنار تابلوی «مونالیزا»، چیزهایی به تصویر کشیده شده باشند و مناظری در پسِ آن چهره مرموز خودنمایی کنند، اما آن چیزی که بیشترین جلبتوجه را به خود اختصاص داده است، چهره لیزا دل ژوکوندو در قلب این پرتره است؛ گرچه کسانی که از داستان پرفرازونشیب این پرتره مطلع هستند، میدانند که ماجرای چهرهای که در این اثر دیده میشود، خیلی پیچیدهتر از پرتره زنی در فلورانس است!
با همین تعریف اگر به سراغ سینمای پرتره برویم، طبیعتاً باید با آثاری روبهرو باشیم که یک سوژه انسانی و واقعی را اساس کار خود قرار میدهند. البته گونهای از آثار سینمایی نیز وجود دارند تحت عنوان «بیوگرافی» که تلاش میکنند تصویر نسبتاً کامل و جامعی از زندگی یک فرد واقعی را ارائه دهند؛ اما با تعریف ذکرشده از سینمای پرتره، در سالیان اخیر شاهد پرترههای متعددی از قهرمانهای ملیمان در دفاع مقدس بودهایم. پرترههایی که بهمرور بر کمیتشان افزوده شد و هر ساله با افزایش سهم این آثار در سبد تولیدات ارگانی - نهادی مواجه بودهایم؛ اما بهتبع این افزایش کمّی، به لحاظ کیفی اوضاع چگونه است؟
برای بررسی این سؤال، میتوانیم به سراغ اثری برویم که افتتاحیه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر را به خود اختصاص داد و به مناسبت روز ارتش، اکران عمومی خود را آغاز کرد. دیدن فیلمهایی مانند «صیاد»، بیشتر از آنکه ضعیفبودنشان اذیتکننده باشد، اینکه سوژهای بسیار مهم را با تمام توان هدر میدهند، آزاردهنده و تأسفبار است. کنار هم گذاشتنِ بیانسجام سلسلهای از وقایع تاریخی از زندگی یک شخصیت واقعی، بهخودیخود نمیتواند بازخلق آن شخصیت در مدیوم سینما را رقم بزند؛ کمااینکه در نقاشیهای پرتره نیز صرف کشیدن یک چهره، ما را به هنر نخواهد رساند. مخاطب برای مواجههای نو با شخصیت شهید صیاد شیرازی بر پرده سینما، نیازی به شنیدن دوباره و واو به واو سخنان او در دل تاریخ ندارد! اتفاقاً «صیاد» زمانی میتوانست «شهید صیاد شیرازی» باشد که انگیزههای ایراد این سخنان را با امکانات سینمایی روایت میکرد. چرایی و ریشه کنشها و واکنشهای شخصیتها در این فیلم، به نحوی نامشخص است که گویا کارگردان و نویسنده اثر، اساساً دغدغهای در این حوزه نداشتهاند و گویی تمام هموغمشان، ارائه پژوهشهای تاریخیشان بوده است!
«صیاد» حتی در بازنمایی تلاش بنیصدر برای ایجاد اختلاف میان ارتش و سپاه نیز ناتوان است؛ ولی حتی اگر در این امر نیز موفق بود، باز هم فیلم نجات نمییافت؛ چراکه علل و انگیزههای تقلای بنیصدر بود که میتوانست بنیصدر را بسازد؛ ولی فیلم با اینکه از بازیگر توانمندی همچون هومن برقنورد بهره میبرد، ضعف متن فیلمنامه و اسارت کارگردان در شبیهسازی تاریخ، «صیاد» را به یکی از نقاط تاریک کارنامه برقنورد تبدیل کردهاند. وضعیت دیگر شخصیتهای اصلی و فرعی داستان نیز خوب نیست. صیاد با بازی علی سرابی، باید موتور محرک داستان باشد؛ ولی خود تبدیل به یکی از نقاط ضعف اصلی فیلم شده است. ایده همکاری و همگرایی میان نیروهای نظامی ایران، چرا تبدیل به پروژه اصلی این کاراکتر شده است و چگونه میخواهد توسط او پیاده شود؟ برای این دو پرسش، پاسخی در فیلم وجود ندارد و بهجای آن، گریمهای منطبق بر شواهد تاریخی، گویا از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است! تمام این موارد در کنار بازی نهچندان موفق بازیگر و تحمیلشدن حجم زیادی از دیالوگهای کلیشهای و بعضاً بهغایت شعاری توسط فیلمنامه به سرابی، وضعیت را بغرنجتر کرده است. فیلم در یکی از سکانسهایش، تلاش میکند بر سر راهی که شخصیت اصلیاش در حال طیکردن آن است، چالشی بگذارد و نشان دهد اتحاد میان ارتش و سپاه، به این راحتیها هم نیست و اختلافات میان قوای مسلح کشور، جدیتر از این حرفهاست. خروجی اما دقیقاً خلاف این قصد است و خامدستی نویسنده در نگارش دیالوگهای این سکانس، آنقدر بالاست و کشمکش فرماندهان بهاندازهای پیشپاافتاده است که مخاطب بهجای جدیگرفتن این چالش، به آن میخندد!
گویا برای شباهت بیشتر فیلم به واقعیت، از تکنولوژی هوش مصنوعی برای نزدیکشدن صدای شخصیتها به صدای واقعیشان استفاده شده است. ایکاش بهجای وقت و هزینهای که صرف چنین هدف بیهودهای شده است، فیلمنامه «صیاد» دستخوش یک بازنویسی اساسی میشد تا شاهد چنین اثر غیرقابلدفاعی نمیبودیم. معلوم نیست چند سال دیگر باید بگذرد تا نهادها و ارگانهای فیلمسازی، دوباره رغبتی داشته باشند برای دست گذاشتن روی سوژه شهید صیاد شیرازی؛ اما تا آن موقع باید حسرت داشتن پرترهای در شأن این شهید بزرگ را بخوریم. گرچه، اگر آن زمان هم برسد آیا امید چندانی برای دیدن آن پرتره همشأن وجود دارد؟!
شماره ۴۴۰۳ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
باختن پرترۀ «صیاد» به اسارت فیلمساز در تاریخ!














