علیرضا پورسعید، عباسعلی قیومی و حسین مهدی رکنآبادی، عضو اندیشکده مطالعات راهبردی: وزارت آموزش یکی از وزارتخانههای دولت آمریکاست که وظیفه نظارت بر امور آموزش در این کشور را بر عهده دارد. در اکتبر ۱۹۷۹ جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا قانون سازماندهی این وزارتخانه را امضا کرد. بر اساس این قانون، وزارت بهداشت، آموزش و رفاه به دو وزارت آموزش و وزارت بهداشت و خدمات انسانی تقسیم شد. در نتیجه این اقدام وزارت آموزش از می۱۹۸۰ رسماً فعالیت خود را با شعار محوری تقویت تعالی آموزشی و تضمین دسترسی برابر به فرصتهای آموزشی برای همه، آغاز کرد. در حال حاضر طبق آمار سال ۲۰۲۲ بیش از49.6 میلیون دانشآموز در قالب مدارس دولتی ابتدایی و متوسطه تحت پوشش خود دارد (حدود یکهفتم جمعیت آمریکا).
وزارت آموزش آمریکا از زمان تأسیس، با درخواست انحلال از سوی جمهوریخواهان مواجه بوده که در سال 2025 با صدور فرمان اجرایی توسط دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا اجرایی شد. این فرمان یعنی حذف وزارت آموزش در سطح فدرال و دادن اختیارات آموزشی به ایالتها بهعنوان جزئی از طرح سیاستی بنیاد هریتیج قلمداد میشود.
ترامپ در سخنرانی امضای فرمان اجرایی، وزارت آموزش را بهدلیل عدم نظارت و کنترل درست توسط دولت فدرال پرهزینه و ناکارآمد خواند. این در حالی است که طبق شاخص زندگی بهتر که توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، ایالات متحده از نظر میزان تحصیلات در بین ۴۱ کشور در رتبه هشتم و از نظر مهارت دانشآموزان در رتبه ۱۹ قرار دارد که اکثریت جامعه آمریکا با این اقدام ترامپ مخالف هستند. طبق نظرسنجیای که در سال ۲۰۲۴ توسط سازمان All۴Ed انجام گرفت، ۵۸ درصد از پاسخدهندگان در خطوط حزبی مخالف لغو وزارت آموزش بودند.
موافقان این اقدام بیشتر اعضای حزب جمهوریخواه و راستگرایان هستند. کوین رابرتز رئیس بنیاد هریتیج و از مدافعان اصلی این انحلال گفت: «برای دههها، میلیاردها دلار پول مالیاتدهندگان وارد سیستمی در حال شکست شده است. سیستمی که تلقین چپ را بر برتری دانشگاهی اولویت میدهد، درحالیکه پیشرفت دانشآموزان راکد میماند و آمریکا بیشتر عقب میماند.» این در حالی است که مخالفان معتقدند حذف این وزارتخانه باعث میشود کودکان در یک سیستم آموزشی اساساً نابرابر باقی بمانند. دریک جانسون رئیس انجمن ملی پیشرفت رنگینپوستان آمریکا اعلام کرد: «این روز سیاهی برای میلیونها کودک آمریکایی است که برای آموزش باکیفیت به بودجه فدرال وابسته هستند، از جمله آنهایی که در جوامع فقیر و روستاییاند با والدینی که به ترامپ رأی دادهاند.» چاک شومر رهبر اقلیت سنا از ایالت نیویورک، این فرمان را قبض قدرت ظالمانه و یکی از مخربترین و ویرانگرترین گامهایی که دونالد ترامپ تاکنون برداشته خواند.
دلایل پیشنهاد ترامپ برای انحلال وزارت آموزش
خبرگزاری انگلیسیزبان تایمزایندیا بدون تأیید یا رد صریح، دلایل زیر را بهعنوان انگیزههای ترامپ برای انحلال وزارت آموزش بیان میدارد:
نگرانیهای عملکرد آموزشی
ترامپ بهرغم هزینههای بالا برای هر دانشآموز به رتبهبندی ضعیف آموزشی آمریکا در مقایسه با سایر کشورهای توسعهیافته اشاره میکند. این استدلال نشان میدهد که رویکرد فعلی فدرال به آموزش ناکارآمد است و نتایج مطلوبی را به همراه ندارد.
مدیریت در سطح دولتی
ترامپ استدلال میکند که ایالتها در صورت کنترل کامل میتوانند آموزش را به طور مؤثرتر و با هزینه کمتر مدیریت کنند. این نکته منعکسکننده اعتقاد به تمرکززدایی و این ایده که مقامات محلی در برآوردن نیازهای آموزشی بهتر عمل میکنند، است.
تفسیر قانون اساسی
این خبرگزاری اشاره میکند محافظهکارانی مانند ترامپ معتقدند آموزش باید به صورت محلی مدیریت شود زیرا قانون اساسی ایالات متحده بهصراحت به نقش فدرال در آموزش اشاره نکرده است. این استدلال ریشه در تفسیر دقیق قانون اساسی و اصل حکومت فدرال است.
همسویی با ارزشهای جامعه
حامیان مدیریت محلی معتقدند که مدارس میتوانند بدون نظارت فدرال بهتر با ارزشهای جامعه هماهنگ شوند. این نشاندهنده تمایل به سیاستهای آموزشی است که هنجارهای فرهنگی و اجتماعی محلی را منعکس میکند.
ناکارآمدیهای بروکراسی
یک مفهوم وجود دارد که وزارت آموزش لایههایی از بروکراسی را اضافه میکند که به جای کمک به نتایج آموزشی مانع از آن میشود. این خبرگزاری این باور را ذکر میکند که حذف این بخش باعث کاهش تشریفات اداری میشود.
وجود نوآوری در سطح ایالات
تایمزایندیا اشاره میکند که حامیان کنترل محلی بر این باورند که ایالتها در ایجاد و اجرای نوآوری درمدارس موفقترند.
سازگاری با فلسفه سیاسی آمریکا
برای ترامپ و متحدانش، حذف وزارت آموزش با درخواست عمومی مبنی بر کوچکسازی دولت همسو است. این منعکسکننده یک موضع ایدئولوژیک ثابت است نه صرفاً یک پیشنهاد سیاست منزوی.
دلایل فوق در مجموع تصویری از مواضع سیاسی و ایدئولوژیک دولت ترامپ را ترسیم میکنند که کنترل محلی، کاهش نفوذ فدرال را در اولویت قرار میدهد و این باور که تمرکززدایی منجر به نتایج آموزشی مؤثرتر و کارآمدتر است.
پیامدهای انحلال وزارت آموزش
نقشها و وظایف وزارت آموزش آمریکا و پیامدهای انحلال آن در جدول ذیل آمده است.

بررسی منابع مختلف گویای آن است که انحلال وزارت آموزش پیامدهای زیر را نیز به همراه دارد:
1. افزایش نابرابریهای آموزشی
بدون نظارت مرکزی احتمال دارد مناطق فقیرتر کمتر به منابع کافی دسترسی داشته باشند و این موضوع باعث نابرابری در کیفیت آموزش شود.
2. کاهش استانداردهای ملی
وزارتخانهها معمولاً مسئول تنظیم و اجرای استانداردهای آموزشی هستند. با انحلال آنها، ممکن است استانداردهای ملی تضعیف شوند.
3. تأثیر بر حمایتهای مالی و اجتماعی
وزارتخانه نقش مهمی در تأمین بودجه و حمایت از دانشآموزان کمدرآمد یا نیازمند ایفا میکنند. حذف آنها ممکن است منجر به کاهش این حمایتها شود.
4. پیچیدگیهای مدیریتی
واگذاری وظایف وزارتخانهها به سطوح محلی و ایالتی ممکن است موجب پیچیدگی و ناهماهنگی در مدیریت شود.
5. کاهش بودجه مدارس دولتی
بسیاری از مدارس به بودجه فدرال وابسته هستند و انحلال این وزارتخانه ممکن است باعث کاهش منابع مالی شود.
6. تأثیر بر دانشآموزان محروم
دانشآموزانی که در مناطق فقیر و روستایی زندگی میکنند ممکن است دسترسی کمتری به آموزش باکیفیت داشته باشند.
7. تغییر در مدیریت وامهای تحصیلی
مدیریت وامهای تحصیلی ممکن است به نهادهای دیگر واگذار شود که میتواند باعث سردرگمی و مشکلات اجرایی شود.
8. افزایش نقش ایالتها
با واگذاری اختیارات به ایالتها ممکن است تفاوتهای منطقهای در کیفیت آموزش افزایش یابد زیرا برخی ایالتها منابع بیشتری نسبت به دیگر ایالتها دارند.
9. افزایش آسیبپذیری دانشآموزان
هرچند دولت وعده داده است که تأمین مالی مدارس تحت حمایت را حفظ خواهد کرد، اما پرینگل، رئیس انجمن ملی آموزش آمریکا معتقد است: «انحلال این وزارتخانه به معنای کاهش دسترسی به منابع برای قشر آسیبدیده بهویژه دانشآموزان دارای معلولیت است.»
افزایش تبعیض
دولت در نظر دارد دفتر حقوق مدنی وزارت آموزش را به وزارت دادگستری منتقل کند. این اقدام توانایی این سازمان را برای محافظت از دانشآموزان در برابر تبعیض نژادی، جنسیتی و ناتوانی تضعیف میکند. فقدان نظارت قوی فدرال میلیونها دانشآموز را در معرض تبعیض قرار میدهد که در نوع خود منجر به سطوح پایینتر انگیزه و پیشرفت تحصیلی و خطر بالاتر ترک تحصیل میشود.
کاهش بدنهٔ کارشناسی در سطح ملی
حذف وزارت آموزش منجر به کاهش بدنه کارشناسی در سطح ملی میشود که عواقب جبرانناپذیری به همراه دارد.
موافقان و مخالفان چه میگویند؟
در واکنش به فرمان اجرایی ترامپ برای انحلال وزارت آموزش، طیف گستردهای از دیدگاههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطرح شده است که میتوان آنها را در دو دسته اصلی حمایتکنندگان (موافقان) و مخالفان تقسیمبندی کرد.
دیدگاه موافقان
الف- سیاستمداران و جناح جمهوریخواه
از دیدگاه سیاستمداران و جناح جمهوریخواهها که حامیان این تصمیمند، وزارت آموزش یک نهاد پرهزینه با بروکراسی سنگین است. حذف این وزارتخانه میتواند موجب کاهش هزینههای اضافی و انتقال منابع به برنامههای آموزشی مستقیم در سطح محلی شود. آنها استدلال میکنند وزارت آموزش فدرال به گونهای طراحی شده که دخالت بیش از حد دولت مرکزی در امور محلی داشته باشد و این باعث کاهش کارایی و نوآوری در مدیریت مدارس میشود. به نظر آنها واگذاری اختیارات به ایالتها میتواند پاسخگوی نیازهای بومی و شرایط متفاوت هر منطقه باشد.
ب- اندیشکدههای محافظهکار
برخی از اندیشکدههای محافظهکار مانند بنیاد «هریتیج» معتقدند سیستم فدرال به شکلی به پیشرفت و نوآوری در حوزه آموزش آسیب زده و بازگرداندن قدرت به ایالتها میتواند به ترویج مدلهای آموزشی مانند مدارس چارتر و سیستمهای کوپن مدرسه منجر شود.
دیدگاه مخالفان
الف) سیاستمداران حزب دموکرات و چهرههای برجسته آموزشی
بسیاری از دموکراتها و مدافعان نظام آموزشی عمومی هشدار میدهند که انحلال وزارت آموزش میتواند به کاهش نظارت فدرال منجر شود و از این رو تضمین دسترسی برابر به آموزش باکیفیت بهویژه برای دانشآموزان از خانوادههای کمدرآمد، اقلیتها و دانشآموزان دارای معلولیت در معرض خطر قرار گیرد. برخی سیاستمداران بهویژه در حوزه دموکراسی و حقوق شهروندی این اقدام را قدمی خطرناک میدانند که ممکن است اختلافات آموزشی میان ایالتها را تشدید کند و منجر به افزایش نابرابری در فرصتهای تحصیلی شود. چاک شومر، یکی از رهبران دموکراتها این فرمان را بهعنوان «تلاشی مستبدانه برای تصاحب قدرت» توصیف کرده است. مخالفان بر این باورند که وزارت آموزش نقشی کلیدی در تخصیص بودجههای فدرال برای مدارس، توزیع وامهای تحصیلی و ایجاد هنجارهای ملی در سطح آموزش دارد. حذف این وزارتخانه ممکن است موجب اختلال در این سیستم نظارتی شود و نتیجه آن کاهش کیفیت آموزشی در مناطق کمتر مستعد باشد.
ب) گروههای معلمی و اتحادیههای آموزشی
اتحادیههای معلمان و گروههای مدافع آموزش عمومی معتقدند وزارت آموزش علاوه بر نظارت بر روند تحصیلی با حمایت از معلمان، تأمین منابع لازم برای مدارس و تضمین دسترسی به برنامههای ویژه نقش مهمی در کاهش شکافهای آموزشی ایفا میکند. این گروهها نگرانی دارند که با انتقال مسئولیت به ایالتها استانداردهای یکپارچه از بین برود و مدارس کمبود منابع بیشتری را تجربه کنند.
نتیجهگیری
تصمیم پرزیدنت ترامپ برای انحلال بالقوه وزارت آموزش که با ایدئولوژیهای سیاسی خاصی همسو است ناشی از عوامل متعددی است که عمدتاً ریشه در وعدههای انتخاباتی او و خواسته جمهوریخواهان داشت. این حرکت بخشی از تلاش بزرگتر برای کاهش نظارت فدرال در آموزش و بازگرداندن کنترل به دولتهای ایالتی و محلی بود. این با فلسفه جمهوریخواهان برای به حداقل رساندن مداخله فدرال که جنبه مهمی از دستورکار آموزشی ترامپ بود، همسو است. پیشنهاد انحلال وزارت آموزش نشاندهنده تمایل به تمرکززدایی اختیارات آموزشی و کاهش آنچه برخی به عنوان زیادهروی بروکراتیک میدانند، است.
بررسی نظرات موافقان انحلال وزارت آموزش که بیشتر جمهوریخواهان هستند گویای آن است که این اقدام منجر به کاهش هزینه، افزایش بازدهی، انتقال وظایف آموزشی از دولت فدرال به ایالتها، افزایش انعطافپذیری ایالتها در مدیریت نظام آموزشی، کاهش دخالت دولت فدرال و مدیریت بهتر نیازهای محلی میشود. هرچند از دیدگاه مخالفان این اقدام بهویژه در بلندمدت تبعاتی از جمله کاهش بدنه کارشناسی در نظام آموزشی آمریکا، نابرابری آموزشی، کاهش استانداردهای آموزشی، کاهش بودجه تحقیقات، گسترش تبعیض بین دانشآموزان در بخشهای عمومی و خصوصی و افزایش آسیبپذیری دانشآموزان کمتوان مالی و دارای معلولیت به همراه دارد.
تصمیم ترامپ برای انحلال وزارت آموزش آمریکا، فراتر از یک تغییر ساختاری در نظام آموزشی است؛ این تصمیم نمادی از چالشهای عمیقتر در سیاستگذاری عمومی و عدالت اجتماعی است. سؤال اینجاست که آیا این اقدام میتواند به بهبود کیفیت آموزش و کاهش هزینهها منجر شود؟ یا اینکه شکافهای طبقاتی و نابرابریهای آموزشی را تشدید خواهد کرد؟ پاسخ به این سؤال، نهتنها آینده آموزش در آمریکا را رقم خواهد زد، بلکه تأثیرات گستردهای بر جامعه و اقتصاد این کشور خواهد داشت.














