مازیار وکیلی، خبرنگار: سینما و سیاست همیشه پیوند تنگاتنگی با یکدیگر داشتند. از همان لحظهای که سینما توسط برادران لومیر اختراع شد، ساخت فیلمهایی با مضامین سیاسی تبدیل به یکی از اولویتهای اصلی کارگردانان بزرگ تاریخ سینما شد تا با ساخت چنین فیلمهایی ایدئولوژی خود را تبلیغ کنند یا اعتراض خود را به گوش سیاستمدارانی برسانند که توجه چندانی به مطالبات مردم تحت قیمومیت خود نداشتند. اما یک سؤال اساسی که همیشه ذهن منتقدان و حتی تماشاگران عادی را به خود مشغول کرده این است؛ فیلم سیاسی چیست؟ آیا فیلمی که درباره یک واقعه یا چهره سیاسی باشد را باید فیلم سیاسی نامید یا از فیلمهایی که موضوعی سیاسی ندارند هم میشود خوانش سیاسی انجام داد؟ حقیقت امر این است که سیاست و سینما برادرهای دو قلوییاند که پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند. اکثر قریب به اتفاق فیلمهایی که در تاریخ سینما ماندگار شدند به شکلی با سیاست ارتباط پیدا میکنند. مثلاً فیلم «پدرخوانده» با اینکه در ظاهر یک فیلم گنگستری است پر است از مفاهیم سیاسی. هر سکانس پدرخوانده را میتوان از منظر سیاسی بررسی کرد. حتی فیلمی مانند «بعضیها داغشو دوست دارند» بیلی وایلدر هم با اینکه صرفاً یک فیلم کمدی به نظر میرسد اما در باطن مشغول به چالش کشیدن سیاستهای سانسور اداره سانسور آمریکا در زمان خودش است. سیاسی بودن فیلمهایی مانند «رزمناو پوتمکین» که در حال تبلیغ یک ایدئولوژی خاص هستند هم اظهر من الشمس است و نیاز به توضیح بیشتری ندارد. پس سیاست و سینما بیشتر از آن چیزی که ما به عنوان مخاطب فکر میکنیم با همدیگر مرتبط هستند. در واقع سیاست و مضامین سیاسی یکی از بهترین منابع تغذیه برای کارگردانانی است که قصد دارند فیلمهایی مهم و ماندگار و جنجالی بسازند. شاید بدون حضور سیاست و استفاده از آن توسط کارگردانان بزرگ تاریخ سینما ما شاهد فیلمهای درخشانی مانند «پدرخوانده»، «رزمناو پوتمکین»، «مش» و صدها فیلم مهم و ماندگار دیگر نبودیم.
سینمای ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و سیاست همیشه در ساخت فیلمها نقش داشته است. چه در زمان پهلوی دوم که فیلمهایی مانند «گوزنها»، «آرامش در حضور دیگران»، «بنبست» و «کندو» که با مضامین اعتراضی خود خاطر حاکمیت وقت را آزرده کردند و باعث شدند پای ساواک و دستگاههای امنیتی به سینما باز شود و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که فیلمهای با مضامین سیاسی، جنجال فراوانی ایجاد کردند سیاست حضوری حی و حاضر در سینمای ایران داشته است. از «خط قرمز» کیمیایی بگیر تا «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان همگی اشارات پیدا و پنهانی به سیاست داشتند. سیاست همیشه یکی از مضامین اصلی سینمای ایران بوده و باعث شده فیلمهای ایرانی صاحب جهت گیریهای مشخصی شوند که نماد و بیانگر یک دوره سیاسی خاص باشند. مثلاً 60 سینمای ایران را میتوان دهه ساخت فیلمهای سوسیالیستی و انقلابی دانست که به ساختار فاسد حکومت پهلوی حمله میکردند. حتی فیلمهای تجاری مانند «تاراج» هم داستان خود را با محوریت حمله به حکومت پهلوی طراحی میکردند. در دهه 70 و خصوصاً پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی، سینمای ایران مانند سایر اجزای جامعه رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت و سینمای ایران پر شد از فیلمهایی که مضمون اصلی آنها سیاست بود. در دهههای بعد هم این روند ادامه داشت و فیلمهای مختلفی در دهههای 80 و 90 هجری شمسی سیاست را تبدیل به اصلیترین عنصر داستانی خود کردند تا سیاست و سینمای ایران پا به پای هم پیش بیایند و تبدیل به برادران دوقلویی شوند که تشخیص و تفکیک آنها از یکدیگر عملاً غیرممکن بود.
جشنواره فجر بهعنوان مهمترین جشنواره فرهنگی (و نه فقط سینمایی) ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی همیشه مهمترین بستر برای نمایش فیلمهای جنجالی سیاسی بوده که هر کدام از آنها سرنوشت متفاوتی پیدا کردند. از همان اولین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 1361 که «خط قرمز» مسعود کیمیایی، «خونبارش» امیر قویدل و «جنگ اطهر» محمدعلی نجفی در سینماها به نمایش درآمد تا به امروز فیلمهای سیاسی جزء لاینفک جشنواره فیلم فجر بودهاند. البته که به فراخور زمان و البته حال و هوای جامعه مضامین این فیلمها متفاوت بوده است. گاهی اصولگرایان دست بالا را در سیاست داشتند و خروجی فیلم سیاسی در جشنواره فیلم فجر «پایاننامه» حامد کلاهداری بوده و گاهی هم اصلاحطلبان دست بالا را در فضای سیاسی کشور داشتند که خروجی نهایی جشنواره آن سال «پارتی» سامان مقدم یا «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان بوده است. نکته قطعی اما حضور فیلمهای سیاسی در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر بهعنوان ویترین سینمای ایران است.
در جشنواره فیلم فجر امسال هم سینمای سیاسی سهمی از فیلمهای بخش مسابقه دارد. ظاهراً فیلم «1968» قرار است مهمترین نماینده سینمای سیاسی ایران در جشنواره امسال باشد، فیلمی با محوریت مسابقه فوتبال ایران و اسرائیل در فینال جام ملتهای 1968. اینکه کارگردان فیلم از چه زاویهای به این فیلم نگاه کرده و کدام موضوعات سیاسی را به داستان فیلم مرتبط دانسته، هنگام نمایش فیلم مشخص میشود. اما با تکیه بر همین شایعات و خلاصه داستان مختصری که از فیلم بیرون آمده میتوان «1968» را یکی از فیلمهای مهم و جنجالی جشنواره امسال دانست. فیلمی که با آشتی دادن دوباره سینما و سیاست قرار است توجه تماشاگران ایرانی را به این زیرژانر پرحاشیه و پرطرفدار جلب کند.
برخلاف شایعاتی که پیرامون فیلم وجود داشت «1968» نتوانست به هدف خود که ساختن یک فیلم سیاسی بود برسد. کارگردان آنقدر در دادن اطلاعات ضعیف عمل کرده که بسیاری از تماشاگران اصلاً متوجه ماجراهای فیلم نشدند. فیلمنامه فیلم آنقدر درگیر خرده روایتهای مختلف شده که عملاً سیاست در فیلم به حاشیه رفته است. «1968» قرار بود سیاسیترین فیلم جشنواره باشد اما تبدیل به فیلمی خنثی شده که هیچ تاثیری روی تماشاگر نمیگذارد.
شماره ۴۳۵۰ |
صفحه ۱۳ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
نگاهی به سیاست در سینمای ایران به مناسبت اکران فیلم «1968» در جشنواره فیلم فجر
برادرهای دو قلو














