فرهیختگان: در دنیایی که مرزهای دیجیتال به سرعت محو میشوند و کاربران اینترنت به کاوش در گسترهای بیپایان از اطلاعات مشغولند، سیاستهای فیلترینگ همچون دیواری بلند بر سر راه آزادی اطلاعات قد علم کردهاند. این دیوار که با هدف حفاظت از ارزشهای اجتماعی و فرهنگی بنا شده، اکنون خود به چالشی بزرگ برای حکمرانی و جامعه تبدیل شده است. اما آیا این دیوار توانسته است از ارزشهایی که برای حفاظت از آن ساخته شده، دفاع کند یا شاید تنها راههای مخفی و پیچیدهتری برای عبور از آن ابداع شده است؟ سیاست فیلترینگ از همان ابتدا با وعدهای برای ارتقای امنیت و اخلاق اجتماعی آغاز شد، اما اکنون دربرابر تکنولوژیهای پیشرفته و ابزارهای دور زدن محدودیتها، به مانعی بیاثر تبدیل شده است. با گسترش استفاده از فیلترشکنها و عادی شدن آنها در میان کاربران، این سیاست بهنوعی پارادوکس بین کاهش کنترل و افزایش نارضایتی دچار شده است.
در این میان، خبر روزگذشته مبنی بر رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی همچون نوری در انتهای تونل تاریک فیلترینگ به چشم میآید. این تصمیم، اگرچه گامی کوچک است، اما پتانسیل ایجاد تغییرات بزرگی در روابط میان دولت و جامعه را داراست. با این حال، زمان و نحوه اجرای آن، عامل تعیینکنندهای در موفقیت یا ناکامی این اقدام است. آیا این رفع فیلتر میتواند به بازسازی اعتماد عمومی کمک کند یا جامعهای که به عبور از موانع عادت کرده، آن را تنها تغییری نمادین خواهد دید؟
رفع فیلتر و تغییر رویکردهای موجود میتواند به تقویت پایگاه اجتماعی دولت و کاهش نارضایتی عمومی کمک کند. با این حال، برای دستیابی به این اهداف، نیاز به برنامهریزی دقیق، شفافیت در اجرا، دوری از اقدامات شعاری و توجه به نیازهای واقعی جامعه وجود دارد.
لزوم سیاستگذاری در دوران پسابحران
در دوران اعتراضات اجتماعی، نقش فضای مجازی بهعنوان ابزاری برای برقراری ارتباط، سازماندهی و حتی ایجاد آشوب پررنگ بوده است. این پلتفرمها گاه به ابزاری در دست کشورهای خارجی تبدیل شدهاند تا اعتراضات را به آشوب و بیثباتی تبدیل کنند. از همین رو در مقاطع بحرانی، دولتها اقدام به فیلتر کردن این ابزارها کردهاند تا کنترل بیشتری بر اوضاع داشته باشند. اما نکته قابلتأمل اینجاست که با فروکش کردن بحران، سیاست مشخصی برای بازگشت به شرایط عادی وجود نداشته و تداوم فیلترینگ بدون دلایل قانعکننده، تنها به افزایش نارضایتی عمومی و کاهش اعتماد به سیاستگذاریها منجر شده است. حال آنکه مدیریت فضای مجازی در دوران پسابحران نیازمند رویکردی دقیق و برنامهریزی شده است. تصمیمگیری در این حوزه باید بر اساس شرایط واقعی، نیازهای جامعه و الزامات امنیتی صورت گیرد و از رویکردهای سلبی و یکجانبه پرهیز شود. اقدام اخیر برای رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی میتواند بهعنوان گامی مثبت در راستای بازسازی اعتماد عمومی تلقی شود.
فیلترینگ دسترسی را بیقید و بندتر کرد
سیاست فیلترینگ در ابتدا با هدف کاهش دسترسی به محتوای نامطلوب و ارتقای امنیت اجتماعی اجرا شد، اما این سیاستها نه تنها به اهداف خود دست نیافتهاند، بلکه در بسیاری از موارد، آثار معکوسی به همراه داشتهاند.
یکی از مهمترین پیامدهای این سیاست، گسترش استفاده از ابزارهای فیلترشکن بوده است. پس از اعمال محدودیتها، استفاده از این ابزارها بهصورت چشمگیری افزایش یافته و به یک ابزار عادی برای دسترسی به اینترنت در میان کاربران تبدیل شده است. این امر بهنوعی نقض غرض اصلی سیاست فیلترینگ تلقی میشود، زیرا بهجای محدود کردن دسترسی، تنها روش دسترسی کاربران تغییر یافته است و علاوه برآن دسترسی به محتوای غیراخلاقی نیز راحتتر شده است.
این ابزارها که در ابتدا تنها توسط بخشی از کاربران حرفهای استفاده میشد، اکنون به ابزاری فراگیر در میان عموم مردم تبدیل شده است. این تغییر رفتار کاربران، پیامدهای متعددی به همراه داشته است. از یک سو، هزینههای مالی بیشتری به خانوارها تحمیل شده، زیرا بسیاری از کاربران مجبور به خرید اشتراک ابزارهای فیلترشکن هستند. از سوی دیگر استفاده گسترده از این ابزارها، دسترسی غیرمستقیم به محتوایی را که در ابتدا قرار بود محدود شود، تسهیل کرده است. درنتیجه سیاستهای فیلترینگ به اهداف خود نرسیدهاند.
رفع فیلتر پایگاه اجتماعی دولت را تقویت میکند
فیلترینگ به کاهش اعتماد عمومی به سیاستگذاریهای دولت منجر شده است. بسیاری از کاربران این محدودیتها را بهعنوان نقض حقوق شهروندی و دسترسی آزاد به اطلاعات تلقی میکنند، درنتیجه احساس نارضایتی و بیاعتمادی به نهادهای سیاستگذار افزایش یافته است. رفع محدودیتها و کاهش فیلترینگ میتواند بهعنوان گامی مثبت در جهت تقویت پایگاه اجتماعی دولت تلقی شود. این اقدام پیامی روشن به جامعه میدهد که دولت به خواستهها و انتقادات مردم گوش میدهد و در جهت پاسخگویی به آنها اقدام میکند. اقدام به رفع فیلتر میتواند فضای منفی اجتماعی ایجاد شده درپی محدودیتها را تخلیه کند و زمینهای برای گفتوگوی سازنده میان دولت و جامعه فراهم آورد. این امر بهویژه در شرایطی که جامعه نیازمند شنیدن اخبار مثبت و امیدوارکننده است، اهمیت بیشتری پیدا میکند. با این حال برای دستیابی به این هدف، باید از تأخیر در اجرای این اقدامات پرهیز شود.
تأخیر در رفع فیلتر کارکرد آن را خنثی میکند
طولانی شدن زمان فیلترینگ و تأخیر در تصمیمگیری برای رفع محدودیتها، اثرات اجتماعی مهمی به دنبال دارد. یکی از این اثرات، عادت جامعه به استفاده از ابزارهای جایگزین و کاهش تأثیر رفع فیلتر است. به بیان دیگر، در صورت رفع فیلتر پس از مدتزمان طولانی، جامعه ممکن است آن را بهعنوان یک تغییر اساسی و مثبت درک نکند، زیرا قبلاً به روشهای جایگزین عادت کرده است. این مسئله همچنین بر اعتماد عمومی تأثیر میگذارد. مردم انتظار دارند که سیاستگذاریهای دولت انعطافپذیر و متناسب با نیازهای جامعه باشد. اما طولانی شدن زمان فیلترینگ و عدم تغییر در رویکردها، ممکن است احساس بیتفاوتی یا حتی سرخوردگی اجتماعی را تشدید کند، درنتیجه اثرات مثبت بالقوه رفع فیلتر، بهدلیل این تأخیرها کاهش مییابد.
تکنولوژیهای جدید فیلترینگ را بلاموضوع خواهد کرد
تحولات تکنولوژیک و گسترش فناوریهای نوین نشان میدهد که سیاستهای فیلترینگ سنتی دیگر کارایی گذشته را ندارند. تکنولوژیهای جدید بهسرعت روشهای دور زدن محدودیتها را ارائه میدهند و در بسیاری از موارد، این فناوریها از محدودیتهای اعمالشده پیشیمیگیرند.
در این شرایط، ادامه سیاستهای محدودکننده میتواند به تضعیف حکمرانی منجر شود. بهجای تلاش برای محدود کردن دسترسی، تمرکز بر آموزش، ترویج فرهنگ استفاده صحیح از فضای مجازی و توسعه محتواهای داخلی جذاب میتواند راهکاری مؤثرتر باشد. این رویکرد نه تنها به کاهش نیاز به فیلترینگ کمک میکند، بلکه زمینهای برای تقویت استقلال دیجیتال کشور فراهم میآورد.
برای تغییر موفقیتآمیز سیاستهای فیلترینگ، نیاز به برنامهریزی هدفمند و جامع وجود دارد. این تغییرات باید با شفافیت کامل اجرا شده و به اطلاع عمومی برسد تا اعتماد جامعه جلب شود. علاوه بر این باید به ابعاد مالی و اقتصادی این سیاستها نیز توجه شود. کاهش هزینههای تحمیلی بر مردم و تسهیل دسترسی به ابزارهای رسمی و قانونی، میتواند بخشی از این اقدامات باشد، همچنین باید به نیازهای گروههای مختلف جامعه توجه شود. جوانان، دانشجویان، کسبوکارهای آنلاین و سایر گروههای وابسته به اینترنت، نیازمند دسترسی آزاد و پایدار به فضای مجازیاند. سیاستگذاریهای جدید باید به گونهای طراحی شود که این نیازها را برآورده کند و همزمان از منافع اجتماعی و امنیتی کشور نیز حمایت کند.
محتوای طرح سه مرحلهای رفع فیلتر چه میگوید؟
درکنار رفع فیلتر واتساپ رفع فیلتر گوگلپلی بهعنوان مهمترین مارکت تأمین اپلیکیشنهای اندرویدی، یکی از گامهای اساسی در کاهش نارضایتی عمومی و بازسازی اعتماد به سیاستهای فضای مجازی محسوب میشود. این تصمیم به کاربران امکان دسترسی مستقیم به اپلیکیشنها و بهروزرسانیهای ضروری را میدهد و اثرات مثبت زیادی بر فعالیتهای روزمره و کسبوکارهای مبتنی بر فناوری خواهد داشت. اما این تنها آغاز راه است و برای ایجاد تحولی پایدار در مدیریت فضای مجازی، نیاز به برنامهریزی جامعتری وجود دارد. همانطور که ستارهاشمی، وزیر ارتباط نیز در توییتی اعلام کرده است: «این اقدام گام اول رفع محدودیت از اینترنت بوده و این مسیر ادامه دارد.»
طبق اخبار غیررسمی منتشر شده در رسانهها مرحله دوم شامل اقداماتی همچون ارائه یوتیوب از طریق درگاههای حکمرانیپذیر و هم زمان تقویت سکوهای داخلی با حمایت نهادهای حکمرانی و مشارکت بخش خصوصی است، همچنین تصویب لایحه اخبار جعلی با هدف کاهش انتشار اطلاعات نادرست و ساماندهی محتوای فضای مجازی، بخش دیگری از این مرحله را تشکیل میدهد.
در مرحله سوم، اقداماتی مطرحشده که به سمت کاهش وابستگی به سکوهای خارجی و افزایش کنترل داخلی بر فضای مجازی پیش میروند. یکی از گامهای مهم در این مرحله، ممنوعیت استفاده رسمی دستگاهها از سکوهای خارجی است. به این ترتیب، خدمات الکترونیکی دولت تنها از طریق سکوهای داخلی ارائه خواهد شد. این اقدام با هدف تقویت استقلال دیجیتال کشور طراحی شده اما موفقیت آن بستگی به توانمندی و کارآمدی این سکوها دارد. سرویسهای جدیدی برای رفع تحریمها ارائه خواهد شد که میتوانند دسترسی کاربران به منابع بینالمللی را تسهیل کنند. علاوه بر این ایده ساماندهی اینترنت اقشار نیز در گام سوم گنجانده شده است. طرح امنیت خانواده در فضای مجازی نیز با هدف ایجاد محیطی امنتر برای کاربران، بهویژه کودکان و نوجوانان، در این مرحله تعریف شده است. از سوی دیگر مذاکره با تلگرام برای بازگشایی مشروط یا ارائه این پلتفرم از طریق سکوهای داخلی نیز از جمله اهداف مطرح شده در این مرحله است. این اقدام میتواند پاسخ به نیازهای کاربران برای استفاده از یک ابزار ارتباطی محبوب باشد که البته مطلوبیت آن را کاربران باید ارزیابی کنند.
درنهایت مقابله مؤثر با ابزارهای پالایششکن (ضدفیلترینگ) بهعنوان یکی از چالشهای اصلی، در دستور کار قرار دارد که این نگرانی را ایجاد میکند که نکند همزمان با رفع محدود فیلترها بار دیگر شاهد شدت بسته شدن دسترسیها باشیم. اینکه اینستاگرام در لیست رفع تحریمی وجود ندارد، یعنی همچنان طیف زیادی از کاربران باید از فیلترشکن استفاده کنند که این بند میتواند آنها را نسبت به کارآمدی مجموع گامهای پیشبینیشده برای رفع فیلتر ناامید کند.
اسامی موافقان فیلترینگ را منتشر کنید
صبح روز گذشته و پیش از برگزاری جلسه شورای عالی فضای مجازی و تصمیمگیری درباره ادامه فیلترینگ، جمعی از نمایندگان مجلس طی نامهای خطاب به این شورا خواستار ادامه وضعیت فعلی فیلتر پلتفرمها شدند. گفتهشده این نامه به امضای ۱۳۶ نفر از نمایندگان مجلس رسیده اما اسامی این نمایندگان منتشر نشده و معلوم نیست کدامیک از نمایندگان همچنان موافق فیلترینگ هستند. این نمایندگان- که حتی از انتشار نامشان ذیل این نامه امتناع ورزیدهاند- احتمالاً از مخالفت فضای اجتماعی نسبت به نظر خود آگاه بودهاند که در حرکتی که یادآور تصویب پنهانی طرح صیانت است به مخالفت با رفع فیلتر برخاستهاند. خوب است هیئترئیسه مجلس در راستای عمل به شعار شفافیت، اسامی این نمایندگان را منتشر کند.