سیدسجاد موسویزاد، دانشجوی دکتری عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران:
یا من اسمه دوا و ذکره شفا
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ارادت و احترام دارم حضور حجتالاسلاموالمسلمین، جناب آقای دکتر اژهای، مسئولان محترم و سایر حضار گرانقدر، اینجانب سیدسجاد موسویزاد، دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به عنوان عضو کوچکی از جامعه سلامت در حضور شما قرار دارم. حرفهای که از دیرباز به عنوان حرفهای مقدس در قلوب و اذهان مردم ایران جای داشته است. جناب دکتر اژهای، هیچکس از شما بیشتر باخبر نیست از حوادث تلخی که این روزها گریبانگیر کادر سلامت کشور شده است. از سختی کار، فشار بالا و کیفیت پایین معیشتی گرفته تا کملطفی رسانهها و به دنبال آن آزار برخی افراد شرور درحق این جامعه. قطعاً اخبار مرتبط با استاد بزرگوار ما دکتر مسعود داوودی متخصص قلب و عروق را شنیدهاید که چگونه طی فاجعهای هولناک، مظلومانه از میان ما پر کشید و رفت و چندین اخبار دیگر که مجال پرداختن به آن نیست. آن هم درمورد جامعهای که علیرغم کمبودهای فراوان، همواره در تکاپو بوده تا شاخصهای سلامت و بهداشت کشور و دستاوردهای پزشکی در خاورمیانه و جهان بدرخشد و بیتوقف درحال خدمتگزاری به مردم بوده است. نمونه عینی آن 2 سال درگیری با کرونا که با شجاعت در خط مقدم آن جنگیدند؛ اما به همین زودی فراموش شد؛ اما اکنون فضا بهگونهای شده که بهآسانی به خود اجازه میدهند تا علیه این قشر قیام کنند و با افتخار درمورد آسیبی که وارد کردهاند، صحبت کنند. این موضوع قطعاً بیتأثیر از فعالیت منفی رسانههای جمعی و همچنین طبهای مکملی که پا را فراتر از چهارچوب خود گذاشته و قصد تخریب طب مدرن را دارند، نیست. متأسفانه، در طی مدت اخیر شاهد حوادث تأسفبار و غیرقابل قبولی بودهایم که علاوه بر خدشهدار کردن حرمت خدمتگزاران سلامت کشور، امنیت جانی و حرفهای پزشکان و سایر اعضای کادر درمان را به مخاطره انداخته است؛ از این رو از شما مواردی را به عنوان راهکار در جهت اصلاح این وضعیت نابسامان تقاضامندیم.
اولاً، تأمین امنیت کادر درمان در محلهای خدمت از جمله بیمارستانها، پایگاههای سلامت روستایی و مناطق محروم یک ضرورت حیاتی است. پزشکان، پرستاران و سایر کادر درمان نباید در هنگام خدمترسانی به مردم شریف کشور دغدغه امنیت جانی خود را داشته باشند. انتظار میرود سازوکارهای مؤثرتری (از جمله نیروهای آموزش دیده و مجهز حراستی و انتظامی) در راستای حفاظت از این عزیزان تدوین و اجرایی شود.
ثانیاً، تغییر رویکرد رسانهها و فرهنگسازی عمومی درجهت حمایت از کادر درمان ضروری است. نفرتپراکنی و بیحرمتی به این قشر توسط رسانهها و طرفداران طبهای مکمل نهتنها به انسجام اجتماعی آسیب میزند، بلکه اعتماد عمومی به سیستم سلامت را نیز تضعیف میکند. تقاضا داریم که قوه قضائیه با عوامل نفرتپراکنی برخورد جدی داشته و زمینهساز بازتاب تصویری مثبت و واقعبینانه از خدمات کادر درمان و همچنین فرهنگسازی مطلوب توسط رسانه باشد.
ثالثاً، بازبینی قوانین مرتبط با دفاع شخصی کادر درمان باید در اولویت قرار گیرد. پزشکان و پرستاران باید امکان محافظت قانونی و مناسب از خود را داشته باشند، به ویژه در مواجهه با خشونت در محیطهای درمانی. فراهم کردن ابزارهای دفاعی با مجوز نظام پزشکی میتواند در پیشگیری از آسیب و کاهش خشونت نقش بسزایی ایفا کند.
رابعاً، لازم است علاوه بر درنظرگرفتن اشد مجازات برای افراد خاطی در این زمینه، قوانین کیفری شفاف و سختگیرانهتری برای برخورد با تنشآفرینی و پرخاشگری علیه کادر درمان در محیطهای کاری تدوین شود. چنین قوانینی نهتنها از این عزیزان حمایت خواهد کرد بلکه به حفظ نظم و آرامش در محیطهای درمانی کمک میکند.
خامساً، سلامت روان کادر درمان نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد. این قشر از همان زمان دانشجویی تا در محل خدمت، همواره تحت تنشهای گوناگون جسمانی و روانی بوده است. تسهیل ارائه خدمات مشاوره و روانشناسی، غربالگری مستمر و بهبود شرایط معیشتی از جمله راهکارهایی است که میتواند به کاهش آسیبهای روحی و روانی در این قشر و پیشگیری از حوادث ناگوار کمک کند. در پایان از جنابعالی و تمامی مسئولان قضائی محترم تقاضا داریم که با حساسیت و جدیت به این مسائل ورود کنند و در کنار کادر درمان امنیت، آرامش و سلامت جامعه را تضمین کنند.