زهرا طیبی، خبرنگار گروه نقد روز: حزبالله لبنان «ستون فقرات و شبکه عصبی جامعه اطلاعاتی اسرائیل» را هدف قرار داد. این خبری بود که تقریبا یک هفته گذشته منتشر شد و حزبالله لبنان اعلام کرد که در عملیات روز اربعین و در پاسخ به ترور فؤاد شکر توسط اسرائیل یگان 8200 را هدف قرار داده که بزرگترین یگان اطلاعاتی و شنودی اسرائیل است. حالا بعد از گذشت یک هفته از آغاز این عملیات، انفجار پیجرهای نیروهای حزبالله رخ داد. امری که این احتمال را تقویت میکند که رژیمصهیونیستی این اقدام را در پاسخ به حمله به یگان 8200 اسرائیل انجام داده باشد، اتفاقی که برای رژیمصهیونیستی گران تمام شده است.
حمله صهیونیستها برای جبران یک خسارت سنگین
آنچه روز سهشنبه در لبنان رخ داد، منجر به مجروحیت بیش از 2 هزار نفر در لبنان شد. انفجار پیجرهایی که گفته میشد به تازگی از مجارستان خریداری شده بود، این گزاره را تقویت کرد که خرابکاری از جانب صهیونیستها برای ضربهزدن به نیروهای حزبالله لبنان صورت گرفته است. درمورد چگونگی انجام این عملیات اما روایتهای مختلفی وجود داشت، گفته میشد گرم شدن بیش از اندازه باتریهای پیجرها که به خاطر ارسال زیاد فرکانسها صورت گرفته، منجر به انفجار همزمان پیجرها شده است. از طرفی، هک پیجرها توسط رژیمصهیونیستی هم گزاره دیگری بود که درمورد این حمله مطرح بود. گزاره دیگری که درباره علت انفجار پیجرها مطرح میشد این بود که درون این پیجرها تراشههایی برای انفجار کار گذاشته شده بود. ادوارد اسنودن، یکی از مقامات ارشد سابق آژانس امنیت ملی و سیا در آمریکا نیز درباره این انفجار گفت: «انفجارهای رادیویی در لبنان، احتمالا ناشی از بارهای انفجاری بوده و نه گرم شدن بیش از حد باتریها.» رژیمصهیونیستی البته سابقه انجام عملیاتهای تروریستی با جایگذاری مواد منفجره در تلفنهمراه و بیسیم را داشته است. ترور یحیی عیاش، فرمانده گردانهای عزالدین قسام در ژانویه1996 از طریق جایگذاری ماده منفجره در تلفن همراه او صورت گرفت. اما این بار شدت اقدام تروریستیای که رژیمصهیونیستی علیه لبنان انجام داده، گستردهتر از حملات تروریستیای بوده که پیش از این علیه لبنان انجام شده است.
کاهش محسوس فعالیت سایبری صهیونیستها بعد از حمله حزبالله
بهنظر میرسد حمله تروریستیای که رژیم انجام داده بود با هدف کشتن نیروهای حزبالله صورت نگرفته بلکه روی تاثیر روانی این حمله به حزبالله حساب بیشتری باز شده است. کما ایکنه تضعیف حزبالله در دستور کار رژیمصهیونیستی قرار داشته است. با این همه این حمله تروریستی درست بعد از انجام عملیات اربعین حزبالله و حمله به پایگاه «گلیلوت» و «عین شیمر» در یگان 8200 صورت گرفت. گزارهای که نفیسه کوهنورد، خبرنگار بیبیسی فارسی آن را یکی از دلایل حمله صهیونیستها به نیروهای حزبالله دانسته و گفت «در پاسخ به ترور فؤاد الشکر یک مرکز استخباراتی در اسرائیل، در نزدیکی تلآویو هدف قرار داده شده است.» او البته به این موضوع هم اشاره کرد که اگرچه اسرائیل این موضوع را تکذیب کرده اما به خاطر محدودیتهای امنیتی که برای گزارش کردن تلفات این حمله صورت گرفته اطلاعات زیادی در مورد آن داده نشده است. یگان 8200 تقریبا بزرگترین دستگاه اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل است که به شنود و جاسوسی اطلاعات مشغول است و در آخرین حمله لبنان مورد هدف قرار گرفته بود. اسرائیل اطلاعات دقیقی در مورد تلفات و شدت خسارات عملیات لبنان مطرح نکرده اما بهنظر میرسد تلفات این عملیات آنقدر بالا بوده که آنها در پاسخ به آن پیجرهای حزبالله را منفجر کردهاند. از طرفی نوع حملهای که اسرائیل انجام داده و انفجار وسایل ارتباطی نیز این گزاره را تقویت میکند که رژیمصهیونیستی تلاش دارد شکست سختی را که در عملیات اربعین حزبالله خورده است، جبران کند. خسارتی که در جریان عملیات حزبالله به یگان 8200 وارد شد، آنقدر بود که فرمانده یگان 8200 را وادار به استعفا کرد. نکته مهم دیگر این است که برمبنای اطلاعاتی که به دست «فرهیختگان» رسیده است، بعد از انجام این عملیات شدت فعالیت سایبری کانالهای وابسته به رژیمصهیونیستی در توییتر و اینستاگرام علیه ایران بهطور محسوسی کاهش پیدا کرده است.
در موقع بروز بحران روی روان مردم راه نروید
حمله تروریستیای که رژیمصهیونیستی در لبنان انجام داد، در فضای سیاسی داخل ایران واکنشهایی به همراه داشت. بخش زیادی از نگرانیها بعد از اعلام خبر مجروحیت سفیر ایران در لبنان منتشر شد، برخی نیز تحلیلهایی در مورد اینکه اقدام حزبالله و موضعگیری ایران در این اتفاقات میبایست چگونه باشد، مطرح شد. بخش عجیب و جالب توجهی از واکنشها در داخل ایران، ارتباط دادن انفجار پیجرها به مسأله جنجالی و پرحاشیه داخل ایران بود. از روز حمله صهیونیستها تا الان اظهاراتی درمورد ارتباط این موضوع با فیلترینگ مطرح شده است. یکی از نمایندگان مجلس نیز در واکنشی عجیب به انفجار پیجرها این موضوع را به لزوم بومیسازی اینترنت ارتباط داد و آن را لازم دانست. البته بهنظر میرسد برخی از این اظهارات بیتوجه به ابعاد دقیق ماجرا صورت گرفته است؛ چراکه پیجرها دسترسی به اینترنت نداشته و از طریق سیگنالهای رادیویی کار میکرده است. بهنظر میرسد نیاز است تا فعالان رسانهای و البته برخی نمایندگان حساسیت اظهارنظر در شرایط بحرانی و مواردی را که اتفاقی در منطقه رخ داده است، درک کنند و متوجه شوند کوچکترین اظهارنظری در چنین شرایطی میتواند هیزمی برآتش اتفاقات باشد. نکته مهم دیگر اینکه در شرایطی که رسانههای وابسته به رژیمصهیونیستی از هر وسیلهای برای تحریک افکار عمومی ایران استفاده میکنند، مطرح کردن اظهاراتی که میتواند روان جامعه را بههم بریزد، تنها ابزار مناسبی برای تحریک افکار عمومی در اختیار دشمن قرار میدهد. علاوهبراین باید توجه داشت که اظهارات اینچنینی نه ابعاد کارشناسی دقیقی دارد، نه موضوعیتی دارد و نه حتی مشکلی را حل میکند.
محمد خواجویی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با «فرهیختگان»:
آنچه در اقدام تروریستی رژیمصهیونیستی علیه حزبالله رخ داده است، ابعاد مختلفی دارد. درحالحاضر تحلیلهای مختلفی در مورد اینکه اقدام بعدی صهیونیستها چه خواهد بود، مطرح شده است. سوالی که همچنان در این رابطه وجود دارد اینکه آیا رژیمصهیونیستی این اقدام تروریستی را مقدمهای برای حمله مستقیم به لبنان انجام داده است؟ گزاره دیگری که در این رابطه مطرح میشود نیز این است که رژیمصهیونیستی این اقدام تروریستی را در پاسخ به حمله به یگان 8200 انجام داده. برای بررسی بیشتر ابعاد این اقدام تروریستی با محمد خواجویی، کارشناس مسائل خاورمیانه گفتوگو کردهایم که در ادامه از نظر میگذرانید.
محتملترین سناریو؛ پیجرها دستکاری شده بودند
خواجویی ابتدا درباره اینکه انفجار پیجرها به چه صورت انجام شده و سناریو محتمل در این رابطه چیست، گفت: «طبیعتا باید منتظر بمانیم و ببینیم دقیقا چه اتفاقی افتاده. چند سناریو مطرح شده که مهمترین و شایعترین سناریو این است که این پیجرها از فرآیند خرید تا تحویل به حزبالله مجهز یا به نحوی دستکاری شده و داخل آن مواد انفجاری ریخته شده است تا تبدیل به جسم انفجاری شود. درباره این سناریو با توجه به نوع انفجارها بیشتر صحبت میشود. با توجه به نوع انفجارهای صورت گرفته که از نظر برخی کارشناسان فنی فراتر از انفجار یک باتری لیتیومی و به نظر میرسد که مواد منفجره هرچند محدود در آن پیجرها کارگذاشته شده است. البته سناریوهای دیگر هم مطرح است که مهمترین آن هک سیستم ارتباطی این پیجرها بوده؛ با وجود اینکه این موضوع بسیار دشوار است. چون باتوجه به تاکیداتی که سیدحسن نصرالله داشت نیروهای حزبالله از تلفن همراه به جهت اینکه امکان ردیابی را سهلتر میکند، استفاده نکنند برای همین به استفاده از این پیجرها روی آوردند. براساس این سناریو احتمالا این شبکه هک شده است و بر اثر مکانیسمهایی مانند ارسال سیگنالهای اضافی یا هر اقدامی که انجام شده، توانستند براساس فرمانهایی باتریهای موجود در پیجرها را منفجر کنند.»
اسرائیل این حمله را از پیش برنامهریزی کرده بود
خواجویی حملهای که رژیم انجام داده را پیچیده دانست و توضیح داد: «ما با بزرگترین عملیات در لبنان مواجهیم. این عملیات بیسابقه بوده است. به هر شکل و با هر سناریویی که این اتفاق افتاده، این عملیات بسیار پیچیده بوده و مشخص است که با برنامهریزی از پیش تعیین شده انجام گرفته است. میتوان گفت یکی از اهداف خاص اسرائیل در کنار دیگر اهدافش مانند ترورهای هدفمند، نمایش قدرت و برتری اطلاعاتی و امنیتی است. یکی از کارویژههایی که دستگاه امنیتی اسرائیل بعد از عملیات 7 اکتبر برای خودشان قرارداده، این بوده که به عملیاتهایی دست بزند که در نوع خودش بیسابقه بوده و درون آن توانایی امنیتی خودش را نشان دهد. باید منتظر بمانیم و ببینیم چه خواهد شد. آیا در کنار حوادث دیگری مانند ترورهای هدفمند ازجمله ترور فرماندهان ارشد، این تجربیات منجر به بازنگری حزبالله در ساختار امنیتی خود خواهد شد؟ البته این مسأله، منحصر به حزبالله نیست، بلکه مسألهای است که ایران هم با آن درگیر است. باتوجه به نوع تقابلی که با اسرائیل دارد هم از نظر بحث حفاظت اطلاعات و هم از نظر مباحث فنی حتما لازم است بازنگری انجام شود تا مجموعه محور مقاومت با آسیبهای کمتری روبهرو شود.»
اسرائیل بهدنبال افزایش فشار روانی بر حزبالله
خواجویی معتقد است اسرائیل این عملیات را برای نمایش توان عملیاتی خود انجام داده و گفت: «درست است که در همه عملیاتها اسرائیل در حال آشکار کردن توان امنیتی خود است اما این نوع عملیات با عملیاتهای قبلی تفاوت دارد، برخلاف عملیاتهایی که اسرائیل یک فرمانده خاص را شناسایی و ترور میکرد و اتفاقا اصرار داشت که در آن عملیات فقط خود آن فرد ترور شود و از این طریق دقت عملیات خودش را نشان دهد؛ ما در این عملیات با یک شیوه جدید روبهروییم، به اینگونه که اساسا هدفگذاری در این عملیات کشتن فرد خاص یا افراد خاص نیست. این عملیات اتفاقا با وجود گستردگی زیاد، قربانیان زیادی نداشته است. اینجا دقیقا متوجه این تمایز میشویم که اتفاقا هدف اصلی اسرائیل در این عملیات ایجاد حس ارعاب در فضای لبنان و بهویژه در بدنه حامی حزبالله در لبنان است. تا پیش از این عمده هدفهایی که در درگیریها بین اسرائیل و حزبالله بود، در مناطق جنوب لبنان اتفاق میافتاد و در واقع جاهایی که خالی از سکنه بود، اما در این عملیات تکتک انفجارها در مغازه و نانوایی اتفاق میافتد. شما فکر کنید وقتی اعلام میشود 3000 مجروح داشته، یعنی این میزان پیجر بوده که منفجر شده است. تکتک این عملیاتها در جایجای مختلف لبنان اتفاق افتاده و همه آنها شاهدهایی داشته است که برخی از آنها نیز مجروح شدهاند. اما اگر مجروح هم نشده باشند، این صحنه را دیدهاند. به باور من عملیات ارعاب در لبنان بودهاست که این حس ارعاب عامل فشاری روی حزبالله باشد که هم روحیه نیروهای حزبالله را کم کند و هم عامل فشاری از سمت مردم به حزبالله باشد تا به جنگ با اسرائیل خاتمه دهد. این حداقل هدفی است که به نظر من این عملیات داشته است.»
حزبالله نمایش قدرت علیه رژیمصهیونیستی را ادامه میدهد
خواجویی در ادامه این حمله را در پاسخ به عملیات حزبالله به یگان 8200 دانسته و گفت: «حزبالله در عملیاتی که در پاسخ به ترور آقای فؤاد شکر انجام داد، اگرچه سعی کرد پاسخ کیفی به اسرائیل بدهد، ولی جانب احتیاط را هم رعایت کرد تا جلوی جنگ گستردهتر با اسرائیل را بگیرد. طبیعتا حزبالله بعد از این ضرباتی که متحمل شده، کوتاه نیامده است و همچنان در جبهه تقابلش با اسرائیل را ادامه میدهد و هر از چندگاه نیز سطح درگیریاش را افزایش داده و مناطق دورتری از مرز با لبنان را مورد هدف قرار میدهد یا دست به اقدامهایی میزند مانند رونمایی از شهر زیرزمینی حزبالله که یکی از پایگاههای پرتاب موشک حزبالله در جنوب لبنان بودهاست. همه اینها نمایش قدرت حزبالله است و طبیعتا آن اقدامی هم که انجام داد یک ضربه به اسرائیل بود و این وضعیت کنش و واکنش زنجیرواری که بین دو طرف اتفاق میافتد، ادامه دارد؛ چون آنها این شرایط را ادامه میدهند تا در این نبرد وزن و موقعیتشان را حفظ کنند و درنهایت حریف را عقب برانند. درحالحاضر هم نشانههایی وجود دارد که هر دو طرف با وجود اینکه مسائل برایشان هزینهزاست اما عقبنشینی نمیکنند و سرنوشت این تقابل نیز برای هر دوطرف حیاتی است.»
لبنان، غزه نیست
خواجویی در مورد اینکه آیا احتمال دارد که اسرائیل حمله زمینی به لبنان داشته باشد نیز توضیح داد: «مساله اینجاست که اسرائیل میخواهد مساله جبهه شمال را حل کند، یعنی اجماعی در اسرائیل وجود دارد که ما باید به این وضعیت ناپایداری که در جبهه با لبنان داریم، پایان دهیم. در اسرائیل میگویند یکسال است که یک گروه امنیت و بازدارندگی اسرائیل را مخدوش کرده است. قریببه 70، 80 هزار نفر که ساکن آن مناطق بودند، مجبور شدند خانهشان را ترک کنند و به مناطق دیگر بروند و حالا اجماعی وجود دارد که این وضعیت باید پایان پیدا کند. باتوجه به اینکه نوعی پایداری نسبی را اسرائیل در جبهه غزه پیدا کرده است، میخواهد وضعیت شمال را هم حل کند و به نتیجه برساند. برای همین ما شاهد افزایش نیروهای اسرائیلی در جبهه مقابل لبنانیم. حتی از سمت غزه بهسمت لبنان منتقل شدهاند. دو گزینه مطرح است؛ یک گزینه حداقلی، یعنی اسرائیل همه این کارها و عملیاتهای هدفمند را انجام میدهد و عملیاتهایش را تشدید میکند تا درنهایت حزبالله به درگیری پایان دهد و به پشت رود لیتانی براساس قطعنامه 1701 برود. یعنی به عبارتی ترتیبات امنیتی قبل از عملیات اکتبر را برگرداند و شرایط به عقب برگردد. حتی با وجود اینکه حزبالله هم در لبنان وجود دارد، شرایط به شکل سابق ادامه پیدا کند و اسرائیل هم بیش از این انتظار تغییر نداشته باشد. گزینه حداکثری این است که خیر، اسرائیل به این حد بسنده نکند و با توجه به نگرانیهای بعد از 7 اکتبر و نفوذ نیروهای حماس در اسرائیل و نگرانی اینکه چنین تجربهای چند وقت دیگر در جبهه لبنان اتفاق بیفتد، اسرائیل دنبال این باشد که نهتنها ترتیبات امنیتی به قبل برگردد بلکه ضربات بیشتری را متوجه حزبالله کند و وارد جنگ گسترده با حزبالله شود؛ بهگونهای که دیگر شاهد حزبالله قبل از 7 اکتبر نباشد بلکه یک حزبالله ضعیفتری را پیشروی خود ببیند. لازمه این هدف حداکثری جنگ گستردهتر یا عملیات هوایی گسترده در مناطق جنوبی لبنان و مشخصا اهداف مربوط به حزبالله یا ورود زمینی به خاک لبنان است که این ورود زمینی یا بهصورت موقت یا طولانیمدت است. اما حقیقتا تحقق این سناریوها با توجه به اینکه حزبالله دستبسته نیست و مجهز به نیروهای زبده و موشکهای نقطهزن است و حمایتهای ایران و دیگر اجزای محور مقاومت را هم دارد، کار بسیار، بسیار هزینهزایی است. به عبارتی اگر اسرائیل بخواهد چنین هدف حداکثریای را پیش بگیرد، طبیعتا گویی اسرائیل وارد یک قمار بزرگ شده است که نتیجهاش روشن نیست. به باور من میتوانیم بگوییم اسرائیل دستکم بهدنبال برگرداندن ترتیبات امنیتی به قبل از 7 اکتبر است، اما بعید است توانایی این را داشته باشد که بیش از این به اهداف خود برسد، بهجهت اینکه قدرت تخریبی حزبالله بسیار بیشتر از حماس است؛ چراکه لبنان، غزه نیست. اصلا اگر اسرائیل بخواهد وارد جنگ گسترده شود قطعا ضربات زیادی را هم خواهد خورد و من فکر میکنم فارغ از اظهارنظرهای رسانهای که مقامات اسرائیل دارند در برهه کنونی این انتخاب برای اسرائیل وجود ندارد که وارد چنین جنگی شود. پیشبینی من این است که ما شاهد تشدید درگیریها خواهیم بود اما اینکه اسرائیل بخواهد وارد جنگ زمینی با لبنان شود فعلا در شرایط کنونی تحققش بعید به نظر میرسد.»