حانیه قاسمیان، خبرنگار گروه جهانشهر: صعود کامالا هریس، نامزد دموکرات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در انتخابات ۲۰۲۴ نشاندهنده پایداری و توانایی او در بازآفرینی کمپین دموکراتهاست که تحت رهبری جو بایدن دچار افت شده بود. پس از عملکرد ضعیف بایدن در مناظرهها-که بهطور قابل توجهی موقعیت ترامپ را تقویت کرد- ورود هریس به رقابتهای انتخاباتی، چشمانداز سیاسی انتخابات پیش رو را تغییر داده است؛ بهویژه در ایالتهای کلیدی مانند ویسکانسین، پنسیلوانیا و میشیگان که او با ۴ امتیاز از ترامپ پیشی گرفته است. هریس با موفقیت توانسته پایگاه دموکراتها را تجمیع و حمایت رأیدهندگان قبلا بیتفاوت را جلب کند. یکی از عواملی که به افزایش شتاب او کمک کرده، نحوه مدیریت حساس مسائل، ازجمله تغییر لحن او در سیاست خارجی است. در میشیگان، جایی که رأیدهندگان عربآمریکایی و مسلمان از موضع بایدن در مورد غزه ناراضی بودند، لحن همدردانهتر هریس در مورد حقوق فلسطینیها به او کمک کرده تا اندکی حمایت جمعیت مسلمان را به خود جلب کند. علاوهبر این، توانایی هریس در جلب توجه به گروههای جمعیتی مختلف، ازجمله اقلیتها و جوانان پیشرو، نقشی کلیدی داشته است. بسیاری از این رأیدهندگان که نسبت به بایدن ناامید شده بودند، اکنون به حمایت از هریس روی آوردهاند. نظرسنجیها نشان میدهند که رویکرد او توانسته کمپین دموکراتها در ایالتهای نوسانپذیر را که برای پیروزی در کالج الکترال بسیار حیاتی است، احیا کند.
حزب جمهوریخواه متوجه این وضع شده و زنگهای خطر در درون حزب به صدا درآمدهاند؛ چراکه موج اولیه محبوبیت ترامپ پس از شکست بایدن در مناظرهها اکنون با افزایش برتری هریس در مناطق کلیدی به چالش کشیده شده. با اینکه تایید ترامپ همچنان در میان پایگاه او قوی است، کاهش فاصله در ایالتهای متزلزل نشاندهنده رقابت فشرده پیش روست. توانایی هریس در تغییر روند به نفع خود، مهارت او را بهعنوان یک نامزد توانمند در جلب ائتلافهای متنوع نشان میدهد و او را به حریفی قابل توجه برای کمپین جمهوریخواهان تبدیل کرده است. در آستانه اولین مناظره کامالا هریس و دونالد ترامپ، بازار نظرسنجیها در ایالات متحده داغ است. مراکز نظرسنجی متعددی، نظرسنجیهای خود را منتشر میکنند که آمار و ارقام آنها گاهی با یکدیگر تفاوت معناداری دارند. با توجه به اینکه عمده این نظرسنجیها توسط موسسات خصوصی وابسته به احزاب آمریکا انجام میشوند، بسیاری از کارشناسان اعتبار نظرسنجیها را مورد پرسش قرار دادهاند. تفاوت نظرسنجیهای منتشر شده در انتخاباتهای سال 2016 و 2020 آمریکا با واقعیت رقم خورده، به تردیدها درباره اعتبار نظرسنجیهای انتخابات آمریکا دامن زده است.
عملکرد صنعت نظرسنجی در انتخابات آمریکا
اعتماد به نظرسنجیهای عمومی در ایالات متحده در پی خطاهایش در انتخاباتهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ متزلزل شد. در هر دو انتخابات عمومی، بسیاری از نظرسنجیها، قدرت نامزدهای جمهوریخواه، ازجمله دونالد ترامپ را دستکم گرفته بودند. این خطاها برخی محدودیتهای واقعی نظرسنجیها را آشکار کرد. در انتخابات میاندورهای که پس از این انتخاباتها برگزار شد، عملکرد نظرسنجیها بهتر بود. اما بسیاری از آمریکاییها همچنان نسبت به اینکه آیا نظرسنجیها میتوانند تصویری دقیق از ترجیحات سیاسی عمومی ارائه دهند، تردید دارند. چالشهایی که نظرسنجیها با آنها مواجهاند، انکارناپذیر است. علاوهبر مشکلات قدیمی مانند افزایش عدم پاسخگویی و هزینهها، تابستان ۲۰۲۴ رویدادهای غیرعادیای را به همراه داشت که فضای انتخابات ریاستجمهوری را متحول کرد. افرادی با دانش عمیق از نظرسنجیها به سختی در حال کار برای حل مشکلات آشکار شده در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ هستند و از منابع دادهها و روشهای مصاحبه بیشتری نسبت به گذشته استفاده میکنند. با این حال، نظرسنجیها زمانی برای عموم مفیدترند که مردم آمریکا توقعات واقعیتری از آنها داشته باشند.
چگونه نظرسنجیهای انتخاباتی انجام میشوند؟
نظرسنجیکنندگان در واکنش به مشکلات انتخاباتهای قبلی، تغییراتی اعمال کردهاند. به این ترتیب نظرسنجیهای امروز با نظرسنجیهای سال ۲۰۱۶ متفاوت است. اکثر سازمانهای نظرسنجی ایالات متحده که نظرسنجیهای ملی را در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۲ انجام داده و منتشر کردند(۶۱ درصد) از روشهایی در سال ۲۰۲۲ استفاده کردند که با آنچه در سال ۲۰۱۶ استفاده میکردند متفاوت بود. از سال ۲۰۲۲ تغییرات ادامه داشته است. یکی از تغییرات این است که تعداد سازمانهای فعال نظرسنجی بهطور قابل توجهی افزایش یافته که نشان میدهد موانع کمتری برای ورود به عرصه نظرسنجی وجود دارد. تعداد سازمانهایی که نظرسنجیهای ملی انتخاباتی انجام میدهند بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲ بیش از دو برابر شده است. پیشبینی اینکه چه کسانی رأی خواهند داد؛ حیاتی و دشوار است. نظرسنجیهای پیش از انتخابات با یک چالش مهم مواجهاند که نظرسنجیهای معمولی با آن روبهرو نیستند: تعیین اینکه چه کسی از افراد نظرسنجیشده درنهایت رأی خواهد داد. علیرغم توجه زیاد به این انتخاباتها، حدود یکسوم از آمریکاییهای واجد شرایط در انتخابات ریاستجمهوری رأی نمیدهند. تعیین اینکه چه کسانی از رأی دادن خودداری خواهند کرد، دشوار است زیرا مردم نمیتوانند بهطور کامل رفتار آینده خود را پیشبینی کنند. بسیاری از مردم آمریکا احساس فشار اجتماعی میکنند که بگویند رأی خواهند داد، حتی اگر احتمال کمی وجود داشته باشد. هیچکس نمیداند چه گروههایی از رأیدهندگان پیش از روز انتخابات شرکت خواهند کرد. نمیتوان مطمئن بود که آیا جوانان بیشتر از حد معمول شرکت خواهند کرد یا اینکه گروههای نژادی یا قومی کلیدی این کار را انجام خواهند داد. این بدان معناست که نظرسنجیکنندگان مجبورند حدسهای تحصیلی درباره میزان مشارکت بزنند، معمولا با استفاده از ترکیبی از دادههای تاریخی و اندازهگیریهای فعلی از اشتیاق به رأی دادن. این بسیار متفاوت از نظرسنجیهای معمولی است که عمدتا از مردم آمریکا درباره نیات آینده آنها سوال نمیکنند.
زمانی که اخبار مهم منتشر میشود، زمانبندی یک نظرسنجی میتواند مهم باشد
نظر افکارعمومی در بیشتر مسائل بهطور شگفتآوری پایدار است، بنابراین برای درک اینکه مردم آمریکا درباره یک موضوع چه فکری میکنند، لزوما نیازی به نظرسنجی اخیر نداریم. اما رویدادهای دراماتیک میتوانند نظر عمومی را تغییر دهند، بهویژه زمانی که مردم آمریکا برای اولینبار درباره یک موضوع جدید مطلع میشوند. برای مثال، نظرسنجیهای تابستان امسال تغییرات قابل توجهی در نگرشهای رأیدهندگان پس از کنارهگیری جو بایدن از رقابت ریاستجمهوری مشاهده کردند. نظرسنجیهایی که بلافاصله پس از یک رویداد مهم انجام میشوند ممکن است تغییر در نظر عمومی را ثبت کنند اما این تغییرات گاهی کوتاهمدت هستند. نظرسنجیهای انجام شده در هفتهها یا ماههای بعد به ما اجازه میدهند، ببینیم آیا یک رویداد تاثیر طولانیمدتی بر روحیه عمومی داشته است یا خیر؟
دقت نظرسنجیها چقدر است؟
پاسخ به این سوال بستگی به این دارد که چه انتظاری از نظرسنجی دارید. نظرسنجیها برای اهداف مختلفی استفاده میشوند، علاوهبر نشان دادن اینکه چه کسی جلوتر و چه کسی عقبتر است در یک رقابت انتخاباتی. اما درست یا غلط، دقت نظرسنجیهای انتخاباتی معمولا براساس میزان تطابق آنها با نتیجه انتخابات قضاوت میشود. براساس این معیار، نظرسنجیهای سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ عملکرد ضعیفی داشتند. در هر دو سال، نظرسنجیهای ایالتی با خطاهای جدی مواجه بودند. نظرسنجیهای ملی در سال ۲۰۱۶ بهطور معقول عمل کردند اما در سال ۲۰۲۰ دچار افت شدند. با این حال، نتایج انتخابات عمومی تنها یکی از معیارهای ارزیابی دقت نظرسنجیهایند. در سال ۲۰۲۰، بررسی پس از انتخابات انجمن آمریکایی تحقیقات افکار عمومی (AAPOR) نشان داد؛ «نظرسنجیهای ۲۰۲۰ شامل خطای نظرسنجی با اندازهای غیرمعمول بود. این خطا بیشترین مقدار در ۴۰ سال گذشته برای رای عمومی ملی و بیشترین مقدار در حداقل ۲۰ سال گذشته برای تخمینهای ایالتی رای در انتخابات ریاستجمهوری، سنا و فرمانداریها بود.»
اندازه این خطاها چقدر بود؟ نظرسنجیهای انجامشده در دو هفته آخر قبل از انتخابات نشان میداد که اختلاف بایدن با ترامپ تقریبا دو برابر چیزی بود که درنهایت در شمارش نهایی رای عمومی ملی بهدست آمد. خطاهایی از این دست باعث میشود که در صورت رقابت نزدیک در انتخابات، دشوار باشد تا با اطمینان درباره پیشتاز بودن یک نامزد صحبت کرد که در بسیاری از انتخابات آمریکا این موضوع صدق میکند. موسسههای نظرسنجی بهدرستی در حال تلاش برای بهبود دقت نظرسنجیهای خودند. اما حتی خطایی در حدود ۴ یا ۵ درصد چندان نگرانکننده نیست اگر هدف نظرسنجی توصیف این باشد که آیا عموم مردم آمریکا دیدگاه مطلوب یا نامطلوبی نسبت به نامزدها دارند یا اینکه نشان دهد کدام مسائل برای کدام رأیدهندگان مهم است. در سوالاتی که به سنجش موقعیت مردم آمریکا در مورد مسائل میپردازد، معمولا میخواهیم بدانیم بهطور کلی مردم آمریکا در کجا ایستادهاند و نیازی به دانستن درصد دقیق آمریکاییهایی که مثلا میگویند تغییرات اقلیمی عمدتا ناشی از فعالیتهای انسانی است، نداریم. حتی اگر عملکرد نظرسنجیها در انتخابات اخیر را ارزیابی کنیم، نظرسنجیها همچنان میتوانند تصویر دقیقی از احساسات عمومی درباره مسائل مهم روز ارائه دهند.
در مقایسه با دیگر انتخابات ۲۰ سال گذشته، نظرسنجیها در زمان حضور دونالد ترامپ در انتخابات کمتر دقیق بودند. نظرسنجیهای پیش از انتخابات سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰، زمانی که ترامپ کاندیدای انتخابات بود، دچار خطاهای بزرگی شدند؛ بهویژه در سطح ایالتی. اما این نظرسنجیها در انتخابات میاندورهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲، زمانی که او در انتخابات حضور نداشت، عملکرد نسبتا خوبی داشتند. در طول کمپین ۲۰۱۶، ناظران درباره احتمال اینکه حامیان ترامپ کمتر مایل به ابراز حمایت خود در یک نظرسنجی باشند، حدسهایی زدند؛ پدیدهای که گاهی بهعنوان «اثر ترامپ خجالتی» توصیف میشود. اما یک کمیته از کارشناسان نظرسنجی پنج آزمایش مختلف از تئوری «ترامپ خجالتی» را ارزیابی کرد و برای هرکدام از آنها شواهد کم یا هیچ مدرکی پیدا نکرد. بعدها مرکز تحقیقات پیو و در یک آزمایش جداگانه، یک محقق از دانشگاه ییل نیز شواهدی کم برای حمایت از این ادعا یافتند یا هیچ شواهدی نیافتند.
توضیح دیگر این است که جمهوریخواهان در دوره ترامپ کمی کمتر از دموکراتها مایل به شرکت در نظرسنجیها بودهاند. نظرسنجیکنندگان این را «تعصب عدم پاسخ حزبی» مینامند. شگفتآور است که نظرسنجیها بهطور تاریخی هیچ الگوی خاصی برای جانبداری از یک طرف یا طرف دیگر نشان ندادهاند. خطاهایی که در هشت سال گذشته به نفع نامزدهای دموکرات بودند، ممکن است نتیجه رشد قطبیسازی سیاسی به همراه کاهش اعتماد در میان محافظهکاران به سازمانهای خبری و دیگر نهادهایی که نظرسنجیها را انجام میدهند، باشد. صرفنظر از علت، این واقعیت که ترامپ دوباره نامزد حزب جمهوریخواهان است، به این معناست که نظرسنجیکنندگان باید بهطور ویژه مراقب باشند تا مطمئن شوند همه بخشهای جمعیت بهدرستی در نظرسنجیها نمایندگی میشوند.
حاشیه واقعی خطا اغلب حدود دو برابر مقداری است که گزارش میشود. نمونه نظرسنجی انتخاباتی معمولی با حدود ۱۰۰۰ نفر دارای حاشیه خطای نمونهگیری است که حدود سه درصد مثبت یا منفی است. این عدد نشاندهنده عدم قطعیتی است که از گرفتن یک نمونه از جمعیت بهجای مصاحبه با همه افراد ناشی میشود. نمونههای تصادفی احتمالا بهطور جزئی با جمعیت تفاوت دارند، درست همانطور که کیفیت دست شما در یک بازی ورق از یک دور به دور دیگر متفاوت است. مشکل این است که خطای نمونهگیری تنها نوع خطایی نیست که بر نظرسنجی تاثیر میگذارد. انواع دیگر خطاها درواقع میتوانند به بزرگی یا بزرگتر از خطای نمونهگیری باشند. بنابراین، حاشیه خطای گزارششده میتواند باعث شود مردم آمریکا فکر کنند نظرسنجیها دقیقتر از آنچه واقعا هستند، به نظر میآیند. سه خطای دیگر به همان اندازه مهم در نظرسنجی وجود دارد: خطای عدم پوشش؛ جایی که همه جمعیت هدف فرصتی برای نمونهگیری ندارند، خطای عدم پاسخدهی؛ جایی که ممکن است گروههای خاصی از مردم آمریکا کمتر مایل به شرکت باشند و خطای اندازهگیری؛ جایی که مردم آمریکا ممکن است بهدرستی سوالات را درک نکنند یا نظرات خود را بهدرستی گزارش نکنند. نهتنها حاشیه خطای این موارد دیگر خطای بالقوه را حساب نمیکند، بلکه قرار دادن عددی فقط بر خطای نمونهگیری، به عموم این تصور را میدهد که انواع دیگر خطاها وجود ندارند.