زهرا رمضانی، خبرنگار گروه دانشگاه: حال ناخوش اشتغال فارغ التحصیلان و عدم تناسب جذب دانشجو با نیاز بازار کار در رشتههای مختلف، موضوع پرتکرار و به همان اندازه پراهمیت برای نظام آموزش عالی کشور است. مولفهای که ایجاد تغییر در آن هم برای بخش اقتصادی کشور مزایای قابلتوجهی را به همراه خواهد داشت و هم خیال متولیان آموزش عالی و در سطح پایین تر، مسئولان دانشگاهی را از حیث خروجی نیروی انسانیشان راحتتر خواهد کرد و طبیعتا میتواند مسیر درستتری را پیش روی داوطلبان ورود به دانشگاهها قرار دهد. با این حال در همه این سالها، وقتی بحث ارزیابی عملکرد دانشگاهها به میان آمده، عمدتا جایگاه آنها از حیث رتبهبندیهای جهانی که بیشتر وابسته به تولیدات علمی بوده، ملاک قرار گرفته است. یعنی عملا متر و معیار مشخصی برای اندازهگیری کیفی خروجی دانشگاهها که همان نیروی انسانی محسوب میشود، جز میزان اشتغال فارغالتحصیلان وجود نداشته است. در حالی که وجود سازوکاری مشخص مرتبط با این حوزه و تداوم گزارشگیری میتواند منجر به آسیبشناسی دقیق این حوزه و در گام بعدی رسیدن به راهکارهای عملیاتی برای خروج از آن شد. در این بین انتشار گزارشی تحت عنوان «راهنمای انتخاب رشته با نگاه به شرایط بازار کار» از سوی جابویژن که نهادی غیردولتی و به عنوان مرجع سومی که نه در پازل دانشگاه تعریف شده و نه تولیدکننده، میتواند تا حدی به داشتن تصویری شفافتر از موقعیت جامعه دانشگاهی به نسبت بازار کمک کند. هرچند دو گزارش منتشرشده از سوی این مرکز از حیث محتوا نیاز به بررسیهای علمی و انجام کارهای کارشناسی دارد اما این اتفاق را باید به فال نیک گرفت که درصورت تداوم میتواند تغییراتی را در این عرصه به همراه بیاورد. این گزارش بر مبنای تحلیل رزومه ۵۰۰ هزار نفر کارجو و نظرسنجی از ۲۰ هزار نفر فارغالتحصیل منتشر شده و وضعیت سه هزار کد رشته دانشگاهی را از حیث بازار کار مورد بررسی قرار داده است. اما وضعیت جامعه آماری هم نکات قابلتوجهی را در بردارد. به طوری که در این گزارش 68 درصد شرکتکنندگان در بخش نظرسنجی حقوق و دستمزد را مردان و 32 درصد را زنان تشکیل میدادند اما اصل جامعه آماری با سهم 55 درصدی را باید به تهران اختصاص داد. بعد از آن 20 درصد شرکتکنندگان از شهرهای بزرگ و 25 درصد نیز از شهرهای کوچک بودهاند. در این میان 57 درصد از شرکتکنندگان به عنوان کارشناس، 23 درصد کارشناس ارشد، 17 درصد مدیر و 3 درصد نیز کارمند بودهاند که سابقه کاری متفاوتی داشتهاند. به طوری که 33 درصد از آنها بیشتر از 10 سال، 26 درصد دو تا پنج سال، 21 درصد 5 تا 10 سال و 20 درصد نیز کمتر از دو سال سابقه کاری داشتهاند. اما جامعه آماری شرکتکننده در بخش رضایت تحصیلی شرایط متفاوتی را داشته است، به طوری که از حیث مقطع تحصیلی 41 درصد آنها کارشناسی، 28 درصد کارشناسی ارشد، 20 درصد دیپلم و پایینتر، ۵ درصد کاردانی و ۶ درصد دکتری بودهاند که در مجموع 51 درصد از آنها مرد و 49 درصد زن بودهاند.
نارضایتی 60 درصدی فارغالتحصیلان از انتخاب رشته
این گزارش اطلاعات قابلتوجهی را درباره نگاه فارغالتحصیلان به وضعیت نظام آموزش عالی کشور دارد. موضوعی که فارغ از دقیق یا ناقص بودن آن میتواند نشاندهنده زاویه دیدی باشد که اگر فکری به حال آن از سوی تصمیمگیران صورت نگیرد، به قهر هر چه بیشتر جامعه با دانشگاههای کشور منجر خواهد شد. بر اساس آنچه در این گزارش آمده، 60 درصد از فارغ التحصیلان دانشگاهی از انتخابی که در زمان دانشجویی خود داشتهاند، ناراضی هستند. یعنی از هر 10 نفری که تحصیلات دانشگاهی داشتهاند، شش نفرشان از انتخاب رشته و یا دانشگاه خود ناراضی بودند؛ بد نیست در اینجا به این مساله هم اشاره کرد که تمام جامعه هدف این گزارش از میان فارغالتحصیلان دانشگاههای دولتی انتخاب شدهاند و این مساله میتواند زنگ خطر جدیتری برای آموزش عالی به شمار رود. تقسیمبندی فارغالتحصیلان ناراضی از تحصیلات خود نیز حاوی پیامهای مهمیاست؛ چرا که بخشی از آنها از رشته تحصیلی و بخشی دیگر از جامعه دانشگاهی خود عدم رضایت داشتهاند؛ به طوری که 57 درصد از کسانی که از رشتهشان ابراز نارضایتی کرده و دلیل آن را نیز خوب نبودن بازار کار مرتبط با رشته تحصیلیشان دانستهاند. در مقابل 55 درصد کسانی که از انتخاب دانشگاهشان ناراضی بودند، دلیل آن را عدم امکان شکلدهی شبکه ارتباطی مناسب برای ورود به بازار کار و پیشرفت اعلام کردند. یکی از مشکلاتی که هرچند طی سالهای اخیر تلاش شده تا با ایجاد دفاتر ارتباط با صنعت در داخل دانشگاهها راه حلی برای آن پیدا شود، اما در مجموع به نظر میرسد این دفاتر و اقداماتی از این دست نیز نتوانستهاند راهکار حل چنین مشکلی باشد، از طرف دیگر قطعا رفع این چالش میتواند سهم بسزایی در اشتغال فارغالتحصیلان داشته باشد.
نارضایتی شاغلان رشتههای غیرمرتبط 2.5 برابر بیشتر است
اگر بخواهیم میزان نارضایتی فارغالتحصیلان دانشگاهی را از حیث وضعیت اشتغالشان بررسی کنیم باید عنوان کرد بیکاران با 62 درصد نارضایتی در صدر قرار دارند، فارغالتحصیلانی که خویشفرما هستند نیز 43 درصد از انتخاب رشتهشان ناراضی بوده و این میزان برای شاغل بخش دولتی به 44 درصد و شاغل بخش خصوصی نیز به 36 درصد میرسد. در مجموع اما نارضایتی تحصیلی در میان فارغالتحصیلانی که در بازار کار غیرمرتبط با رشته تحصیلیشان مشغول به کار هستند 2.5 برابر بیشتر از رشتههای مرتبط است، این مهم نشان میدهد اگر بتوان دانشجویان را بر حسب نیاز بازار کار و همچنین ایجاد تناسب میان رشتههای دانشگاهی با واقعیتهای بازار کار، جذب کرد قطعا اتفاقات قابلتوجهی در این زمینه رخ خواهد داد؛ اتفاقی که نمیتوان انتظار بروز و ظهور یکباره آن را داشت، اما با توجه به شرایط امروز میطلبد تا آموزش عالی امروز هر چه سریعتر خود را با واقعیتهای بازار کار منطبق کند.
«کامپیوتر» هنوز پرطرفدارترین رشته دانشگاهی است
طبیعتا رابطه رضایتمندی فارغالتحصیلان از دانشگاه و رشته انتخابی خود نیز ارتباط مستقیمی با درآمد ماهیانه آنها داشته است؛ به طوری که اگر میزان درآمد از ماهی 30 میلیون تومان فراتر برود، میزان این رضایتمندی نیز از 5 به عنوان بالاترین معیار رضایتمندی نزدیکتر میشود. البته میزان رضایت نسبت به دانشگاه محل تحصیل شرایط متفاوتتری دارد به طوری که حتی با حقوق 70 میلیون تومانی نیز باز این رضایت به کمتر از 3.5 اعلام شده است، درحالیکه همین میزان حقوق رضایت نزدیک به 4 را از رشته انتخابی به همراه داشته است. موضوع زمانی جالبتر میشود که بخش قابلتوجهی از جامعه نارضایتی از انتخاب رشته و محل دانشگاه اگر فرصتی دوباره برای تحصیل داشته باشند، ترجیح میدهند به ترتیب در رشته کامپیوتر و فناوری اطلاعات، پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی، مدیریت، بازرگانی و کسب وکار، مالی و حسابداری و مهندسی صنایع تحصیل کنند.
دیجیتالمارکتینگ و سئو: بالاترین جذب با تحصیلات غیرمرتبط
یکی از چالشهای امروز بازار کار در ارتباط با نیروی انسانی را باید عدم تربیت دانشجو در برخی از رشتههای پرطرفدار و پرمتقاضی بازار کار دانست، موضوعی که باعث شده تا برخی از گروههای شغلی مجبور به جذب نیروی انسانی شوند که فعالیتشان نسبتی با رشته تحصیلیشان نداشته است. دیجیتالمارکتینگ و سئو با سهم 83 درصدی، بالاترین نرخ نیروی کار با تحصیلات غیرمرتبط دارد، بعد از آن خدمات و پشتیبانی مشتریان با سهم 80 درصدی، خرید و تدارکات 71 درصد، مسئول دفتر و کارمند اداری با سهم 59 و مدیر محصول و مالک محصول نیز با سهم 56 درصدی قرار دارد.
برترین رشتهها از نگاه فارغالتحصیلان کدامند؟
رضایت فارغالتحصیلان که شامل مولفههای موقعیتهای شغلی، علاقه به مشاغل مرتبط با رشته و سطح درآمد را شامل میشود؛ از جمله مسائل مهم دیگری است که در این گزارش به آن پرداخته شده است. بررسی تفکیک این حوزه نشان میدهد که بیشترین رضایت فارغالتحصیلان به ترتیب به 5 رشته مهندسی صنایع، کامپیوتر و فناوری اطلاعات، مدیریت و کسبوکار، روانشناسی و علوم تربیتی، مالی و حسابداری برمیگردد. با این حال نگاه به این حوزه با عینک میانگین حقوق نیز به مهندسی مکانیک، کامپیوتر و فناوری اطلاعات، مهندسی هوافضا، مهندسی برق و مهندسی معدن و زمینشناسی میرسد. از لحاظ میزان اشتغال نیز بهترین وضعیت به رشتههای مالی و حسابداری، مهندسی صنایع، مهندسی مکانیک، مدیریت و کسبوکار و کامپیوتر و فناوری اطلاعات برمیگردد.
بررسی رضایتمندی فارغ التحصیلان با عینک دستمزد
با این حال اگر بخواهیم میزان رضایتمندی از رشتهها را بر اساس حقوق پرداختی به فارغالتحصیلان بررسی کنیم باید عنوان کرد رشتههای مدیریت و کسبوکار، روابط عمومی، مهندسی مکانیک، مهندسی برق، حقوق، مالی و حسابداری و ... در زمره رشتههایی قرار میگیرند که در کنار حقوق بالا توانستهاند رضایت بالایی را هم در میان فارغالتحصیلان داشته باشند. اما رشتههایی مانند مهندسی مواد و متالورژی، پلیمر، مهندسی راه آهن، مهندسی معدن/ زمینشناسی با وجود حقوق بالا اما رضایتمندی پایینی دارند. موضوع زمانی جالبتر میشود که بدانیم جامعه دانشگاهی از رشتههایی مانند فیزیک، مهندسی پزشکی، شیمی، فلسفه ، الهیات و معارف، اقتصاد نه تنها رضایتی بالایی ندارند، بلکه وضعیت پرداختی در آنها هم پایین است. در مقابل اما تربیتبدنی، مهندسی معماری، مهندسی شهرسازی، علوم تربیتی، روانشناسی هم در زمره رشتههایی تعریف میشوند که در کنار حقوق پایین، توانستهاند نگاه مثبت و رضایتمندی بالای فارغالتحصیلان را به همراه داشته باشند.
دانشگاههای صنعتی رضایت بیشتری جلب میکنند
طبیعتا نام دانشگاه محل تحصیل سهم بسزایی در جذب فارغالتحصیلان از سوی بازار کار دارد. در این میان با در نظر گرفتن مولفههایی مانند رضایت و درآمد فارغالتحصیلان، درصد اشتغال مرتبط با رشته تحصیلی و رتبهبندی جهانی دانشگاه باید عنوان کرد دانشگاه صنعتیشریف در جایگاه اول و بعد از آن دانشگاه صنعتی امیرکبیر و تهران قرار دارند. رتبه چهارم نیز به دانشگاه علم و صنعت ایران و بعد از آن شهید بهشتی تهران میرسد، با نگاهی به لیست ارائهشده در این گزارش باید عنوان کرد که 60 درصد برترینهای کشور، دانشگاههای صنعتی بودهاند.
صنعتی قم؛ رتبه سوم اشتغال مرتبط با رشته
البته بررسی جزءبهجزء این دانشگاهها نیز حاوی اطلاعات مهمی است، به طوری که بیشترین رضایتمندی فارغالتحصیلان به دانشگاه امیرکبیر، صنعتیشریف و تهران میرسد. اما اگر این مراکز را بخواهیم از حیث میانگین حقوق فارغالتحصیلانش بررسی کنیم، تهران جایی در میان سه دانشگاه برتر ندارد و این صنعتی شریف، امیرکبیر و علم و صنعت ایران است که توانستهاند سه رتبه نخست این بخش را به خود اختصاص دهند. از حیث میزان اشتغال در شغل مرتبط با رشته نیز اولین جایگاه به دانشگاه علم و صنعت ایران میرسد، بعد از آن خواجه نصیرالدین طوسی قرار دارد و جالب اینجاست که دانشگاه صنعتی قم به عنوان یکی از دانشگاههای مراکز استانی توانسته به رتبه سوم برسد.
کمترین حقوق و رضایتمندی از دانشگاه به شهید بهشتی تهران رسید
وضعیت دانشگاهها را اگر بخواهیم از حیث رابطه حقوق و رضایت فارغالتحصیلان مورد کنکاش قرار دهیم هم باید عنوان کرد دانشگاههایی مانند صنعتیشریف، امیرکبیر، علم و صنعت، تهران و ... توانستهاند بیشترین حقوق را برای فارغالتحصیلان خود به ارمغان بیاورند که طبیعتا بالاترین میزان رضایتمندی را هم داشتهاند؛ هرچند هیچ دانشگاهی را نمیتوان نام برد که فارغالتحصیلان حقوق بالا داشته اما از آن رضایتمندی نداشته باشند، با این حال دانشگاههایی مانند سمنان، صنعتی قم، الزهرا (س)، صنعتی همدان، یزد و ... در کنار حقوق پایین، کمترین میزان رضایتمندی را هم داشتهاند. جالب اینجاست که دانشگاههایی مانند شهید بهشتی تهران، شیراز، فردوسی مشهد، مازندران، تبریز و صنعتی اصفهان هم با وجود حقوق پایین توانستهاند رضایتمندی بالایی را از فارغالتحصیلانشان داشته باشند، موضوعی که نشان میدهد همه رضایتمندی از محل تحصیل نیز صرفا به حقوق و دستمزد پرداختی به فارغالتحصیل منتهی نمیشود.