فرهیختگان: سیدعباس صالحی، وزیر پیشنهادی ارشاد روز سهشنبه 23مردادماه برای اعلام برنامههایش به کمیسیون فرهنگی رفت. چندساعت بعد از این دیدار بود که مصاحبهای قابل تامل از علی شیرینزاد یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی در گفتوگو با «حرفینو» منتشر شد که در آن ادعا کرده بود سیدعباس صالحی علیرغم میل باطنی این سمت را پذیرفته است و هیچ برنامهای هم برای وزارت ارشاد ندارد. علی شیرینزاد، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در بخشی از این مصاحبه گفته است: «آقای صالحی گفت من اصلا تمایلی برای معرفی شدن بهعنوان وزیر پیشنهادی ارشاد نداشتم. هیچ برنامهای هم ندارم. ایشان گفت لحظات پایانی تحویل فهرست وزرا به مجلس، به من مراجعه کردند و علیرغم میل باطنی خودم پذیرفتم.» بعد از این اظهارات خبرگزاری دولتی ایرنا، کلان برنامههای وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی را منتشر کرد. در خبری که منتشر شده بود، آمده است کلان برنامههای وزارت ارشاد در قالب یک متن ۹ صفحهای، به مجلس ارائه شده است. به نظر میرسد انتشار این کلان برنامهها که در طرح مباحث خیلی کلی است، بیشتر برای رفع ابهام درخصوص اظهارنظر عضو کمیسیون فرهنگی باشد و احتمالا در روزهای آینده متنی کاملتر با جزئیات بیشتری منتشر خواهد شد. در ادامه به بخشهایی از این کلان برنامه اشاره خواهد شد.
در آغاز این برنامه با طرح مسالهای برای تحقق اهداف کلان و چشماندازهای فرهنگی کشور، بهصورت تلویحی چشمانداز و سیاستهای کلی قانون برنامه هفتم پیشرفت را پذیرفته و در این متن آمده است: «اگرچه پاسداشت و تقویت اصالت و هویت ایرانی- اسلامی عامل اصلی معنابخشی به کنشگریها در مقام تقنین، سیاستگذاری و اجرا در همه عرصههای مدیریتی کشور است اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان کلان دستگاه نظام فرهنگی کشور این مهم را باید بهعنوان رکن محوری در برنامهریزی راهبری و حکمرانی امور فرهنگی کشور مدنظر داشته باشد. معیارهای مصرح در چشمانداز کشور و محتوای مفاد ناظر به امور فرهنگی در برنامه هفتم پیشرفت کشور نیز موید معنای فوق هستند. اما سوال مهم در این خصوص چگونگی تحول و نوآفرینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تحقق هدف متعالی مذکور است. پیش از پاسخ به این سوال باید تاکید کرد اکنون مقام پاسخگویی به این سوال مقام برنامههای خرد و اقدامات عملیاتی نیست، بلکه قبل از پاسخ خرد به این سوال لازم است در سطح حکمرانی امور فرهنگی به این سوال پاسخ داده شود؛ چراکه از یک سو کنشگری دستگاههای فرهنگی در دهههای اخیر و از سوی دیگر تحولات مهم در سطح ملی و جهانی سبب شکلگیری چند مساله مهم در سطح حکمرانی فرهنگی کشور شده است، اهم این مسائل عبارتند از: « یک) افول کنشگری و میدانداری مردم در آفرینشها و فعالیتهای فرهنگی، دو) تغییر موازنه مصرف فرهنگی در کشور به نفع محصولات فرهنگی غیرایرانی، سه) عدم شکلگیری زیستبوم اقتصاد فرهنگ بهواسطه مداخلات تصدیگرایانه بازیگران دولتی و شبهدولتی و چهار) شکاف عمیق و سریع فناورانه تا سطح کنشگری هوش مصنوعی در تولید فرهنگی و هنری بهروز.» اما بخشهای اصلی این متن، مربوط به چهار کلان برنامه وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی است. بهنظر میرسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت چهاردهم قرار است همت خود را مصروف چند کلان برنامه اولویتدار کند تا ضمن پاسخگویی به مسائل فوق بهبود وضعیت در شاخصهای عملکردی مندرج در برنامه هفتم و نیز شاخصهای پیامدی ناظر به پاسداشت و تقویت اصالت و هویت ایرانی اسلامی (ازجمله مصادیق مندرج در سند چشمانداز) را در پی داشته باشد.
۴ برنامه کلان سیدعباس صالحی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این شرح هستند:
یک) مردمیسازی و عدالت فرهنگی
دو) رونق اقتصاد فرهنگ و توسعه صادرات فرهنگی
سه) کاربست فناوریهای نوین برای بهبود تنظیمگری و مقرراتگذاری
چهار) پاسداشت و تقویت اصالت و هویت ایرانی- اسلامی
در توضیح اولین محور این کلان برنامه آمده است: «درواقع رکن زیربنایی محسوب میشود و ناظر به تقلیل یا رفع چالشهای مزمن دهههای اخیر سیاستگذاری و مدیریت فرهنگی در «چگونگی نقشسپاری به مردم در عرصه فرهنگی کشور» تعریف شده است.» در این بخش از کلان برنامهها وقتی به اهم مضامین مفهومی میپردازد، به نکته قابل تامل و جنجالی این روزهای فرهنگ و هنر هم اشاره شده است. موضوع «تسهیل ممیزی» در بخشی از این متن آمده است: «استفاده از مجامع و تشکلهای مردمی برای تسهیل ممیزی و رشد مصرف فرهنگی تولیدات داخلی.» این برنامه در سالهای پایانی دولت دوازدهم و در زمان وزارت ارشاد عباس صالحی مطرح شده بود و خبرهایی هم از تکمیل روند واگذاری ممیزی کتاب به ناشران منتشر شد. نهایتا در خبری آمد که فرآیند نظارت به شرکتی در بیرون از وزارت ارشاد منتقل شده است. به عبارتی دولت با این کار تعهدات خودش را کاهش میدهد اما باید پرسید که در چنین فرآیندی آیا همچنان باید بودجهای برایش تعریف شود و اینکه با خصوصیسازی ممیزی نقش تنظیمگری و جریانسازی دولت چگونه ایفا خواهد شد. در توضیح دومین کلان برنامههای فرهنگی دولت سیزدهم آمده است: «رکن بسیار مهم در برنامه حاضر، ناظر به اقتصاد فرهنگ است. رونق اقتصاد فرهنگ را میتوان نمایانگر واقعی وضعیت تولید و مصرف محصولات و کالاهای فرهنگی داخلی دانست. بدون تردید رونق اقتصاد فرهنگ را بدون توسعه صادرات فرهنگی نمیتوان محقق ساخت. در این زمینه بهطور ویژه سند مصوب شورای سیاستگذاری بینالملل دفتر مقاممعظمرهبری، تحت عنوان «سند توسعه صادرات محصولات و خدمات فرهنگی» باید مورد توجه قرار گیرد.
در شرح این کلان برنامهها، بخشی از برنامههای عملیاتی مهم عبارتند از: «اجرای سند توسعه صادرات محصولات و خدمات فرهنگی مبتنیبر ابلاغ دفتر مقاممعظمرهبری، ایجاد شفافیت در فرآیند مجوزها، تولید و عرضه محصولات فرهنگی، بهبود محیط کسبوکار (بهبود مقرراتگذاری و تنظیمگری) برای رشد محصولات فرهنگی با مضامین ایرانی- اسلامی، افزایش سهم کالاها و محصولات فرهنگی ایرانی- اسلامی در بازارهای جهانی، حمایت از شکلگیری نهادها و موسسات مردمی در صیانت از حقوق مالکیت فکری، مادی و معنوی آثار فرهنگی هنری و رسانهای خصوصا در فضای مجازی، حمایت از تاسیس و افزایش مراکز نوآوری و ایجاد و توسعه شهرکها و پارکهای اختصاصی محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای.» در راهبردی که برای حوزه اقتصاد فرهنگ در نظر گرفته شده است، احتمالا بخش خصوصی به حوزه فرهنگ ورود خواهد کرد. در توضیح کلان برنامه سوم آمده است: «اساسا بدون رکن فناوری، نمیتوان از الگوی نوین حکمرانی سخن گفت. در این رویکرد، فناوری تنها ماهیت ابزاری ندارد، بلکه سخن از زیستبوم نوین و متفاوت برای راهبری و مدیریت عرصه فرهنگ، هنر و رسانه است. این کلان برنامه را با مضامین مفهومی زیر تا حدودی میتوان اینچنین تشریح کرد: «الحاق ظرفیتها و فرصتهای فناوریهای نوین برای نوسازی و انسجام بخشی ساختارهای عرصه فرهنگ، توسعه سکوهای مبتنیبر نوآوری و فناوری برای بهبود مدیریت تولید و توزیع فرهنگی، استفاده از ظرفیت فناوریهای نوین بهویژه هوش مصنوعی برای بهبود تنظیمگری و مقرراتگذاری.»
در توضیح کلان برنامه چهارم، سه کلان برنامه قبلی را مقدمهای برای پاسداشت و تقویت اصالت و هویت ایرانی- اسلامی دانسته و این بخش را اینگونه تشریح کرده است: «معطوف شدن تولید و مصرف فرهنگی به معیارهای جامعه مطلوب ایرانی- اسلامی مندرج در چشمانداز، بهبود وضعیت شاخصهای ناظر به ارزشها و نگرشهای ایرانیان در حوزه مولفههای هویتی- بازنمایی و واقعیسازی تصویر ایران (اصالت و هویت اسلامی- ایرانی) در عرصه بینالملل.» تا زمانی که جزئیات اجرایی و عملیاتی این کلانبرنامهها تشریح نشود، نمیتوان قضاوتی در مورد ایدههای محوری وزارت ارشاد عباس صالحی در دولت چهاردهم داشت. آنچه منتشر شده بهجز در برخی نقاط، کلیاتی است که راهبرد عملیاتی را ترسیم نکرده است.