فرهیختگان: رژیمصهیونیستی از مهلکه جان سالم بهدر نمیبرد. عاقلانه آن است که یهودیان، زنده این رژیم را معامله کنند. آنها باید به این نکته توجه داشته باشند که ضایعات این موجودیت صاحبانی در فلسطین دارد و دیگر قابل چانهزنی نخواهد بود. تلآویو، چه غرب موفق به ادامه سیادتش شود و چه دیگران بهعنوان قدرت حاکم جهان برآیند، در تنشهای ناشی از فعل و انفعالات درحال انجام دود خواهد شد. رژیم حتی اگر در تیم برنده باشد، جزء کشتهشدگان جنگ است. رژیم در جدیدترین جنایت خود خط قرمزی را شکست که باعث برافتادن پردهای دیگر از زوالش میشود. ساکنان، گروهها و رهبران در سرزمینهای اشغالی باید زودتر به تصمیمات بزرگ برسند.
سیر یهود و پاشنه آشیل
یهودیان پس از مواجهه با کشتار و تحقیر در سراسر اروپا و بهطور ویژه در سرزمینهای روس و آلمانینشین که در آنها جمعیتهای انبوهی داشتند، به فکر تاسیس دولت یهودی یا یافتن وطنی امن افتادند. باید توجه داشت یهودیان تنها در مناطقی که انبوهی از جمعیت را شامل میشدند ازجمله در اوکراین و لهستان سرکوب شدند. حتی در اروپای مرکزی و غربی که نفرت از آنها به همراه تحقیر وجود داشت، خبری از کشتار نبود. یهودیان این منطقه بهویژه در انگلیس که بخشی از آنها یهودیان نخبه مهاجر از لهستان بودند، در پی حفظ امنیت همخونهای خود برآمدند. هدف خارج کردن یهودیان اشکنازی نیمه شرقی اروپا از دایره کشتار بود. از این پس سرنوشت یهودیان به سه بخش تقسیم شد. برخی یهودیان در سرزمینهای سابق خود باقی ماندند که بهطور ویژه شامل اروپای غربی میشد؛ حتی در شرق و مرکز اروپا با تخلیه انبوه جمعیتی، یهودیان از زیر گیوتین کشتار خارج شدند. دسته دوم در وطن امن یهود ساکن شدند. وطن امن یهود شامل دو کشور آمریکا و آرژانتین در قاره آمریکا بود. دسته سوم تصمیم گرفتند راهی دولت یهود در فلسطین اشغالی شوند. این افراد شامل یهودیان اشکنازی شرق اروپا و یهودیان جهان اسلام شامل محرازیها و بخش بزرگی از سفاردیمها در شمال آفریقا میشد. یهودیان اشکنازی از بیم کشتار و جمعیتهای انبوه یهودیان محرازی و سفاردیم برای بهبود جایگاه خود به فلسطین اشغالی رفتند. هدف صهیونیسم جهانی نیز کشاندن یهودیان برای افزایش جمعیت بود. بر همین اساس علاوهبر اشکنازیهای در معرض کشتار، دیگران نیز فراخوانده شدند.
امروزه میتوان سرنوشت و وضعیت هرکدام از دستههای مزبور را بررسی کرد. دسته نخست که در کشورهای خود باقی ماندند، وضعیت خوبی دارند. وضعیت یهودیان بهطور ویژهای در انگلیس، فرانسه و حتی روسیه مناسب است. همسر نخستوزیر جدید انگلیس یهودی است، گابریل اتل که پس از استعفا بهعنوان نخستوزیر موقت فرانسه فعالیت میکند و همچنین میخائیل میشوستین، نخستوزیر روسیه یهودیاند. شرایط یهودیان در انگلیس و فرانسه تقریبا به شکل پیوستهای مناسب بوده و هیچگاه کشتاری را تجربه نکردهاند. در سرزمینهای روسیه و گهگاهی در اوکراین که جمعیتشان انبوه بوده مورد حملات کینهتوزانه قرار گرفتهاند و حالا در فقدان جمعیت انبوه اوضاع خوبی دارند. یهودیان در وطنهای امن خود در آمریکا و آرژانتین نیز جایگاهی بزرگ دارند. عروسهای رئیسجمهور، شوهر معاون او به همراه وزیر خارجه، وزیرخزانهداری، وزیر امنیت داخلی و ادارهکننده امنیت ملی یهودی هستند. در آرژانتین نیز خاویر میلی، رئیسجمهور جدید این کشور کارگزار یهودیان است. یهودیان آرژانتینی در دیگر اوقات نیز حضوری قابل توجه در دولت داشتهاند. بهطور کلی و خلاصه وضعیت یهودیان باقیمانده در اروپا و مهاجرتکنندگان به وطنهای امن جدید در قاره آمریکا بسیار مناسب است.
در مقابل شرایط دسته سوم که برای تشکیل دولت یهود راهی سرزمین فلسطین شدهاند، بغرنج ارزیابی میشود. درحالیکه طی ۷۹ سال از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون یهودیان در اروپا و آمریکا و حتی سرزمینهای اسلامی در امنیت زیستهاند، ساکنشدگان در فلسطین اشغالی زیر سایه دولت یهود طی ۷۶ سال موجودیت خود، ۱۳ جنگ بزرگ و کوچک را تجربه کردهاند. آخرین نمونه از این جنگها در دهمین ماه خود جریان دارد و هزاران نفر تلفات و دهها میلیارد دلار زیان روی دست رژیم گذاشته است. در یک قلم ساکنان سرزمینهای اشغالی در بیم و هراس از یک حمله بزرگ خونخواهی طی ساعات و روزهای آینده هستند. این اتفاقات نشان میدهد وضعیت یهودیان دسته سوم نهتنها تاکنون سختتر از دو دسته دیگر بوده بلکه حضورشان در فلسطین اشغالی به بنبست رسیده و تداومش سرنوشت هولناکی خواهد داشت.
تغییر وضعیت
موجودیت رژیم به پایان رسیده و تنها منتظر وقوع آن است. اگر این فروپاشی ناگهانی رخ دهد، وضعیت به دشواری قابل کنترل خواهد بود. در اینباره سناریوهای مختلفی وجود دارد که هیچکدام خوشایند نیست. اگر رژیم دست به حماقت بزند، کمتر کسی سالم از مهلکه خارج میشود. اگر رژیم درگیری را تا آخرین روز ادامه داده و ساکنان فلسطین چه خود و چه با کمک خارجی بر سرزمینشان و صهیونیستها به شکل نظامی مسلط شوند، براساس دیدگاههای فقهی، جمعیت غیرمسلمان بازنده و بدون سرزمین میان رزمندگان پیروز تقسیم شده و بازگشتی درکار نخواهد بود. در هرسناریوی فروپاشی نظامی، بازگشت وجود ندارد. با اینحال روزنههایی در وضعیت پیشافروپاشی وجود دارد که در آنها وضعیت آینده ساکنشدگان در فلسطین اشغالی قابل ساماندهی است. مذاکرات پس از زدوخوردها یا جنگی کوتاهمدت باید شامل زمانبندی برچیدن رژیم، خروج یا انتقال جمعیتی شود. در جنگ فراگیر البته نابودی فوری و قطعی رخ میدهد که سناریوهای آن مانند کشته یا تقسیم شدن میان فلسطینیها توضیح داده شد. در صورت ورود به گفتوگوهای برچیدن رژیم، یهودیان ساکنشده در سرزمینهای اشغالی پیشنهادهای مناسبی پیش روی خود خواهند داشت. بهطور طبیعی برخی از آنها میتوانند راهی سرزمینهای پیشین خود در اروپا یا مناطق دیگر شوند. همچنین عدهای میتوانند به آمریکا و آرژانتین بهعنوان وطنهای امن خود بروند. با اینحال امکانات دیگری نیز در دسترس است. در این زمینه میتوان برای یهودیان امکاناتی در نظر گرفت. امکان مهاجرت یهودیان به کشورهای جدید به غیر از کشورهای پیشینشان بر مبنای مذاکرات بینالمللی و سهمیهگیری از کشورهای پیشرفته وجود خواهد داشت. همچنین میتوان به ایجاد شرایط وطنهای امن جدید کمک کرد. در بدترین حالت و اصرار یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی به زندگی در سایه دولت یهود، میتوان این دولت را خارج از جهان اسلام مجددا تاسیس کرد.