معین احمدیان، دبیر گروه فرهنگ: این روزها بخش مهمی از فضای سیاسی کشور، درگیر اتفاقات خاورمیانه است و مردم کوچه و خیابان هم وقایع نظامی و سیاسی پیرامون خود را رصد میکنند و هم اینکه با مسائل و چالشهای اقتصادی که داشته و دارد دست و پنجه نرم میکنند. پس در چنین وضعیتی آخرین چیزی که برای مردم اهمیت دارد، موضوع سکانداری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. با این حال جریانهای فرهنگی و هنری به دلیل اهمیت راهبردی و تاریخی این وزارتخانه، پیگیر تصمیمات کارگروه ویژه انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند. این کارگروه وظیفه داشته بعد از بررسی سوابق و برنامههای افراد صاحب صلاحیت، گزینههای پیشنهادی را به مسعود پزشکیان ارائه دهد. تصمیم نهایی برای حضور وزیرارشاد در کابینه دولت چهاردهم با رئیسجمهور است و تا زمان اعلام رسمی کابینه پیشنهادی دولت به مجلس، بازار گمانهزنی درخصوص وزیر ارشاد آینده داغ است. فارغ از اینکه وزیر ارشاد دولت چهاردهم چه کسی خواهد شد، سوال این است که در شرایط فعلی وزیر با چه چالشهایی مواجه خواهد بود و برای برونرفت از آن چه باید بکند.
وضعیت فرهنگ در سطوح مختلف گرفتار مسائلی است که بخشی از آن جزء موارد حلنشده پیشینی جامعه هنری است و بخشی هم در سالهای اخیر شکل گرفته و حتی در برخی از نقاط، آنقدر دامنه تنشها تشدید شده که در وضعیت بحرانی قرار دارد. اولین مساله مهم وزارت ارشاد در شرایط فعلی فرهنگ، ارتقای جایگاه این نهاد مهم دولتی نسبت به دیگر سطوح حکمرانی فرهنگی است. اینکه وزارت ارشاد باید چه نسبتی با ارگانها، وزارتخانهها و همچنین دیگر مجموعههای فرهنگی همچون سازمان صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته باشد. وزیر ارشاد در اولین گام، ضمن تقویت نقاط اثرگذاریاش بر ساحتهای مختلف فرهنگ، بایستی بتواند در تعاملی سازنده با نهادهای موازی، نقش راهبری فرهنگی را ایفا کند و این مهم محقق نخواهد شد جز از سوی فردی که وزنه قابل اعتنایی در کابینه دولت باشد و بتواند با اتکا به سابقه مدیریت فرهنگی خود، ارتباطی مستمر و راهبردی با دیگر دستگاهها برقرار کند. جریانهای فعال فرهنگی، یک سابقه ذهنی از تصمیمگیری و تصمیمسازی جریان سیاسی اصلاحطلب در حوزه فرهنگ دارند که بر مبنای آن پیشبینی میکنند دولت چهاردهم در نقاط مختلفی از ایده تا اجرای برنامههای فرهنگی، مستعد گلاویز شدن با دیگر نهادهای فرهنگی است. در چنین شرایطی وزیر ارشاد میتواند با پرهیز از تنشهای بیحاصل، توانمندی وزارتخانه متبوعش را با استخدام سایر بخشهای فرهنگی کشور توسعه دهد.
وزارت فرهنگ قوی، قطعا قوای حکمرانی فرهنگی کشور را مستحکمتر خواهد کرد و اگر دستگاههای بیرونی در نسبتی محترمانه و روشمند با این وزارتخانه قرار نگیرند، نهتنها باعث تضعیف این بخش استراتژیک خواهند شد، بلکه تصمیمها و مجوزهای این نهاد را هم بیاعتبار خواهند کرد. اولین شخصی که میتواند از حیثیت این وزارتخانه دفاع کند، شخص وزیر ارشاد است و توانمندی و همچنین اقتدار او در تفاهم با نهادهای بیرونی ارشاد مانع از دخالتهای بیمورد و غیرتخصصی در حوزه فرهنگ خواهد شد.
یکی دیگر از کلانپروژههایی که وزارت ارشاد با هوشمندی و ظرافت میتواند پیش ببرد کم کردن فاصلههای بین بخشهای مختلف فرهنگی است. در سالهای اخیر، تکانههای اجتماعی رخ داده که نتایج آن در نقاط مختلف جامعه هنری هم قابل احصا است. علاوهبر این، مسائلی هم به صورت تاریخی بین اهالی هنر و بخش تصمیمگیرنده فرهنگی وجود داشته که سوءتفاهمهای بین هنرمندان و مدیریت فرهنگی را تشدید کرده است. اینکه جزیرههای جداافتاده فرهنگ در تعاملی سازنده با هم قرار بگیرند، در شرایط فعلی کار سادهای نیست اما نشدنی هم نیست و وزیر ارشاد میتواند با تکیه بر امکانات و ظرفیتهای موجود، زمینههای تفاهم بیشتر را فراهم کند. وزیر فرهنگ و ارشاد با واسپاری مسئولیتها به هنرمندان و همچنین درگیر کردن آنها با مسائل اساسیشان، میتواند چالشهای پیشرو را با تقویت کانال اعتمادسازی برطرف سازد.
شیوه تنظیمگری در بخشهای مختلف وزارت ارشاد از جمله موارد اختلافی حوزه فرهنگ است و جامعه هنری درمورد شیوه حمایتهای دولتی از آثارشان و تبعیضهایی که بنا به سلایق مدیریتی وجود داشته و دارد، گلایهمندند. وزارت فرهنگ و ارشاد اگر بخواهد از فرآیند تنظیمگری و هدایت تولیدات هنری حذف نشود باید نسبت واقعیتری با امروز جامعه هنری پیدا کند و شیوههای حمایتش را هم بهروزرسانی کند. زیرمجموعههای وزارت ارشاد اگر خطوط واضحی از تنظیمگری و همچنین سازوکارهای حمایتی خود ارائه ندهد، جامعه هنری سردرگم شده و برای فرار از سیاستهای چندگانه، جایگزینهایی بیرون از دستگاه فرهنگی انتخاب خواهد کرد.
در مختصات جدید فرهنگی که عرصههای تولید و انتشار اثر در حال نو شدن هستند، بایستی زیرساختهای متناسب با این مختصات جدید را هم تامین کرد. تقویت زیرساختها فقط معطوف به سختافزارها و ساختوساز پروژههای عمرانی نیست، بلکه باید قوای هنری پنهانشده در متن جامعه، صورتی بالنده پیدا کند. واضح است که مجموعه وظایف یک مدیر فرهنگی متفاوت از یک مدیر عمرانی است و مجموعه سیاستگذاریهای او هم باید مبتنیبر نگاهی بلندمدت باشد. توجه به آموزش هنر، حمایت از استعدادها و طراحی و نوسازی فرآیندهای تولید و انتشار آثار هنری بهگونهای که متناسب با واقعیتهای امروز رسانه باشد ازجمله ضرورتهای شناختی وزیر ارشاد است.
مسائل امروز فرهنگی با تمام نقاط پنهان و آشکاری که دارد، گرفتار مسائل و پیچیدگیها است و در بیشتر نقاط حوزه فرهنگ، کلافی سردرگم شده است و باید گفت وزیرارشاد بعدی برای باز کردن گرههای این کلاف، کار سختی در پیش دارد.
شماره ۴۲۰۰ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
پیشنهادهایی برای وزیر فرهنگ و ارشاد دولت چهاردهم
کار سختی داری جناب وزیر!