نیلوفر مژدهی، خبرنگار: باشگاه گلگهر ازجمله باشگاههایی است که در طی مدت کوتاه حضورش در لیگ برتر تلاش کرده در بین بالانشینان باشد اما هرگز دستاوردی نداشته. گلگهریها همواره در حسرت کسب سهمیه باقی مانده و حتی فرصت قهرمانی جام حذفی فصل گذشته را نیز از دست دادند. حالا آنها در فصل جدید با مهدی تارتار قصد بهبود شرایط را دارند و امیدوارند ناکامیهای چند فصل اخیر خصوصا جایگاه نامناسب فصل قبل را جبران کنند. مدیران این باشگاه طی چند سال اخیر هرچند تلاش کردند تیمشان را با بهترین فرم ممکن راهی مسابقات کنند اما اشتباهاتی ناخواسته داشتند که آنها را از اهدافشان دور کرد. به بهانه اتفاقات فصل گذشته و انتخاب اخیر تارتار با محمد اسفندیارپور، مدیرعامل باشگاه گلگهر گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
عدم فروش اخباری به پرسپولیس درحالیکه سامان فلاح را به استقلال دادید باعث ناراحتی پرسپولیسیها شد.
اخباری مشخصا به ما نگفت دوست دارد برود. طبیعی است در فصل نقل و انتقالات پیشنهادهایی مطرح میشود و مدیر برنامهها نیز تحرکاتی انجام میدهند اما ما از همان ابتدا تکلیفمان با اخباری روشن بود و نمیخواستیم به او اجازه جدایی بدهیم. فروش بازیکن هم حدی دارد. درمورد فروش اخباری برای ما محدودیت وجود داشت؛ چراکه جایگزین مناسبی برای او نداشتیم. ازطرفی اهمیت پست دروازهبان به حدی است که نمیتوانستیم ریسک کنیم. پرسپولیس برای جذب او به ما نامه زد و ما جوابشان را رسما دادیم و من هیچوقت با درویش در این مورد صحبت نکردم. از روز اول نظر تارتار روی اخباری مثبت بود. فرعباسی هم تنها در صورتی گزینه ما بود که اخباری از نظر ذهنی ترجیح بدهد در گلگهر نباشد. از طرفی فرعباسی هم با ملوان قرارداد داشت و نمیتوانستیم با او مذاکره کنیم. ضمن اینکه ملوانیها شرایط را روی یکی دو بازیکن ما طوری طراحی کردند که متوجه شدیم فضای همکاری وجود ندارد.
ادعا میکنید گلگهر شرایط مالی معمولی دارد درحالیکه فصل قبل بازیکنی همچون سامان فلاح را با پیشنهادی اغواکننده از دیگر رقبا هایجک کردید.
مهم است که ما را از نظر مالی با چه کسانی مقایسه میکنید. ما با محدودیتهای داخلی مواجه هستیم. بودجهای در اختیار داریم که باید در چهارچوب آن بودجه حرکت کنیم. در نگاه اول ممکن است بگویید بدون هیچ کنترلی هزینه میکنیم درحالیکه چنین اتفاقی در تیم ما رخ نداده است. فصل قبل هم سقف را رعایت کردیم و از ابتدا نگاه ما نسبت به چند بازیکن سرمایهگذاری بود که دو تن از آنها فلاح و سحرخیزان بودند که با فروش آنها به منابع مالی رسیدیم. از طرفی ما فصل قبل به لحاظ استفاده از بازیکنان زیر ۲۳ سال در تعداد دقایق بازی مقام اول را داشتیم.
در زمان قلعهنویی بیشتر هزینه میکردید اما حالا با جدایی او به فکر صرفهجویی، سرمایهگذاری و استفاده از بازیکنان جوان افتادهاید؟
گلگهر به لحاظ پیشینه از برخی تیمها کمتجربهتر است. از طرفی نگاه سرمربی و توقعی که از او دارید در این موضوع خیلی تاثیرگذار است. قلعهنویی مربی بارزومه و اعتبار فوتبالی خوب است. بهعنوان یک مربی بزرگ به ما کمک کرد که سریعتر در فضای باشگاهداری مطرح شویم. زمانی هم که از ما جدا شد، درست است ضربه خوردیم اما رسالت خود را در قبال فوتبال ملی انجام دادیم و از این تصمیم پشیمان نیستیم؛ چراکه فکر میکنم هدف باشگاهها همین است و باید در جهت توسعه و رشد فوتبال ملی تلاش کنند. نه اینکه قهرمانی، گرفتن جام و کسب سهمیه بیارزش باشد، از این رو همه به هم وابسته هستیم. ما پیشبینی میکردیم با این جدایی آسیبهایی متوجه تیم میشود اما تصمیم گرفتیم که کمک کنیم. پس از جدایی قلعهنویی هم جایگزین کردن مربی کار سادهای نبود، بنابراین از آنجا که به بدترین و بهترین حالت ممکن فکر کرده بودیم، میخواستیم از مربیای استفاده کنیم که هم به لحاظ فنی از او شناخت داریم و هم او تیم ما را بشناسد. این انتخاب خودمان بود و با دخالت قلعهنویی انجام نشد.
بعد از چندسال اصرار بر همکاری با قلعهنویی و پافشاری روی تفکرات او، انتخاب اوزونیدیس با تفکرات تدافعی انتخاب عجیبی بود که انجام شد.
اتاق فکری پشت این انتخاب بود و بررسیها انجام شد. سن تیم ما کمی بالا بود و تلاش کردیم با جوانگرایی به جوانهای آکادمی خودمان فرصت دهیم. از طرف به علت محدودیتهای بودجهای در نظر گرفتیم با ساختار جوانتر وارد مسابقات شویم. به اعتقاد من انتخاب خوبی بود که تنها ضعفش برخی نتایج نیمفصل دوم بود که پارامترهای زیادی در آن تاثیرگذار بود. همه ما در فوتبال نتیجهگرا هستیم و توقع نیز از تیم گلگهر بالا بود. از طرفی نتایج با توجه به مربیای که ساختار فوتبال ما را نمیشناخت و تحولاتی که در تیم رخ داده، از نظر من خوب بود. در نیمفصل دوم در چند بازی به دلیل مصدومانی که داشتیم و اتفاقاتی که رخ داد به نتیجه نرسیدیم و پس از اینکه مشکلاتمان برطرف شد تیم به حالت اولیه برنگشت.
اتاق فکر باشگاه گلگهر چه کسانی هستند و آیا قلعهنویی در این خصوص با شما همکاری میکند؟
کمیته فنی ما متشکل از افرادی است که صاحب تفکر و اندیشه هستند. هیاتمدیره ما نیز از افرادی فوتبالی تشکیل شدهاند که پیش از این مسئولیتهایی در استان داشتند. قلعهنویی در این اتاق فکر حضور ندارد و این ذهنیتی است که از بیرون وجود دارد. قلعهنویی انسانی بزرگ و فوتبالی است که من اگر بخواهم تصمیمی بزرگ بگیرم قطعا نظر او را میپرسم. در مورد انتخاب مربی هم میتوانم بگویم روی انتخاب مربی خارجی شاید، ولی اینکه چه شخصی باشد اظهارنظری نکرد.
با چه مبلغی تارتار را راضی کردید تا جایگاه خوبش در انزلی را رها کرده و به تیم شما بیاید؟
هم قرارداد فصل گذشته تاتار با ملوان و هم قراردادی که ما با او امضا کردیم، مشخص است. من از ذهن او خبر ندارم و نمیدانم چه دلایلی باعث شد تا به گلگهر بیاید اما یکی از دلایلش این است که تارتار و گلگهر میتوانند برای رشد دوطرفه به هم کمک کنند. در قرارداد این مربی همچون دیگر قراردادها شرطوشروط خاصی وجود دارد؛ جوانگرایی و حداقل قرار گرفتن در بین ۶ تیم اول ازجمله شروط قرارداد ماست.
فعالیت خاصی در بازار پیشفصل نداشتید، از نقل و انتقالات راضی هستید؟
از روز اول تعاملی درخصوص نقل و انتقالات وجود داشت و همه خریدها با نظر شخص تارتار بوده است. متاسفانه با وجود تلاشهایی که در جهت کنترل شرایط مالی فصل نقل و انتقالات صورت میگیرد، چندان توفیق حاصل نشده و چند باشگاه خاص هستند که هزینه زیادی انجام میدهند. من نمیدانم این باشگاهها از چه راههایی وارد میشوند؛ چراکه ما به یک منبع لایتناهی وصل نیستیم که بخواهیم به هر شکلی هزینه کنیم. قطعا بودجه برای من تصویب میشود و براساس آن ابلاغی که به من میشود، باید اجرا کنم. بیلان مالی و تراز مثبت و منفی باشگاه من مهم است. قطعا برای دیگر باشگاهها هم به همین شکل است. نمیدانم رعایت میکنند یا نه چون هرکاری کنند مشخص میشود یا اگر راه دیگری وجود دارد بلد نیستم. همین است که به فوتبال ما لطمه میزند. گاهی همین محدودیتها باعث میشود در جذب یک بازیکن ناکام بمانیم و بالانس تیم بههم بخورد و تیم از این نظر لطمه ببیند. تیمی در یک پست تراکم بازیکن دارد و تیمی دیگر برای جذب یک بازیکن مشکل دارد، درنتیجه رقابت بههم میخورد. در این خصوص نامهنگاری کردیم، در جلسات و مسائل مختلف شرکت کردیم و حرفمان را زدیم اما اینکه این موضوع چقدر ضمانت اجرایی دارد مساله مهمی است. نیاز به بحث و صحبت بیشتری دارد. اینطور نباشد که فقط جریمه نقدی برای آن در نظر گرفته شود و من باشگاه و مافوقم نیز این جریمه را بپذیریم و به همان رویه سابق ادامه دهیم. میتوان باشگاهها را مورد بررسی قرار داد و مشخص کرد به چه منابعی وصل هستند و چه کار میکنند. یک دستورالعملی نوشته شده که ما فقط روی بخش مالی آن تمرکز کردیم. از نظر من محاسن زیادی دارد که یکی از آنها تغییر سهمیهها و اجبار در جوانگرایی است اما ما بیشتر درمورد پول صحبت میکنیم. فدراسیون فوتبال بهعنوان متولی این امر قطعا درمورد مسائل مالی بعد از یک سال میتواند ارزیابی خوبی از این طرح داشته باشد. باید این آزمونوخطا را انجام دهیم و الگوبرداری از کشورهای صاحب سبک انجام دهیم؛ چراکه هرآنچه در این فوتبال اتفاق میافتد درنهایت ختم میشود به تیم ملی. درست است که هرکدام از ما رقابت و داستانهای خودمان را داریم و اهداف متفاوتی در سر میپرورانیم اما نباید صرفا غرق در نتیجه شویم و اهداف خود را فراموش کنیم.
صدمهای که فوتبال صنعتی به لیگ برتر زده صدای بسیاری از رقبا را درآورده است.
خیلیها گلایه میکنند باشگاههای صنعتی توازن در فوتبال را بههم زدهاند درصورتیکه خیلی از این باشگاههای صنعتی نیامدند به فوتبال آسیب بزنند. پس این قبیل اظهارنظرها سطحی نگری است؛ چراکه حذف صنعتیها کمکی به فوتبال نمیکند و حد مطلوب هزینهکرد این باشگاهها نیز در دست نهادهای نظارتی است که باید خط قرمز آن را مشخص کنند. مگر کارگروه ناظر بر قراردادها روی کار نیامده؟ آنها میتوانند این شرایط را کنترل کنند اما حذف صنعتیها هیچ سودی ندارد. هیچچیز پنهانی وجود ندارد. ما شرکت بوده و تابع قانون تجارتیم. اینطور نیست که نتوان هزینههای باشگاهها را کنترل کرد.
اما قبول دارید بودجه برخی باشگاههای صنعتی در سقف قراردادها نمیگنجد؟
فقط جنبههای بد را نبینید. این چیزی که میگویید کاملا قابل بررسی است اما خیلی از باشگاههای صنعتی در دیگر رشتهها نیز بهشدت فعال هستند. ما بهعنوان یک باشگاه، مدالآوریهای کشور در آوردگاههای بینالمللی در رشتههای مختلف را مورد بررسی قرار دادهایم تا بتوانیم در سایر رشتهها نیز سرمایهگذاری کنیم. به جز فوتبال ما در رشتههای دیگر نیز بسیار موفق بودیم اما همواره این موفقیتها زیر سایه فوتبال قرار میگیرد. اگر جوانی در شهرستانها استعدادی دارد و میتوان آن را با ۵ یا ۱۰ میلیون ساپورت کرد، چرا باعث رشدش نشویم. اگر توازن در ورزش برقرار شود رشد و توسعه در ورزش کاری بسیار ساده است. فوتبال خوب است اما کارهای ساده و کوچکی نیز میتوان در کنار فوتبال برای دیگر رشتهها انجام داد، مخصوصا در مناطق محروم که استعدادهای زیادی پنهان است.