نیلوفر مژدهی، خبرنگار: بدون شک جایگاه نهم جزء اهداف مدیران باشگاه گلگهر برای این تیم نبود. هرچند در ابتدای فصل با توجه به روند خوبی که سرمربی یونانی این تیم درپیش گرفته بود به نظر میرسید جایگاهی بهتر از آنچه در سالهای اخیر به دست آوردند نصیبشان خواهد شد اما رفتهرفته این تیم سیر نزولی به خود گرفت تا درنهایت با یک نمره ناپلئونی فصل را به پایان رساند.
اوزونیدیس پیگیر تمدید با گلگهر
نتایج نامطلوب در لیگ و از دست دادن نیمهنهایی جام حذفی درنهایت باعث شد تا مدیران باشگاه گلگهر برای فصل جدید به گزینههایی به جز اوزونیدیس فکر کنند. هرچند آنها ادعا میکنند با وجود مذاکره با گزینههای داخلی، سرمربی فصل قبل را نیز در نظر دارند اما بیشتر به نظر میرسد که او را بهعنوان آخرین گزینه در آب نمک خواباندند تا اگر نتوانستند با گزینههای داخلی به توافق نهایی برسند، قرارداد این مربی را تمدید کنند. اوزونیدیس اما این را نمیداند، به همین دلیل پیگیر وضعیت خود و این باشگاه است تا تکلیف یارگیریها را هرچه زودتر مشخص کند. ابوذر خواجویی، سخنگوی باشگاه گلگهر در این مورد به «فرهیختگان» گفت: «اوزونیدیس چند روز پیش صحبتی برای بررسی وضعیت فصل آینده با ما داشت اما ما با توجه به نتایج آخر فصل تصمیم گرفتیم با گزینههای دیگر صحبت کنیم. البته هنوز جمعبندی نهایی نشده و بین اوزونیدیس و چند گزینه داخلی نهایتا تا آخر هفته سرمربی را مشخص میکنیم. طبق شرایط قرارداد اوزونیدیس ادامه همکاری مشروط به تمایل دوطرف بود. حالا قرارداد فصل اول او به پایان رسیده و باشگاه گلگهر مختار است با گزینههای مختلف صحبت کند، شرایط را بسنجد و بهترین گزینه را انتخاب کند. او هم میتواند با دیگر تیمها صحبت کند و چون قراردادش به پایان رسیده تبعات مالی ندارد. به هر حال هدف باشگاه این است تا پایان امروز و اگر نشد تا پایان هفته سرمربی را معرفی کند؛ چراکه فرصت در حال از دست رفتن است و چارهای جز این نیست و تا مربی مشخص نشود نمیتوانیم بازیکن بگیریم.»
مربی فصل بعد ایرانی است
از همین اظهارات مشخص است مربی فصل بعد تیم گلگهر به احتمال زیاد یک ایرانی است؛ چراکه تنها در صورت ایرانی بودن سرمربی است که باشگاه بیچون و چرا برای حضور در بازار نقل و انتقالات منتظر سرمربی میماند و حتی در مقابل جدا شدن بازیکنانی مثل تیکدری و علیزاده واکنش نشان نمیدهد. حتی اینطور به نظر میرسد شاید مدیران این باشگاه نام اوزونیدیس را فقط برای گمراه کردن اذهان عمومی به کار میبرند؛ چراکه نمیخواهند گزینهشان لو برود. از طرفی تجربه تلخ همکاری آنها با الهویی از یکسو و زمزمه همکاری با محرم نویدکیا از سوی دیگر این سوال را مطرح میکند که گزینه مد نظر گلگهر کیست؟
خواجویی به ما گفت: «میخواهیم احترام اوزونیدیس حفظ شود اما عملکرد او فوتبال نتیجهگرای ما را خیلی راضی نمیکند. از این رو در بین مربیان داخلی گزینههای زیادی داشتیم. به دنبال مربیای هستیم که در دو فصل اخیر تاثیرگذار بوده و اندوختهای داشته باشد نه اینکه باری روی دوش تیم بگذارد. باید بگویم گلگهر هنوز به شکل جدی با گزینه خاصی وارد مذاکره نشده اما قطعا گزینههای دیگر نیز از جمع سرمربیانی هستند که کارنامه داشته باشند. البته کارنامه به آن معنی نیست که قهرمانی داشته باشند بلکه سرمربی که در چند فصل اخیر عملکرد مورد قبولی ارائه داده و آپشنهایی برای انتخاب داشته باشد. نویدکیا نیز یکی از گزینهها بوده و نمیتوانیم بگوییم گزینه جدی ماست همین حالا هم هیچ گزینهای قطعی نیست.»
دیر نیست؟
زمان برای گلگهر به سرعت در حال سپری شدن است. آنها به دلیل حضور در جام حذفی فرصت زیادی را از دست دادند و همین حالا هم از بسیاری از رقبا عقب هستند. در چنین شرایطی وقتی شنیده میشود بازیکنان تاثیرگذار در حال جدایی هستند نگرانی برای گلگهریها بیشتر میشود. آنها میگویند اوزونیدیس و گزینههای داخلی هیچکدام قطعی نیستند و از طرفی میگویند تا پایان هفته سرمربی را مشخص میکنند. در چنین شرایطی این سوال به وجود میآید که اگر هیچ گزینهای قطعی نیست چطور قرار است مربی تا پایان هفته مشخص شود؟ سخنگوی باشگاه گلگهر در این مورد به «فرهیختگان» گفت: «گلگهر درگیر جام حذفی بود و زمان از دست رفت. اوزونیدیس هم مربی بدی نبود و بد کار نکرد اما نتیجهگیری آنطور که باید نبود. به همین دلیل او را از گردونه خارج نکردیم اما برای بهتر شدن شرایط با گزینههای دیگری هم مذاکره کردیم. از طرفی برای جا نماندن از فصل نقل و انتقالات باید هرچه سریعتر سرمربی خود را مشخص کنیم و برنامه ما این است که چهارشنبه یا پنجشنبه (امروز یا فردا) سرمربی جدید را انتخاب کنیم که یا با اوزونیدیس ادامه میدهیم یا مربی جدید را معرفی میکنیم. من نمیگویم جدی مذاکره نکردیم اما هیچ گزینهای جدی نشده که بگوییم ۹۰ درصد روی فلان مربی توافق کردیم. صحبتهای دو طرف شنیده شده و هم طرف مقابل باید تایید نهایی را بدهد و هم باشگاه گلگهر؛ چراکه باید دو طرف به تفاهم برسند ولی تا این لحظه هیچ گزینهای قطعی و نهایی نیست و ما این احتمال را میدهیم که شاید طرف مقابل با شرایطی که ما گذاشتیم موافق نباشد و تمایل داشته باشد به باشگاه دیگری برود.»
پول بود، نتیجه نبود
خیلیها بر این باورند تیم گلگهر آنقدر که هزینه میکند نتیجه نمیگیرد. آنها فصل گذشته سامان فلاح را درحالیکه خواهان زیادی داشت با رقم پیشنهادی بالا جذب کردند و شاید از تعدادی از تیمها کمتر هزینه کرده باشند اما از برخی تیمهایی که در جایگاهی بالاتر از آنها قرار گرفتند بیشتر هزینه کردند. دقیقا به همین دلیل است که اوزونیدیس را بعد از پایان جام حذفی به خانهاش فرستادند. گلگهریها هرسال به دنبال جام یا حداقل کسب سهمیه بودند اما در این چند سال هیچوقت به خواسته خود نرسیدند و برخی اظهارات درخصوص اینکه هدف آنها چیزی جز قهرمانی است، باورکردنی نیست. اسفندیارپور، مدیرعامل باشگاه گلگهر در گفتوگوی کوتاهی که با ما داشت گفت: «این باشگاه زیرساختهای خوبی دارد و اهداف بلندپروازانهای را دنبال میکند. وی ادعا کرد به معنای واقعی به دنبال ساخت یک باشگاه است.»
سخنگوی باشگاه گلگهر با تایید اظهارات مدیرعامل این باشگاه در مورد هزینههای چند سال اخیر در فوتبال به ما گفت: «گلگهر شرایط مالی خوبی دارد اما هیچگاه هزینههای آنچنانی نکرده است. ما از این جهت جزء پنج شش تیم اول هم نبودیم. باشگاه گلگهر متعلق به یک شرکت بورسی است و همهچیز در کدال مشخص است. در مقایسه با هزینههایی که تراکتور و سپاهان و دو تیم سرخابی پایتخت کردند و با نگاهی به اسکواد تیم ما متوجه میشوید که امسال آنقدرها هم هزینه نکردیم. هدف ما این بود به سمت جوانگرایی برویم. قبول دارم امسال شاید آن نتیجهای که باید گرفته نشد. یک بخش از آن مربوط میشود به تغییر و تحولات؛ چراکه چند سالی بود با قلعهنویی کار میکردیم و طبیعی است تیمی که چند سال با یک مربی کار میکند در دوران گذار چالشهایی خواهد داشت. از طرفی مربی خارجی آوردیم که به لحاظ فنی و اخلاقی بسیار موجه بود اما با شرایط فوتبال ایران آشنا نبود. ضمن اینکه تعدادی بازیکن ستاره نیز از تیم ما جدا شدند و چند بازیکن جوان به جمع ما ملحق شدند که برخی نتوانستند انتظارات را برآورده کنند و برخی دچار مصدومیت شدند. در کل همه این مسائل باعث شد تا با توجه به مشکلاتی هم که به وجود آمد، نه در لیگ برتر و نه در جام حذفی به اهدافمان نرسیم و نتیجه نگیریم. فراموش نکنیم جذب بازیکنی مثل سامان فلاح نوعی سرمایهگذاری بود. او در عین جوانی به دلیل اینکه بازیکن ملیپوش بود برای ما هزینه داشت، اما بازیکنی مثل سعید سحرخیزان که پول زیادی خرج او نکردیم اگر لژیونر شود نفع مالی زیادی برای ما دارد. طبیعی است در کنار هزینهای که برای سامانه فلاح بهعنوان یک بازیکن جوان انجام دادیم صرفا هدفمان آیندهنگری نبود و نیاز به تقویت هم داشتیم. او هم جوان بود و هم آیندهدار و هم بسیاری از باشگاهها به دنبالش بودند و فکر میکنم با خرید این بازیکن برنده شدیم. هیچکس از نتیجه گرفتن بدش نمیآید و شاید در اذهان عمومی بگویند گلگهر به دنبال نتیجه گرفتن است اما واقعیت این است رسالت باشگاه گلگهر در وهله اول صرفا نتیجهگیری نبود. ما به شکل کلان و نهفقط فوتبال، سعی کردیم یک باشگاه باشیم. از این رو قبل از اینکه به لیگ برتر برسیم زیرساختهای لازم را تا حدودی رعایت کردیم و با ورود به لیگ برتر زیرساختها را بهتر کردیم و یکی از بهترینها هستیم. بحث آکادمی و بازیکنسازی در منطقه جنوب شرق یکی از اهداف ماست. برای مدیرعامل و مجموعه گلگهر دغدغههایی به جز تیم فوتبال وجود دارد. قبول دارم که فوتبال ویترین یک باشگاه است.»
هدف قهرمانی نیست؟
شاید در این چند سال همیشه طرفداران فوتبال یک شانس برای تیم گلگهر قائل بودند و آن را بهعنوان یک مدعی گوشه ذهن خود داشتند اما گویا مدیران این باشگاه با سیاستهای کلان قهرمانی را از اولویتهای خود نمیدانند. بدون شک چنین ذهنیتی روی بازیکنان هم تاثیر میگذارد. خواجوی ادعا کرد این روحیه را به تیم تزریق نکردند و به ما گفت: «هیچوقت به بازیکن نگفتیم هدفمان قهرمانی نیست؛ حتی به هوادار هم نگفتیم. این فشار همیشه ناخواسته بر دوش گلگهر گذاشته شده است. باشگاههایی که در فصل نقل و انتقالات عملکرد خوبی دارند یا شاید برخی نزدیکانشان در مباحث رسانهای القابی را به گلگهر میدهند مثل PSG ایران. این برای تیم ما بار روانی ایجاد میکند. ما هم دوست داریم تیم قهرمان شود یا حداقل سهمیه بگیرد ولی توقع زیادی است که بعد از ۴ فصل حضور در لیگ برتر به دنبال قهرمانی باشیم؛ درحالیکه خیلی از باشگاهها با پیشینههای بیشتر در این سالها قهرمان نشدند. من هم قبول دارم گلگهر در مقطعی در رده دوم جدول بود اما از یک جایی بدشانسیها یقه تیم را گرفت. مصدومیت برخی بازیکنان کلیدی به حدی بود که گاهی سرمربی برای تعویض بازیکن مورد نظر مهرهای نداشت. شاید در بعضی خطوط حتی نیاز به تقویت داشت، مخصوصا در خط حمله که با کمبود مهره روبهرو بود. همه اینها باعث شد در نیمفصل دوم سیر نزولی عجیبی را تجربه کند که تا آخر فصل هم ادامه داشت و هرچقدر هم سعی کردیم اوضاع را بهبود بخشیم، موفق نشدیم. فوتبال نتیجهگرا شده و نمیتوان هوادار را به صرف اینکه گلگهر خوب بازی میکند، توجیه کرد. اگر بهترین مربی را هم بیاوریم و نتیجه نگیرد محکوم به جدایی است و این جزء بیرحمیهای فوتبال است. اتفاقی که برای اوزونیدیس در سال اول با گلگهر پیش آمد. از طرفی ما از قربانیان سقف بودجه بودیم. خیلی از باشگاهها سقف را رعایت نکردند. درواقع تخلف کردند اما درنهایت هیچ اتفاقی نیفتاد. یعنی باشگاهی که ۸۵۰ میلیارد هزینه کرده و باشگاهی که ۲۵۰ میلیارد هزینه کرده، وارد یک رقابت شدند. چرا دست بقیه باشگاهها را باز نگذاشتند تا عادلانه وارد بازار نقل و انتقالات شوند؟ نه اینکه یک باشگاهی با چندین برابر سقف بودجه گاهی بازیکنان خوب تیمهای دیگر را نیز بگیرد و بنشاند روی نیمکتش تا رقبا نتوانند از آن استفاده کرده و با آنها رقابت کنند. باشگاههایی مثل گلگهر که سعی کردند شفاف باشد ضرر کردند اما درنهایت فهمیدند قانون سقف قرارداد فقط قانون روی کاغذ است.»