علی ملکی، خبرنگار گروه نقد روز: «انتخابات در انحصار هیچکس نیست» را امامخمینی(ره) در سال 1362 در دیدار با کارکنان صداوسیما مطرح کرد. ایشان در این سخنرانی با تاکید بر نقش صداوسیما در نظام اسلامی و تعیین سرنوشت انتخابات بهدست مردم بیان کرد: «انتخابات نه در انحصار روحانیین است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همه مردم است. مردم سرنوشت خودشان دست خودشان است و انتخابات برای تاثیر سرنوشت شما ملت است.» امامخمینی همچنین از اینکه برخی در دانشگاه گفتهاند دخالت در انتخابات به معنی دخالت در سیاست است و این حق مجتهدان است، انتقاد کرد و ادامه داد: «تا حالا میگفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند و این منافی با حق مجتهدین است، آنجا شکستخوردهاند حالا عکسش را دارند میگویند. این هم روی همین زمینه است، اینکه میگویند انتخابات از امور سیاسی است و امور سیاسی هم حق مجتهدین است هر دویش غلط است.»
نقش تعیینکننده مردم انتخابات در جمهوری اسلامی ایران همواره مورد تاکید امام(ره) بوده است. ایشان ضمن مخالفت با انحصار در انتخابات گفت: «اینطور نیست که انتخابات را باید چند تا مجتهد عمل کنند. این معنی دارد که مثلا دویست تا مجتهد در قم داشتیم و یکصد تا مجتهد در جاهای دیگر داشتیم، اینها همه بیایند انتخاب کنند، دیگر مردم بروند کنار؟!»
ایشان طرح این موضوع در دانشگاه را برگرفته از توطئه دشمن دانست و در ادامه اعلام کرد: «میخواهند همانطوری که در صدها سال توطئهشان این بود که باید روحانیون و مذهب از سیاست جدا باشد و استفادههای زیاد کردند و ما ضررهای زیاد از این بردیم، الان هم گرفتار ضررهای او هستیم. حالا دیدند آن شکست خورد، یک نقشه دیگر کشیدند، و آن این است که انتخابات حق مجتهدین است، انتخابات یا دخالت در سیاست حق مجتهدین است. دانشگاهیها بدانند این را که همانطوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند. فرق مابین دانشگاهی و دانشجو و مثلا مدرسهای و اینها نیست، همهشان با هم هستند. اینکه در دانشگاه رفتند و یک همچو مطلبی را گفتند، این یک توطئهای است برای اینکه شما جوانها را مأیوس کنند.»
امام خمینی همچنین کاهش نقش مردم در امور جامعه را توطئه دیگر دشمن دانست و بیان کرد: «بیدارباشید! توجه کنید! اینها با توطئههایشان میخواهند کار را انجام بدهند، نمیتوانند با دخالت نظامی کار بکنند، اینها میخواهند با شیطنتهایشان کار خودشان را انجام بدهند.» ایشان تاکید کرد قبلا شیطنت این بود که سیاست از مذهب خارج است و بسیار ضرر به ما زدند و خودشان هم بسیار نفع بردند. حالا میگویند سیاست حق مجتهدین است. در ادامه حاکمیت اقلیتی که مدنظر افراد سودجو بود موردتوجه امام قرار گرفت: «میخواهند در امور سیاسی در ایران پانصد نفر دخالت کنند، باقیشان بروند سراغ کارشان، یعنی مردم بروند سراغ کارشان، هیچ کار به مسائل اجتماعی نداشته باشند، و چند نفر پیرمرد ملا بیایند دخالت بکنند.» امام خمینی در سخنانشان این توطئه را از توطئه سابق برای ایران بدتر دانستند. ایشان در توضیح این توطئه گفت: «نه اینکه این میخواهد مجتهد را داخل کند، این میخواهد مجتهد را با دست همین ملت از بین ببرد. باید دانشگاهیها متوجه باشند که اگر چنانچه افرادی در دانشگاه هستند که شیطنت دارند میکنند، اینها را باید توجه کنند که گول اینها را نخورند. خودشان دخالت در امور انتخابات بکنند. انتخابات سرنوشت حتی شمایی که در آنجا هستید را تعیین میکند. یک امری که سرنوشت آحاد ملت در دست اوست، وظیفه آحاد ملت است که در آن دخالت کند، مربوط به یک قشری، دون قشری نیست، همه باید در این دخالت بکنند و این شیطنتهایی که الان دارند میکنند، بهطوریکه به من گفتهاند برای مأیوس کردن بعضی از جوانهای ماست.»
امام برحسب رای مردم با بنیصدر تعامل کرد
محمدرضا کائینی، پژوهشگر تاریخ درباره ماجرای سخنرانی تاریخی امام گفت: «عدهای در آستانه یکی از ادوار انتخاباتی مجلس در دانشگاه گفته بودند که دین از سیاست جدا نیست و سیاست پیش از همه در شأن مجتهدین است و نه دیگران، امام دقیقا این را توطئه دشمن میدانستند که ممکن است عدهای از روی ناآگاهی به آن دامن بزنند و آن را عملی کنند. داستان از این قرار است که روحانیون از صحنه به در شوند و چون تابهحال دشمن با سایر ترفندها قادر به انجام این کار نبوده این بار سعی کرده از طریق خود مردم و بهدست خود مردم روحانیون را کنار بزند. بهاینترتیب که بگوید فقط این چند مجتهد یا پیرمرد میتوانند در سیاست دخالت کنند و بقیه نکنند، یعنی کاری که رضاخان و محمدرضا نتوانستند از حیث دور کردن روحانیت و نهاد دین از سیاست انجام دهند حالا بهظاهر عدهای خودی، از سر بیاطلاعی یا بیمبالاتی دارند انجام میدهند. درواقع این نوعی دفاع از حیثیت دین و روحانیت بود که به این شکل توسط امام انجام شد و تاکید کردند که همه حق دخالت در این میدان را دارند و باید به وظیفه خود عمل کنند.» امام معتقد بود در جایی که شرع، عقل و قانون مردم را برای انتخابات آزاد گذاشته و علیالاصول باید از رای مردم تمکین کرد و آنها را آزاد گذاشت. به همین دلیل هم بود که ایشان بهرغم اینکه بنیصدر را از دوره اقامت در پاریس کاملا میشناخت، وقتی او به ریاستجمهوری منصوب شد، سکوت کرد و بعدا مشخص شد امام برخلاف تصور عدهای اصلا به بنیصدر رای نداده و برحسب ظواهر آنچه نقلشده به مرحوم دکتر حسن حبیبی رای داد. همینطور زمانی که بنیصدر زاویهگیری فاحشی با نظام، انقلاب و اصول و مبانی انجام نداده بود او را تحمل میکردند و از او حمایت میکردند. این شیوهای است که نشان میداد ایشان به حاکمیت مردم در چهارچوب قانون و نه فراتر از آن اعتقاد داشتند و به همین دلیل هم بود که تا توانستند با بنیصدر تعامل کردند. حتی خاطرم هست هلیکوپتر بنیصدر دچار سانحه شد و امام یک پیام تجلیلآمیز به بنیصدر دادند. بههرحال بنای ایشان این بود تا جایی که قانون، شرع و منطق مردم را آزاد بگذارد باید رای آنها مورد تبعیت قرار گیرد، مگر اینکه منتخب درجایی با اصل نظام و شرع تعارض پیدا کند که تکلیف آن هم در قانون مشخص است. ماجرا کاملا مشخص است و عرض کردم درجایی که شرع و قانون مردم را آزاد گذاشته، طبیعتا آنها میتوانند در مقدراتشان دخالت کنند و کسی نباید آنها را از این مساله باز بدارد. این نوعی حساسیت به این بود که مردم از صحنه خارج شوند یا دستهایی بخواهند به نام اسلام و نظام این کار را انجام دهند. به عقیده من این نوعی دفاع از حیثیت روحانیت بود و مبری کردن ساحت علمای دین از اینکه مردم را خارج از سیاست بخواهند ولو اینکه عدهای از سر ناآگاهی و بیدقتی چنین چیزی را تبلیغ کرده باشند.»
نظر امام درمورد انتخابات چه بود؟
کائینی معتقد است اگر بخواهیم دیدگاه امام در مورد انتخابات را ببینیم باید کلیت آن را موردتوجه قرار دهیم. وی دراینباره توضیح داد: «این کلیت عبارت است از توجه به رای مردم و عدم ساده گرفتن آن و از سوی دیگر لزوم توجه منتخبان و کسانی که بهعنوان سکانداران امور براساس قانون اساسی روی کار میآیند به قانون و مردم به شکل توأمان پرداخته شود، یعنی هیچیک از اینها نباید دیگری را تحتالشعاع قرار دهد یا تصور شود که امام فقط به یکی از اینها اعتقاد داشتند و به دیگری اعتقادی نداشتند. تمام اینها به شکل همزمان موردنظر امام بود و هیچکدام نباید فدای دیگری شود یا به نفع دیگری مصادره شود.
فرمول راحتی است و چون چیز بیشتری نیست من به آن تاکید میکنم امام خیلی حرف پیچیده و فلسفه غیرقابلفهمی را تعیین نمیکرد. درجایی که مردم نظام اسلامی تشکیل دادند باید در امور آن به شکل کلان دخالت کنند و گزینشهای اساسی و مهم را انجام دهند و درعینحال هم مردم و هم منتخبان درعین پایبندی به لوازم دموکراسی و آزادی کامل نسبت به پایبندی به اصول و موازین شرعی و اسلامی هم درعینحال موظف و مکلف هستند. خیلی نباید مسئله را سخت و پیچیده کرد. همینکه از ظاهر ماجرا برمیآید این است که دخالت کلان در امور و درعینحال تعیینکننده، درعین پایبندی به موازین، اصول و مبانی. یعنی تاکید بر حضور فعال مردم باتوجهبه محدودیتها و موازین قانونی است، یعنی ما در جمهوری اسلامی حضور مطلقی نداریم و اینگونه نیست که هرکسی هرچه گفت موردقبول واقع شود، اما در چهارچوب قانون و شرع رای مردم معتبر است.»
بهنظر میرسد دیدگاههای شخصیتهای بزرگ خیلی نیاز به پیچیده شدن و پیچیده کردن ندارد و کاملا مشخص است و فرمول را باید ساده کرد تا همه متوجه آن شوند و بتوانند بهراحتی به آن عمل کنند. جمهوری اسلامی عبارت است از حکومت مردم بر مردم با رعایت موازین شرعی.