ندا اظهری، مترجم: امسال آمریکا انتخابات ریاستجمهوری را دارد که از اهمیت بالایی هم برای این کشور و هم برای سیاستهای جهانی برخوردار است. در این میان، با توجه به نزدیک شدن به زمان رأیگیریها، آموزش عالی این کشور روی صندلی داغ قرار گرفته است. بهرغم بسیاری از موضوعات دانشگاهی از جمله بدهیهای دانشجویی، فرهنگ دانشگاهی، چالشهای ناشی از کمکهای فدرال به دانشجویان (FAFSA) که در آموزش عالی وجود دارد، به راحتی میتوان فرض کرد بین مشکلات و راهحلهای پیشنهادی سیاستی، افق روشنی وجود دارد. در نظرسنجیای که به تازگی انجام شده، مشخص است افرادی که در این رأیگیری شرکت کردهاند در این فضای سیاسی از اصلاحاتی حمایت میکنند که امروزه، بیشتر برای اطمینان از ارزش آموزش عالی انجام میشود و بهدنبال آن هستند که سیاستگذاران برای تحقق آن اقدام میکنند. سیاست «راه سوم» که در پی رسیدن به جامعهای حمایتگر اجرا میشود، در مشارکت با «گروه استراتژی جهانی» و «گروه استراتژی GS» در مسیر گشایش این چشمانداز حرکت کرده و در قالب این نظرسنجی که بین 21 مارس تا 26 مارس 2024 انجام شده، از 1500 شرکتکننده در رأیگیری پیرامون ارائه دیدگاههای شخصی در مورد آموزش عالی، چگونگی بررسی مشکلات فعلی در سیستم آموزش عالی و چگونگی نگاه آنها به نقش واشنگتن در اصلاحات موثر پرسشهایی را مطرح کرده است. ماحصل این رأیگیری به این صورت است که رأیدهندگان ارزش تحصیلات دانشگاهی و ارتباط آن با آینده مالی مطمئن را مشاهده میکنند اما از این موضوع مطلعند که تغییراتی باید برای حفظ این بازگشت سرمایه مثبت برای نسلهای آینده اعمال شود. آنها از سیاستگذاران میخواهند که اصلاحات ارزش محور را پیش ببرند که به حضور راحتتر در کالج و بهرهمندی از مزایای آن کمک میکند. با تمرکز بر تغییراتی که خرابیها را اصلاح کرده و کمبودها را بهبود میبخشد، در ادامه این بررسیها، درک عمومی از آموزش عالی و راهکارهایی را مورد آزمایش قرار داده و رأیدهندگان بهدنبال آن هستند که عملکرد سیاستگذاران را در راستای بهبود سیستم آموزش عالی برای دانشجویان و پرداختکنندگان مالیات بررسی کنند.
رأی 80 درصدی به ارزشمندی مقاطع 4 ساله دانشگاهی
درحالیکه اعتماد عمومی به آموزش عالی در پایینترین حد خود در آمریکا قرار دارد، رأیدهندگان آمریکایی نشان دادند قادرند در چنین شرایطی بین اعتماد و ارزش تمایز قائل شوند. درعینحال آنها آموزش عالی را ارزشمند میدانند و بهدنبال آن هستند که همزمان شاهد تمام قابلیتهای آن باشند. از هر 10 رأیدهنده، حدود 8 نفر (80 درصد) بر این باورند که مقاطع چهارساله دانشگاهی ارزش بالایی دارد. از نظر رأیدهندههای 18 تا 44ساله، این درصد بالاتر هم میرود و حدود 85 درصد آرا را به خود اختصاص میدهد. بهطور کلی 56 درصد رأیدهندهها نگاه مثبتی به سیستم آموزش عالی آمریکا دارند و درصد این مثبتاندیشی از 55 درصد در سال 2019 تغییر کرده است. از منظر احزاب مختلف، 65 درصد دموکراتها، 52 درصد احزاب مستقل و 48 درصد جمهوریخواهان سیستم آموزش عالی را مثبت تلقی میکنند. (نمودار شماره 1)
اکثریت آرای مثبت به مدارس فنی آمریکا
نظر اکثریت رأیدهندگان به سیستم آموزش عالی مثبت است بهگونهای که 77 درصد از آنها به مدارس فنی (هنرستانها)، 75 درصد به کالجهای عمومی و 65 درصد هم به دانشگاهها و کالجهای چهارساله رأی مثبت دادند. موسسات انتفاعی بهعنوان تنها موسساتی که رأیدهندگان علاقهای به آنها ندارند، از این جمع مستثنی هستند و تنها توانستند نظر مثبت 37 درصد از آنها را به خود جلب کنند. علاوه بر این بیشتر آمریکاییها احساس میکنند که هر دو مدرک کاردانی و کارشناسی «ارزش سرمایهگذاری» را دارند و به ترتیب با 71 و 70 درصد، معمولا موفق عمل میکنند. همچنین در مقایسه با سایر موضوعات کلیدی، 64 درصد از رأیدهندگان معتقدند مقرون به صرفه بودن آموزش عالی و اطمینان از بازگشت سرمایه، اولویت اصلی در انتخابات 2024 آمریکا به شمار میرود. (نمودار شماره 2)
بیشتر آرا به نفع آمادهسازی دانشجویان برای آینده است
علم به چگونگی ارزیابی و نگرش رأیدهندگان به ارزش آموزش عالی به هدف آنها بستگی دارد. در این نظرسنجی از آنها خواسته شد تا ارزش دانشگاهها را تعریف کنند. آیا آنها هدف والاتر موسسات و دانشگاههای آموزش عالی را آماده کردن دانشجویان برای موفقیت شغلی یا گسترش دیدگاههای آنها برای کمک به شهروندان برای آگاهی بیشتر میدانند؟ تنها کمتر از نیمی (49 درصد) از آنها احساس میکنند که هر دو توصیف دقیقی از ارزش دانشگاهها هستند. اما وقتی مجبور به انتخاب بین این دو شدند، 57 درصد از رأیدهندگان تشخیص دادند که آمادهسازی دانشجویان برای موفقیت شغلی آینده را میتوان بهعنوان یکی از مفاهیم ارزشمند بودن دانشگاهها تلقی کرد. این دقیقا دیدگاهی است که 63 درصد از جمهوریخواهان، 53 درصد از دموکراتها و همچنین 55 درصد از کسانی که بدهیهای دانشجویی دارند، داشتهاند. (نمودار شماره 3)
اعتقاد 69 درصدی رأیدهندگان به کاهش کیفیت آموزش عالی
رأیدهندگان همچنین شکافی را بین مدارک تحصیلی دانشجویان و ارتباطات آنها با نیروی کار و اقتصاد فعلی مشاهده میکنند که بهطور مستقیم در تضاد با نتایجی است که میخواهند از آموزش عالی ببینند. زمانی که در مورد تطبیق آموزش عالی برای ارزشمند ماندن در بازار کار پرسش شد، بیش از دوسوم رأیدهندگان (68 درصد) اعلام کردند دانشجویان برای سازگاری با اقتصاد درحال تغییر و موفقیت در بازار کار، به مدارک مختلف تحصیلی نیاز دارند. علاوهبراین رأیدهندگان شاهد چالشهای ناشی از همهگیری کرونا هستند که همچنان بر آموزش عالی تاثیر میگذارد و درنتیجه سوالاتی در مورد کیفیت آموزش ارائه شده و ارتباط آن با نیازهای نیروی کار برقرار میشود. 69 درصد از رأیدهندگان معتقدند همهگیری کرونا باعث کاهش کیفیت آموزش عالی شد. این دیدگاه در طیف سیاسی آمریکا هم ریشه دوانده بهطوری که 75 درصد از جمهوریخواهان، 68 درصد از حزب مستقل و 64 درصد از دموکراتها بهشدت یا تا حدی با این مساله موافقند که کیفیت آموزش عالی افت کرده است.
قریببه 62 درصد رأیدهندگان بر این باورند پس از همهگیری کرونا، موسسات آموزش عالی نتوانستند ارزشی را که پیش از همهگیری داشتند، ارائه دهد. همینطور 64 درصد از آنها تصور میکنند همهگیری باعث شده است آموزش عالی کمتر بتواند به دانشجویان کمک کند تا با بازار کار همگام شوند و 63 درصد هم معتقدند بهدلیل افزایش کلاسهای آنلاین و کاهش کلاسهای حضوری، کیفیت کاهش یافته است. با در نظر گرفتن تمام موارد، 65 درصد از رأیدهندگان بر این باورند که تعداد کمتری از فارغالتحصیلان دوران دبیرستان در آینده راهی دانشگاه میشوند زیرا ارزش و مزیتهای قبلی را در بازار کار ارائه نمیدهد. این مساله باید زنگ خطری برای مدافعان آموزش عالی و رهبران نهادی را به صدا درآورد که بهطور تقریبی دوسوم رأیدهندگان ارزش آموزش عالی را در 10 سال آینده کاهش میدهند. بهرغم نگرانی 77 درصد از رأیدهندگان از اینکه افزایش بدهی وامهای دانشجویی باعث کاهش ارزش آموزش عالی میشود، 57 درصد معتقدند ادامه تحصیلات عالی ممکن است هزینه بهدنبال داشته باشد اما درنهایت در بلندمدت ارزشمند میشود؛ دیدگاهی که بیشتر دموکراتها و جمهوریخواهان دارند. سوالی که برای سیاستگذاران و موسسات در حرکت رو به جلو مطرح میشود، این است که چگونه میتوان ارزش و بازگشت سرمایهای را ارائه کرد که عموم مردم انتظار دارند و اعتماد را به موسسات آموزش عالی بازگردانند. (نمودار شماره 4)
امید 68 درصدی به حل مشکلات آموزش عالی با انجام اصلاحات
این نظرسنجی مشخص میکند رأیدهندگان در تمام جناحها بهدنبال آن هستند که سیاستگذاران اقدامی فوری انجام دهند تا سیستم آموزش عالی به نفع دانشجویان و مالیاتدهندگان کار کند؛ در این راستا 68 درصد معتقدند آموزش عالی مشکلات خود را دارد اما میتوان با ایجاد اصلاحاتی، تغییراتی را ایجاد کرد اما در این میان، آنها خواهان بازنگری کامل سیستم نیستند. اکثریت دموکراتها (72 درصد)، احزاب مستقل (69 درصد)، جمهوریخواهان (64 درصد) و رأیدهندگان 18 تا 44ساله (63 درصد) چنین دیدگاه مشابهی دارند. هزینه، یکی از مباحث اصلی در آموزش عالی به شمار میرود که بیش از 80 درصد معتقدند هزینه کالجها در حال افزایش است. این تعداد عبارتند از 86 درصد افراد با بدهیهای دانشجویی و 80 درصد افراد بدون بدهی دانشجویی؛ 83 درصد از دموکراتها، 81 درصد از جمهوریخواهان و 73 درصد از رأیدهندگان 18 تا 44ساله. با وجود این پرداختن به ارزش، به معنای پرداختن به مسائلی فراتر از هزینههاست بهطوری که رأیدهندگان تصور میکنند آموزش عالی بهدلیل مشکلاتی که در شفافسازی دارد، با ارزش دچار تداخل میشود. 62 درصد از رأیدهندگان معتقدند دانشجویان اطلاعات کافی در مورد چگونگی هزینهکرد موسسات آموزش عالی ندارند و تنها 50 درصد بر این باورند دانشجویان تمام اطلاعات موردنیاز خود را در اختیار دارند تا مشخص کنند کدام موسسه بهترین بازگشت سرمایه را در اختیار آنها قرار میدهد. رأیدهندگان بهوضوح ارتباط بین هزینه، شفافیت و ارزش را مشاهده کرده و از سیاستگذاران میخواهند اقدامات بیشتری انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند هزینه آموزش عالی، ارزش واکنشهای دانشجویان را دارد.
حدود دوسوم رأیدهندگان (62 درصد) تصور میکنند دولت فدرال باید امنیت اولیه را فراهم کند تا اطمینان حاصل شود دانشجویان برای حضور در موسسات، وام نمیگیرند تا وضعیت آنها نسبت به زمان ثبتنام اولیه بدتر نباشد. 71 درصد رأیدهندگان معتقدند برای کمک به کنترل هزینهها و تایید مجدد ارزشها، سیاستگذاران باید تغییراتی را اعمال کنند که کالجها و دانشگاهها را ملزم میکند ارزشی برای دانشجویان فراهم و اطمینان حاصل کنند افراد ثبتنام شده، بازگشت سرمایه خود را داشته باشند. اصولی که در پس سیاستهایی که بودجههای فدرال را مشروط به واکنشهای مثبت دانشجویان (مانند قانون اشتغال سودآور)، افزایش شفافیت (مانند قانون شفافیت کالج و چهارچوب شفافیت ارزش مالی) و تاکید بر موفقیت دانشجو (مانند برنامه کمکهزینه تحصیلی پس از دوره متوسطه) میکند، تنها مورد حمایت رأیدهندگان قرار نمیگیرد بلکه به نقش آنها در جذب دانشجویان بیشتر برای حضور و تکمیل کالج شناخته میشوند. 66 درصد از رأیدهندگان معتقدند برای محافظت از سرمایهگذاری دانشجویان و مالیاتدهندگان در آموزش عالی، دولت فدرال باید وظیفه تنظیم و هماهنگی کل موسسات آموزش عالی- دولتی، خصوصی، غیرانتفاعی و انتفاعی را برعهده بگیرد تا بازده خوبی برای سرمایهگذاری دانشجویان ارائه کنند. در این نقطه، هم رأیدهندگان با بدهی وام دانشجویی فعلی یا قبلی و هم کسانی که وام دانشجویی دریافت نکردهاند، به ترتیب با 62 درصد و 67 درصد موافق هستند.
کمک مالی به موسساتی با کمتر از 25 درصد فارغالتحصیل تعلق نمیگیرد
بهبود مقرونبهصرفه بودن و تضمین ارزش دانشگاهها و موسسات آموزش عالی از طریق آمادهسازی دانشجویان برای موفقیت شغلی و مالی آینده، برای رأیدهندگان از اهمیت بالایی برخوردار است و با حفظ نقش کلیدی موسسات در تحقق این هدف مسئولیتپذیری بزرگی را ایفا میکند. رأیدهندگان متوجهاند که موسسات از دلارهای پرداختی از سوی مالیاتدهندگان سود میبرند و به دنبال پاسخگویی و بازگشت سرمایه در آموزش عالی هستند. 63 درصد آنها معتقدند هر سرمایهگذاری جدید باید شامل الزاماتی باشد تا اطمینان حاصل شود که سرمایهگذاری مالیاتدهندگان بهطور موثر از آن بهرهمند میشود، حتی اگر این بدان معنا باشد که برخی از این طرحها، این کار را انجام نداده و واجد شرایط دریافت کمک مالی فدرال نیستند.
درحالیکه لغو بدهی وام دانشجویی فدرال در میان ایدههای سیاستگذاری عالی فدرال از حمایت رأیدهندگان در رتبه آخر قرار دارد، استفاده از راهکارهای بدهی و بازپرداخت برای تضمین کیفیت همچنان جزء اقدامات محبوب محسوب میشود. از هر 10 رأیدهنده، حدود 7 نفر (70 درصد) معتقدند طرحهای کالج باید بیانگر آن باشد که دانشجویان میتوانند پول کافی برای بازپرداخت وامهای دانشجویی خود برای دریافت کمکهای مالی فدرال به دست آورند. در این میان، 64 درصد بر این باورند درصورتیکه نرخ فارغالتحصیلی کمتر از 25 درصد باشد، موسسات به چنین کمکهای مالی دسترسی نخواهند داشت. 59 درصد از رأیدهندگان تصور میکنند موسسات باید برای اطمینان از تکمیل مدارک تحصیلی دانشجویان خود پاسخگو باشند و با بدهیهایی که قادر به بازپرداخت آن نیستند، قادر به ماندگار شدن نیستند. 69 درصد هم معتقدند دانشجویانی که مورد کلاهبرداری و سوءاستفاده موسسات قرار میگیرند باید واجد شرایط پرداخت وام خود باشند. رأیدهندگان همچنین از معیارهای پاسخگویی حمایت میکنند که موسسات را صادق نگه میدارند. در این میان، 70 درصد معتقدند چنانچه موسسات حداقل یکسوم شهریه دانشجو را صرف آموزش نکنند، واجد دریافت بودجههای فدرال نخواهند بود. از منظر طرحهای آموزشی شغلی، 73 درصد از رأیدهندگان معتقدند دانشجویان باید بیشتر از یک فارغالتحصیل دبیرستان معمولی درآمد داشته و سطح بدهی معقولی داشته باشند تا طرح کمک مالی فدرال را دریافت کنند. رأیدهندگان فراتر از کالجها، مطلعند افراد دیگری هم در سیستم وجود دارند که باید در این سیستم قدم بردارند. نیاز به اعتبارهای دانشگاهی، مستلزم در نظر گرفتن واکنشهای دانشجویی (مانند نرخ فارغالتحصیلی، نرخ بازپرداخت وام و استخدام پس از اتمام کالج) و نیز انتشار فهرستی سالانه توسط وزارت آموزش عالی است که طرحهای دانشگاهی را با بازده مالی پایین برای دانشجویان مشخص کند. این طرح مورد قبول 74 درصد رأیدهندگان بوده است. (نمودار شماره 5)
87 درصد موسسات، دانشجویان را به خط پایان میرسانند
خوشبختانه، رأیدهندگان طرحی را نوشتند مبنیبر اینکه کالجها و دانشگاهها چگونه میتوانند به حفاظت از ارزش و بازگرداندن اعتماد عمومی کمک کنند که براساس آن، به دانشجویان در مسیر فارغالتحصیلی و به دست آوردن مشاغل مناسب کمک میکند و به آنها امکان میدهد وامهای دانشجویی خود را پرداخت کنند. رأیدهندگان معتقدند که موسسات میتوانند برای کمک به فارغالتحصیلی دانشجویان و قرار دادن آنها در مسیر موفقیت شغلی و مالی آینده، اقدامات بیشتری انجام دهند. بیشتر رأیدهندگان (87 درصد) معتقدند موسسات میتوانند کارهای بیشتری را برای رساندن دانشجویان به خط پایان انجام دهند و سهچهارم (75 درصد) نیز بر این باورند دولت فدرال میتواند کارهای بیشتری برای اطمینان از موفقیت دانشجویان در آموزش عالی انجام دهد. 78 درصد از آنها نیز بر این باورند که کالجها و دانشگاهها وظیفه دارند از فارغالتحصیل شدن بیشتر دانشجویان ثبتنامشده اطمینان حاصل کنند. دیدگاهی که 83 درصد دموکرات، 75 درصد از احزاب مستقل و 72 درصد از جمهوریخواهان نیز نظر مشابهی دارند. از هر 10 رأیدهنده، 7 نفر (حدود 72 درصد) معتقدند که موسسات، آموزشهای باکیفیتی را به دانشجویان خود ارائه میدهند. باوجوداین، 87 درصد از این موضوع مطلعند که مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت در بازار کار امروز، نسبت به مهارتهای یک دهه پیش متفاوت است.
درصد بالایی از رأیدهندگان بر این باورند سیاستگذاران باید تمرکز خود را بر اصلاحاتی بگذارند که تضمین کند آمریکاییها میتوانند با مهارتهای مورد نیاز برای مشاغل خوب و پردرآمد فارغالتحصیل شوند. رأیدهندگان به دنبال آن هستند که با تسویه بدهیها و هزینهها، پاسخگویی واقعی را مشاهده کنند، بهطوریکه سیاستگذاران و موسسات باید اصلاحاتی را برای پرداختکنندگان مالیات در موسسات اجرایی کنند. در این میان، قانونگذاران به اندازهای هوشمند عمل میکنند تا بتوانند ارزشها را اولویتبندی کرده و ارتباطاتی را بین آموزش و نیروی کار مورد نظر موسسات ایجاد کنند. 64 درصد از آنها میخواهند نمایندگان بر جریانهای اصلی تمرکز کرده و 58 دصد هم خواستار بررسی راهکارهای دوحزبی هستند.