ابوالفضل مظاهری، دبیر گروه دانشگاه: ارزش همه ثانیهها و دقیقهها مثل هم نیست. برخی دقایق میتوانند کار چند سال کشور را هم پیش اندازند. مثال برای این مطلب البته کم نیست اما شاید مقصود اصلی ما از بیان این موضوع دورترین مسالهای باشد که به ذهن مخاطب برسد! صحبت از فرصت چنددقیقهای ایراد سخن در برابر شخص اول کشور است. فضایی که رهبر انقلاب هرسال در ماه مبارک رمضان به دانشجویان اختصاص میدهند و پذیرای نقطه نظرات و پیشنهادات آنها میشوند. دقایق ارزشمندی که میتواند گرهگشای پیچیدگیها و مسائل اصلی جامعه ایرانی باشد. همانگونه میتوان برای آن نمونههای مختلفی از دیدارهای چند دهه رهبر انقلاب با دانشجویان آورد. در فاصله یک روز مانده تا برگزاری دیدار رمضانیه رهبر معظم انقلاب با دانشجویان به بازخوانی برخی از مواضع مهم و بهیادماندنی و البته تاثیرگذار دانشجویان در سالهای اخیر پرداختیم. نمونههایی که هر کدام در فعالیتهای مختلف کشور تاثیرات مختلفی داشتند.
گفتمان عدالت و مساله کارآمدی نظام اسلامی
دهم آبانماه 83 فرصت دیگری برای دانشجویان فراهم میشود تا دیدگاههای خود را بیپرده با رهبر انقلاب مطرح کنند. رهبری در ابتدا تکریم دانشجو و دانشگاه، کنار هم قرار گرفتن مجموعههای دانشجویی و شنیدن اظهارات نخبگان و نمایندگان تشکلها را سه هدف اصلی برگزاری جلسات رمضانیه مطرح میکنند و سپس تریبون در اختیار دانشجویان قرار میگیرد. پنجمین نفر پرویز امینی، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل ابتدا اشکالات دو نسخه کارآمدسازی انقلاب اسلامی پس از دفاع مقدس یعنی گفتمان توسعه اقتصادی و گفتمان توسعه سیاسی را طرح، گفتمان عدالت را بهعنوان یکتا راهبرد کارآمدی نظام اسلامی معرفی میکند. امینی سه ضلع جنبش نرمافزاری و نهضت تولید علم، مبارزهی بیامان، قاطع و همهجانبه با ریشهها و مظاهر فساد اقتصادی و پاسخگویی حاکمیت به مردم را سه ضلع اصلی گفتمان عدالت مطرح میکند. او در روزهایی که نقد به دستگاه قضا امر چندان معمولی قلمداد نمیشود، صریح و بیپرده انتقاداتی را هم متوجه قوه قضائیه میکند. برخلاف قاعده معمول که رهبری پس از پایان صحبت دانشجویان پاسخها و نظرات خود را مطرح میکردند، این بار بلافاصله نکات خود را نسبت به دیدگاههای این دانشجو درخصوص مساله کارآمدی و گفتمان عدالت ارائه میکنند: «چیزی که شما باید به آن اهتمام داشته باشید، خواست است. خواست عدالت و رفع فساد، بسیار مهم است. این خواستها باید وجود داشته باشد... گفتمان عدالت، یک گفتمان اساسی است و - همانطور هم که چند روز پیش در جلسهای مطرح کردم همهچیز ماست. منهای آن، جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ باید آن را داشته باشیم. این گفتمان را باید همهگیر کنید؛ بهگونهای که هر جریانی، هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سر کار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند که تسلیم این گفتمان شود، یعنی برای عدالت تلاش کند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ کنید؛ این مهم است. اما در برخورد با آنچه شده، باید خانگی برخورد کنید؛ نه بیگانهوار و معترض. بالاخره کارهای زیادی انجام گرفته، احیانا کوتاهیهایی هم شده؛ اما باید مشکل را حل کرد. نباید نتیجه قهری نحوه بیان این باشد که بعد از چندی انسان احساس کند که به کل مجموعه بهشدت معترض است؛ نه، شما برای موفقیت کل مجموعه دارید تلاش میکنید؛ اصلا همه تلاشتان این است که نظام را پیش ببرید. هرچه میتوانید، جزئیات را تکمیل کنید.»
پایان مناقشه با عبارت «ضدولایت فقیه»
سال 86 یکی دیگر از سوالات مهم و تاثیرگذار در جریان دیدارهای دانشجویی توسط مرتضی فیروزآبادی، دبیر وقت جنبش عدالتخواه دانشجویی مطرح شود. در زمانی که نیمی از عمر دولت نهمین گذشته، برخی انتقادات نسبت به دولت برنمیتابند و آن را مخالف با منویات رهبری قلمداد میکنند. او میگوید عدهای برخی امور را به انحای مختلفی به رهبری منصوب میکنند و برای توجیه آن از رهبری مایه میگذارند. مثالهایی از کلیدواژههای این افراد هم مطرح میکند. در بخش دیگری از سخنانش از رهبری درخواست مهمی دارد: «چقدر خوب است که رهبری یکبار واژه ضدولایت فقیه را تعریف کنند که بار معنی خاص نداشته باشد. چند مثال عینی و ملموس بگویم. درقبال سیاستهای اصل 44 برخی دلسوزان نظام نسبت به عواقب اجرای نادرست و اجرای شتابزده آن ابراز نگرانی کردند اما از بیم آنکه سخنانشان نقد سخنان رهبری تلقی شود، از طرح دیدگاههای خودشان در فضای عمومی خودداری میکنند.» رهبری در پاسخ با بیانی راهگشا به برداشتهای متناقض از این عبارت پایان میدهند: «یک نکته دیگر که در دنباله آن مطالبه دانشجویی عرض میکنم، این است که مطالبه کردن با دشمنی کردن فرق دارد. اینکه ما گفتیم گاهی اوقات معارضه با مسئولان کشور نشود- که الان هم همین را تاکید میکنیم؛ معارضه نباید بشود- این به معنای انتقاد نکردن نیست؛ به معنای مطالبه نکردن نیست؛ درباره رهبری هم همینجور است. این برادر عزیزمان میگوید «ضدولایت فقیه» را معرفی کنید. خوب، «ضد» معلوم است معنایش چیست؛ ضدیت، یعنی پنجه درافکندن، دشمنی کردن؛ نه معتقد نبودن. اگر بنده به شما معتقد نباشم، ضد شما نیستم؛ ممکن است کسی معتقد به کسی نیست. البته این ضدولایت فقیه که در کلمات هست، آیه منزل از آسمان نیست که بگوییم باید حدود این کلمه را درست معین کرد؛ بههرحال یک عرفی است. اعتراض به سیاستهای اصل ۴۴، ضدیت با ولایت فقیه نیست؛ اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست. دشمنی، نباید کرد.»
تابوشکنی از نقد صداوسیما
زهرا سلطانی، نماینده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در مهر سال 87 یکی دیگر از مواضع مهم و به یادماندنی دانشجویان در دیدار رهبری را مطرح میکند. درحالیکه وزارت کشور دولت نهم در آستانه انتخابات ریاستجمهوری از اواخر اردیبهشت با سرپرست اداره میشود، علی کردان در مردادماه بهعنوان وزیر رای اعتماد میگیرد. شخصیتی که حواشی متعدد درخصوص عملکرد و مدارک تحصیلی او جنجالی به پا کرد که به استیضاحش در نیمه آبان همان سال منجر شد. سلطانی هم در سخنانی با انتقاد از انتصاب کردان بهعنوان وزیر کشور از مجلس بهخاطر کوتاهی در پرونده پیگیری مدرک کردان انتقاد کرد و گفت: «چرا در این ماجرا قوه قضائیه ورود پیدا نکرده است؟ چرا مجلس بهدقت بررسی نکرده است؟ و چرا خود وزیر کشور پاسخگوی رسانهها و مردم نیست؟» سلطانی از خود کردان بهعلت ایجاد بحران روانی در کشور انتقاد کرد که با واکنش مثبت دانشجویان همراه شد. وی نقدهای جدی هم به صداوسیما دارد و در سخنرانی خود میگوید برخی بهخاطر اینکه صداوسیما زیرنظر شما ـ رهبری ـ اداره میشود اجازه نقد را به ما نمیدهند. او از رهبری درخصوص تایید این وضعیت سوال میکند. رهبر انقلاب هم ضمن تمجید از صراحت کلام دانشجویان، آن را یکی از خصوصیات دانشجو معرفی میکنند و تاکید دارند تا «دانشجو حرفش را روشن و صریح و آشکار بزند و دچار سیاسى کارى نشود.» رهبری در ادامه پاسخ روشنی هم به سوال سلطانی میدهند: «یکى از این اعتراضها، اعتراض به صداوسیما بود و اینکه بعضى میگویند اگر چنانچه صداوسیما را نقد کنیم، برخلاف رهبرى مطلبى گفتهایم؛ چرا؟ چون رهبرى رئیس صداوسیما را معین میکند! اگر واقعا ملاک این باشد، که آدم باید به هیچکس اعتراض نکند، چون رئیس قوه قضائیه را هم رهبرى انتخاب میکند، رئیسجمهور هم بعد از انتخابات، تنفیذ رهبرى دارد؛ میگوید نصب کردم. پس باید به هیچکس اعتراض نکرد. نه آقا، اولا صداوسیما را رهبرى اداره نمیکند؛ این معلوم باشد. صداوسیما را رئیس صداوسیما اداره میکند و رهبرى هم در موارد زیادى اعتراضهایى دارد. همین اعتراضهایى که شما دارید، بعضىهایش یا خیلىهایش، اعتراضهاى ما هم هست. احتمالا اعتراضهاى دیگرى هم هست که چون براى من از جوانب مختلف گزارش مىآورند - با اینکه خود من ممکن است به قدر شما تماشاچى تلویزیون یا گوشکننده رادیو نباشم- اطلاعاتم زیاد است. به وضع صداوسیما اعتراضهایى هم میکنیم، اشکالاتى هم میگیریم، گاهى با آنها دعوا هم میکنیم. بالاخره آنها هم ضرورتهایى دارند و جواب میدهند؛ گاهى جوابشان درست است، گاهى هم نادرست است. بههرحال اعتراض هست و انتقاد شما از صداوسیما مطلقا به رهبرى منتقل نمیشود. شما حق دارید انتقاد کنید؛ هیچ اشکالى ندارد.»
مرز بین وحدت و خالصسازی
اغتشاشات سال 88 فضای سیاسی کشور را پس از جشن ملی انتخابات ریاست جمهوری دگرگون کرد. زمزمههای جدیدی از در فضای دستهبندیهای سیاسی شنیده میشود که متاثر از نحوه مواجهه شخصیتهای سیاسی و مواضع آنها در ایام فتنه است. هرچه به انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیکترمیشویم توجه به این دستهبندیها هم بیشتر میشود. موضوعی که ابهاماتی در اذهان دانشجویان ایجاد کرده است. آخرین روز از مردادماه زمان خوبی است برای آنکه یکی از نمایندگان دانشجویی حاضر در دیدار رهبری سوال خود را از رهبر انقلاب بپرسد. محمدمهدی مقامفر، نماینده بسیج دانشجویی دانشگاهها گریزی به این موضوع میزند و میپرسد: «پس از ماجرای 9 دی سال گذشته (سال 88) خون تازهای در رگهای انقلاب جاری شد و این یک پیروزی بر فتنههای سال گذشته بود، اما متاسفانه برخی خواص در این ماجرا سکوت کردند یا اینکه در آتش فتنه دمیدند. اکنون در آستانه انتخابات مجلس هستیم، برخی میگویند وحدت و برخی از خالصسازی انقلاب دم میزنند، حال از مقتدایمان این سوال را داریم که شما کدام را توصیه میکنید؟» رهبر انقلاب با موضعی شفاف به سوال او پاسخ میدهند: «یک سوال دیگر این است که بعضیها میگویند وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگویید؟ من میگویم هر دو. خلوص که شما مطرح میکنید - که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، عدهای را که ناخالصی دارند، از دایره خارج کنیم - چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه به این صورت حاصل نمیشود؛ ما به این مأمور هم نیستیم... وحدت هم که ما گفتیم - که بعد سوالات دیگری هم در این زمینه شده - منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مومنین. آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهرا از این دایره خارج است. بنابراین با این تفصیل و توضیحی که عرض شد، هم طرفدار وحدتیم، هم طرفدار خلوصیم.»
البته این دیدار نقطهعطف دیگری هم دارد. محمد افکانه، نماینده اتحادیه مستقل هم در صحبتهایش به اختلافات پرحاشیه و دامنهدار اطرافیان رئیسجمهور پرداخت و به نگرانیهای جریان انقلابی نسبت به دولت دهم پرداخت. رهبری در واکنش به این اظهارات پاسخ میدهند: «یکی از دوستان گفتند ما از دست چپ و راست رئیسجمهور دلمان خون است. خب، حالا دل شما خون - که خدا نکند خون باشد - اما به شما عرض بکنم؛ اینها جزء مسائل تعیینکننده و اصلی نیست. ممکن است ایراد و اشکال وارد باشد - من در این مورد هیچ قضاوتی نمیخواهم بکنم - ممکن است کسی به یک شخصی یا به یک کاری ایراد داشته باشد؛ منتها باید توجه کنیم که مسائل را اصلی - فرعی کنیم.»
واکنش رهبری به قراردادهای جدید نفتی
قراردادهای جدید نفتی از سال 94 به یکی از سوژههای جدی محافل دانشجویی تبدیل شد تا جایی که بهمن ماه 94 تجمعی مقابل وزارت نفت شکل گرفت که البته با برخورد دستگاههای انتظامی با دانشجویان پایان یافت. مجتبی رئیسی، نماینده جنبش عدالتخواه موضوع این قراردادها را به همراه چند نکته دیگر درخصوص بحث اقتصاد مقاومتی و ضعفهای برنامه ششم مطرح کرد. رهبری البته نگاه متفاوتی نسبت به برخی انتقادات دانشجویان دارند و میگویند: «بعضی از اشکالات نه، وارد نیست؛ مثلا فرض بفرمایید در مورد این قراردادهای جدید نفتی که حالا محل بحث است، هنوز چیزی در این زمینه تصویب نشده؛ هنوز هیچچیز مسلمی وجود ندارد. اول که این مساله مطرح شد، ما یک تذکراتی دادیم به مسئولین؛ گفتیم خب شما برای اینکه بدانید اشکالات این مدل قرارداد و این شیوه قرارداد چیست، باید با کسانی که در اقتصاد نفتی واردند مشورت کنید. رفتند بحث کردند، یک جلسهای تشکیل دادند و از کسانی از اقتصاددانها دعوت کردند که آنها هم اشکالات را بیان کردند و بنا شد اصلاح بشود. یک نوشتهای به من دادند که ما بررسی کردیم، تحقیق کردیم، معلوم شد که این ویراست شانزدهم است؛ یعنی شانزده بار این کیفیت قراردادها و این گزارش ویراستاری شده؛ مدام اصلاح شده، تصحیح شده. بعد که به دفتر ما مراجعه شد، دفتر ما گفتند این کافی نیست، چون بعد از این باز اصلاحات دیگری هم لازم بوده که انجام بگیرد که هنوز انجام نگرفته. بنابراین تا وقتیکه این اصلاحات انجام نگیرد و این کار بهمعنای واقعی کلمه، مطابق منافع کشور نباشد این اتفاق نخواهد افتاد و این نوع قرارداد بسته نخواهد شد.» البته در ادامه بخش دیگری از صحبتهای او را تایید کردند و گفتند: «خب این گفته شد که حالا به جای اینکه جاده را درست کنند میروند سراغ هواپیما؛ این حرف درستی است، یعنی ما هم این اشکال را داریم؛ منتها این را توجه داشته باشید و من هم بارها قبلا گفتهام که رهبری نمیتواند در تصمیمگیریهای موردی دستگاههای گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمیشود. نه قانون این اجازه را میدهد، نه منطق این اجازه را میدهد.»
ارزشیها تجدید نظر کنند!
زهراسادات رضویعلوی، نماینده دفتر تحکیم وحدت در دیدار رمضانیه سال 96 رهبر انقلاب با دانشجویان بود. بخش اعظمی از ارائه و نکات او به حوزه زنان مربوط میشد که برای نیمی از حاضران حسینیه امام خمینی اولویت داشت. او در سخنرانی خود گفت: «با توجه به تلاش جبهه مقابل برای ارائه الگوهای ناکارآمد از زنان، جهاد در این جبهه، نیازمند حضور اجتماعی-سیاسی و فرهنگی زنان انقلابی است و درد اینجاست که پس ذهن جریان ارزشی و انقلابی ما، هیچ لزومی برای حضور زنان در جامعه نیست! گویی در این زمینه، جامعه ارزشی ما را خوابی غفلتگونه فرا گرفته است. آقاجان! ما را فرمان دادید که الگوی زن مسلمان ایرانی را به همگان معرفی کنیم. وقتی اکثر آقایان ارزشی جامعه چنین الگویی را باور ندارند و در مقابل تحقق آن ایستادگی میکنند، تکلیف ما چیست؟» رهبر انقلاب در پایان سخنان این دانشجو واکنشی نشان دادند؛ «واقعا اگر ارزشیها همینجوری که این خانم گفتند فکر میکنند، تجدیدنظر کنند!»
ایراد از ساختار است یا کارگزار؟
علیرضا شریفی یکی از سخــــنرانـــــــــان دیدار دانشجویی سال 98 است که به نمایندگی از بسیج دانشجویی پشت تریبون میرود. برخی دانشجویان گلایههای مختلفی از شرایط کشور دارند. بعضی مشکلات را متوجه ساز و کار و ساختار میبینند و برخی دیگر نیز معتقدند کارگزارن از پیشبرد اهداف انقلاب ناتوان هستند. شریفی پیشنهاد میدهد برای پایان ناکارآمدیها و عقبماندگیها در حوزه فرهنگی ریاست دو شورای عالی فضای مجازی و انقلاب فرهنگی از جایگاه ریاست جمهوری مستقل شود. او در ادامه میگوید: «موارد فوق به این سوال مشخص منتهی میشود که چه میزان از مشکلات و مسائل کشور ناظر بر کارگزاران و مسئولان است و چه مقدار منتهی به ناکارآمدی برخی ساز و کارها و ساختارها؟! خوشحال میشویم که بدانیم در نگاه معظمله اشکالات امروز کشور و خاصتا نظام سیاسی، اداری و اقتصادی را ناظر بر کارگزار میدانید و یا ساختار؟«
رهبر انقلاب در پاسخ به این سوال نماینده بسیج اینگونه پاسخ میدهند: «ساختار قانون اساسی ساختار خوبی است؛ یعنی اشکالی ندارد. البته ساختارها در طول زمان تکمیل میشوند، نواقصشان، خلأهایشان برطرف میشود؛ این [یک] امر طبیعی است. فرض بفرمایید که یک روزی ما مجمع تشخیص نداشتیم، این یک کمبودی بود، یک خلأیی بود. امروز این مجمع را داریم؛ و از این قبیل پیشرفتها که در همه نظامهای دنیا هم همینجور است. فرض بفرمایید در یک نظام حکومتی ریاستی مثل آمریکا که حالا دویستوخردهای سال از تشکیل این نظام حکومتی میگذرد، همین چند سال قبل من میخواندم که یک چیزهایی را دارند تاسیس میکنند، به وجود میآوردند، یا کم میکنند؛ یعنی نظام را [تکمیل میکنند]. بنابراین ساختار ایرادی ندارد، ساختار خوب است؛ البته ممکن است کم و زیادش کرد. [درمورد] آن موضوع نظام پارلمانی -که یکی از دوستان گفتند- بحث شده؛ اینها را ما در آن مجلسی که برای بازنگری قانون اساسی بود مفصل بحث کردیم و به این نتیجهای که امروز هست رسیدیم. مشکلات نظام پارلمانی -برای ما لااقل- بیشتر از نظام ریاستی است. به هر حال، من مشکلی در ساختار نمیبینم. بله، ما کارگزارها اشکال داریم؛ در این شکی نیست. کارگزارها کوتاهی دارند، سلایق گوناگون دارند، ناتوانیهایی دارند، کمبودهایی دارند، و نتیجه این میشود که گاهی در حرکت اشتباه میکنیم. اشتباه ماها هم مثل اشتباه اشخاص عادی نیست؛ ما وقتی اشتباه میکنیم، اشتباهمان شکافهای بزرگی در متن جامعه به وجود میآورد.»
پایان حاشیهسازی با رفراندوم
از سال 98 و پس از غائله بنزینی آبانماه «شورایعالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» و حواشی برگزاری آن به یک چالش ذهنی دانشجویان علاقهمند به انقلاب اسلامی تبدیل شده است. موضوعی که در دیدار سال گذشته نیز توسط چند دانشجو مطرح میشود. صالح ترکمان، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی گریزی به این موضوع میزند و میگوید: «سیاست غلط دیگری که هنوز روی آن پافشاری میشود تصمیمگیری درباره برخی مسائل مهم کشور در شورای سران قواست. این شورا جهت هماهنگی قوا برای مقابله با جنگ اقتصادی شکل گرفت، اما عملا تبدیل شد به محفل قانونگذاری چندنفره و بستری به وجود آورد برای دور زدن مردم، ساختارهای رسمی و محفلی کردن حکمرانی. مرور عملکرد این شورا حاکی از این است که شورا نهتنها تاکنون در اجرای مأموریتهای اصلی خود موفق نبوده، بلکه باعث شکلگیری بحرانهایی مثل اتفاقات آبان 98 هم شده که هزینههایی غیرقابل محاسبه برای کشور بهوجود آورده. با این وجود اما این شورا تعطیل که نمیشود هیچ، بلکه در آخرین شاهکار در مصوبه مولدسازی علاوهبر مجلس قوه قضائیه را نیز دور میزند.» او در ادامه سخنرانیاش گره ذهنی دیگری را مطرح میکند که چند وقتی در فضای جامعه بهعنوان یک راهکار مطرح میشود. ماجرای رفراندوم که کلیدواژه برخی شخصیتهای سیاسی برای فرار از مسئولیتپذیری شده است. رهبر انقلاب به هر دو نکته صریح و روشن پاسخ میدهند: «درمورد جلسه اقتصادی سران قوا، اول این یک امر دائمی نیست یک امر موقت است؛ ثانیا برای مقاصد خاصی است؛ من چهار مورد را معین کردم و به آنها گفتم: یکی مساله بودجه است؛ تنظیم بودجه و اصلاح ساختار بودجه که یکی از مشکلات بزرگ ما همین مساله ساختار بودجه است و سه مورد دیگر؛ هدف این جلسه این بوده. البته تا حالا آنطور که باید و شاید پیش نرفته، اما علاجش تعطیل کردن نیست؛ علاجش این است که ما دنبال کنیم تا این کارها انجام بگیرد.» رهبری در ادامه به موضوع رفراندوم هم اشاره کردند: «حالا یکی از برادرها گفت رفراندوم؛ اینجوری گفتند که اگر چنانچه شما از اول در همه مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید، حالا آن حساسیت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مساله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟ اصلا یک کشور را شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتوگو و دوقطبیسازی میکنند برای اینکه یک مسالهای رفراندوم بشود. در همه مسائل رفراندوم بکنیم؟یعنی قضایا اینجوری نیست که آدم اینجور ساده از رویشان [عبور کند].»