بیچارگان/Poor Things
کمدی و استیمپانک (زیرشاخهای از ژانر علمی تخیلی)
کارگردان: یورگوس لانتیموس
نویسنده: تونی مکنامارا
بر پایه رمانی به همین نام نوشته آلاسدایر گری منتشر شده در سال ۱۹۹۲.
بازیگران: اما استون، مارک رافلو، ویلم دفو، رامی یوسف، کریستوفر ابوت و جراد کارمایکل
زن جوانی از دوره ویکتوریا اقدام به خودکشی میکند اما از طریق پیوند مغز نجات مییابد و به سفر ماجراجویانهای بهمنظور خودشناسی میرود.
ویژهها: برنده شیر طلایی در هشتادمین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز. برنده پنج جایزه در مراسم بفتا. برنده جوایز بهترین فیلم موزیکال یا کمدی و بهترین بازیگر زن فیلم موزیکال یا کمدی در مراسم گلدنگلوب.
این فیلم هم بین 10 اثر بخش بهترین فیلم است و هم بین پنج نامزد بخش بینالملل
آراز مطلبزاده، منتقد: «بیچارگان» هرچقدر که در خلق یک جهان خیالی خودبسنده، پرورش پرشکوه اجزای این جهان و مرعوب و مجذوب ساختن مخاطب موفق است، به همان میزان در ناممکن ساختن ارائه هرگونه تفسیر و ایجاد بستری منازعهآمیز به جهت گفتوگو درباره روایت فیلم هم موفق است. متاسفانه این واقعیت تلخ درباره بیچارگان، تجربه تماشایش را به فرآیندی خستهکننده و ناخوشایند بدل میکند. به این معنا که اساسا راه بر هر مخاطبی به جهت مشارکت خلاقانه با فیلمساز در پرداختن به مضامین مطروحهاش بسته است. مخاطب محکوم است تمام اجزای این جهان خیالی را تحمل کند. بیآنکه فیلمساز کوچکترین امکانهایی را برای مشارکت خلاقانهاش در تفسیر جزئیات فیلمش درنظر گرفته باشد و این واقعیت دوستنداشتنی نهتنها درباره بیچارگان صادق است، بلکه اساسا درباره سینمای لانتیموس صادق است و از قضا درباره بیچارگان به اوج خود رسیده است.در این فیلم با حجم انبوهی از تز درباب مفاهیمی از قبیل شهوت، طبیعت، تمدن، دین، مرگ، خلقت، خدا، زن، مرد، سکس، علم و... مواجه هستیم که همگی بدون یک زیباییشناسی حداقلی و در قالب تکراریترین شمایل بازنمایی شدهاند. مضافبر این مورد قصه فیلم هم تماما در راستای تحمیل همین مضامین به مخاطب است. چنانکه اگر درباره تاریخ اندیشه بشر از فلسفه و علم گرفته تا دین و روانکاوی چیزهایی شنیده باشی، این حدس که درطول فیلم چه در پیش داری و چه خواهد شد، کار چندان سختی نخواهد بود.گزارههای بالا در رد ارزشها و قابلیتهای فیلم نیست. لانتیموس همواره در تبدیل کردن ایدههای فکریاش به تصویر توانمند بوده است. علاوه بر این مورد، فیلم یک اما استون درخشان به تمام معنا دارد. با این حال مساله آنجاست که رویکرد فیلمساز در پرداختن به چنین مضامینی بیش از اندازه دافعهبرانگیز، ریاضیاتی و حتی گلدرشت است. بیچارگان راه را بر امکان تحقق دیالوگ با خودش میبیند، کوچکترین روزنهها را در ذهن مخاطب کور میکند و مخاطب مجبور است تمام آنچه را دهها بار در کتابها خوانده، این بار بهشکل بصری ببیند. همین و تمام!