American Fiction/داستان آمریکایی
کمدی- درام
کارگردان: کورد جفرسون
نویسنده: کورد جفرسون
بر پایه رمان پاک کردن نوشته پرسیوال اورت، منتشر شده در سال ۲۰۰۱
ماجرای یک داستاننویس و پروفسور سیاهپوست سرخورده که در اقدامی هجوآمیز، کتابی بر اساس کلیشههای عجیب و رایج «سیاه» مینویسد تا بلکه شانسی برای انتشار و کسب شهرت و تحسین داشته باشد.
بازیگران: جفری رایت، تریسی الیس راس، ایسا رای، استرلینگ کی براون
ویژهها: اولین نمایش در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو و برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران. یکی از ۱۰ فیلم برتر سال از سوی انستیتوی فیلم آمریکا
نامزد دو جایزه گلدنگلوب
ایمان عظیمی، منتقد: «داستان آمریکایی» ظاهر سرراستی دارد اما برخلاف تصور حامل پیامهای مهمی است که آنها را آهستهآهسته به خورد مخاطبش میدهد و نسبت به زیست اکنونشان در جایگاه «مردم» آگاهشان میکند یا حداقل قصد دارد راه موفقیت را در دورانی که حماقت آدمها معیار اول و آخر انتخابهایشان است به آنها نشان دهد که در این زمینه به پاسخ روشنی که انتظارش را داشته نیز میرسد.
کرد جفرسون در اولین فیلم بلند سینماییاش با پرداختی طنازانه به داستان سیاهپوستها، آنطور که پیشتر کمتر به آنها اشاره شده نظر انداخته است اما برخلاف ظاهر موجه و انتقادیاش به بخشی از جهان پیرامونش بدل میشود و به دست خود تیغ تیز انتقاداتش را کند و کندتر میکند. داستان آمریکایی، قصه نویسندهای باهوش اما ناشناختهای است که به دلیل طرز تفکرش نسبت به مسائل مختلف، دوران انزوایش را سپری میکند ولی هزینههای نگهداری از مادر آلزایمریاش سبب میشود وی به رنگ عوام دربیاید و با نوشتن رمانی عامهپسند، هم از حاشیه امنی که برای خودش دستوپا کرده رها شود و هم بتواند وضعیتش را سروسامان ببخشد. فیلم در ترسیم نگاه بهظاهر ترحمآمیزی که نسبت به سیاهپوستها وجود دارد موفق عمل میکند و تا جایی که امکان دارد رویه مذمومی را که هالیوود و انجمنهای ادبی در مواجهه با مساله سیاهپوستان درپی گرفتهاند با زبانی طنازانه به نقد میکشد ولی خودش به درون چاهی که برای انجمنهای ادبی و سینمای جریان اصلی افکنده میافتد و نگاه انتقادیاش را با لذتی که بیننده از تماشای کلیشهها نصیبش میشود، تاخت میزند. اثر قصد دارد عقاید سادهانگارانهای را که حول سیاهپوستها و زندگیشان وجود دارد، نقد کند ولی دنیایی را پیش روی بیننده قرار میدهد که به دست آوردن نتیجه مطلوب را کماکان به پیگیری ایدههای پیشین واگذار میکند. درواقع مخاطب با تماشای داستان آمریکایی در توهم نقد ارزشهای سیستم به کاتارسیس میرسد و حس رضایتبخشی که نصیبش میشود به هر چیز دیگری ترجیح میدهد.
البته داستان به همینجا ختم نمیشود؛ جفرسون هرچند در لایههای بیرونی اثرش سعی کرده از نگاههای عوامانهای پردهبرداری کند که در مورد سیاهپوستها وجود دارد و آنها را به هجو بکشد اما در ارزش بخشیدن به طرف دیگر قضیه که همان انحرافات جنسی مرسوم جوامع غربی است از هیچ تلاشی دریغ نکرده است.