یونس فرزینفرد، عضو شورای مرکزی ناظر بر نشریات وزارت علوم: قریب به دو سال است که از آخرین دوره جشنواره نشریات دانشجویی تیتر میگذرد. جشنوارهای قدیمی و باسابقه که از دهه 80 آغاز شده و تاکنون 12 دوره از آن با شیوهای نسبتا قابل قبول برگزار شدهاست. اما مساله اصلی از آنجایی شروع میشود که دورهی سیزدهم شاید به مثابه ترتیب عددی خود، بحرانها و نقایص قابل توجهی را به همراه داشتهاست.
به نظر میرسد در وهله اول، انتقاد و گلایه را باید از شورای سیاستگذاری این جشنواره شروع کرد. شورایی که هر دوره توسط دستگاه میزبان تشکیل شده و معاونان، مدیران، روسا و مسئولان فرهنگی دو دستگاه در این شورا عضو میشوند و احتمالا تلاش میکنند سیاستهای درستی را برای پیشبرد مسیر جشنواره و تعالی آن، اتخاذ کنند. اما در این دوره خاص، ابهامهایی وجود داشته که باید از اعضای شورای سیاستگذاری بهعنوان پاسخگو پرسش شوند. یکی از موارد اصلی، علت تاخیر بسیار زیاد بین اتمام دوره دوازدهم و شروع دوره سیزدهم است. فاصلهای دوساله که شاید با هیچ بهانهای قابل توجیه نباشد. چه کرونا، چه حوادث پاییز سال ۱۴۰۱ و چه موارد دیگر همگی توجیه مناسبی برای عدم توجه کافی به برگزاری جشنواره نیستند.
شاید بتوان بیان داشت که اصل ماجرا به بیاهمیتشدن و یا کماهمیتشدن نشریات دانشجویی در نگاه سیاستگذاران این حوزهی مهم و اساسی مربوط است. وقتی در وزارت عتف بهعنوان دستگاه میزبان دوره سیزدهم، صرف برگزاری جشنواره و رفع تکلیف آن مدنظر است و فرم و محتوای جشنواره آنچنان اهمیتی نداشته و بیشتر پرکردن گزارشات ارسالی ذیدرجه و صاحبالامقام است، باید مطمئن بود که اوضاع به نحوی قابل تامل مخدوش شده و سرنوشت جشنواره و سابقه آن را به یغما خواهد برد. عمق مساله جایی مشخص میشود که علیرغم شعارهای مکرر و بیهوده حمایت از نشریات، در عمل قوانین و آییننامهها طوری تنظیم میشود که نهتنها حمایتی واقعی رخ نداده، بلکه نشریات را بیشتر محدود کرده و آن را به ساعت خاموشی نزدیک و نزدیکتر میکند. بهطور مثال، بازه ارسال آثار به جشنواره دو سال در نظر گرفته میشود؛ اما مدیران مسئولی که در این دورهی دوساله با وجود انتشار نشریه، فارغالتحصیل شدهاند، از ارسال آثار محروم میشوند. یا در جایی دیگر محورهای جشنواره نسبت به دوره قبل کمتر شده و به جای اتخاذ رویکردی پیشرفتمحور و متعالی، رویکردی حداقلی در دستور کار قرار دارد. نشریات نیاز به نگاهی جزءبهجزء و تفکیکشده دارند. البته این مسائل از آن هم عمیقتر شده و حتی مشاهده میشود که محورهایی با هم ترکیب شدهاند که از لحاظ فرم و مفهوم رسانهای ارتباطی با هم نداشته و ندارند. حتی در جایی دیگر، برای بازه ارسال آثار، یک دوره هفتماهه در نظر گرفته نشدهاست و گویی این مدت از تقویم تاریخ حذف شدهاست. اما گذشته از همه این مطالب، تناقض عجیبی در رفتار مسئولان جشنواره دیده میشود؛ تناقضی که دلیل آن نیز همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. متاسفانه با وجود تاخیر فراوان در برگزاری جشنواره و تعللهای مکرر، برخلاف عقل و منطق در اتمام جشنواره تعجیل بسیاری مشاهده میشود. جشنوارهای که بهطور معمول برای برگزاری به ۸ الی ۹ ماه زمان احتیاج دارد؛ صرفا در چهار ماه برنامهریزی شده و با سرعتی دو برابر قصد اتمام آن در دستور کار قرار گرفت. در انتخاب اشخاص نیز، مسائلی جدی وجود دارد. بعضا افرادی در فرآیندهای جشنواره حضور دارند که با وجود سابقه مناسب در مطبوعات کشوری و رسانههای بروندانشگاهی، در نشریات دانشجویی سابقه مناسبی نداشتهاند و طبیعتا نگاهی دانشجویی به جشنواره نخواهند داشت. متاسفانه خروجی تمام این مسائل و مشکلات در ابتدا خود را در کمیت آثار ارسالی به جشنواره نشان داده و با کاهش بیش از 15 هزار اثری نسبت به جشنواره قبل، نارضایتی دانشجویان نسبت به جشنواره فعلی را به مقدار قابل ملاحظهای نشان میدهد. باید گفت که این جشنواره با وجود تمام مشکلاتش، مسیر خود را به سختی طی کرد و قرار بود که مقصد ایستگاه سیزدهم و اختتامیه این دوره، دهه فجر تعیین شود که متاسفانه مجددا با بیبرنامگی مسئولان، با وجود تمام شتابزدگیها به تاخیر افتاده و حتی به برنامه تصویبی از سوی خود نیز، پایبند نبودهاند.
نکته مهمی که در برگزاری جشنواره همزمان با دهه فجر قابل توجه است، برگزاری مجدد جشنواره مطبوعات وزارت ارشاد است که سالها از آخرین دوره آن میگذرد و امسال مسئولان وزارت ارشاد تصمیم به برگزاری مجدد آن گرفتند. اتفاقی که میتوانست با جشنواره تیتر همراستا شده و هم به نشریات دانشجویی کمک کند و هم ظرفیت جشنواره مطبوعات را بالاتر ببرد که معالاسف از همکاری فیمابین دستگاهها خبری نبود و حتی نسبت به فعالیت یکدیگر نیز، با وجود عضویت نمایندگان مسئولان در هر دو شورای نشریات و مطبوعات، بیاطلاع بودند. حال سوالاتی مطرح میشود که لازم است تا مسئولان پاسخگو باشند. علت به تعویق افتادن جشنواره وزارت بهداشت بوده است که با وجود برنامهریزی برای اختتامیه جشنواره تیتر اعلام میکند با برنامههای دیگر وزارتخانه تداخل دارد یا قصور از وزارت علوم بوده است که حتی نتایج اولیه داوری که قرار بود در هفته اول و دوم بهمن ماه منتشر شود را تا به این لحظه اعلام نکرده است؟
در پایان باید اظهار داشت که روند نابودی نشریات دانشجویی توسط مسئولان با کماهمیتیها و یا بیاهمیتیهایشان نسبت به نشریات همچنان ادامه داشته و تا زمانی که مسئولان اصلی و سیاستگذاران در حوزه نشریات دانشجویی، رویکرد خود را نسبت به نشریات بهعنوان یک پدیده راهبردی و استراتژیک تغییر ندهند؛ این روند ادامه داشته و تا چند سال آینده نشریات دانشجویی عملا از بین خواهد رفت.
دسترسی سریع
اخبار این صفحه
«تیتر»؛ جشنواره ای که بود جشنوارهای که نیست!
ارسال نظر