مجتبی اردشیری، خبرنگار گروه فرهنگ: سریال رحیل از تازهترین تلاشهای صنعت سریالسازی ایران برای تولید محصولی عامهپسند با روایتی چندپهلو از یکی از برهههای کدر تاریخ است. رحیل که در دو فصل روانه آنتن شده، بر بازه زمانی زوال قاجار و ظهور پهلوی تمرکز کرده و کوشش دارد پاسخی دهد بر این پرسش که جامعه ایران در دوره گذار از قجر به پهلوی چه شرایطی داشت. رحیل با روایتی زنانه و البته تصویرگری مردان ماجراجو حول زنان متنفذ، بخشی از ناگفتههای آن دوران را مصور کرده است. رامین عباسیزاده، طراح و تهیهکننده سریال در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره وجوه مختلف تولید سریالهای تلویزیونی صحبت کرده است.
تولید سریال تاریخی همچون رحیل چقدر دشوارتر است از تولید یک سریال ملودرام؟
سریالسازی در همه جای دنیا تبدیل به صنعت شده و کمپانیهایی معظم در پشت تولید سریالها قرار دارند و سعی میکنند از همان پیش از پیشتولید و در مرحله ایدهپردازی و گسترش سوژه، تحقیقات و پژوهشهای متعددی داشته باشند تا به رضایتی نسبی از سوژهپردازی رسیده و بعد به سمت پیشتولید بروند. بارها شده طرح سریالهایی بهدلیل عدمتوسعه کافی حتی به پیشتولید هم نرسیده است. نهفقط درباره سریال رحیل بلکه در سریالهای قبلی و مثلا «او یک فرشته بود»، «سقوط یک فرشته»، «انقلاب زیبا» و «پریدخت» سعیام بر آن بوده که ابتدا به ایده جذابی برای سریال برسیم و بعد بهسمت تصویب و تولید برویم. در ساختار غیرصنعتی تولید، سریالسازی خیلی ساده است چون میتوان بدون عقبه سریال تولید کرد ولی تولید سریال مخاطبپسند و باکیفیت خیلی دشوار است، چون باید بکوشید در ساختاری عادت کرده به سهلانگاری، هر لحظه مراقبت کنید سریالتان از استانداردهای اصلی عدول نکند.
بعد از پخش فصل اول چه بازخوردهایی از این مجموعه داشتید؟
سعی میکنم انتقادپذیر باشم و حتی تندترین انتقادها نسبت به سریال را مطالعه کرده و برای بهبود استفاده کنم. سریال رحیل دامنه مختلف مخاطب داشت؛ از جوانان که از لحن طغیان جوانی به نام اصلان و علقههای عاطفی سریال خوششان آمده و اینکه قهرمانپردازی نیز در سریال داریم آنهم تدریجی و میانسالان و پا به سن گذاشتهها از ریشهیابی برخی اتفاقات اجتماعی در گذر تغییر سلسله از قجر به پهلوی را ستوده بودند.
آیا از ابتدا قرار بود این مجموعه ادامهدار باشد یا پس از استقبالی که از آن شد تصمیم به ساخت فصل دوم گرفتید؟ فیلمبرداری این دو فصل بهصورت پیوسته بود یا با وقفه انجام شد؟
تا داستان ایجاب نکند حتی به نگارش هم نمیرسم چه برسد به ساخت و آن هم در دو فصل. غنای داستانی سریال رحیل و نورپردازی به اتفاقات ممتد و متوالی که در آخرین روزهای قاجار میافتاد، باعث شد به سمت تولید برویم و سعی کردیم بدون کشدار کردن و تلفات وقت مخاطب، سریال را بسازیم و این خود داستان بود که باعث شد به فصل دوم برسیم. فیلمبرداری تقریبا بهصورت ممتد بود، چون هدفمان ساخت یک سریال استاندارد در حداقل زمان و با مدیریت بودجه بود تا هم بهموقع در کنداکتور قرار گیرد و هم مخاطب را جذب کند. اینکه بهطور مداوم فیلمبرداری میکنید این مزیت را هم دارد که بازیگران در حال و هوای داستان میمانند و حس ایجاد کرده برای سریال را از دست نمیدهند.
درباره داستان این مجموعه بگویید و اینکه چه شد تصمیم به ساخت رحیل گرفتید؟
بیرون کشیدن ناگفتههای تاریخی باعث تولید سریال رحیل شد و علیالخصوص نقش بانوان در اتفاقات اجتماعی اواخر قاجار و از همه مهمتر اینکه بانوان ایرانی همواره بهعنوان مرکز ثقل چه در خانواده و چه در تصمیمسازیهای اندرونی، میتوانند با انعطاف بالایی مسائل را رفع و رجوع کنند.
این روزها هنرمندان به سختی با تلویزیون همکاری میکنند اما در مجموعه رحیل شاهد حضور چهرههایی چون کاظم هژیرآزاد، فرخ نعمتی، ثریا قاسمی، حمیدرضا آذرنگ، هومن برقنورد، اندیشه فولادوند و... هستیم، علت چیست؟
بهنظرم هیچ هنرمند بزرگی از کار با تلویزیون بدش نمیآید ولی هنرمند بزرگ را باید با فیلمنامه استاندارد جذب کرد چون بزرگان به فکر دیده شدن نیستند و اگر وارد کاری شوند حتما باید تفاوتها را حس کنند.
تنوع بازیگران سریال هماهنگی را دشوار نکرد؟
چون با متن آماده و تمرینات قبلی کار را کلید زدیم تقریبا به هماهنگی لازم رسیده بودیم و درعینحال بازیگران درجه اولی داشتیم که خیلی خوب بر کار تسلط پیدا کردند. بازیگرانی مثل ثریا قاسمی و فرخ نعمتی و کاظم هژیرآزاد واقعا جواهراتی هستند برای سینما و تلویزیون چون حتی یک واو را جا نمیاندازند و تازه سعی میکنند با ایدههای هوشمندانه خود به کار کمک کنند و آنقدر هم تجربه دارند که در کار بازیگران مقابل یا کارگردان دخالت ندارند. بقیه بازیگران هم همینطور.
یکی از ویژگیهای سریال استفاده از شماری بازیگر جوان در کنار بزرگان بازیگری است. چطور به این ترکیب رسیدید؟
در اغلب کارهایی که ساختم، از حضور جوانان استفاده کردم و البته جوانانی که استعداد دارند و حتما باید کارهای قبلیشان را دید و تستشان کرد چون گاهی شده که فردی به نیت بازیگری آمده ولی فهمیدم برای کار دستیاری خوب است. در سریال رحیل در کنار باتجربهها تعدادی بازیگر جوان هم معرفی میشوند که مخاطب از آنها خوشش آمده و دیگر تلاش خودشان و همراهی تهیهکنندههای باهوش است که باید محملی بسازند برای تربیت بیشترشان و استفاده از آنها در دیگر پروژهها. برخی همکاران از گرانی دستمزد سلبریتی میگویند ولی نمیگویند چرا بهسمت باز کردن راه برای جوانترها نمیروند. من کوشیدم قدم کوچکی در این مسیر بردارم.
در کارهای سابقتان مثل او یک فرشته بود، «پلیس جوان» و انقلاب زیبا، هم با میدان دادن به جوانانی مثل بهاره افشاری، شهاب حسینی و علیرضا کمالی، به اشتهار آنها کمک کردید ضمن اینکه تیتراژ سریال پریدخت را به سالار عقیلی سپردید که حالا یک آوازهخوان درجه یک شده است. بهتر نیست این استعدادیابی بهطور فراگیر با حضور تهیهکنندهها و کارگردانان باسابقه سینما و تلویزیون به جریانی بدل شود بهمنظور نوزایی در سینما و تلویزیون؟
آموزش هنر واقعا کار مهمی است و البته دشوار. اینکه برخی با ساخت یکی دو فیلم یا سریال، کارگاه بازیگری جلوی دوربین میگذارند واقعا اقدامی خطرناک بوده و بعید است به جهشی در بازیگری منجر شود، ولی میتوان با حضور اهل فن و آنها که در یک دوره چند دههای توانستهاند آثار کیفی مخاطبپسند تولید کنند، کانونی را ایجاد کرد جهت شناسایی و کشف استعدادهای تازه و سپس آمادهسازی آنها جهت ورود به ساختار حرفهای تولید. به این طریق شاید بتوان ارتباطی هم برقرار کرد با دانشکدههایی که سالانه کلی فارغالتحصیل بیکار تحویل ما میدهند که برخی از آنها توان حفظ کردن یک سیناپس هم ندارند. دلیلش هم این است برخی اصلا قریحه هنری ندارند و بهزور مدرک میخواهند بازیگر شوند. اگر کانونی فراگیر داشته باشیم که استعدادهای علاقهمندان را محک زده و به آنها جهت دهیم، قطعا با اتفاقات بهتری در جریان بازیگری روبهرو خواهیم شد.
از نقدهای وارده به سریال رحیل بگویید.
همواره به همه مخاطبان اعم از دوست و آشنا و غریبه میگویم نظرات خود را در شبکههای اجتماعی به ما اعلام کنند، چون ممکن است در میان آرای مختلف، ریزهکاریهایی متعدد باشد. معلوم است از انتقادها استقبال میکنم و اصلا اگر نقد مخاطب نباشد یعنی سریال، دیده نشده. یادم است در برخی آرا و نظرات سوالاتی پرسیده بودند درباره وجه واقعی تعزیههای زنانه و وقتی بهطور مستدل به منابع مطالعاتی خود و اسناد مرتبط ارجاع دادیم خیلیها گفتند چیز تازهای فهمیدهاند. باز هم نقدها را میخوانم و برای همکاران میفرستم و هیچ گاه از نقد، بینیاز نخواهم بود.
همراهی مدیران تلویزیون برای ساخت این مجموعه چگونه بود؟
تلویزیون در دورهای به سر میبرد که با انبوه رسانه سرگرمکننده مواجهیم و طبیعی است اگر انتظار داشته باشیم به مانند سه دهه قبل، انحصار داریم و باید همه سریالهای ما را ببینند، فانتزیسازی کردهایم. مدیران تلویزیون در تمام ادوار سعیشان جلب مخاطب بوده ولی حالا جلب مخاطبی که هم پلتفرمها را دارد، هم شبکههای اجتماعی، هم کانالهای ماهوارهای و... کار به مراتب حساستری است. همین حساسیت است باعث میشود اهمیت استانداردسازی تولید هم بالاتر برود.
آینده سریالسازی ایران را چطور میبینید بهخصوص با قدرتگیری پلتفرمها؟
تلویزیون در همه این سالها عامل رشد هنرمندانی بوده که بسیاری از آنها در سینما و پلتفرمها به ارکان تولید بدل شدهاند. از برادرم داوود میرباقری و دوستانم مسعود جعفریجوزانی و امرالله احمدجو و مهدی فخیمزاده گرفته تا محمود فلاح، اکبر خواجویی، سیدضیاءالدین دری و علی حاتمی فقید که تکتک پایههای صنعت سریالسازی ما را محکم کردند. دست همه آنها که در قید حیاتند را باید بوسید و آرزوی رحمت ابدی کرد برای مرحومان و تلاش کرد باز بزرگان در پروژههای تلویزیونی حاضر بوده و برای مردم کار کنند تا باز هم سریالسازی ایران چه در رسانه ملی و چه در پلتفرمها الگوی استانداردی برای تولید باشد، حتی در کشورهای همسایه. بههرحال زمانی که ترکیه حتی پنج فیلمبردار حرفهای نداشت، ما سریالهای خیابان خلوت کن میساختیم و حالا هم که سریالسازی ترکیه صنعت شده است، باز هم اگر خلاق باشیم و فضا را باز کنیم برای فعالیت باتجربهها، همچنان میتوانیم موفق باشیم.