فرهیختگان: این سوال که چرا شبکههای اجتماعی و بومی در کشورهای شرق آسیا مورد توجه و اقبال مردم قرار میگیرند و محدودیتهای اعمالشده در برخی پیامرسانهای اجتماعی در این کشورها مثل چین منجر به مختل شدن فعالیت و اعتراض مردم نمیشود، موضوعی است که شاید بعد از اعمال محدودیتها و تلاش برای جایگزین کردن پیامرسانهای بومی به جای پیامرسانهای خارجی در کشور مورد توجه قرار گرفتند. امری که نگاهی به فعالیت و اقدامات این پیامرسانها نشان میدهد که میزان توسعه آنها بهحدی بوده که حتی پیش از اعمال محدودیتها، با رسانههای اجتماعی خارجی رقابت میکردند و کاربران خود را داشتند. برای بررسی گسترش این پیامرسانها و پیشرفت آنها با عمادالدین پاینده، پژوهشگر اقتصاد دیجیتال گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
در چین 5 رسانه اجتماعی با میانگین 300میلیون کاربر فعال وجود دارند
عمادالدین پاینده پژوهشگر آزمایشگاه داده و حکمرانی با اشاره به اینکه براساس تحقیقات، بهندرت کشورها موفق به ایجاد اکوسیستم بومی پیامرسان و رسانه اجتماعی و تهدید سهم بازار جایگزینهای آمریکایی در این زمینه شدهاند و عمده مثالهای این حوزه مربوط به شرق آسیا یا روسیه است، گفت: «کشور روسیه چند رسانه اجتماعی معروف دارد اما معروفترین آن ویکی است که طبق شواهد و مشاهدات عینی از زیست مجازی کاربران روس میتوان استنباط کرد. استقبال و کاربری این رسانه اجتماعی حتی نسبت به تلگرام هم بیشتر است. درکشور چین حداقل پنج رسانه اجتماعی با کارکرد پیامرسانی فعال هستند که میانگین کاربران فعال هر کدام بیش از۳۰۰ میلیون است. بهطور مثال رسانه اجتماعی ویچت که طبق آخرین آمارها حدودا یک میلیارد و 400 میلیون کاربر فعال دارد، رسانه اجتماعی علیپی و رسانه اجتماعی دوئین که همان نسخه چینی تیکتاک است که در ایران و جهان میشناسیم، فعالیت میکنند اما نسخهای که در چین وجود دارد به اسم تیکتاک فعالیت میکند. همانطور که نسخهای که از ویچت میشناسیم در جاهایی غیر از چین و در کشورهای دیگر به اسم ویچت شناخته میشود. در خود چین به اسم ویسین(Weixin) فعالیت میکند. چند پیامرسان دیگر از جمله کیوکیو نیز در چین به همین اسم فعالیت میکنند. در کل دستکم پنج رسانه اجتماعی فعال با قابلیت پیامرسانی و با کاربر انفعال در چین وجود دارد و رقابت آنها بر سر سهم بازار بیشتر با حرارت دنبال میشود.»
پاینده درخصوص تجربه اکوسیستم پیامرسانها و رسانههای اجتماعی در ژاپن و کرهجنوبی گفت: «در کره حداقل چهار رسانه اجتماعی قدرتمند و پرمخاطب با قابلیت پیامرسانی فعال هستند که از مهمترین آنها میتوانیم به کاکائو، دام(Daum)، ویورس(Weverse) و نیور(Naver) اشاره کرد. برای نمونه یکی از شرکتهای فعال در این اکوسیستم نیور است که اصالتا موتور جستوجو بوده و بعدا بهتدریج خدمات خود را گسترش داد. میتوان گفت این موتور جستوجو خاستگاه ژاپنی دارد اما در کره خیلی مورد اقبال قرار گرفته است. رسانه اجتماعی کاکائوتاک، رسانهای است که در سالهای اخیر در کره با استقبال فوقالعادهای همراه بوده است. به این علت که هم پلتفرم رسانه اجتماعی اصلی این کشور است، هم بستر تماس تصویری و صوتی دارد و هم تعاملات اجتماعی مثل گروه، کانال و چیزی شبیه به اکسپلور اینستاگرام و حتی بازارگاه خردهفروشی دارد و در واقع در مسیر تبدیل شدن به یک سوپراپلیکیشن موفق شرق آسیایی قرار دارد. از جمله رسانههای اجتماعی موفقی که میشناسیم مربوط به این کشورهای چین، روسیه و کره است.»
رسانههای اجتماعی چین، قدرت جذب کاربران را دارند حتی در زمانی که شبکههای اجتماعی خارجی فیلتر نیستند
این کارشناس اقتصاد دیجیتال با بیان اینکه تعیین میزان اقبال و استقبال این کشورها به رسانههای اجتماعی بومی، بسته به شرایط و زمینههای اجتماعی و سیاسی پاسخ متفاوتی دارد، توضیح داد: «بهطور مثال درمورد کشور چین تصور رایج این است که چینیها بلافاصله بعد از اینکه یک رسانه اجتماعی یا پیامرسان، محبوبیت عمومی و قابلتوجه بین کاربران چینی پیدا میکند سریعا دسترسی به آن را محدود میکنند و در مقابل گزینههای مشابه و اپلیکیشنهای جایگزین ارائه میکنند. این تصور بسیار اشتباه است؛ چراکه شواهد میدانی که از چین در دسترس است و مطالعه دقیقی که روی تاریخچه توسعه و فعالیت اپلیکیشنهای رسانه اجتماعی در چین انجام شده بیانگر این است که رقابت بهعنوان یک اصل بسیار مهم و مکانیسم رقابت داخلی در چین بسیار قوی، قدرتمند و سیستماتیک دنبال میشود و با نظارت همهجانبه دولت صیانت میشود. بهعلاوه نقش سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) در توسعه زیرساختها و بنیانهای اقتصاد دیجیتال چین که به ظهور و توسعه این پلتفرمهای پیشرو و رقابتپذیر انجامیده است را نمیتوان نادیده گرفت. بهطور مثال در سال 2015 که هنوز پیامرسان واتساپ در چین از دسترس خارج نشده بود چیزی در حدود یک میلیارد کاربر چینی از آن استفاده میکردند درحالیکه چهار پیامرسان رقیب دیگر برای این اپلیکیشن آمریکایی در چین وجود داشت که هر کدام از آنها به اندازه حداقل یکسوم کاربران واتساپ، کاربر فعال داشتند.» پاینده در ادامه به این موضوع اشاره کرد که رسانههای بومی چین قدرت جذب کاربران، حتی در زمانی که شبکههای اجتماعی فیلتر نیستند را دارند و توضیح داد: «این استراتژی و رقابت داخلی برای چینیها به اندازهای مهم است که حتی در درون یک هلدینگ هم در رقابت صیانت میکنند به این معنا که اپلیکیشن «کیوکیو» و اپلیکیشن «ویچت» هر دو به هلدینگ تعلق دارند و در این هلدینگ اگر سال 2015 و حتی الان را هم بررسی کنید بین دو محصولی که هر دو به یک هلدینگ تجاری تعلق دارند رقابت جدی وجود دارد. میتوان اینطور جمعبندی کرد که مکانیسم رقابت داخلی در کنار حمایتگرایی و مسالهمحوری که از محصولات داخلی در چین میبینیم، اتفاق میافتد. پس نمیشود با یک نگاه صفر و صدی اینطور جمعبندی کرد که تمام محصولات مجازی غیرچینی فیلتر میشوند و دسترسی به آنها محدود میشود و نمونههای مشابه پیدا میکند؛ چراکه آن چیزی که در چین اتفاق میافتد محصولات رقابتپذیر قدرتمند داخلی است که توان جذب کردن و به دست آوردن کاربران را حتی در زمانی که نمونههای خارجی فیلتر نیستند، دارند؛ یعنی از این قدرت و ظرفیت برخوردارند. پس این کاملا موضوع را با تصور و فهم رایجی که در مورد چین وجود دارد، متفاوت میکند.»
اولین مواجهه کرهایها با رسانههای اجتماعی بومی بوده است
استقبال کره در استفاده از رسانه اجتماعی بومی موضوع دیگری بود که پاینده به آن اشاره کرد و گفت: «درمورد کره بحثهای زیادی مطرح است. تحلیل واحدی در مورد کره وجود نداره و آن تحلیلی که شخصا به آن اعتقاد دارم، این است که وقتی تاریخچه توسعه اپلیکیشنهای بومی در کره را بررسی میکنیم بهویژه تاریخچه نیبر و کاکائوتاک را ملاحظه میکنیم که زمانی کاکائوتاک وجود داشته و زمانی نیبر شکل میگیرد. در زیستبوم دیجیتال کرهایها که اساسا پیامرسانهای محبوب و معروف جهانی که تحت عنوان تلگرام، واتساپ و اینستاگرام از آنها یاد میکنیم رسانههای اجتماعی که بیشترین کاربر را دارند اساسا در آن زمان به محبوبیت نرسیده بودند، یعنی آنچه درمورد کره وجود دارد، قصهاش با قصه چین متفاوت است. به این معنا که اکوسیستم دیجیتال کرهایها یا زیستبوم اقتصاد دیجیتال کرهایها جزء زیست بوم پیشرو بوده است. همانطور که کرهایها در توسعه اینترنت پرسرعت، توسعه فیبر و توسعه زیرساختهای اینترنت، جزء کشورهای پیشرو بودند و در شاخصهای مختلف جهان مواجه هستیم که جزء برترین رتبهها قرار میگیرد و معتبرترین شاخصهایی که برای سنجش ظرفیتها و پتانسیلهای دیجیتال کشورها به کار میرود را استفاده میکنند. کرهایها در توسعه زیرساختها در دودهه اخیر جزء پیشگامها بودند. همین اتفاق درمورد خدمات دیجیتال و پلتفرمها وجود داشته و رسانههای اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. در زمینه تحلیل اقبال کاربران کرهای به سکوهای رسانه اجتماعی داخلی این نکته را اصلا نباید دستکم گرفت که شرکتهای فناور و بهطوری کلی اکوسیستم دیجیتال و فناوری اطلاعات کره، همواره پیشگام و پیشرو بوده و این موضوع خیلی کمک کرده، مردم این کشور اولین مواجهشان با پیامرسانها را از طریق محصولات اصالتا کرهای تجربه کنند. مثالی که میشود در موردش زد و اگر بخواهیم مقایسهای با ایران داشته باشیم، مثل این است که اولین تجربه استفاده از سرویسهای اشتراک تاکسی اشتراک ماشین و اشتراک خودرو در ایران با اسنپ و تپسی اتفاق افتاد و اگر هر سرویس خارجی دیگری هم بخواهد بیاید اینجا حضور پیدا کند باید بتواند با این شرکتهای داخلی رقابت کند. پس این موضوع مهم است؛ همیشه مواجهه نخست تعیینکننده است.»
درهمتنیدگی اقتصاد دیجیتال و صنایع فرهنگی!
پاینده، نقش عوامل و مولفههای فرهنگی را در جذب کاربران آسیای شرقی در رسانههای اجتماعی را مورد توجه قرار داد و توضیح داد: «درکنار عوامل سیاسی- اقتصادی و بلوغ اکوسیستمی، مولفههای فرهنگی- تمدنی و مولفههای زبانی را نیز نباید نادیده گرفت. به این معنا که در همهجای جهان در همه تحلیلهای فرهنگی، فرهنگ شرقیها جزء فرهنگهای خاص است و زبان آنها جزء زبانهای خاص محسوب میشود و میتوان تا حدی رد پای اتکا بر مولفههای فرهنگی را در جریان رشد و توسعه پیامرسانها و رسانههای اجتماعی در شرق آسیا و اقبال مردم به آنها دید. تا جایی که روایتهای معروفی هم در مورد نیور در کره و هم در مورد موتور جستوجوی بایدو- که در چین فعالیت میکند- وجود دارد، مبنیبر اینکه مردم چین و مردم کره معتقدند کیفیت جستوجویی که چینیها در بایدو و کرهایها در نیور دارند، بهمراتب نسبت به گوگل بالاتر و کارآمدتر است. در چین درحالحاضر و درطول یکدهه اخیر گوگل در دسترس نیست، اصلا امکان استفاده از گوگل وجود ندارد، اما در کره با پدیدهای مواجهیم که گوگل در دسترس است ولی همچنان بیشترین استفاده و کاربرد را در بین موتورهای جستوجو نیور دارد که بسیار حائز اهمیت است. رویکرد روسها نیز شباهت بسیار زیادی به رویکرد چینیها داشته است. هم سعی کردند در ارائه این فناوریها پیشگام و پیشرو باشند و هم درعینحال اصرار معتنابهی برای محدود کردن پیامرسان خارجی، اروپایی و بهخصوص آمریکایی که کاربرانشان از یک حدی عبور میکند، داشتند، یعنی محدودیت درعین پیشگام بودن در فناوری؛ در سالهای اخیر (بعد از ۲۰۱۹) یکی از دستاوردهای شاخص فرهنگی- اقتصادی کرهایها، یعنی گروه موسیقی بیتیاس که جزء میراث ناملموس صادراتی کرهایها به کشورهای غربی و حتی آمریکا نیز محسوب میشود و بهخودیخود توانسته یک رسانه اجتماعی جدید با نام ویورس (Weverse) را به محبوبیت عمومی برساند، فقط به این خاطر که اعضای گروه بیتیاس در ویورس حساب کاربری دارند و با مخاطبان و طرفداران خود از این طریق در ارتباط هستند. برخی تحلیلگران از افزایش روزافزون کاربران بینالمللی این رسانه اجتماعی در آنسوی مرزهای کره سخن میگویند که عمدتا بهخاطر یادگیری زبان کرهای، آشنایی با فرهنگ عامه آنها و پیوستن به اجتماع هواداران این گروه موسیقی است.»
کاربران ایرانی به پیامرسانهای بومی مهاجرت قطعی نکردند
استفاده روسیه و چین از بهروزترین فناوریها در توسعه پیامرسانهای بومی، موضوع دیگری است که پاینده به آن اشاره کرد و گفت: «چینیها و روسها از تازهترین و جدیدترین فناوریها در محصولات پیامرسان و رسانه اجتماعیشان استفاده کردند و بهره بردند. در خیلی از مواقع به غیر از موارد اروپایی تجربه نشان میدهد که کاربران، کاربردی بودن آن محصول و این را که چقدر به کارشان بیاید ترجیح میدهند. دغدغههای حریم خصوصی و امنیت دادهها و این موارد بدان معنا نیست که پیامرسانهای ما امنیت داده ندارند، به این معناست که تا وقتی فناوری نوآورانه و روز دنیا ارائه نشود خیلی سخت است که انتظار داشته باشیم، اقبال کاربران بهسمت محصولات داخلی بیاید، همچنین یک نسخه واحد برای توسعه اکوسیستم پیامرسان داخلی وجود ندارد و داستانهای موفقیت اندکی که در این حوزه وجود دارد، تا حد زیادی زمینهمند و متمایز هستند.» پاینده در ادامه به مهاجرت کاربران از پیامرسانهای خارجی و داخلی و دلیل آنها برای این مهاجرت و میزان اقبال ایرانیها اشاره کرد و گفت: «یکدوم یا یکسوم کاربران بهخاطر محدودیتهایی که بود و شاید بهدلیل فعالیت شغلی مورد نیازشان به محصولات و پیامرسانهای داخلی مهاجرت کردند و بهعنوان رسانههای اصلی خودشان این محصول داخلی را انتخاب نکردند. به این معنا که همزمان کاربر چند پیامرسان دیگرهستند و پیامرسان داخلی را هم استفاده میکنند، پس میشود گفت مهاجرت قطعی اتفاق نیفتاده، آن چیزی که در روسیه و چین اتفاق افتاده مهاجرت قطعی است. اساسا کار زیستبوم نوآوری و زیستبوم اقتصاد دیجیتال و معاونت علمی وسیاستهای ما در حوزه نوآوری دیجیتال از اینجا شروع میشود، در جایی که سیاستهای محدودکننده قادر نیستند توانمندی کاربر یا ظرفیت جدیدی را به محصولات داخلی اختصاص بدهند، این ظرفیت و توانمندی خود محصولات است که تا چه اندازه بتوانند در هدفگیری و جذب و جلبنظر و درگیرکردن کاربرها موثر باشند. شاخص مهمی که در تحلیل میزان موفقیت محصولات دیجیتال بهخصوص رسانههای اجتماعی و پیامرسانها استفاده میشود، شاخص نرخ درگیرسازی مخاطب و زمان صرفشده توسط کاربران است که بیانگر این است که آن محصول دیجیتال تا چه اندازه توانسته زمانی را که یک کاربر به فضای مجازی اختصاص میدهد بهسمت خودش بیاورد. هر چقدر رسانههای اجتماعی ما بتوانند در این زمینه نوآوری بیشتر و ابتکارات جدید استفاده کنند، شانس موفقیتشان بیشتر است؛ چراکه تمام ظرفیت سیاستهای محدودکننده و فیلترینگ تا الان استفاده شده و از این بیشتر کاری نمیشود انجام داد.»