زینب مرزوقی، خبرنگار گروه نقد روز: روز گذشته بالاخره پس از حواشی بسیار امیرحسین مقصودلو یا همان امیرتتلو از طریق مرز بازرگان، به ایران بازگردانده شد. برخی میگویند انتقال تتلو از مرز بازرگان نشان داد که مساله استرداد تتلو مطرح نبود. بلکه ترکیه او را بهخاطر اقدامات غیرقانونیاش در این کشور و همچنین امضای برگه دیپورت از این کشور اخراج کرده است؛ چراکه درصورت استرداد، میبایست پلیس ایران متهم را در ترکیه تحویل میگرفت و از طریق فرودگاه امام خمینی به تهران منتقل میکرد. تتلو قرار بود ۲۸ اکتبر (۶ آبان) در شهر اوبرهاوزن آلمان کنسرت برگزار کند که در پی فشار برخی ایرانیان ساکن آلمان و اعتراض به این اجرا لغو شد. کنشگران ایرانی از مقامهای شهر اوبرهاوزن درخواست کرده بودند بهعلت آنچه اظهارات «ضدحقوق بشری» و «ضدزن» این خواننده دانسته میشود، کنسرت او را لغو کنند. در طوماری الکترونیکی که علیه تتلو در شبکههای مجازی منتشر شده آمده است: «امیر تتلو در گذشته در برنامهها و ترانههایش اظهارات منافی کرامت انسانی نسبت به زنان ایرانی خصوصا زنانی که در ناآرامیهای اخیر کشور فعال بودند؛ ایراد کرده و همچنین بارها به اقوام ایرانی توهین کرده است.» چند روز قبل نیز خود او تصویری از گذرنامه و بلیت استانبول به تهران منتشر و اعلام کرد که در راه بازگشت به ایران است. تتلو در سالهای اخیر بهدلیل کاراکتر حاشیهسازش، درگیر مسائل بسیاری بود.
اما تتلو از کجا به اینجا رسید و چه اتفاقی افتاد که امروز پلیس ترکیه به اتفاقات خانهاش ورود میکند و درنهایت او را از ترکیه اخراج و تحویل ایران میدهد؟ اوایل دهه 80، امیر مقصودلو یا همان امیر تتلو از چهرههای مطرح رپ فارسی زیرزمینی بود. در کنار تعدادی دیگر از خوانندههای رپ بهعنوان نسل اول رپ فارسی بهشمار میرفت. بهدلیل نبوغ در خوانندگی و البته نویسندگی ترانههایش؛ طرفداران خاص خودش را داشت. اوایل دهه 90 درصدد گرفتن مجوز از نهادهای فرهنگی، بهدنبال گرفتن تایید و جلب مقبولیت از مسئولان فرهنگی؛ تتلو مسیری را پیش برد که باعث شد از نام، عشق به شهرت و هوادارانش سوءاستفاده شود.
تتلو برای جلب مقبولیت تا جایی پیشرفت که خود را ملزم میدانست تا هوادارانش را هدایت کند و از هوادارانش میخواست نماز بخوانند و حجاب را رعایت کنند. در آستانه جامجهانی، ترانهای با عنوان«من هم یکی از اون یازدهتام» برای تیم ملی خواند و همکاری با نهادهای همسوی با دولت تا جایی پیشرفت که با همکاری یکی از ارگانهای فرهنگی مطرح کشور نیز ترانهای برای انرژی هستهای خواند. به برنامههای فرهنگی و دیدارهای سیاسی دعوت و از او بهعنوان یک چهره انقلابی هم تقدیر میشد. از طرفی حتی باشگاه پرسپولیس نیز او را فراخواند و برای همکاری و بازی این چهره در تیم پرسپولیس هم اعلام رضایت کرد. تتلو در تمام این مسیر، ظرفیتی به نام هوادارانش را داشت و بههرحال میشد از راههایی نیز از این ظرفیت استفاده شود؛ هر چند مقبولیتی صفر و صدی نزد تمام هوادارانش نداشت و برخی صرفا او را یک خواننده میدانستند و نه یک کنشگر سیاسی- اجتماعی؛ اما در طول این مدت، تتلو برای دیدارهای سیاسی دعوت شد. از پرسپولیس تایید بازی گرفت و روی ناو جنگی خوانندگی کرد. ولی نتیجه تمام اینها چیزی نبود بهجز سوءاستفاده سیاسی از نام خواننده جوانی که جمعیت قابل توجهی هوادار نوجوان داشت و برخی از همین نوجوانان منتظر بودند تا سلبریتی محبوبشان لب تر کند و آنها مطیع بگویند چشم و امرش شود.
تتلو وقتی تمام راهها را برای اخذ مجوز طی کرد و بعد به در بسته خورد، گزینه طغیان را در پیش گرفت. اواخر دهه 90 از همهجا ناامید به خارج از کشور رفت و نقطه سقوط او دقیقا وقتی آغاز شد که او پس از مهاجرت، طغیان را برای نادیده گرفته شدن انتخاب کرد. از آن زمان، خواندن آهنگهای مبتذل با محتواهایی منشوری آغاز شد. لایوهایی عجیب و کارهایی عجیب و غریبتر از سر گرفته شد و تبدیل شد به نمادی از سخیف، غیراخلاقی و غیرعقلانی بودن یک انسان. در جایی ایستاد و هوادارانش را به کارهایی فراخواند که حتی به دور از شأن انسانیت بود. جایگاهی که امروز تتلو در آن ایستاده است، دقیقا پسزدن تمام اعتقادهایی است که اگر به آن عمل شود، فرد میتواند یک زندگی سالم و آرامی داشته باشد، اما خلاف جریان رودخانه رفت و همین امر یعنی طغیان. تتلو امروز بهطور رسمی و علنی اعلام میکند که حرمسرا دارد و از دختران نوجوان برای روابط غیرمشروع فراخوان منتشر میکند، در میان انبوه فالوورانش به والدینش فحاشی میکند و از جایگاه والدین در خانواده ایرانی تقدسزدایی میکند، مواد مخدر استفاده میکند و دختران نوجوان را به خانهاش میکشاند تا همراه او مواد مصرف کنند و در این بین نیز باعث آزار و تعرض جنسی هم میشود. تمام اینها طغیان است. طغیان در برابر اخلاق، شرع و حتی زیست غریزی انسانهاست. تمام اینها اثر معکوس دیده شدن و بالا بردن فردی است که به دنبال جلب رضایت و گرفتن مجوز بود اما بهیکباره پس زده شد. با این وجود ولی همچنان خیل عظیمی از نوجوانان درگیر این کاراکتر با تمام اوصاف خوب قبلی و بد فعلی او هستند.
با وجود توهینهایش اما همچنان بدنه هوادارانش را دارد
حسین حقپناه، فعال حوزه نوجوان معتقد است که امیر تتلو از چهرههای متمایز در فرهنگ هواداری ایرانی است. او میگوید: «ما چهرههای در موسیقی و بهطور کلی هنر معاصر داریم که در سالهای اخیر در فضای مجازی طرفدار دارند، فندوم و گروههای هواداری سفت و سختی دارند. از مرتضی پاشایی تا ماکان بند و حتی خوانندهای مانند محسن چاوشی که به هیچ عنوان در رسانه دیدپذیری ندارد اما هواداران خاص خودش را دارد که هرسال برایش تولد میگیرند یا جشن امضا برای محصولاتش برگزار میکنند. تمایز اصلی تتلو برای این است که با وجود اینکه ما رفتارهای خارج از عرف، جنجالی و ناهنجار از او میبینیم حرفها و توهینهای متعدد و مکرر نهتنها به مقدسات بلکه حتی به خانواده یا خدا میبینیم. اما باز هم میبینیم که یک بدنه هواداری دارد که به نظر میرسد هر کاری که تتلو انجام دهد را میپذیرند و انگار کورکورانه آن را توجیه میکنند و رویکرد تهاجمی نیز میگیرند.» حقپناه در پاسخ به این پرسش که چرا این اتفاق برای صنعت هواداری شخصی مانند تتلو درحال وقوع است، میگوید: «بخشی از آن طبیعی است؛ چراکه فرهنگ هواداری در فضای مجازی این کارها را ایجاب میکند. ما در فندومها یک فشار گروه جدی داریم. در هوادار که این فشار گروه، منجر به این میشود که فرد فارغ از ایدههای شخصی و اعتقاد شخصیاش؛ هنجارهای گروه را بپذیرد و عمل کند، حتی اگر در تعارض با باورهای شخصیاش باشد. هرچه گروه انسجام بیشتری داشته باشد و نقش بیشتری در هویتیابی فرد پیدا کند، این فشار افزایش پیدا میکند. فضای مجازی و شبکههای مجازی این قابلیت و قدرت را به فندومها و گروههای هواداری بخشیدهاند که این فشار گروه را به اشکال مختلفی به تکتک اعضای گروهشان وارد کنند. بنابراین در فرهنگ هواداری گروه هوادار کارش این است که به هیچ عنوان پشت خواننده یا سلبریتی مورد علاقهاش را خالی نکنند.»
مشت نمونه خروار نیست
در بررسی هواداری تتلو؛ این پرسش را مطرح میکند که چه میشود تتلو با وجود تمام این رفتارها اما هنوز این فشار گروههای هواداری را دارد؟ حقپناه در پاسخ به این پرسش میگوید: «باید توجه کنیم که در اینجا، مشت نمونه خروار نیست و نمیتوان گفت که همه هواداران تتلو اینشکلی هستند. در مصاحبهها و مشاهداتی که ما در تعامل با هواداران تتلو داشتیم، این را شاهد بودیم که نوجوانان معمولا خوانش مذاکرهای دارند. خوانش مذاکرهای در علوم ارتباطات به این معناست که فرد بیچون و چرا هر پیامی که به او داده میشود را نمیپذیرد. بلکه حداقل به لحاظ ذهنی، امور را تفکیک میکنند. مثلا بسیاری از هواداران تتلو میان صدای او و فیلمهای او و حتی رفتار و الفاظ رکیکش، تمایز قائل هستند. میگویند ما تتلو را بهخاطر اشعار یا پیامهایش دوست داریم و با کارهای دیگرش مخالف هستیم.»
با یک بازنمایی رسانهای اغراقشده طرف بودیم
این فعال حوزه نوجوان همچنین معتقد است که یک بازنمایی رسانهای اغراقشده در تعداد و میزان و ضریب هواداران تتلو وجود دارد. او توضیح میدهد: «در پایاننامهای که سال 95 در موضوع سلبریتیها و در دانشگاه تهران دفاع شد، در کیس تتلو پاسخ این بود که طرفداران تتلو هرچند بسیار به او علاقه دارند اما اگر پای اعتقادات سیاسی و ایدئولوژیک وسط باشد، نهتنها به آنچه که میگوید عمل نمیکنند بلکه برخلاف رای او رای بدهند. دقیقا چهار ماه بعد در انتخابات ریاستجمهوری دیدیم که ما با یک بازنمایی اغراقشده طرف بودیم. تتلو در سال96 با کاندیدای ریاستجمهوری دیدار کرد اما نهتنها تاثیر مثبتی نداشت بلکه به گواه آمارها دیدار به ظاهر اتفاقی، منجر به این شد که بخشی از بدنه خاکستری هم به آقای رئیسی رای ندهند. این بازنمایی اساسا اغراقشده است. هر سلبریتی که از لفظ ارتش استفاده میکند، اساسا یک بازنمایی اغراقشده است. در میدان واقعی این سروصدای هوادار است که از تعدادشان بیشتر و بلندتر است.»
سندرم پرستش سلبریتی
حقپناه ادامه میدهد: «واقعیت این است پلتفرمها این امکان را دادهاند که هر هوادار، با هوادار دیگر متصل شود تا بتواند طوفان توییتری راه بیندازد و موج هشتگها به راه بیفتد. مساله بعدی این است که هواداری وقتی جایی شدیدتر شود ما با اختلالاتی روانشناختی طرف میشویم. عنوان این اختلالسندرم پرستش سلبریتی است. روانشناسان برای این روشهای درمانی دارند و کاملا به عنوان یک اختلال درمانی شناخته شده است. به نظر میرسد افرادی که دارای این اختلال هستند، در هواداری دوآتیشه تتلو بیشتر از جاهای دیگر یافت میشوند. اگرچه میتوان این جنس هواداران را در میان دیگر چهرههای سلبریتی و حتی الگوهای سیاسی هم پیدا کرد. در این سندرم فرد، چنان شیفته سلبریتی میشود که رفتارهایی انجام میدهد که شبیه به تقدس و پرستش است. او را مبرا از هرگونه اشتباه و خطا میداند و سعی میکند همه رفتارهای غلطش را توجیه کند و در بروز رفتارهای محبتآمیز نیز رفتارهای غلوشده دارد که ما در بازنمایی هواداران رسانهای تتلو زیاد دیدهایم. ماننده سجده کردن به او یا تعظیم کردن. نشاندن او بر تخت پادشاهی و کارهایی از این دست.»
تتلو میخواست از خودش یک چهره کاریزماتیک بسازد
حقپناه تاکید دارد که این دسته از رفتارها، کشش دوطرفهای دارند. او میگوید: «به نظر میرسد تتلو و افراد اطراف تتلو این را خوب میدانند که چگونه از تتلو یک چهره کاریزماتیک و حتی گاهی ماورایی بسازند. تتلو و حتی ساسی مانکن، ویژگیهای ارتباط با نسل جدید را به خوبی رعایت کردند. ما مثلثی در ارتباط با نوجوان داریم که از ارتباط عاطفی شروع میشود. یعنی اولین گام ارتباط با نوجوان، این نیست که لزوما بخواهیم بر روی اعتقادات و رفتارش تاثیر بگذاریم، بلکه صرفا با او همزبان شویم و از کلمات و اصطلاحی استفاده کنیم که او دوست دارد و استفاده میکند. به چیزهایی ضریب بدهیم که برای او دوستداشتنی است. برای مثال فضاهای رمانتیک، عاشقانه و تا حدی اروتیک است که این را از همان ابتدا در آهنگها، ویدئوها و حتی رفتارهایش با هواداران میبینیم. همچنین طرح شخصیت. بسیاری از چهرههای پاپ فارسی آدمهای خوشمشرب و دوستداشتنی هستند، اما تتلو برعکس آنها ایستاده است. یعنی میگوید من در مواقعی شیطانی هستم. من میتوانم در جاهایی صریح و بیادب باشم. در گام بعدی از هوادارانش رفتار طلب میکند. یعنی دعوت به اقدام میکند. در تمام این سالها بارها اینها را از هوادارانش خواسته است و در میدان و عمل ارتباط خودش و هوادارانش را حفظ کرده است. از دابسمش گرفته تا کامنت بقبقبقو و اینکه همه در یک ساعت خاص دعا کنند و کارهایی از این قبیل. بنابراین ضلع دوم که درخواست همراهی است را هم در نوجوان شکل داده است.»
تتلو تنها به ارتباط عاطفی و رفتاری با هوادارانش اکتفا نکرد
این فعال حوزه نوجوان همچنین ادامه میدهد: «در نهایت مثلث را با تمرکز بر روی شناخت تکمیل میکند. با ایجاد گزارههای شناختی، او فقط به یک ارتباط رفتاری و عاطفی اکتفا نکرده است. در آخرین گام، فضای شناختی مخاطبانش را هم تحتتاثیر قرار داده است. ایدهها و استراتژیهایی که برای انرژیها و چاکراها داشت. تعادل روی کره زمین چیست و چگونه خیر و شر به تعادل برسند. انگار که نوعی از اندیشه فرقهای و آیینی را که فقط مبتنی بر اعمال و رفتار نبود بلکه تلفیقی از عرفانهای نوظهور و ماورایی بود را به خرد مخاطبانش داده و همه اینهاست که از او یک تصویر متمایز ساخته است.»
وجه شباهت تتلو و ترامپ در مرزشکنیهای اخلاقی
حقپناه در سخنان انتهایی خود، تتلو را با ترامپ مقایسه میکند و میگوید: «وقتی رسواییهای جنسی و بیادبیها و بیاخلاقیهای ترامپ منتشر شد، نهتنها منجر به کاهش آرای ترامپ نشد بلکه بخشی از زنان جامعه آمریکا برای رای به ترامپ مصممتر شدند. دلیلی که برایش متصور هستند، در آنجا تجلی رفتار شهپدری بود که نوعی جسارت و صراحت مردانه و کاریزماتیک داشت و به گونهای رد کردن مرزها، برای برخی از مخاطبان جذابیت ایجاد میکرد. به نظر میرسد که خود تتلو و این مرزشکنیهایی که داشته از این جنس است که جرائتورزی قشر نوجوان را هدف گرفته است. بخشی از این نسل، برایش این جذاب است که تتلو چقدر آدم جرائتداری است. همچنین رفتارهای آیینی تتلو به نوعی رمز و راز ایجاد کرده است؛ رابطه سلبریتی و هوادار است که آیینیهای ساخته بود. مثلا خواسته بود که نیوفیسهایی برای دوست شدن با او اقدام کنند. ورود به خانه تتلو آیینهایی داشت و یک تبلیغ جدی توسط گروههای هواداری میشد. این امر نیز در نوع خودش متمایز است.»
موتور محرک سلبریتیها توجه است
او همچنین عنوان میکند که هرچند تتلو و امثال او در مقاطعی مخاطب جذب میکنند اما همین سلبریتیها وقتی وارد حوزههای عمیق فرهنگی و سیاسی میشوند، قدرت و اثر خود را از دست میدهند و نباید قیلوقالهای فضای مجازی ما را منحرف و بیش از اندازه به این افراد متوجه کند. حقپناه معتقد است که موتور محرک سلبریتیها توجه است. اگر تتلو کماکان زنده است و هوادار دارد به این دلیل است که ما در آموزش سواد رسانهای به نسل جدید کم گذاشتهایم و مدام مخاطب و هوادار گول میخورد و با هر جنجال تتلو با او همراه میشود و او چیزی بهجز توجه نمیخواهد، حتی اگر این توجه پر از نفرت و توهین به تتلو هم باشد، او همین را میخواهد. این به ساختار فرهنگ شهرت بازمیگردد. اگر در گذشته، شهرت تنها براساس فضیلت و لیاقت شکل میگرفت، بلکه در عصر جدید؛ شهرت بافضیلت و لیاقت همراه نیست، حتی ممکن است با بیاحترامی و فحاشی میتواند برای او لایک بیشتر برای او بیاورد.
آیا براساس قانوناساسی تتلو مجرم شناخته میشود؟
اما حالا که امیرحسین مقصودلو به کشور بازگردانده شده است آیا میتوان علیه او اعلام جرم کرد، بهگونهای که تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد؟ علیرضا مراونی، رئیس کانون بسیج مرکز وکلا در گفتوگو با «فرهیختگان» با توضیح این امر که ماده7 قانون مجازات اسلامی مصوب سال92 بیان میکند؛ تبعه ایرانی که در خارج از کشور مرتکب جرم تعزیری میشود و به ایران برگردد یا در ایران پیدا شود طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران محاکمه خواهد شد.
مراونی میگوید: «محاکمه این فرد سه شرط دارد؛ شرط اول این است که رفتار ارتکابی طبق قانون جمهوری اسلامی ایران جرمانگاری شده باشد، مثلا در قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده، فصل جرائم ضدعفت و اخلاقعمومی ماده 637 است که هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا 99 ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراهکننده تعزیر میشود، بنابراین این عمل جرمانگاری شده است.» او همچنین توضیح میدهد که رعایت قانون و اصل منع محاکمه مضاعف، یعنی اگر رفتاری نیز به موجب قانون محل وقوع جرم مجازات برای آن تعیین شده باشد، مثلا یک کشور دیگر و هم به موجب قانون ایران برای آن مجازات تعیین شده باشد؛ اگر طبق قانون آن کشوری که مرتکب جرمشده مجازات شده باشد، ایران نمیتواند به موجب همان جرم آن شخص را مجازات کند.»
مراونی در ادامه میگوید: «این قاعده و ماده در رابطه با جرائم تعزیری است و در جرائم حدود و قصاص دیه جاری نمیشود، مثلا اگر شخصی در خارج از کشور مرتکب جرم تجاوز به عنف شود و حتی اگر در آن کشور مجازات شده باشد، اگر به ایران بازگردد نیز کشور ایران میتواند آن را دوباره محاکمه کند.»
مصادیق و عناوین مجرمانه تتلو باید مشخص شوند
مراونی همچنین درباره موانعی میگوید که موجب میشود در دادگاههای ایران برای مدت موقتی یا بهطور دائم نتوانند به آن جرم رسیدگی کنند، یعنی فرد منع تعقیب شود یا رسیدگی به جرم او موقوف تعقیب، موقوف اجرای مجازات و شرایط سقوط مجازات شود. او عنوان میکند: «مثلا در ماده 13 قانون آیین دادرسی کیفری که موارد موقوفی و تعقیب موقت اجرای مجازات را نام برده، در تبصره 2 این ماده درمورد جنون گفته شده است. به این ترتیب هر شخصی پس از ارتکاب جرم دچار جنون شود، تعقیب محاکمه آن یا حتی مجازات آن نیز متوقف میشود. تا زمانی که برای ادامه روند پرونده شرایط او بهبود یابد.» مراونی عنوان میکند که براساس مصادیق و عناوین مجرمانه؛ مطمئن هستیم که اکنون امیرحسین مقصودلو مجرم است. یکی از اتهامات جنجالی این چهره؛ تجاوز و آزار و اذیت و سوءاستفاده جنسی از دختران است که عنوان حقوقی این اتهام«تجاوز به عنف» است و قابل پیگیری است.
همچنین این وکیل دادگستری تصریح میکند: «درصورتیکه افراد بیشتری علیه این خواننده شکایت کنند، میتوان مطابق قانون او را مفسد فیالارض دانست.»