فرهیختگان: شنبه شب ۸ مهرماه بیستودومین دوره جشن سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر موسوم به جشن حافظ در هتلی واقع در بالای شهر تهران برگزار شد. همان هتلی که ده روز پیش بهخاطر حضور رونالدو محل اجتماع و جنجالهای زیادی شد. این جشن که یادگار منتقد فقید سینما علی معلم است، بیشتر به واسطه دورهمی هنرمندان مشهور است و بهطور معمول جوایزی هم که در آن رد و بدل شده محلی از مناقشه یا اعتراض هنرمندان نبوده است اما این دوره از جشن حافظ بهواسطه مدل رویکردی که در داوریها در پیش گرفته، آنقدر بحثبرانگیز بوده که ابهاماتی را درخصوص دلایل این جنس داوری به وجود آورده است.
اعلام نامزدها و جنس برگزیدگان این رویداد، نشانههای آشکاری از حذف برنامههای تلویزیونی داشت. اتفاقی که با رویههای پیشین این جشن همخوانی نداشت و در گذشته لیست برگزیدههای حافظ خالی از چهرههای تلویزیونی نبود. فارغ از اینکه چقدر این مدل برخورد برگزارکنندگان جشن حافظ حرفهای بوده یا نه و اینکه مگر این جایزه چقدر بین اهالی سینما اعتبار دارد؛ میتوانیم این جنس قضاوتهای تقلیل یافته را در نمونههای مشابهی از رویدادهای هنری دیگر هم ردیابی کنیم. داوریهایی که از همان ابتدا چشمانش را روی بخش مهمی از واقعیتهای هنر و فرهنگ کشور میبندد. واضح است که اگر جشنها و جشنوارههای سینمایی بیتفاوت به بخش مهمی از جریانهای پیرامونی، قضاوتهایشان را در یک حلقه بسته محدود کند، رفتهرفته از اعتبار خواهد افتاد. اینکه برگزار کنندگان چنین جشنی تصمیم میگیرند، اینگونه آشکارا شأنیت جشن خود را لکهدار کنند؛ شاید حاصل یک اشتباه راهبردی باشد که گمان کرده میتواند روی موج انتقاد و اعتراض به عملکرد تلویزیون، اعتباری بهدست آورد و شاید هم ناشی از لجاجت و دهنکجی به مدیران تلویزیون باشد. در هر صورت نادیده گرفتن آن نمونههای موفقی که در تلویزیون ایران ساخته شده است، نادیده گرفتن هنر هنرمندانی است که در تمام لحظات سخت و چالش برانگیز تعامل با مدیران تلویزیون، تلاش کردند تا اوقات خوشی را برای مردم ایران رقم بزنند.
بایکوت تلویزیون؟ مگر میشود؟
چهارشنبه پنجم مهرماه اسامی نامزدهای بخش تلویزیونی جشن حافظ اعلام شد و به شکل عجیبی در این بخش همه نامزدها به شبکه نمایش خانگی تعلق گرفته بود. مثلا در بخش بهترین چهره تلویزیونی نامزدهای این بخش، مجریان برنامههای «تیان تی»، «جوکر»، «سینما ۲۵»، «مهمونی»، «ناتو»، «فوتبال ۳۶۰» و «صداتو» معرفی شدند. همه این برنامهها و رئالیتیشوها در شبکه نمایش خانگی عرضه شده بود. نکته جالب ماجرا این است که در خبر روابطعمومی جشن حافظ اعلام شده بود که در این رقابت آثار تلویزیونی پخششده در فاصله زمانی اسفندماه ۱۴۰۰ تا مردادماه ۱۴۰۲ مورد داوری قرار گرفتند اما اسامی رامبد جوان مجری «خندوانه» و احسان علیخانی بهعنوان مجری «عصر جدید» از لیست چهرههای تلویزیونی این جشن حذف شدند. «دورهمی» و اجرای مهران مدیری هم یکی دیگر از حذفشدههای این فهرست بود.
از میان بهترین فیلمنامه و کارگردانی مجموعههای تلویزیونی که از بخشهای مهم نامزدها در بخش درام و کمدی است نیز همه آثار به مجموعههای شبکه نمایش خانگی اختصاص پیدا کرده است و حتی یک مورد سریال تلویزیونی نیز برخلاف عنوان این دو بخش در فهرست آثار قرار نگرفته بود. بهترین بازیگران زن و مرد کمدی آثار از میان «آنتن»، «آفتابپرست»، «نیسان آبی»، «نیوکمپ» و «راز بقا» انتخاب شدند و در این قسمت هم مهمترین سریالهای طنز تلویزیون مثل «زیر خاکی» و «نون. خ» نادیده گرفته شدند.
در بخش بهترین بازیگر زن و مرد درام، بهترین فیلمنامه سریال تلویزیونی، بهترین کارگردان و بهترین ترانه تیتراژ فیلم یا سریال حتی یک مورد از سریالهای تلویزیونی در فهرست کاندیداها قرار نگرفته بود. در بین نامزدهای بهترین سریال تلویزیونی هم بهطور کامل، اسامی در اختیار سریالهای شبکه نمایش خانگی بود.
البته شائبه بایکوت تلویزیون در جشن حافظ جای دیگری هم خودش را گلدرشت نشان داد؛ اگر فرض را بر این بگذاریم که حواشی پیرامون شخص عادل فردوسیپور دلیل انتخاب و حضورش در جشن بود، باید فوتبال 120 که تهیهکنندگی آن را برعهده داشت در بین نامزدها قرار میگرفت اما فردوسیپور برای فوتبال 360 انتخاب شد که اندازه و اعتبارش بهمراتب پایینتر از فوتبال 120 است.
به هر حال انتقادات به این شیوه داوری تا حدی بود که امید معلم بهعنوان میراثدار پدرش در جشن حافظ، نسبت به آن واکنش نشان داد و در مراسم اختتامیه گفت: «اگر برخی در بین نامزدها نیستند باید به خود رجوع کنند.» پاسخی که قانعکننده نبود و نمیتوان به بهانه اینکه امروز تلویزیون با مشکلات و مسائل زیادی مواجه است، پس در داوریها هم جانب انصاف را لحاظ نکرد. شاید برای مدیران فعلی تلویزیون و بخشی از مدیران فرهنگی جوایز مستقلی مثل جشن حافظ جایگاه مهمی نباشد و البته که بین اکثر هنرمندان هم این جشن بیشتر یک جایگاه محفلی دارد و تندیسهای آن هم صورتی نمادین دارند اما نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که برگزاری چنین رویدادهایی آن هم با چنین فضاسازی شدید رسانهای محلی برای معرفی شاخصها و الگوهای تولید هنری شده است. رویدادهای اینچنینی به کمک دوپینگ رسانه و البته عدم طراحی دقیق فضای نقد و داوری بر آثار تلویزیونی توانستهاند به اعتباری برسند. جشن حافظ هم مثل هر رویداد دیگری مبتنیبر نظر و دیدگاه مدیرانش در حال طراحی افقهایی از تولید برنامه و سریالسازی در کشور است اما در فقره اخیر و با حذف تلویزیون دچار خطایی راهبردی شد. اعلان نامزدها و قرار نگرفتن هیچ برنامه تلویزیونی نهتنها باعث این شد که این گزاره در ذهنها شکل بگیرد که با یک دورهمی سینمایی طرف هستیم که به خواست میزبان میهمانها دور یک میز چیده شدهاند بلکه باعث از رونق افتادن برگزیدگان این جشن هم شد.
جای خالی یک جایزه
اتفاقی که در جشن حافظ امسال رقم خورد بار دیگر اهمیت برگزاری یک جشنواره بیطرف و مبتنیبر کارشناسی همهجانبه را بیشتر عیان میکند. صداوسیما برای تولیدات خودش هرساله جشنواره جامجم را برپا میکند اما در یک نگاه کلانتر و برای این روزهای فضای نمایشی آثار تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی میتوانند در جشنوارهای مورد ارزیابی قرار گیرند که داوریها از جانب هنرمندان سطح یک و برجسته کشور صورت بگیرد. جشنوارهای که بدون در نظر گرفتن نگاههای محفلی شاخصها و الگوهای دقیق هنر و فرهنگ را برای انتخاب برگزیدگانش در نظر بگیرد. در این جشنواره فرضی میتوان نگاه و آرای مخاطبان وسیع تلویزیون و شبکه نمایش خانگی را هم برای معرفی آثار شاخص در نظر گرفت. اتفاقا در شرایط فعلی و در زمانهای که تولید برنامه و سریال در تلویزیون به نسبت گذشته سختتر شده باید سازوکاری طراحی شود که خارج از مدیریتی مدیران سازمان و پلتفرمها با قضاوت منصفانه بهترینهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی را انتخاب کرده و بهعنوان الگو معرفی کند. در شرایطی که برخی مدیران تلویزیون فکر میکنند میتوان بدون در نظر گرفتن نگاههای کارشناسی و البته جلب نظر مخاطب عمومی، دست به تولید برنامه در تلویزیون زد ضرورت طراحی سامانه و شاخصهایی برای معرفی بهترینهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی بیشتر از گذشته حس میشود.
پلتفرمها را بزک نکنید
تلویزیون در انتشار نتایج نظرسنجیها و در اعلام اینکه تولیدات امروزش چه نسبتی با عموم مردم ایران دارد، خیلی صریح و واضح عمل نمیکند اما نهتنها کارشناسان رسانه و مردم بلکه مدیرانش هم میدانند که تلویزیون کممخاطب شده است؛ اما برخلاف آن تصوری که جشن حافظ نشان میدهد این فقط تلویزیون نیست که این روزها حال خوشی ندارد بلکه تولیدات شبکه نمایشخانگی هم گرفتار درجا زدن هستند. به رکوردداران جایزه حافظ هم نگاه کنید کاملا مشخص است که پلتفرمها در میان انبوه تولیدات خودشان، نتوانستند آثار شاخصی را عرضه کنند. پیش از این در گزارشی با عنوان «پلتفرمها در جا زدند» هم بررسی کردیم که در نیمه اول سال ۱۴۰۲ آثار قابل توجهی به گردونه نمایش خانگی نیامدند و شمار مجموعههای شکستخورده و کمبیننده در آن بالاست. تا جایی که بهجز «حیثیت گمشده»، بهسختی بتوان سریال غیرتلویزیونی بزرگسالانهای یافت که در سال 1402 آغاز شده و مخاطب قابل توجهی جذب کرده باشد. جالب است که در جمع مجموعههای موفق امسال، 3 اثر «پوست شیر»، «رهایم کن» و «آکتور» ازجمله سریالهاییاند که در سال 1401 آغاز شده و امتداد آنها به 1402 رسید. ممکن است پلتفرمها بتوانند چند صباحی به لطف بازیهای تبلیغاتی و جنجال رسانهای، افت کیفیت آثارشان را بزک کنند اما واقعیت این است که شبکه نمایش خانگی بهشدت در معرض سریسازیهای بیکیفیتی قرار دارد که از عوارض ترجیح منفعت اقتصادی بر تولید کیفی آثار نمایشی است.
میشود به فال نیک گرفت
در یک سال گذشته، مردم ایران روزگار عجیب و تازهای را شاهد بودند که تا پیش از آن رخ نداده بود؛ مهرماه پارسال در چنین روزهایی، جریان رسانهای بهخصوص در شبکههای اجتماعی قوت گرفته بود که در مقابل هر گونه برگزاری رویداد یا نمایش اجتماعات هنری و سرگرمی میایستاد. هنرمندانی که بعد از پایان روزهای سخت کرونا، امیدوار به برگزاری رویدادها و تولیدات هنری بودند، حالا در شرایط جدید التهابات پاییز 1401 قرار گرفته بودند که عارضهاش تعطیلی فعالیتهای هنریشان بود. حالا بعد از گذراندن یک دوره سخت و پرتنش در برگزاری رویدادهای هنری، میتوان برگزاری جشن حافظ را با همه انتقادهایی که به آن وارد است، به فال نیک گرفت چون آغازگر رویدادهای تازه سینمایی در کشور است که دیگر مهمانانش، بدون شنیدن فحش و توهین در فضای مجازی، روی فرش قرمز حاضر میشوند و احتمالا چند لیچار سیاسی هم چاشنی حضورشان کنند. چنین روزهایی قابل پیشبینی بود از یک ماه پیش در اکرانهای مردمی آثار سینمایی هم دیده شده بود و استقبال مخاطبان کنسرتهای موسیقی و سالنهای سینمایی، نشانههایی از بازگشت شرایط عادی به فضای هنری و اجتماعی است. در شرایطی که تنشهای اجتماعی فروکش کرده است و معرکهگیری در کف خیابان تمام شده، بهتر میتوان مسائل و اشکالات موجود را بررسی کرد.