عطیه همتی، دبیر گروه نقد روز: چند وقتی میشود که شرایط اپیدمی بودن کرونا در جهان افول پیدا کرده و این بیماری در کشور ما هم کاهش محسوسی داشته است، اما با وجود گذر از این بحران، همچنان برخی از افراد که دانشآموزان نوجوان بخش بیشتری از آنها را به خود اختصاص میدهند، همچنان از ماسک استفاده میکنند. در گزارشمان به این نکته اشاره کردیم که علت استفاده مداوم برخی از نوجوانان بهعلت پایین بودن اعتمادبهنفسشان بوده و نداشتن احساس خوب نسبت به ظاهرشان باعث شده همچنان از ماسک استفاده کنند. برخی از نوجوانان نیز صرفا بهجهت پیروی از مد و تیپ سلبریتیهای کرهای، این نوع ظاهر را انتخاب میکنند. برخی نیز از روی عادت یا ترس از احتمال ابتلا بهجهت از دست دادن عزیزانشان بهخاطر این بیماری، همچنان ماسک میزنند. این موضوع دلایل متفاوتی دارد اما اختلالها و مشکلاتی برای نوجوانان بههمراه دارد. برای بررسی جوانب این موضوع با سمانه رضایی، روانشناس کودک و نوجوان گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
تغییرات دوران نوجوانی بالطبع احساس بدی در نوجوانها ایجاد میکند
سمانه رضایی ضمن بیان اینکه نوجوانها بهخاطر تغییراتی که در دوران بلوغ در چهرهشان اتفاق میافتد معمولا احساس خوبی نسبت به ظاهرشان ندارند، میگوید: «دوران نوجوانی، دورانی است که بهخاطر تغییرات هورمونی که در دوره بلوغ اتفاق میافتد، مقداری چهره بچهها دفرمه میشود، نمیتوانیم بگوییم زشت میشود ولی تغییر میکند و خیلی طول میکشد که بچهها خودشان را با این تغییر انطباق دهند، درنتیجه باعث میشود که ابتدا چهرهشان را دوست نداشته باشند. خیلی از نوجوانها به عملهای زیبایی فکر میکنند و در این زمینه خیلی حس خوبی ندارند و بعضی اوقات در کنار این تغییر چهره و بهخاطر همین تغییرات هورمونی، جوشهایی در صورتشان پدیدار میشود (جوش بلوغ) که آن هم با تغییر چهره و غیرطبیعی شدنش به این فضا دامن میزند.»
نادیده گرفتن یا بزرگنمایی مشکل نوجوان توسط والدین آسیبزاست
این روانشناس کودک و نوجوان، درباره اینکه والدین در مواجهه با این مساله چه واکنشی باید نشان دهند، توضیح میدهد: «بعضی والدین این مشکل را انکار میکنند و به نوجوان میگویند، «اصلا تغییر نکردی» خوب این درست نیست. اتفاقا زمانی که بخواهیم از همان ابتدا شواهدی که دقیقا به چشم میآید را نادیده بگیریم، میتواند خیلی آسیبزا باشد، چون نوجوان ما دیگر به ما اعتماد نمیکند. فکر میکند پدر و مادری دارد که صادقانه با او برخورد نمیکنند و میگوید پدر و مادرم یک مشکل به این واضحی را کاملا نادیده میگیرند. بعضی افراد هم این مشکل را خیلی افراطی میبینند، مثلا بارها به نوجوان میگویند «از قیافه افتادی»، «فلان چیز را بخور فلان چیز را نخور» و بیشتر از آن چیزی که وجود دارد به نوجوان اضطراب میدهند و اعتمادبهنفس نوجوان را میگیرند. بهنظر من هر دوی این واکنشها نادرست است. بهترین واکنشی که میتواند وجود داشته باشد، این است که ما اولا این مشکل را منطقی بپذیریم، درست تعریف کنیم نه بزرگنمایی و نه بیارزش که بعد برای آن دنبال راهکار باشیم. شاید یک راهکار این است که به متخصص پوست مراجعه کنیم و شاید متخصص هم مشکل را به بحث بلوغ ارجاع دهد ولی همینکه نوجوان ببیند من برای پدر و مادرم ارزشمند بودم، حال بد من، چهره من و اینکه در یک جایی از بدنم مشکلی را حس میکنم، پدر و مادرم به این مشکل اعتبار میدهند و دنبال راهحل میگردند، میتواند حال نوجوان را خوب کند.»
رضایی یکی از راهکارها برای مواجهه با این مشکل نوجوانان توسط والدین را اینطور تعریف میکند: «بالاخره هر زیبایی، دوست دارد جلوهگری کند. نوجوان من هم دوست دارد که زیبا باشد و بهواسطه زیبا بودن جلوهگری کند. ایرادی که در جامعه ما وجود دارد این است که خیلی از ما زیبایی را قرین زیبایی چهره و جلوهگری ظاهری میدانیم و همین باعث میشود که نوجوان ما میبیند که پدر و مادرم دائم درباره چاقی، لاغری، زیبایی و زشتی صحبت میکنند، درنتیجه خواسته یا ناخواسته به نوجوانمان ارزش میدهیم و میگوییم زیبایی ظاهری از همه چیز مهمتر است، درحالیکه در کنار اینکه کمک میکنیم نوجوانمان خود را با ظاهرش تطبیق دهد، اگر ایرادش قابل حل است حل کند، اگر قابل حل نیست، دلگرمی بدهیم همدردی کنیم و آرامآرام به او یاری برسانیم که از این فضا گذر کند. نکته دیگر آن است که ما اصلا مفهوم جامعتری از زیبایی به فرزندمان ارائه دهیم؛ بله، زیبایی فقط زیبایی ظاهر نیست، زمانی که آدم امانتداری باشی، زیبایی. زمانی که راستگو هم باشی، زیبایی. زمانی که مهربان هم باشی، زیبایی. ببین چقدر ما آدمهای زیبایی داریم که ظاهرشان زیباست اما رفتارشان نازیباست و برعکس کسانی که ظاهر زیبایی ندارند ولی ما عاشق رفتارشان هستیم و عاشق آن شخصیت هم میشویم. این هم خیلی مهم است که والدین تعریف کنند اما نهفقط به کلام و در حد صحبت بلکه در کنارش برای فرزندم این مساله را باز کنم و خودم در رفتار عامیانهام، وقتی گفتوگوی معمولی دارم به بحث زیباییهای باطنی هم اشاره کنم.»
آموزش مهارتهای زندگی در مدارس به نوجوانان به حل مساله بهجای حذف مشکل آنها کمک میکند
رضایی درمورد چگونگی واکنش مدارس در مورد استفاده برخی از نوجوانان از ماسک، بحث آموزش مهارتهای زندگی را مطرح میکند و ادامه میدهد: «بحث اینکه مدارس میتوانند چکار کنند، یکی از ابعادی است که مقداری در جامعه ما مغفول مانده، بحث مهارتهای زندگی است که اتفاقا در کشورهای مختلف و جوامع پیشرفته سعی میکنند این مهارتهای زندگی را در زمانهای طولانی به اشکال مختلف و روشهایی که برای نوجوان مطلوب باشد، تعریف میکنند و مطابق با فرهنگ این مهارتهای زندگی را آموزش میدهند. کاری که مدارس میتوانند انجام دهند این است که بچهها را ماهرتر کنند و ما زمانی که در مورد یک چیزی با یک موضوع ناخوشایندی مواجه شدیم، چطور بتوانیم حلمساله کنیم. وقتی احساس ناخوشایندی داشته باشیم چطور میتوانیم بروزش دهیم. وقتی از موضوعی آزرده باشیم یا واکنش آدمی ما را اذیت میکند، چطور میتوانیم به آن آدم بگوییم که واکنش تو آزاردهنده است. این بالا بردن مهارتها باعث میشود بچهها بهجای اینکه بخواهند صرفا ماسک را یک راهحل برای ترسشان از کرونا، بیماری و ترسشان از واضح شدن چهرهشان بدانند و بهجای اینکه بخواهند مسالهشان را حذف کنند با کمک مهارتهای زندگی میتوانند یاد بگیرند که آن را حل کنند. هم نگاه منطقی به این مساله داشته باشند و هم بهدنبال راهحل منطقی برای این مساله بگردند.»
ماسک زدن دائمی نوجوانان روی فرآیند تمرکز آنها تاثیر میگذارد
این روانشناس کودک و نوجوان در مورد اینکه استفاده مداوم از ماسک توسط برخی دانشآموزان در مدارس چه آسیبهایی در فرآیند آموزشی برای آنها به همراه دارد، میگوید: «در یک بعد زدن ماسک بهجهت حذف مساله، استرس و اضطراب داشتن روی فرآیند تمرکز نوجوان تاثیر میگذارد. ما بزرگترها نیز این مساله را تجربه کردیم و هر زمانی که خیلی مضطرب هستیم بالطبع اضطرابی که داریم، تمرکزمان پایین میآید و روی سیستم حافظه ما تاثیر میگذارد و در کل میتواند روی یادگیری ما موثر باشد. پس یک نگاه علمیتر، جامعتر و مسالهمدارانهتر برای اینکه ما دنبال راهحل بگردیم، میتواند به نوجوان ما کمک کند که از اضطرابش گذر کند و با تمرکز بیشتری سرکلاس بنشیند.»
رضایی علاوهبر اشاره به این نکته که استفاده از ماسک فرآیند اکسیژنرسانی به مغز را دچار اختلال میکند، توضیح میدهد: «استفاده مداوم از ماسک فرآیند اکسیژنرسانی را دچار اختلال میکند، یعنی بالاخره وجود ماسک و لایههای ماسک باعث میشود نوجوان اکسیژن کافی را دریافت نکند. فیزیولوژی مغز ما به این صورت است که برای اینکه بتواند فعالیت خوبی داشته باشد، اکسیژن و قند استفاده میکند. حالا شما فکر کنید بودن افراطی ماسک میتواند حالت ملال، خستگی، بیتوجهی و بیتمرکزی را در نوجوانان افزایش دهد، پس بهتر این است که با داشتن نگاه منطقی به این مساله بتوانیم این موضوع را مدیریت کرده و ماسک را از پروسه زندگی بچهها حذف کنیم.»
تکنیک سود و زیان به نوجوان کمک میکند
رضایی راهحل مساله ماسک زدن مداوم توسط نوجوانان را در وهله اول تعریف درست مساله میداند و ادامه میدهد: «ما باید حواسمان باشد که در بازههای زمانی مختلف مسائل ما متفاوت تعریف میشود، ما زمانی در پیک کرونا بودیم و متخصصان توصیه میکردند از ماسک استفاده شود و در آن بازه زمانی و با توجه به شرایط و مرگومیر و اپیدمی و همهگیر بودنش، چارهای جز مراقبت نداشتیم و استفاده از تکنیک سود و زیان میتواند خیلی به نوجوان ما کمک کند که با مساله کنار بیاید و نگاه منطقیتری داشته باشد. یعنی درست است که آن زمان وقتی ماسک میزدیم، اکسیژن کمتری به مغز میرسید، ولی بحث سر این است که خستگیای که به ما تحمیل میشد بهتر از این بود که من جانم و سلامتیام را از دست بدهم، ولی الان در این زمان باید سعی کنیم تعریف درستتری از این مساله داشته باشیم و حواسمان باشد. الان آن همهگیری وجود ندارد و دنیای پزشکی و متخصصان حوزه سلامت ماسک را برای ما توصیه نمیکنند. خیلی از ما بهخاطر اضطرابهای زیادی که داریم از یک راهحل بهطور مداوم استفاده میکنیم، درحالیکه اصلا آن مساله تغییر شکل پیدا کرده است و دیگر برای ما راهگشا نیست. مثلا زمانی که سرما میخوریم ممکن است دو هفته آنتیبیوتیک استفاده کنیم، اما این دارو در این بازه زمانی به ما کمک میکند، اما اگر بخواهیم آنتیبیوتیک را به مدت دو هفته یا دو ماه استفاده کنیم، ممکن است به خیلی از هورمونهای ما آسیب برساند. پس تعریف این مساله و اینکه بخواهیم به مراجع ذیصلاح و متخصصان مراجعه کنیم و مساله را درست ببینیم نه خیلی کوچک ببینیم و نه خیلی بزرگنمایی کنیم، میتواند برای ما خیلی مفید و موثر باشد.» وی بهترین راهکار برای افزایش اعتمادبهنفس در نوجوانان را تعریف استانداردهای زیبایی برای آنها میداند: «بهترین راهکار این است که با نوجوانمان صحبت کرده و استانداردهای زیبایی را دوباره برای او تعریف کنیم. متاسفانه فضای مجازی برای ما چهرهای را تعریف کرده و ما فکر میکنیم اگر مثلا در این چهره بینی و دهان ما شکل خاصی نداشته باشد، پوستمان خیلی صاف نباشد، گونههایمان خیلی برجسته نباشد، یعنی من آدم زیبایی نیستم و به خودمان انگ نازیبا بودن میزنیم. درحالیکه این تعریفی است که دنیای مجازی به ما القا میکند و در دنیای واقعی خیلی از افراد، زیبایی طبیعی را دوست دارند. ما در طبیعت نگاه میکنیم، میبینیم شاخهای صاف است ولی شاخهای دیگر کج است و اتفاقا با همان کج بودنش زیبایی بیشتری میدهد؛ چراکه درخت را طبیعیتر میکند و ما از دیدن یک گل طبیعی بیشتر از یک گل مصنوعی لذت میبریم، با اینکه ممکن است تقارن و توازن در یک گل مصنوعی بیشتر باشد نکته مهم این است که ما به آن زیبایی طبیعی اعتبار دهیم.»