فرهیختگان: فرهیختگان«قاری فصیحالدین»، رئیس ستاد ارتش طالبان در واکنش به اعتراض پاکستان نسبت به حضور گروه «تحریکطالبان پاکستان» در افغانستان سخنانی را مطرح کرد که از آن بوی تهدید میآید.
وی ضمن تاکید بر اینکه پاکستان باید «دشمنش» را در داخل خاک خود جستوجو کند در مصاحبه با آریانانیوز هشدار داد این گروه نسبت به هر دولتی که علیه آن متوسل به زور شود پاسخ خواهد داد. به گزارش مهر، رئیس ستاد ارتش طالبان گفته است: «با بهانههای مختلف کسانی که بخواهند باز هم تعهدات امارت اسلامی را زیر سوال ببرند و به زور متوسل شوند اقدام ما و عکسالعمل ما چیست؟ این را به دنیا ثابت کردیم و دنیا میداند.» قاری فصیحالدین همچنین اعلام کرده وزارت دفاع طالبان قصد دارد در سال جاری تعداد نیروهای ارتش خود را از 150 هزار نفر کنونی به 180 هزار نفر برساند؛ افزایشی که حکایت از رشد 20 درصدی این نیروها دارد. این سخنان واکنشی به اظهارات مداوم اعتراضی مقامات پاکستان نسبت به طالبان به شمار میروند. اسلامآباد پس از روی کارآمدن طالبان در کابل با موجی از حملات تروریستی در مناطق مختلف پاکستان روبهرو بوده است. این اقدامات تروریستی از سوی تحریک طالبان پاکستان و همچنین جداییطلبان بلوچ صورت گرفتهاند. در این میان امیرخان متقی، وزیرخارجه و سپس ملاعبدالغنی، برادر معاون نخستوزیر طالبان طعنههای این گروه را متوجه ایران ساختهاند. امیرخان متقی که به سبب مسئولیت خود بیش از دیگر مقامات طالبان در معرض درخواستهای منطقهای و بینالمللی برای تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان است به شکل غیرمستقیم تهران را خطاب قرار داده و مدعی شده است: «آنقدر که شما اعدامی دارید، ما در زندانهایمان زندانی نداریم.»؛ جملهای که بیان آن از سوی یکی از اعضای طالبان با توجه به سابقه کشتارهای خونین بهویژه در مزار شریف به طنز میماند تا طعنه. طالبان بهسرعت درحال حرکت در مسیری است که به تشدید انزوا و امنیتیسازی این گروه میانجامد. کابلنشینان باید پیش از دولتداری با همان روشی که پیش از این گروهشان را اداره میکردند، نگاهی به روشهای حکومتداری رایج در دنیا بیندازند.
کارنامه طالبان
طالبان در دوران حکومت خود تقریبا همان بوده که پیش از این بود. آنها اگر کمی نرمتر یا سیاستر شدهاند، این ویژگیها را پیش از دستیابی به حکومت یافته بودند. با این وجود طالبان در قدرت، کماکان تبدیل به دولت نشده و یک گروه باقی مانده است؛ به همین دلیل نیز آنچه از کابل صادر میشود شباهتی به اقدامات دولتی ندارد. در این بخش به بخشی از نگرانیها درباره رفتارهای طالبان پرداخته شده است.
1 طالبان درگیریهای مرزی متعدد و پرتلفاتی را با پاکستان و ایران بهعنوان دو همسایه بزرگ و اصلی خود تجربه کرده است. چنین تلفاتی حتی در مرزهای پرتنش هند و پاکستان نیز رخ ندادهاند. چنین درگیریهایی اثراتی منفی بر برداشتها از این گروه گذاشته است. تنش طالبان با طرفهای مختلف و بعضا متضاد نشان میدهد این گروه درحال حرکت به سمت واگرایی حداکثری است.
2 اقدامات طالبان علیه تعدادی از کشورهای منطقه، بر بیمها نسبت به اهداف خصمانه این گروه افزوده است. درخصوص پاکستان این نگرانیها جدیتر است زیرا احتمال دارد طالبان سه سناریو مدنظر داشته باشد. در سناریوی حداقلی این گروه بخواهد شمال پاکستان را به حیاطخلوت خود تبدیل کند؛ چه اینکه پیش از این نیز در این منطقه بهراحتی رفتوآمد داشته است. سناریوی میانی جداسازی خط دیوربند از پاکستان است که طی آن مناطق پشتوننشین و حتی بلوچنشین پاکستان به افغانستان ملحق خواهند شد. این موضوع مورد ادعای تقریبا تمام حکومتهای افغانستان بوده است. همچنین در سناریوی حداکثری احتمال دارد طالبان نسبت به سرنگونی نظام سیاسی پاکستان و جایگزینی آن با یک حکومت اسلامی مشابه امارت اسلامی افغانستان امیدوار باشد.
3 احتمال میرود طالبان قصد داشته باشد از تحرکات خود بهعنوان ابزاری برای باجگیری بهره گیرد بهویژه آنکه امروزه مسئولیت اداره یک کشور برعهده آن قرار گرفته است.
4 به نظر میرسد طالبان ضمن مبارزه با برخی گروههای تروریستی در داخل افغانستان، نسبت به اقدام این گروهها در کشورهای دیگر بیتفاوت باشد تا از این طریق بتواند دست به جلب توجه کشورهای منطقه برای کسب امکانات و امتیازات بزند.
تبعات طالبان بر منطقه
حضور طالبان در رأس قدرت باعث شده تا تبعاتی دامنگیر کشورهای منطقه شود. این تبعات با اقدامات طالبان طی دو سال حکومتداری، نهتنها بهبود نیافته بلکه درحال شدت یافتن هستند. از این رو برای بسیاری از دولتها رویکارآمدن طالبان درمجموع منفی تلقی میشود. بر همین اساس طالبان برای اثرگذاری بر این برداشتها باید ضمن گام برداشتن در کاهش تبعات حکومتداری خود بر دیگران سعی کند با انجام اقداماتی برآیند برداشتها نسبت به خود را مثبت سازد. در این قسمت به تعدادی از تبعات منفی روی کارآمدن طالبان پرداخته شده است.
1 روی کارآمدن طالبان ضمن ایجاد بحران اقتصاد با دامن زدن به هراس امنیتی موجب ورود سیلی از مهاجران به کشورهای همسایه افغانستان و بهطور ویژه ایران و پاکستان شد. ایران که گفته میشد پیش از این تنها میزبان دو تا سه میلیون افغانی بود امروزه میزان عددی بین 6 تا 10 میلیون افغانی است.
2 طالبان با ایجاد ضربه اقتصادی به افغانستان باعث کاهش درآمدها و مبادلات تجاری این کشور شده است.
3 طالبان با حکومت قومی خود باعث به حاشیه رانده شدن بسیاری از اقوام و گروهها شده است. از این رو این گروهها را مستعد جذب از سوی گروههای تروریستی ساخته است. بهطور خاص بخشی از نظامیان ارتش افغانستان با هراس از کشته شدن به دست طالبان برای کسب امنیت و درآمد جذب گروه داعش شدهاند. همچنین تعدای از افراد و گروههای همکار با طالبان مانند گروههای غیرپشتون به دلیل جانبداری شدید طالبان از پشتونها با داعش بیعت کردهاند. اثرات این پدیده بر پاکستان و ایران رشد شدید اقدامات تروریستی بوده است.
نحوه حکومتداری طالبان باعث تشدید نارضایتیها در داخل افغانستان که مورد سوءاستفاده ابتدایی داعش و غرب قرار گرفته است، در آینده میتواند حکومت طالبان را ببلعد. اگر داعش بر بخشی از افغانستان مسلط نشود، با توجه به کمین آمریکا در شرایط کنونی این احتمال وجود دارد واشنگتن درصورت تضعیف شدید طالبان و ایجاد زمینه مساعد، مجددا افغانستان را اشغال کند؛ چه اینکه تبدیل این کشور به مرکز صدور تروریسم در منطقه میتواند پوششی مشروعیتبخش برای این اشغال فراهم آورد همانگونه که در سال 2001 این اتفاق رخ داد.
تفاوت حکومتداری با طی شدن اوقات
امیر خان متقی، وزیر خارجه طالبان با توجه به درخواستهای متعدد و عیان جمهوری اسلامی ایران از این گروه برای تشکیل گروه فراگیر در افغانستان، تلاش کرده به جای پاسخ به این درخواستها، به جلو بدود. او در این خصوص گفته است «آیا شما حکومت فراگیر دارید؟» وی همچنین مدعی شده است «در زندانهای ما آنقدر زندانی نیست که شما اعدام میکنید» و «در کشور شما هزاران نفر ناپدید شده است اما کسی جرات سوال پرسیدن درباره آن را ندارد». فارغ از نادرستی این ادعاها، آنچه بر عمق فاجعه میافزاید بیان آنها از سوی یکی از برجستهترین اعضای گروه طالبان است.
با اینحال پس از وزیرخارجه طالبان، ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر این گروه در دیدار با حسن کاظمیقمی، سفیر ایران در کابل تلاش کرده در حرکتی مشابه با متقی با دویدن رو به جلو از پاسخ به درخواستی همگانی از گروه متبوعش شانه خالی کند. وی در این دیدار تاکید کرده است که این گروه در امور داخلی هیچ کشوری مداخله نمیکند و به کسی هم اجازه نمیدهند در امور داخلی افغانستان مداخله کند. پس از این اظهارات سیدرسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به اظهارات وزیر خارجه طالبان به وی تاکید کرد: «با دوجانبهسازی و شخصیسازی موضوع نمیتوان از مسئولیتهای بینالمللی گریخت. صلح، ثبات، امنیت و توسعه پایدار در استقرار حکومتی فراگیر در افغانستان است. حکومت فراگیر موضوع قطعنامههای ۲۵۱۳ و ۲۵۹۳ شورای امنیت و اجماع نشستهای وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان در پاکستان، ایران، چین و ازبکستان است.»
با این وجود به نظر میرسد مشکلات با طالبان بیشتر از تشکیل حکومت فراگیر باشد. آنها در حرکتشان به سمت قدرت، مسیری متفاوت از نمونههای متعادل و مشهور جهانی داشتهاند و همانگونه که با سرنیزه قدرت را از دولت نیمبند اشرف غنی آخرین رئیسجمهور افغانستان گرفتند، قصد دارند با همان، کشورهای منطقه و جهان را بجنبانند. طالبان میخواهد همانگونه که گروهداری میکرد، دولتداری کند.