فاطمه طاری بخش، خبرنگار گروه دانشگاه:داستان دانشگاه پیامنور از جایی آغاز میشود که حسن ظهور، موسس این دانشگاه، ایده آن را از آمریکا به ایران سوغات میآورد. ایده ابتدایی و اولیه برای زمان خود بسیار جالب است و نمیتوان از «آموزش باز یا از راه دور» بهراحتی گذشت. ظهور، پس از اینکه مدتی از بازگشتش به ایران میگذرد با ایده آموزش باز به ستاد انقلاب فرهنگی سابق میرود اما طرحش مورد قبول واقع نمیشود. بعد از ایجاد شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای بار دوم طرح خود را به این شورا میبرد و بعد از گذشت 4 سال این طرح تصویب میشود. درنهایت دانشگاه پیامنور، در مهرماه سال 1367 با 28 مرکز و 5 هزار دانشجو متولد میشود. دانشگاه پیامنور در اواخر دهه 60، در راستای همراهی با موج افزایش و اشتیاق دانشجویان برای تحصیلات عالیه تشکیل شد تا بتواند باری را از دوش آموزش عالی بردارد. یکی از موضوعاتی که در ابتدا قرار بود این دانشگاه به آن بپردازد، آسان کردن تحصیلات برای کارمندان بود. یکی دیگر از مهمترین اهداف شکلگیری چنین دانشگاهی دسترسی آسان و گسترش آموزش عالی بود. همچنین در اهداف این دانشگاه آمده لازم است برای مشارکت در همگانیسازی آموزش عالی، فراهم کردن امکان تحصیل برای افراد شاغل و خانهدار تدبیری بیندیشد. شعار دانشگاه نیز بر این اساس، آموزش برای همه، همهجا و همهوقت انتخاب شد. رشد تعداد واحدها و مراکز این دانشگاه از اواخر دهه 80 و اوایل دهه نود به دلیل بگومگوهای سیاسی افزایش داشت. این رشد در حالی بود که برخی از واحدهای این دانشگاه فضای مورد نیاز و امکانات اولیه مثل کارگاه و آزمایشگاه نداشتند اما دانشجویان مهندسی پذیرش میکردند. دانشگاهی که در ذهن مردم بهعنوان یک مرکز آموزش عالی فعال در پایان هفته جا افتاده بود در آن سالها کلاسهای هفتگی داشت و شکل و شمایل عوض کرد.
کرونا بلای جان پیامنور شد؟
داستان پیامنور در دهه نود هم پر فراز و نشیب طی شد. بعد از پشت سر گذاشتن پیک جمعیتی علاقهمندان ورود به دانشگاه از یکسو و از سوی دیگر افزایش تعداد مراکز آموزش عالی و جدی شدن ماجرای آمایش، گمانههای تغییر شکل پیامنور هم هر ازگاهی جدی میشد. سال 98 کرونا، دنیا را فرا گرفت. کرونا از آن دست بلاهای آسمانی بود که روی تمام دنیا سایه افکند و زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داد. کرونا آمد و یکی از اولین مراکزی که تعطیل شد، دانشگاهها بودند. دانشگاه پیامنور نیز در همان روزهای اول تعطیل شد و برخی از مراکز این دانشگاه اعلام کردند که با توجه به اینکه زیرساخت 20 یا 30 درصدی برای مجازی شدن دروس وجود دارد، فعالیت خود را مانند مابقی دانشگاهها به صورت مجازی ادامه میدهند. تا اینجای کار دانشگاه پیامنور نیز مانند دیگر دانشگاههای کشور هزینه داده بود و مجبور به توسعه زیرساختهای مجازی خود شد. اما باید به آن سمت ماجرا نیز نگاهی انداخت. سمتی که دانشگاههای بزرگ و دولتی و خصوصی کشور علیرغم اینکه ماموریت و هدفگذاری درخصوص مجازی بودن دروس آموزشی و خدمات اداری خود نداشتند، روزبهروز و بیش از پیش زیرساختهای خود را توسعه میدادند تا در این حوزه قوی ظاهر شوند.
مجازی شدن دانشگاهها با سرعت بسیار بالا و در شرایط سخت اجرایی و عملیاتی شد و تا اول اسفندماه همان سال(طبق گفته معاون آموزشی وقت) بین 30 تا 67 درصد دروس دانشگاههای کشور به صورت مجازی ارائه شدند. در اردیبهشت ماه سال 1400، رئیس کارگروه آموزشهای الکترونیکی وزارت علوم اعلام میکند، 100 درصد دانشگاههای تحت پوشش وزارت علوم زیرساخت مجازی دارند.
این فرآیند در حوزه فناوری اطلاعات به نفع تمامی دانشگاهها بود اما یکی از قابلیتهای اصلی دانشگاه را که باید برای تقویت آن تلاش میکرد از شکل مزیت رقابتی خارج کرد. دانشگاه پیامنور یکی از معدود دانشگاههایی در کشور بود که امکان آموزش از راه دور داشت اما توسعه آن در جریان رشد فیزیکی دانشگاه به نوعی متوقف شد و بعدتر در سالهای کرونایی رقبای بسیاری پیدا کرد. رقبای دانشگاهی و البته غیردانشگاهی که با توسعه دیجیتالی، خدمات بهروزتر و با کیفیت بالاتری را به مخاطبان بر مبنای نیاز و سلیقه آنها ارائه میدهند.
کاهش 70 درصدی دانشجو در 10 سال اخیر
درحالیکه آموزش عالی با کاهش 22 درصدی دانشجویان در 5 سال اخیر (از 95 تا 1400) روبهرو شده، تعداد دانشگاهها و مراکز و موسسات آموزش عالی کشور کماکان بیش از 2هزار مرکز باقی مانده است. کاهش دانشجویان آموزش عالی، گریبان تمام دانشگاهها را گرفته است. آمار کاهش دانشجوی پیامنور البته شیب تندتری نسبت به کلان آموزش عالی داشت. طبق اعلام محمدرضا زمانی، رئیس سابق دانشگاه پیامنور، این دانشگاه در سال 92، بیش از 1میلیون و 200 هزار نفر دانشجو داشته و طبق آخرین آمار منتشر شده دانشگاه پیامنور در سال 1402، 360 هزار دانشجو دارد. به عبارت دیگر این دانشگاه در 10 سال اخیر با کاهش 70 درصدی دانشجو مواجه شده است. همچنین در کنکور سال 1400 از 183 هزار ظرفیتی که به دانشگاه پیامنور اختصاص یافته بود، تنها 87 هزار نفر ثبتنام کردند. به عبارت دیگر، حدودا 52 درصد ظرفیت این دانشگاه در سال تحصیلی 1401-1400، خالی مانده است. در چنین وضعیتی دانشگاه راهی جز گرفتن شهریه برای بالا بردن درآمد اختصاصی خود ندارد. از طرفی بالا بردن شهریه امکان ریزش دانشجو را بیشتر خواهد کرد، بنابراین فشار بیشتری به دولت تحمیل خواهد شد تا در شرایط تورمی، کسری درآمدی را جبران کند. دانشگاه پیامنور در سال 1401، 50 درصد از بودجه خود را از محل درآمدهای اختصاصی و 50 درصد دیگر را از دولت دریافت میکند اما دور از انتظار نیست که با کاهش دانشجو به سمت درخواست افزایش بودجه دولتی خود برود.
اردیبهشت چالشبرانگیز پیامنور
ماههای اخیر صحبت از آمایش دانشگاهها به دنبال تاکید رهبر انقلاب و دستور رئیسجمهور، دوباره سر زبانها افتاد. آمایش و ساماندهی موسسات آموزش عالی که در اواخر سال 1394 کلید خورده اما همچنان در حال رفتوآمد بین وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در اولویت و مرکز این طرح، دانشگاههایی مانند پیامنور و علمیکاربردی قرار دارند که واحدهای بسیار و کوچکی در استانها و شهرستانها دارند. هفتم آذرماه 1401 رئیسجمهور در راستای نظارت بر دستگاههای اجرایی به وزارت علوم تحقیقات و فناوری رفت و در این بازدید جلسه ستادی دستوراتی داده شد که یکی از موارد این دستورات ساماندهی و بازتعریف دانشگاه پیامنور است. در این ابلاغیه تاکید شده که از اعضای هیاتعلمی دانشگاه پیامنور به نحو مناسب استفاده شود. 29 فروردین ماه امسال، رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان به طرح آمایش آموزش عالی اشاره کردند و بر آمایش دقیق رشتههای علمی و پذیرش دانشجو در آنها متناسب با نیازهای کشور تاکید کردند. پس از بیانات و تاکیدات رهبری؛ آمایش به فاز جدیدی وارد شد و شکل جدیتری به خود گرفت. شمسیپور، سخنگوی وزارت علوم در 30 فروردین در توییتی اعلام کرد که آمایش آموزش عالی را بهعنوان اولویت اصلی با دقت و فوریت در برنامه خود قرار میدهد. پس از آن خبرهایی به گوش رسید که کمیته آمایش آموزش عالی در وزارت علوم تشکیل میشود.
ادغام بدون قرار قبلی!
ادغام دانشگاه پیامنور به مرحلهای رسیده است که هر روز یک خبر و مصاحبه جدید با نمایندگان مجلس یا روسا و معاونان این دانشگاه منتشر میشود که حاوی اطلاعات جالب و عجیبی است. برای مثال تقیزاده، رئیس دانشگاه پیامنور در مصاحبه خود با خبرگزاری فارس(24 مرداد) خبر میدهد که 400 رشته محل را در سال 1402 حذف کردهاند درحالیکه 3 هزار و 600 کارمند و 9 هزار کارمند در بیش از 500 مرکز و واحد خود دارند. او در ادامه این گفتوگو به نکته عجیبی اشاره میکند و میگوید: «بازنگری در موسسات و رشتهها در مرحله اول از سمت معاون آموزشی انجام میشود اما گاهی ما ملاحظه میکنیم که اولا خارج از فرآیند اعلام میشود که فلان دانشگاه پیامنور با فلان دانشگاه ادغام شد یا باید ادغام شود. یعنی مستقیم در شورای گسترش وزارت علوم بدون اینکه پیشنهادی از طرف دانشگاه ارائه شده باشد، این کار انجام میشود.» در ادامه مصاحبه به ادغام سه دانشگاه پیامنور اردکان با دانشگاه اردکان، پیامنور نیشابور با دانشگاه نیشابور و پیامنور کاشان با دانشگاه کاشان و پیامنور تربتحیدریه با دانشگاه تربتحیدریه بدون اطلاع اشاره میکند و عنوان میکند تا به امروز 6 الی 7 مورد از این دست بوده است. البته تقیزاده در اجلاس معاونان فرهنگی و دانشجویی دانشگاه نیز مخالفت خود را با اجرای اینگونه طرح آمایش اعلام کرده بود. مسئولان بسیج اساتید این دانشگاه نیز در بخشی از بیانیه نشست سالانه خود از مجلس درخواست کردند تا تصمیمگیری درباره ساماندهی مراکز و واحدهای دانشگاه پیامنور را به مسئولان آن واگذار کنند!
مواجهه عجیب نمایندگان با ماجرای ادغام
پس از طرح این مباحث نوبت به نمایندگان مجلس رسید. در صدر این گفتوگوها باید به گفتوگوی منادی، رئیس کمیسیون آموزش اشاره کرد که تضعیف و ادغام پیامنور را فاجعه تلقی میکند و میگوید: «بههیچوجه موافق ادغام و تضعیف پیامنور نیستم.» محمدمهدی زاهدی، عضو دیگر کمیسیون آموزش نیز در این باره میگوید: «من در کمیسیون با طرح انحلال دانشگاه پیامنور، مخالف بوده و هستم و ادغام دانشگاه پیامنور باید با نظر وزارت علوم و دانشگاه پیامنور در واحدهای کوچک صورت پذیرد و در هر استان جهت کمک به دانشگاه فرهنگیان یک ساختمان تحویل داده شود. وزیر علوم شخصا مخالف انحلال دانشگاه پیامنور است.» محمدرضا مبلغی، عضو کمیسیون فرهنگی و عبدالکریم جمیری، نماینده بوشهر هم در گفتوگوهای جداگانهای حمایت خود از دانشگاه پیامنور را اعلام میکنند. در سمت دیگر ماجرا محمدرضا پور ابراهیمی، عضو کمیسیون اقتصاد مجلس تیر آخر را از سمت مجلس به موضوع ادغام شلیک میکند و اعلام میکند مصوبه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در ارتباط با ادغام دانشگاه پیامنور از دستور کار مجلس خارج شده است. او با بیان اینکه در این ارتباط در تماس با وزیر علوم در دو مرحله موضوع مطرح و بهشکلی مقرر شد که وزارت علوم از دانشگاه پیامنور دفاع کند، افزود: «در تماسی با هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی و کمیسیون تلفیق، نگرانی در ارتباط با حفظ این مهم را که در کمیسیون تحقیقات مطرح شده است، اعلام کردم.»
آمایش آموزش عالی تا به امروز و بعد از گذشت هفت سال باید به فاز نهایی خود نزدیک میشد اما همچنان در حال برداشتن قدمهای اولیه خود است. البته که ادغام و الحاق دانشگاهها تنها قسمتی از این سند است اما میتوان آن را مهمترین قسمت آمایش دانست؛ چراکه ادغام برخی از دانشگاهها در راستای تحقق منافع ملی است. زمانی که پای منافع ملی وسط میآید باید به این نکته توجه داشت، چنین مواجههای و هجمههای اخیر رسانهای به آمایش و ادغام، به ضرر جامعه و فضای علمی تمام میشود. اما سه نکته را باید در این ماجرا به مدیران و قانونگذاران یادآوری کرد.
اولین نکته درخصوص نوع مواجهه وزارت علوم با ادغام دانشگاه پیام نور است. دانشگاه پیام نور بعد از کرونا با چالشهای بسیاری دست و پنجه نرم کرد و تضعیف شد. اگر وزارت علوم تصمیم بر حیات این دانشگاه در زیستبوم آموزش عالی دارد، مختصات ادغام آن باید با ظرافت بسیاری توسط وزارتخانه انجام شود. بحث ادغام پیامنور را نمیتوان مانند حذف کدرشته بدون متقاضی در خفا پیش برد اما با وجود حواشی مختلف تاکنون هیچ اظهارنظر رسمیای از سمت وزارت علوم صورت نگرفته است. دانشگاه پیام نور قریب به 400 هزار دانشجو و کارمند و هیات علمی دارد و وزارت علوم باید پاسخگوی اذهان آنها باشد. مضافا اینکه در فصل انتخابرشته چنین ابهاماتی بر جذب دانشجو و آینده این دانشگاه تاثیر مستقیم خواهد داشت. تصویرسازی نامعلوم و مبهم و نگرانکننده از آینده پیام نور از سمت رئیس دانشگاه که منصوب وزیر علوم است، بیش از هرچیز مدیریت و تدبیر دستگاه را تحتالشعاع قرار میدهد.
دومین نکته درخصوص مخالفت برخی از نمایندگان مجلس و رویه آنها در موضوع ادغام است؛ موضوعی که پیش از این و در مجلس دهم نیز سابقه داشته است و برخی از نمایندگان وقت با این طرح با آن مخالفت میکردند. تصمیمگیری درخصوص تشکیل و ادغام مراکز آموزش عالی بیش از آنکه بر عهده مجلس باشد در حیطه وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. در ثانی نمایندگانی که باید با نگاه ملی امکان ایجاد شرایط بهتری در بستر آموزش عالی ایجاد کنند باید در تصمیمگیریهای کلان به دور از فشارها و طبق مصالح عمومی کشور اقدام کنند.
نکته پایانی درخصوص سکوت شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره این موضوع است. در حالی که تصمیمگیری درباره آمایش به شورای عالی انقلاب سپرده شده، انتظار میرود درصورت کمکاری از سمت وزارت علوم در اطلاعرسانی بهموقع، جلوی تشویش بیشتر اذهان خانواده دانشگاه پیام نور را بگیرند.